شماره سی و سوم «پژوهشنامه ادب فارسی» راهی بازار نشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، سی و سومین دوفصلنامه علمی و پژوهشی «پژوهشنامه ادب فارسی» صاحب امتیازی دانشگاه آزاد اسلامی رودهن با مدیرمسئولی و سردبیری مهدی ماحوزی منتشر شد.
این فصلنامه در 11 مقاله و 335صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
تصاویر برساخته از مرگ یزدگرد، رستم فرخ زاد و ماهویه در کشاکش گفتمان ها
مختار ابراهیمی؛ عباس عشیری لیوسی
چکیده: نگارندگان در این پژوهش بر آن هستند که با پیش کشیدن مرگ یزدگرد، ماهویه و رستم فرّخ زاد در شاهنامه و سنجش آن با منابع تاریخی پیش از آن، هم دوره و پس از آن، به بررسی عناصر ایدئولوژیک و جهت دار در آن ها بپردازند. با این بررسی نقش نویسنده و گزاره ها در مناسبات قدرت معین می شود. به شکلی که هم خودِ نویسنده و شاعر و هم خودِ اثر به مثابه کرداری اجتماعی، برساختۀ مناسبات قدرت و تخاصمات اجتماعی و سیاسی آن دوره بر سر تثبیت گفتمان و معنای وابسته به آن هستند. این امر منجر به قطبی شدن گزاره های به کار رفته توسط نویسنده و شاعر می شود. نویسنده این قطبی شدن ها را بر روی بستری از غیرسازی، برجسته سازی و حاشیه رانی انجام می دهد. با وجود این، نباید در پی صدق و کذب بودن این روایت ها باشیم؛ بلکه باید آن ها را به عنوان متن های ایدئولوژیک مورد توجه قرار داد. ما از راه برخورد و رویارویی این عوامل، هوّیت متفاوت روایت ها و گزاره های ایدئولوژیک این افراد و آثار را به شکلی عقلانی و اخلاقی درک و دریافت می کنیم.
رستم، پهلوانی از «عصر شکارگری» (فرضیهای نو درباب خاستگاه اسطورة رستم)
بهزاد اتونی
چکیده: عصر شکارگری که تا ده هزارسال پیش رواج داشته و در دورة پارینهسنگی واقع بوده است، یکی از مهمترین و شاخصترین اعصار بشر به شمار میآید که در آن، مردم به گردآوری غذا و شکارِ حیوانات مشغول بوده و هنوز با زرع و کشت آشنایی نداشتند. در این دوره، مردانی دلیر زندگی میکردند که با اتّکا به نیروی بدنی در نبردی دائمی با حیوانات و شرایط سختِ معاش به سر میبردند. عصر شکارگری، چهرههای پهلوانیِ مخصوص به خود را داشته است که بعدها با ظهور ادوار تاریخی جدیدتر و با گذر ایام این چهرهها تا حدودی تغییر شکل داده و در این ادوار هضم شدهاند؛ البته این سخن بدین معنی نیست که این چهرههای پهلوانی بهطور کامل از میان رفتهاند، بلکه نشانهها و رگههای آنان را با توجه به سبک زندگی، نوع پوشش، دین و عاداتِ رفتاریشان میتوان در اساطیر و حماسههای پهلوانی اخیر مشاهده کرد. نگارندة این جستار بر این باور است که احتمالاً رستم دستان پهلوان حماسههای پارسی با توجه به خُلق و خوی شکارگریش، و نیز پلنگینهپوشی و گُرزوری و ارتباط و سخن گفتنش با برخی حیوانات و پرستش خورشید و انجام اعمال شمنی توسط پدرش زال که همگی رفتارهایی مربوط به دوران شکارگری است، پهلوانی از عصر شکار است که توانسته پس از گذر از فراز و فرودهای ادوار تاریخی چهرة کهنِ خود را در حماسههای اسطورهای پارسی تا حدّی حفظ کند.
نظام مالیاتی و سیاستهای وامدهی در شاهنامه فردوسی
سمیه ارشادی
چکیده: مالیات ها در شاهنامه به عنوان مهم ترین منابع درآمدی از شاخصه های اساسی در تأمین بودجه¬های نظامی، مخارج سپاهیان و سایر هزینه های دولت به شمار می آیند و ضامن حفظ و بقای ساختار امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشورند. بهترین مشوق های مالیاتی در شاهنامه، تمرکز بر دریافت های اصولی و عادلانه مالیات ها از مردم است؛ از این روی، بخش مهمی از قوانین و سیاست های پیش گیرانه شاهان به ساختارهای مالیاتی و همچنین تلاش آنان در جهت حذف یا کاهش موانع و چالش های فراروی اخذ مالیات (به ویژه بی عدالتی در دریافتهای مالیاتی) مربوط می شود؛ با این وصف، چارچوب های نظام مالیاتی شاهنامه، در کنار سیاست های وام دهی که موجب ثبات اقتصادی، گردش مالی و پولی و توزیع عادلانه درآمدها می گردند اهمیتی دوچندان می یابند.
در پژوهش حاضر، افزون بر نگاهی به سیاست گذاری های مالیاتی و نمودهای وام دهی در شاهنامه به بررسی جنبه های حقوقی، قانونی و جزایی ناشی از رسم دریافت مالیات پرداخته شده تا اهمیت هرچه بیش تر گزارش شاهنامه در زمینه اقتصاد و قوانین مالیاتی در دورۀ ساسانی و پیش از آن به اثبات رسد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که جدای از معافیت ها و بخشودگی های مالیاتی (اسکندر، اردشیر، بهرام گور و پیروز یزدگرد)، گماردن بازرسان قضایی برای آگاهی از شرایط مناطق گرفتار فقر و بخشودگی خراج ایشان (اردشیر)، و اعطای وام (بهرام گور) که همگی پیش از قباد انجام می شوند، اصلاحات بنیادین مالیاتی و اقتصادی انوشیروان، پیرو اندیشه های پدر، افزون بر تلاش در جهت سازمان دهی مالیاتی از طریق مساحت کردن زمین ها، تعیین ترتیب زمانی معین در پرداخت ها، شاخص گذاری دقیق نرخهای مالیاتی، معافیت های مالیاتی، قسط بندی، فرصت دهی برای وصول مالیات های عقبافتاده، گماردن مأموران مخفی و اطلاعاتی، نظارت شخصی، ایجاد دفاتر دولتی و تدوین نسخه های دقیق و قانونی و نیز تعیین مجازات های بسیار شدید، گامی در جهت تحقق عدالت مالیاتی و شفافیت دقیق آن برای دولت محسوب می گردد که در نهایت، هم به سود مردم و هم شاه و کشور تمام می شود.
بررسی و تحلیل خودکشی در متون حماسی بر اساس نظریههای قربانی
ایوب امیدی
چکیده:در باورهای پیشینیان خودکشی، جنبۀ مذهبی داشته و با اهداف مختلفی انجام می شده است. افراد باور داشتند با پیشکش کردن جان خود به خدایان، خدمت می کنند و مرگشان باعث بهره مندی و رفاه جامعه می شود یا با معشوق و ولی نعمت خود در جهان پس از مرگ، پیوند می یابند و به بهشت می روند. به همین دلیل با اعتماد قلبی و اشتیاق به استقبال مرگ می رفتند. این پژوهش می کوشد به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شیوه های خودکشی در متون حماسی (تا قرن هفتم) بپردازد. نتایجِ نشان می دهد: خودکُشی، عملی خودخواسته و یکی از مصادیق قربانی انسان است و مصادیق آن در شاهنامه و گرشاسپ نامه نسبت به سایر متون حماسی برجسته تر است. خودکشی در متون حماسی به پنج روشِ زَهر خوردن، خون ریختن (بریدن سَر و دریدن پهلو)، پایین انداختن خود از بارو (دژ)، خودسوزی، و امتناع از خوردن و آشامیدن (گرسنگی) انجام می شود و از این میان، خودکشی به شیوۀ خون ریختن نسبت به سایر شیوه های آن نمود بیشتری دارد و به نظر می رسد این امر، ریشه در اندیشۀ تأثیر خون در حاصلخیزی و باروری طبیعت دارد. در مورد بسامد و تفاوت مقاصد خودکشی در شاهنامه و گرشاسپ نامه نیز می توان گفت: موارد خودکشی در شاهنامه بسامد بیشتری نسبت به گرشاسپ نامه دارد؛ اما اهداف آن در گرشاسپ نامه نسبت به شاهنامه متنوع تر است؛ خودکشی در شاهنامه اغلب به منظور سوگواری فرزند و نزدیکان و دفع تهمت انجام می شود در حالی که این عمل در گرشاسپ نامه اغلب با هدف باروری و فراوانی طبیعت، رضایت بتان، پیش بینی حوادث آینده و جلبِ رضایت خداوند انجام می-گیرد.
بررسی اسطورۀ ایزد گیاهی/خدای شهیدشونده در قصۀ پسر پادشاه
عظیم جبّاره ناصرو
چکیده: ایزدان گیاهی و اساطیر مربوط به آنها بخشی از اساطیر ملتهای یونان، مصر، بینالنهرین، هند و ایران را تشکیل میدهند. دُموزی/تموز، آتیس، آدونیس، دیونیزوس، اوزیریس، بَعَل، پرسفون و بالدر، معروفترین ایزدان گیاهی در اساطیر ملل هستند. در اساطیر ایرانی نیز سیاوش ایزدی گیاهی بهشمار میرود که ماجراهای مربوط به او بخشی از شاهنامۀ بزرگ فردوسی را به خود اختصاص داده است. نگارنده در بررسیهای میدانی خود به روایتی عامیانه برخورده است که خمیرمایۀ اصلی آن، داستان ایزدی گیاهی است که در قالب پسر پادشاه نمود مییابد. هر چند نامی از او به میان نمیآید. این روایت عامیانه که از سوی «علیحسین عالینژاد» یکی از کهنسالترین راویان منطقۀ کوهمره سرخی فارس روایت میشود، پیش از این در هیچ منبع مکتوبی نیامده است. بررسیهای نگارنده نشان میدهد این روایت، آمیزهای از روایتهای دینی، حماسی و اسطورهای است؛ بخشهایی از این روایت، به ویژه آغاز داستان، تکرار روایت حماسی سیاوش و سودابه در شاهنامۀ فردوسی است. محورهایی از داستان نیز یادآور داستان یوسف پیامبر و زلیخا است. برخی از خطوط داستان هم زندگی دیگر ایزدان گیاهی در اساطیر جهان را به ذهن متبادر میکند. به نظر میرسد این روایت از دیرباز در میان مردم این منطقه رواج داشته و به مرور زمان و با تغییر و دگرگونی در ادیان و باورهای مردم منطقه، دستخوش تغییر و دگرگونی شده است؛ همچنین بررسی تطبیقی این روایت با دیگر روایتهای ایزدان گیاهی نشان میدهد که این روایت دستکم 14 وجه اشتراک با دیگر داستانهای مربوط به ایزدان گیاهی دارد. بررسی آیین سوگواری ایزد گیاهی در این منطقه نشان میدهد که مراسم بزرگداشت این ایزد هرساله و با قربانی کردن پیش از کشت برنج انجام میشده است.
ردیابی فرهنگ دخالت والدین و نقش آنها در ازدواج فرزندان در شاهنامۀ فردوسی
پشنگ دلاوری؛ مهدی کارگر؛ خسرو جلیلی کهنه شهری؛ بهرام خوشنودی
چکیده: بحث در بارۀ فرهنگ دخالت والدین و نقش مثبت یا منفی آنها در ازدواج فرزندان، با توجه به آخرین آمار سازمان ثبت احوال کشور، در سال 1398، مبنی بر منجر شدن بیش از 30% ازدواجها به طلاق، یکی از مباحث مهم جامعهشناسی خانواده به شمار میرود؛ بنابراین هرگونه پژوهشی در این زمینه که بتواند به نوعی در ریشه یابی علل و عوامل ناموفق بودن درصد بالایی از ازدواجها به مسؤولین و یا پژوهشگران حوزۀ خانواده، در پیشگیری یا کاهش وقوع پدیدۀ طلاق یاری کند، میتواند قابل اعتنا باشد؛ لذا پژوهش حاضر با توجه به اهمیت موضوع، یکی از قدیمیترین منابع ادبی ایران، یعنی شاهنامۀ فردوسی را، که مدلهای مختلفی از ازدواج فرزندان را در بطن خود جای داده به عنوان جامعۀ آماری انتخاب کرد و مسألۀ نقش والدین در ازدواج فرزندان را با استفاده از روش تحقیق کیفی و تحلیل دادهها به روش توصیف فراوانی و فراوانی درصدی از نوع تاریخی، در این اثر مورد مطالعه قرار داد. نتیجۀ این پژوهش نشان داد در تمامی 21 ازدواجی که فرزندان دارای پدر بودند، پدران در ازدواج فرزندنشان نقش داشتند در حالیکه مادران فقط در سه مورد از ازدواج فرزندانشان نقش ایفا کردهاند. همچنین مشخص شد بیش از 60% درصد ازدواجها تحمیلی بود و در همۀ ازدواجهای تحمیلی پدر عامل اجبار شناخته شد. 93% ازدواجهای تحمیلی اختصاص به دختران داشت و بیش از 80% ازدواجهای تحمیلی که نتیجۀ آن در شاهنامه گزارش شده، ناموفق بود.
بررسی دستورزبان روایت در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریۀ آلژیرداس گریماس
محبوبه زمانی بروجنی؛ اصغر رضاپوریان
چکیده: تحلیل ساختاری آثار ادبی به دلیل بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی حاکم بر آنها، به درک و دریافت شایستهتر آثار ادبی منجر میشود و با کمک نتایج حاصل از این تحلیلها میتوان به شگردهای خلق آثار مختلف دست یافت و الگوهای مناسب تحلیل هر اثر را کشف کرد. یکی از روشهای تحلیل ساختاری آثار ادبی، الگوی روایی آلژیرداس گریماس است. کاربرد فرایندها و الگوهای روایتشناسی و نشانه – معناشناسی گریماس در شناسایی ساختار کلی روایت و همچنین تحلیل متون منثور و منظوم فارسی امری ضروری به نظر میرسد و میتوان در متون مختلف با نگاهی نقادانه در پی اثبات یا رد این الگوها در جریان تولید معنا نتایج قابل ملاحظهای ارائه داد. بسیاری از داستانهای شاهنامه بر اساس نظریۀ گریماس بررسی شدهاند. شماری از این داستانها، در برگیرندۀ جلوههای جادو و جادوگری هستند و در این زمینه نیز مطالعات فراوانی صورتگرفته؛ اما تا کنون پژوهشی در خصوص دستور زبان روایت جادو و جادوگری در شاهنامه انجام نشده. هدف از این پژوهش، بررسی ساختار طرح و تحلیل الگوهای کنشی و شناخت سازوکارها و عناصر شکلگیری تولید معنا در روایت جادو و جادوگری در داستان رستم و اسفندیار و بررسی چگونگی تأثیر جادو بر ساختارهای این روایت است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد آنجا که پای کنشگران غیرانسانی (جادویی) به داستانهای شاهنامه باز میشود، این کنشگرها نقشی اصلی در شکلگیری و پیشبرد روایت ایفا میکنند و کنشگران انسانی را به حاشیه میرانند و در حقیقت یک دستورزبان ویژه برای آثار حاوی جادو، خلق میکنند. کشف و شناخت این دستورزبان خاص و ویژگیهای منحصر به فرد سبک نویسنده، میتواند محققین را یاری کند تا بتوانند سره یا ناسره بودن برخی از آنچه به صاحب اثر نسبت داده شدهاست را ثابت کنند
بررسی تأثیر روایتهای اسطورهای بر تابآوریِ شهرها
علی صادقی منش
چکیده: روایتهای اسطورهای برآیند تجارب بشر از رویارویی با چالشها و مسائلی هستند که بر زندگی او تأثیر گذاشته و یکی از این مسائل، تابآوری شهرهاست. شهرهایی که تمدّنهای کهن را در خود جایدادهاند، بیش از آن که برای تابآوری، متّکی بر سازوکارهای اقتصادی، مدیریّتی یا مهندسی باشند، متّکی بر بینشی اساطیری بودند. پژوهش پیش رو با روش توصیفیـتحلیلی میکوشد با بهرهگیری از نظریات اسطورهشناختی میرچا الیاده، کارل گوستاو یونگ و ژیلبر دوران، به تبیین پیوند روایتهای اسطورهای با بهسازی و بازسازی شهرها بپردازد. نتیجه و برآیند این پژوهش آن است که روایتهای اساطیری به سبب ریشهدار بودن تصاویر کهنالگوییشان در ضمیر ناخودآگاه جمعی، همدلی و همراهی افزونتری میان بیشینۀ مردم ایجاد میکنند؛ از سویی همسانی و همسوییهایی میان شهرسازی و روایتگری اسطورهها وجود دارد که توجّه به آن میتواند موجب تقویّت هویّت یک شهر و درونیسازی تمایل به بهسازی و بازسازی آن گردد. سه روشِ ممتاز کردن فضای قدسی شهر از فضای بیرونی که تمدّنهای کهن به یاری آن تابآوری شهرهای خود را افزایش میدادند، عبارت بود از: الف) ساخت حصار نمادین، ب) آیینها و ج) تطبیق جایگاههای نمادین اساطیری با شهر؛ هنوز هم میتوان از این رویکردها برای افزایش تابآوری شهرها بهره برد.
معرفی و نقد دراسات فیالشاهنامه
آرمان کوهستانیان
چکیده: گرچه سدههاست، مترجمان و پژوهشگران بیگانه نیز پیرامون شاهنامه دست به قلم میبرند ولی کنگرۀ هزارۀ فردوسی بود که در سال ۱۳۱۳ خورشیدی، شاهنامه را کانون پژوهشهای جهانی گردانید. دراسات فیالشاهنامه، گستردهترین پژوهش جهان عرب دربارۀ شاهکار فردوسی، یکی از آن تلاشهاست. طه ندا این کتاب پر برگ را نزدیک به بیست سال پس از آن کنگره در دو بخش و پانزده فصل به نگارش درآورد. شوربختانه اثر یاد شده تا کنون در ایران، ناشناخته مانده است. از این روی، پس از خوانش سراسر کتاب، تلاش میکنیم، با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی، کوتاه آن را شناسانده و برجستگیها و کاستیهایش را به خوانندگان، نشان دهیم تا از جایگاه کتاب، آگاه شوند.
تحلیل پیکرگردانی اژدها در ماجراهای گرشاسپ براساس نقد کهنالگویی
هوشنگ محمدی افشار
چکیده: نقد کهنالگویی از جمله رویکردهای میانرشتهای در نقد ادبی معاصر است. کارل گوستاو یونگ میراث ادبی و تجربههای مشترک فرهنگهای متفاوت را در ناخودآگاه جمعی میپندارد و دلیل شباهتهای فرهنگی میان ملل مختلف را اشتراک در کهنالگوهای مشترک میداند. هدف اینگونه نقد، تحلیل و ارزیابی آثار ادبی و روایات کهن، در صورت داشتن ظرفیت اسطورهای و کهنالگویی است. از جمله اهداف اصلی پیکرگردانی، ارائۀ نمادها و نشانههایی است که قصد بازنمایی حالات روانی انسان را دارد و در پی بیان رازهای مبهم هستی در اسطورهها بهوسیلۀ کهنالگوهاست. این پژوهش قصد دارد انواع پیکرگردانی هیولاهایی را که در اصل اژدها هستند، در ماجراهای گرشاسپ مورد تحلیل و ارزیابی قراردهد. در این جستار از میان ضدّقهرمانانی که گرشاسپِ اوستا بهعنوان کهنالگوی قهرمان با آنها مبارزه کردهاست، تنها پتیارههای اژدهاگونهای که به هیأت پری وهیولاهای سهمگین پیکرگردانی شدهاند، از دیدگاه نقد یونگی، به شیوۀ کتابخانهای و با رویکرد تحلیلی - توصیفی مورد بررسی قرارگرفتهاند و این نتیجه بهدست آمدهاست که این بودههای اهریمنی بهرغم تفاوت در پیکرههای ظاهری، در اصل پیکرگردانی اژدهای درون و سایه وآنیمای منفی قهرمان هستند.
رستمستیزی و سهرابپروری؛ کنشی در جهت برجستهسازی گفتمان دهۀ هفتاد
اعظم نیکخواه فاردقی؛ سمیرا بامشکی
چکیده: ادبیات در کنار رسالتهای مختلفی که دارد، عهدهدار رسالت اجتماعی نیز هست. آفرینندگان آثار ادبی در آفرینشهای خود کموبیش به بافت سیاسی-اجتماعی روزگارشان نظر دارند و از آن تأثیر میگیرند. آنها گاه نسبت به این رویدادها موضع موافق دارند و گاه مخالف و این موضع را به اشکال گوناگون و با استفاده از عناصر مختلف در اثر خود بازنمایی میکنند. فراخوانی شخصیتهای حماسی/ اسطورهای به رمان یکی از این عناصر است که نویسندگان را بهخوبی در این مسیر یاری میرساند. عدهای از رماننویسان این شخصیتها را به اثر خود فرامیخوانند تا ضمن بازنمایی گفتمانهای فرامتن، به فراخور موضع موافق یا مخالف خود، برخی گفتمانهای مسلط بافت سیاسی-اجتماعی را تقویت یا تضعیف کنند. در پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش هستیم که نویسندۀ سهرابکشان چرا و چگونه شخصیتهای حماسی را به اثرش فرامیخواند؟ یافتههای پژوهش حاضر که با استفاده از روش تحلیل محتوا به دست آمده است، نشان میدهد نویسندۀ سهرابکشان شخصیتهای حماسی را به رمان خود میآورد تا ضمن تضعیف و بهحاشیهبردن گفتمان رقیب، برخی گفتمانهای مسلط در روزگار تولید اثرش را تقویت و برجسته کند؛ بهعبارت بهتر، او که خود یکی از کنشگران بافت سیاسی-اجتماعی و از موافقان گفتمان مسلط نیز هست، با فراخواندن شخصیتهایی چون سهراب و رستم به رمان و گشتار کنش آن دو، ابتدا برخی مبانی فکری گفتمانهای روزگار خود؛ ازجمله نوع رویکرد این گفتمانها نسبت به زنان و جوانان را بازنمایی میکند، سپس مبانی فکری گفتمان مدنظر خود، یعنی اصلاحات را بهگونهای برجسته میسازد که از این طریق بتواند گفتمان رقیب را بهحاشیه برد.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دوفصلنامه علمی و پژوهشی«پژوهشنامه ادب فارسی» می توانند به نشانی شهرستان رودهن – بلوار آیت الله خامنه ای- دانشگاه آزاد اسلامی - دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی – دبیرخانة مجلّه با شماره تلفن: 76504422-021 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس jpnfa.riau.ac.ir مراجعه یا تماس بگیرند.