نگاهی به مجموعه «راز ناتمام»؛ سوژهای که هدر رفت!
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، انتقال وقایع و حوادث گذشته از نسلی به نسل دیگر بیش از آنکه توسط متون تاریخی صورت بگیرد، به وسیله آثار ادبی و هنری، ازجمله سینما و تلویزیون صورت میگیرد. اهمیت و جایگاه ویژه سریالهای تاریخی برای مردم و مخاطبان ثابت شده است. مردم مجموعههای تاریخی را چه براساس داستان یا شخصیتی واقعی یا براساس قصهای که درباره یک برهه تاریخی باشد را با علاقه و اشتیاق بیشتری دنبال میکنند. البته شیوه پرداختن به داستانها و چگونگی تصویرسازی در زمان تاریخ مورد نظر، تاثیر تعیین کنندهای در استقبال مردم از این مجموعهها دارد. در صورتی که نویسنده تحقیق کافی در آن دوره زمانی داستان خود داشته باشد، فضای آن برهه خاص تاریخی را به درستی خواهد شناخت و اطلاعات دقیقی به نسل جدید و مخاطبانش خواهد داد. آنها که قرار بود از مطالعه کتاب چیزی بیاموزند، حالا فیلم و سریال را جایگزین کتاب میکنند. البته این مساله از سویی به توانایی نویسنده بستگی دارد که اطلاعات درست بدهد و از سوی دیگر کارگردان باید بتواند تصویری منطقی و جذاب از آن ارائه کند.
*جای خالی سوژه منحصر به فردِ دهه شصت
در کشور ما نیز هر سال آثاری درباره وقایع تاریخی معاصر ساخته و به نمایش در میآیند. با این حال، از بین این آثار سهم بسیار اندکی به بزرگترین واقعه تاریخ ما یعنی انقلاب اسلامی اختصاص مییابند، این درحالی است که جریانهای مخالف این انقلاب به شدت درحال تلاش برای تحریف و تغییر تاریخ انقلاب و دوران قبل از انقلاب هستند. حوادث سالهای ۵۹ و ۶۰ انقلاب اسلامی را میتوان نقطه عطفی برای سینما دانست زیرا اتفاقات و شخصیتهای برجستهای که در این سالها در بطن انقلاب حضور داشتند، توانایی آن را دارند که هر یک سوژه منحصر به فردِ اثری سینمایی باشند و افکار عمومی بویژه نسل جدید نیازمند شنیدن واقعیات تاریخ انقلاب هستند اما در چهل سال گذشته کمتر پیش آمده درباره این سوژههای خاص فیلمی ساخته شود.از سوی دیگر در میان آثار محدود ساخته شده هم متأسفانه رعایت ظرافتهای تاریخی و هنری غالبا فراموش میشوند. آثاری که نهتنها پرداخت دقیق تاریخی ندارند که خالی از هرگونه ذوق هنرمندانهای هستند تا حدی که نمیتوانند مخاطبان تلویزیون را با خود همراه کنند.
*مجموعه تلویزیونی «راز ناتمام» و گریم بینظیر بازیگران
چندی است مجموعه تلویزیونی «راز ناتمام» به کارگردانی و تهیهکنندگی امین امانی و نویسندگی سید جلال الدین دری در راستای بازخوانی بخشی از تاریخ عظیم انقلاب در ۲۶ قسمت روانه آنتن شبکه یک سیما شده است. سریالی که بخاطر حضور شخصیتهای مهم انقلاب چون شهید باهنر، شهید بهشتی، شهید رجایی، آیت اللّه رفسنجانی، رهبر انقلاب و... و گریم بینظیر اکثر بازیگران این نقشها، برای شباهت با این بزرگان از همان ابتدا مورد توجه مخاطبان و کاربران فضای مجازی قرار گرفت.
*داستان سریال «راز ناتمام»
داستان این مجموعه تلویزیونی در زمان حال آغاز میشود. پروندهای که منشأ آن به سال 60 و انفجار در دفترنخستوزیری بر میگردد، اما همچنان در جریان است و عوامل و مسببان ترور رئیسجمهور و نخستوزیر وقت (شهیدان رجایی و باهنر) هنوز در کشورهای مختلف پرسه میزنند و در پی اجرای عملیات تروریستی جدید در کشور هستند. اما دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی نیز آرام ننشسته و در آن سوی مرزها نیز در پی شکار تروریستهاست. داستان سریال «راز ناتمام» نیز با ماجرای تعقیب برخی از نیروهای سازمان منافقین در ترکیه شروع میشود. در کنار این، زندگی یکی از مأموران امنیتی که مسئول پرونده پیگیری عاملان ترور شهیدان رجایی و باهنر است هم هدف تمرکز این سریال قرار گرفته است. رضا یک مأمور امنیتی است که هم باید گره از معمای پرونده باز کند و از طرف منافقین نیز زیر نظر است.
در درواقع، «راز ناتمام» میخواهد سه موضوع و سه داستان را در یک بسته، نمایش دهد؛ هم به بخشی از تاریخ انقلاب با محوریت شهید باهنر بپردازد، هم بعضی از جنایات منافقین و تحرکات امروز آنها را به تصویر بکشد و هم اینکه به ازجان گذشتگیهای سربازان گمنام امام زمان(عج) ادای دین کند اما عجیب آنکه در هیچ کدام موفق نمیشود.
*شخصیت پردازیهای ناپخته و کارگردانی ضعیف
بخشهای امروزی سریال، در فیلمنامه در نیامده است و به ویژه در قسمتهای اول، فضا و ماجرای داستان سریال گنگ و مبهم است و مخاطب به سختی متوجه قضایا میشود. روند سریال کند و کسالتبار است و هیچ چرخش داستانی، هیچ شوک جذاب و هیچ کشف غیرمنتظرهای در آن وجود ندارد. شکل و شمایل دیالوگهای سریال کاملا شعاری است یادمان بیاید دیالوگهای رضا با همسرش درباره منافقین را؛ مردی که در خانه، بیش از آن که درباره زندگی صحبت کند، به بازگویی مسائل سیاسی، فساد رژیم پهلوی، اهمیت شهید باهنر و... میپردازد، استفاده از بازیگران ضعیف با بازیهای مصنوعی بویژه شخصیت دستیار رضا یعنی محمود که گویی درحال خواندن نوشتههایی از روی کاغذ است، شخصیت پردازی های ناپخته و مهمتر از همه کارگردانی ضعیف و سپردن چنین سوژه نابی به یک فیلمساز کم تجربه سیب شده تا این سریال به یکی از ضعیفترین کارهای تلویزیونی تبدیل شود.
* راز ناتمام، سوژهای که هدر رفت
به طور کلی مجموعه راز ناتمام با اینکه ایده خوبی را دنبال میکند و سراغ موضوعی رفته است که از منظری تاریخی بار دراماتیک دارد، اما پرداخت هنری آن بسیار ضعیف است. قصههای دهه شصت فینفسه(در خود) ماهیتی پر پیچ و خم و پر التهاب دارند، از این رو اگر کارگردانی با تجربه سراغ این موضوع میرفت بیشک میتوانست پرداختی خلاقانهتر و مبتنی بر زیباییشناسانی از کل ماجرا داشته باشد. بارها از بزرگان شنیدهایم که هنر محتوای صرف نیست و اگر محتوایی پرداخت هنری نداشته باشد و به زبانی تخصصیتر فرم و ساختار نداشته باشد نمیتواند رضایت مخاطب را جلب کند. مجموعه«راز ناتمام» فاقد اصول اولیه سینمایی است و از این منظر است که قابلیت تاثیرگذاری خود را از دست میدهد و مخاطب را پس میزند.
به طور مثال تصویری که «راز ناتمام» از مأموران امنیتی نمایش میدهد، نه جذاب است و نه چندان واقعی. لیلا_همسر رضا_ به عنوان همسر یک مأمور امنیتی، طوری سادهانگارانه و مصنوعی، هدف پروژه نفوذ قرار میگیرد که جای سوال بسیاری باقی میگذارد. شخصیتهای انقلابی نیز بویژه شهید باهنر که سوژه اصلی داستان است پرداخت درست و دلنشینی ندارد. بهترین بخشهای «راز ناتمام» از نظر درام، فرازهایی است که شهید باهنر به خانه میرود اما روابط او با همسر و فرزندانش اصلا دلچسب نیست و بسیار سرد و تصنعی است. از سوی دیگر فراز و فرودهای زندگی این شهید بزرگوار چون مشکلات اقتصادی، دستگیریها توسط ساواک و... میتوانست به جذابیت سریال کمک کند، اما در حد چند سکانس باقی میماند و روی آن مانور چندانی داده نمیشود مثلا در سکانسی بدون هیچ مقدمهای و ناگهانی ساواک بعد از دستگیری این شهید را آزاد میکند.
در پایان باید گفت بهترین راه برای کوچککردن یکی از مهمترین پروندههای امنیتی ایران ساخت ضعیفترین سریال در این موضوع است که متأسفانه«راز ناتمام» این امر را محقق کرده است و نه تنها تصویری ملموس و تأثیرگذار از تاریخ انقلاب و شخصیتهای انقلابی ارائه نداده بلکه با نمایش تصنعی و ضعیف این مقطع حساس تاریخی، موجب دلزدگی مخاطبان تلویزیونی شده است.