انتخاب ممدانی، واکنشی اضطراری برای کنترل بحران اجتماعی
حجتالاسلام علیاصغر مجتهدزاده، مستشار بازنشسته دیوان عالی کشور، در گفتوگو با خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، درباره انتخاب زهران ممدانی به عنوان شهردار نیویورک، گفت: این انتخاب در ظاهر ممکن است نماد مشارکت اقلیتها و نشانهای از باز شدن فضای سیاسی آمریکا به نظر برسد اما در واقع بخشی از یک پروژه بزرگ رسانهای و تبلیغاتی است که هدف آن ترمیم چهره مخدوش نظام آمریکاست؛ نظامی که امروز بیش از هر زمان دیگری با بحرانهای اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی روبهرو است.
وی با اشاره به وضعیت فعلی جامعه آمریکا اظهار داشت: نیویورک به عنوان ویترین این کشور در سالهای اخیر دچار آشفتگی عمیق اجتماعی و اقتصادی شده است. تورم افسارگسیخته، افزایش فقر و بیخانمانی، رشد بزهکاری و شکاف طبقاتی بیسابقه، شهر را به نقطهای بحرانی رسانده است. انتخاب ممدانی در چنین شرایطی تلاشی است برای تزریق امید ظاهری به افکار عمومی و کاهش خشم اجتماعی نه پاسخ واقعی به نیازهای مردم.
نیویورک در بحران هویت و بیاعتمادی اجتماعی
حجت الاسلام مجتهدزاده تصریح کرد: جامعه نیویورک امروز از درون در حال فروپاشی است. حاشیهنشینی گسترده، ناامنی روانی، نابرابری فاحش و از بین رفتن اعتماد عمومی به سیاستمداران همه نشان میدهد که مردم دیگر به وعدههای دموکراسی آمریکایی اعتماد ندارند. این وضعیت نتیجه مستقیم سیاستهای سالهای اخیر است که منافع اقلیت سرمایهدار را بر نیاز اکثریت مردم ترجیح داده است.
وی افزود: آمریکا با شعار آزادی و حقوق بشر سالها در جهان نقش بازی کرده اما امروز در درون خود از حداقل عدالت اجتماعی و اخلاق انسانی تهی شده است. نیویورک به عنوان نماد تمدن غرب اکنون نمادی از تضاد و زوال درونی آن تمدن شده است. بنابراین انتخاب فردی چون ممدانی ـ که با شعارهای ظاهراً عدالتخواهانه معرفی شده ـ بیشتر یک واکنش اضطراری برای کنترل بحران اجتماعی است تا یک تحول واقعی در سیاست شهری یا ملی.
پشتپرده انتصاب ممدانی
این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه گفت: ما باید به سابقه و زمینههای این انتصاب نگاه کنیم. گزارشهای موثق نشان میدهد که پیش از انتخابات نیویورک نشستهایی میان برخی از چهرههای ذینفوذ یهودی و جریانهای صهیونیستی با مسئولان کمپین ممدانی برگزار شده است. در همان جلسات خاخامهای صهیونیست تأکید کرده بودند که ممدانی گرچه مسلمان معرفی میشود اما از پدری یهودی و مادری یهودیتبار است و تعهداتی به لابیهای صهیونیستی داده است.
حجت الاسلام مجتهدزاده افزود: این نکته نشان میدهد که چنین انتصابهایی بیش از آنکه برخاسته از خواست عمومی مردم باشد حاصل مهندسی سیاسی و رسانهای نهادهای قدرت در آمریکا است. آنان تلاش دارند با برجستهسازی چهرههای بهظاهر منتقد نظام این تصور را ایجاد کنند که در آمریکا امکان اصلاح از درون وجود دارد در حالی که واقعیت امر چیز دیگری است.
بازی با احساسات مسلمانان و رنگینپوستان
وی با اشاره به موج رسانهای پیرامون ممدانی اظهار داشت: دستگاه تبلیغاتی غرب همواره از ابزار اقلیتها و چهرههای رنگینپوست برای مقاصد خاص خود استفاده کرده است. زمانی اوباما را نماد دموکراسی و تغییر معرفی کردند اما نتیجه هشت سال ریاستجمهوری او تشدید جنگها در خاورمیانه و حمایت آشکار از رژیم صهیونیستی بود. امروز نیز همان سناریو در قالبی جدید در نیویورک تکرار میشود؛ با این تفاوت که اکنون تمرکز بر مسلمان بودن شهردار است تا وانمود کنند که نظام آمریکا درهای قدرت را به روی همه باز کرده است.
وی افزود: این اقدام در واقع نوعی استفاده ابزاری از هویت دینی و قومی است. ممدانی و امثال او در ظاهر چهرههایی مردمی معرفی میشوند اما مأموریت اصلیشان حفظ ساختار قدرت موجود و کاهش موج نارضایتی است. اینگونه پروژهها به مسلمانان و مستضعفان آمریکا امیدی دروغین میدهند که گویا با تغییر چهرهها میتوان ماهیت نظام را تغییر داد؛ در حالی که نظام سرمایهداری آمریکا ذاتاً اصلاحناپذیر است.
حجتالاسلام مجتهدزاده در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وضعیت اقتصادی آمریکا گفت: ترامپ و جانشینانش عملاً اقتصاد آمریکا را در یک بنبست قرار دادهاند. افزایش مالیاتها، محدودیت در تجارت بینالملل، تنش با چین و دیگر کشورها و کاهش قدرت خرید مردم همه نشان از بحرانی ساختاری دارد. مردم آمریکا امروز زیر بار گرانی و ناامنی اقتصادی له میشوند.
وی تأکید کرد: در چنین فضایی نخبگان حاکم به جای حل ریشهای مشکلات به سمت نمایشهای سیاسی میروند؛ یکی از همین نمایشها انتخاب ممدانی است. آنها میخواهند با تزریق چهرههای جدید مردم را آرام کنند و وانمود کنند که تغییر در راه است در حالی که فشارهای اجتماعی و نارضایتی عمومی هر روز بیشتر میشود.
جامعه آمریکا به دنبال سوپاپ اطمینان است
حجت الاسلام مجتهدزاده ادامه داد: امروز جامعه آمریکا بهشدت عصبی و ناآرام است. آمار جرم، خشونت، خودکشی و فروپاشی خانوادهها افزایش یافته و اعتماد عمومی فرو ریخته است. در چنین شرایطی نظام حاکم به دنبال سوپاپ اطمینان است تا خشم مردم را تخلیه کند. گاهی این سوپاپ در قالب جنبشهای ساختگی مدنی و گاهی در قالب انتصاب چهرههایی مانند ممدانی ظاهر میشود تا وانمود شود که تغییرات در حال وقوع است.
وی تصریح کرد: اما در واقعیت، ساختار قدرت در آمریکا ثابت و غیرقابل تغییر است. از رؤسای جمهور گرفته تا شهرداران کلانشهرها همگی در چارچوب سیاستهای کلان لابیهای صهیونیستی و نظام سرمایهداری عمل میکنند. حتی کسانی که ظاهراً منتقد هستند نهایتاً در همان چارچوب تعریف میشوند و نقشی در جهتدهی افکار عمومی دارند نه در تغییر واقعی ساختار.
این استاد حوزه و حقوقدان باسابقه با اشاره به تحولات اخیر در خیابانهای آمریکا افزود: اگرچه رسانههای رسمی غرب تلاش میکنند اعتراضات را کوچک جلوه دهند اما واقعیت این است که بخشهای وسیعی از مردم آمریکا از وضع موجود ناراضیاند. در نیویورک و برخی دیگر از شهرها مردم در تظاهرات خود پرچم فلسطین و حتی پرچم ایران را در دست گرفتند تا اعتراض خود را به سیاستهای جنگافروزانه و حمایت از رژیم صهیونیستی نشان دهند.
وی اضافه کرد: این واکنشها هرچند با محدودیت و سانسور مواجه میشود اما نشان میدهد که وجدان بیدار انسانی در جامعه آمریکا هنوز زنده است. مردمی که از فشار اقتصادی و دروغهای سیاسی خسته شدهاند به سمت حمایت از مظلومان جهان گرایش یافتهاند. این امر برای حاکمان آمریکا خطرناک است زیرا نشان از آغاز شکاف درونی میان مردم و نظام دارد.
فریب اصلاحطلبی غربی
حجتالاسلام مجتهدزاده در ادامه گفت: ما در سالهای گذشته بارها شاهد این بودهایم که غرب از طریق «چهرهسازی» سعی دارد جریان مقاومت را خنثی کند. افرادی را با ظاهر انقلابی، مذهبی یا عدالتخواه معرفی میکنند اما در عمل ابزار اجرای سیاستهای همان نظام سلطه هستند. همانگونه که در سالهای گذشته چهرههایی مانند «امید دانا» یا «علیزاده لندننشین» با شعارهای ظاهراً انقلابی در واقع نقش تخریب و نفوذ را ایفا کردند.
وی افزود: این مدل امروز در سطح بینالمللی تکرار شده است. چهرههایی نظیر ممدانی دقیقاً با همین هدف روی کار میآیند: جذب اعتماد مسلمانان و اقلیتها کنترل افکار عمومی و خنثیسازی موج مخالفت با نظام سلطه. باید هوشیار بود که این جریانها نه نشانه تحول بلکه بخشی از طرح نفوذ فرهنگی و سیاسی غرب هستند.
مجتهدزاده در پایان با تأکید بر ماهیت ثابت سیاستهای آمریکا اظهار داشت: نباید فریب ظاهر شعارهای عدالتخواهانه یا دینی را خورد. در نظامی که اساس آن بر ظلم، استعمار نوین و حمایت از رژیم صهیونیستی بنا شده است هیچگاه امکان تحول واقعی وجود ندارد. آمریکا همان آمریکاست؛ حتی اگر نام و چهره سیاستمدارانش تغییر کند.
وی گفت: انتخاب ممدانی مانند انتخابهای مشابه در گذشته صرفاً اقدامی نمایشی برای بزک چهره آمریکا و فریب افکار عمومی جهان است. مردم منطقه و ملتهای آزاده باید بدانند که امید بستن به چنین تغییراتی، اشتباهی راهبردی است. تنها راه اصلاح واقعی، ایستادگی در برابر نظام سلطه و حفظ استقلال ملتهاست.