ارزش دوران جوانی در کلام رهبر معظم انقلاب
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، از منظر دین اسلام مجموع فراز و نشيب دوران زندگي بشر در سه مرحله كودكي، جواني و پيري خلاصه مي شود و ارزش دوران جواني از ديدگاه قرآن اين گونه مطرح شده است كه جواني منزل قوت و نيرومندي زندگي دنياست و از دو طرفِ محفوف به ضعف و ناتواني است، از طرفي ضعف ايام كودكي و از طرف ديگر ناتواني دوران پيري.
بشر در پيمودن راه زندگي و طي كردن پستي ها و بلندي هاي آن مانند كوهنوردي است كه يك روز دامنه فراز را مي پيمايد تا خود را به مرتفع ترين قله كوه برساند و روز ديگر از دامنه نشيب عبور مي كند تا به آخرين نقطه نزولي برسد.
موقع پيمودن دامنه فراز، هر روزي كه بر وي مي گذرد چشم اندازش و سيع تر مي گردد و نقاط تماشايي را بيشتر مي بيند و وقتي كه به قله كوه قدم مي گذارند به همه جا مسلط مي شود و عالي ترين مناظر را مشاهده مي كند.
برعكس موقع پيمودن راه نشيب، هرروزي كه بر او مي گذرد چشم اندازش محدودتر مي شود و نقاط تماشايي يكي پس از ديگري پنهان مي گردند تا به كلي همه مناظر زيبا از نظرش غايب شوند. ايام جواني رسيدن به مرتفع ترين و عاليترين منازل زندگي است. در ديدگاه جوانان مناظر زيبا و چشم اندازهاي مطبوع و دل پسند بسيار است، روح جوان لبريز از آمال و آرزو و سرشار از عشق و اميد است.
اولياي گرامي اسلام جواني را يكي از نعمت هاي پر ارج الهي و از سرمايه هاي بزرگ سعادت در زندگي بشر شناخته اند و اين موضوع را با عبارات مختلفي خاطرنشان نموده اند که نمونه آن کلام مولا امیرالمومنین(ع) است که فرموده اند: دو چيز است كه قدر و قيمتشان را نمي شناسند مگر كسي كه آن دو را از دست داده باشد، يكي جواني و ديگري تندرستي و عافيت است.(غررالحكم ودررالكلم،ص 264).
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز با توجه به اهمیت و ارزش دوران جواني، استفاده و بهره برداري از اين فرصت را مورد توجه قرار داده و توصیه هایی را نسبت به جوانان بیان فرموده اند که در ذیل منتخبی از بیانات حکیمانه ایشان را در مورد «جوانی و نسل جوان» از منظر می گذرانیم.
در حرکت عظیم ملت ایران، نسل جوان باید پیشرو باشد. برای نسل جوان - بخصوص نسل جوان دانشجو - بیتفاوتی و خونسردی جایز نیست. آن جوانی که به سرنوشت کشور نیندیشد و حوادث و خصومتهایی را که نسبت به کشورش در دنیا سازماندهی میشود، نبیند و نسبت به آنها نجوشد و نخروشد، آن جوان لایق این نیست که نام جوان شهروند یک ملت انقلابی را روی خودش بگذارد. روح جوان، آن روح پر تپشی است که در سختیها، به داد کشور و ملت رسید و آنها را نجات داد.
حواستان جمع باشد!
جوانان عزیز! دشمن روی شما سرمایهگذاریهای زیادی میکند؛ حواستان جمع باشد. عدهیی را به بیتفاوتی میکشاند و عدهیی را دلسرد و مأیوس میکند. یأس، بزرگترین آفت جوان است. جوانها بدانند که متأسفانه یأس به روح جوان زودتر راه پیدا میکند؛ همچنان که امید اینگونه است. در مقابل یأسی که دشمن میخواهد به جوانها تلقین و تزریق کند، خودتان را مصونیت بدهید.
تفکرات سیاسی غلط
امروز، هر اندیشهای که جوان را دچار این احساس بکند که از مسؤولان و پیشروان انقلاب و مدیران کشور جداست، این اندیشه و تفکر، از نوع همان تفکرات سیاسی غلط تزریق شده است. امروز باید ملت و دولت، پشت به پشت و دست به دست هم و در کنار یکدیگر، با تمام توان تلاش کنند تا همهی طلسم های استکبار و سلطه را بشکنند و از بین ببرند. این، صحنهی بسیار مهم و حساسی است. تفکری که شما را هدایت خواهد کرد و باید بکند، تفکر اسلامی است. باید در دانشگاهها به تفکرات اسلامی و کار اسلامی، خیلی اهمیت بدهید.
جوانان دانشجو در محیطهای دانشگاه، به درس و علم و روحیهی انقلابی و اسلامی، حداکثر اهمیت را بدهند. جوانان ببینند که امروز و آینده، چهقدر به وجود آنها احتیاج است؛ خودشان را برای آینده بسازند. امروز هم جوان دانشجو باید مثل همیشه، پیشتاز و پیشگام حرکت انقلابی باشد و خودش را شایسته و صالح برای این مسؤولیتهای بزرگ قرار بدهد.
همه ملت و مخصوصا جوانان عزیز و نوجوانان، خود را سربازان امام محبوبشان بدانند و با اتکال به خدا و استمداد از حضرت ولیاللهالاعظم(ارواحنافداه) با قوت و قدرت به سمت هدفهای عالی امامشان حرکت کنند و بدانند که پیروزی نهایی از آن ماست؛ «کتب الله لاغلبن انا و رسلی».
قشر جوان بایستی همیشه نسبت به مسائل انقلاب احساس مسؤلیت کند و خودش را از مسائل انقلاب برکنار نداند. انقلاب، امروز چه تکلیفی را به او املا میکند؟ از او چه میخواهد؟ او چه نقشی میتواند در پیشبرد انقلاب داشته باشد؟ وظیفهی او چیست؟ قشر جوان باید از خیل عظیم مردم ما - که بحمدالله همیشه در صحنههای انقلاب حاضرند - جدا نشود و به رشد و آگاهی و با سواد شدن آنان کمک کند. در دانشگاه باید به روی مردم باز باشد و دانشجو در محیط دانشگاه محصور نباشد. دانشجو باید با اعضای خانوادهی خود و با دوستانش، ارتباطات روشنگر داشته باشد و در مسائل کشور و مسائل جامعه سهیم باشد.
بیشترین چیزی که روی ذهن جوان اثر میکند، دو عامل است: یکی تبلیغات گوناگون دشمن است؛ تبلیغاتی که جوان را نسبت به حقایق مقدس اسلامی و حقایقی که در انقلاب به عنوان مسلمات و پایهها و ستونهای اصلی اعتقاد شناخته شده، سست و بیتفاوت کند. و عامل دوم، عدم تبیین و دفاع صحیح از این حقایق و اصول است. من گمان میکنم که تأثیر عامل دوم، کمتر از عامل اول نباشد؛ چون در نظام جمهوری اسلامی، به طور صریح و علنی، علیه اسلام و اصول اسلامی و مبانی اسلامی و معارف اسلامی، کمتر تبلیغ میشود و میدان برای تبلیغ وسیع باز نیست؛ بنابراین تبلیغ دشمن فقط سطح معینی را میپوشاند؛ در حالی که عامل دوم، دیگر حد و اندازهیی ندارد.
جوان در هر جامعه و کشوری، محور حرکت است. اگر حرکت انقلابی و قیام سیاسی باشد، جوانان جلوتر از دیگران در صحنهاند. اگر حرکت سازندگی یا حرکت فرهنگی باشد، باز جوانان جلوتر از دیگرانند و دست آنها کارآمدتر از دست دیگران است. حتی در حرکت انبیای الهی هم - از جمله حرکت صدر اسلام - محور حرکت و مرکز تلاش و تحرک، جوانان بودند.
جوان و جوانی، یکی از درخشندگیهای آفرینش الهی
آن کشورهایی که جوان کم دارند - کمااینکه بعضی از کشورها امروز به خاطر بعضی از سیاستهای تنظیم نسل و خانواده و از این حرفها، دچار کمبود نسل جوان هستند - ولو در علم و تکنولوژی و ترقیات جلو باشند، کارشان لنگ است؛ مجبورند از کشورهای دیگر جوان قرض بگیرند! جوان و جوانی، یکی از درخشندگیهای آفرینش الهی است. دشمنان جوامع - از جمله جوامع اسلامی - این نکته را خوب تشخیص دادهاند و بخصوص روی آن انگشت گذاشتهاند. این مربوط به امروز نیست؛ از یک قرن پیش تاکنون اینگونه بوده است.
شما جوانان عزیز که در آغاز زندگی و تلاش خود هستید، باید سعی کنید تا زمینه را برای آنچنان دورانی آماده کنید؛ دورانی که در آن، ظلم و ستم به هیچ شکلی وجود ندارد؛ دورانی که در آن، اندیشه و عقول بشر، از همیشه فعالتر و خلاقتر و آفرینندهتر است؛ دورانی که ملتها با یکدیگر نمیجنگند؛ دستهای جنگافروز عالم - همانهایی که جنگهای منطقهیی و جهانی را در گذشته به راه انداختند و میاندازند - دیگر نمیتوانند جنگی به راه بیندازند؛ در مقیاس عالم، صلح و امنیت کامل هست؛ باید برای آن دوران تلاش کرد. قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحتطلبی و عافیت نیست. در روایات، «والله لتمحصن» و «والله لتغربلن» است؛ بشدت امتحان میشوید؛ فشار داده میشوید. امتحان در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که میدان مجاهدتی هست. قبل از ظهور مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان میشوند؛ در کورههای آزمایش وارد میشوند و سربلند بیرون میآیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود(ارواحنافداه) روزبهروز نزدیکتر میشود؛ این، آن امید بزرگ است؛ لذا روز نیمهی شعبان، روز عید بزرگ است.
جوانان در هر برههای از تاریخ کشورها و ملتها، میتوانند یکی از مهمترین مراکز سعادت یک ملت باشند. علت هم این است که جوان از طهارت فطری برخوردار است. جوان، پاک و ناآلوده است. آلودگیهایی که در طول زندگی به سراغ انسانها میآید و زنجیرهایی بر دست و پای روح آنان میبندد و آنان را از حرکت و عروج و تکامل باز میدارد، در مورد جوانان یا وجود ندارد و یا بسیار کم است. جوان، مهبط لطف پروردگار است و در بسیاری موارد دل او محل جلوهی عنایات ویژهی الهی است. جوانان باید قدر این موهبت را بدانند. صفایی که میتواند روح انسان به دست بیاورد و با آن از لایههای گرفتاری مادی و آلودگیها و پلیدیها عبور کند و دامن خود را پاک نگه دارد، در جوانان بیش از همهی انسانهاست.
عزیزان من! روح مبارزه و ایستادگی در مقابل دشمن، وقتی به طور کامل و سالم در شما قشر جوان باقی میماند که تقوا، بازگشت به خدا و جهاد اکبر در وجود و زندگیتان بگنجد. اگر ما به جوانان توصیه میکنیم که طهارت، تقوا، استغفار، اجتناب از گناه، رو آوردن به خدا و توجه به معنویات را سرلوحهی کارها قرار دهند، به این دلیل است که علاوه بر به همراه داشتن سعادت شخصی شما، کشور شما هم به جوانانی نیازمند است که بتوانند حقایق را درک کنند، در میدانها بایستند، توطئهی دشمن را بشناسند و با آن مقابله کنند. دانشگاه، حوزهی علمیه و محیط علمی و تحصیلی جای این ایستادگی، مقاومت، هوشیاری و مبارزه است. این، انتظار از نسل جوان است.
سوال: از دیدن جوانان چه احساسی به شما دست میدهد و اولین مطلبی که به آنان میگویید، چیست؟
پاسخ رهبر انقلاب: وقتی با جوانان هستم و در محیط جوان قرار دارم، احساس من مثل احساس کسی است که در هوای صبحگاه تنفس میکند؛ احساس تازگی و طراوت میکنم. آن چیزی هم که معمولا در ملاقات با جوانان، اول بار به ذهن من میرسد و بارها به آن فکر کردهام، این است که آیا اینها خودشان میدانند که چه ستارهای در جبینشان میدرخشد؟ من این ستاره را میبینم؛ اما آیا خودشان هم میبینند؟ ستارهی جوانی، ستارهی بسیار درخشان و خوشطالعی است. اگر جوانان این گوهر قیمتی و بینظیر را در وجود خودشان حس کنند، فکر میکنم که انشاءالله از آن خوب استفاده خواهند کرد.
سوال: تعریف شما از یک جوان مسلمان و خصوصیات او چیست؟ چگونه یک جوان میتواند مسیر زندگی را طی کند و به اهدافش برسد؟
پاسخ رهبر انقلاب: البته بهراحتی نمیشود طی کرد. این شرطی که شما گذاشتید، کار مرا در پاسخ دادن خیلی مشکل میکند. هیچ راه جدی مهم را واقعا نمیشود بهراحتی طی کرد. بالاخره اگر انسان میخواهد به چیز باارزشی دست پیدا کند، باید مقداری زحمت و تلاش را با خودش همراه کند - این ناگزیر است - منتها ببینید؛ من اساسا در بین این خصوصیات مهمی که جوانان دارند، سه خصوصیت را خیلی بارز میبینم، که اگر آنها مشخص گردد، و اگر آنها به سمت درستی هدایت شود، به نظر میآید که میشود به این سؤال شما پاسخ داد. آن سه خصوصیت عبارت است از: انرژی، امید، ابتکار. اینها سه خصوصیت برجسته در جوان است. اگر واقعا رسانهها در کمکهای فرهنگی که به ما میکنند - چه گویندگان مذهبی، چه گویندگان مسائل فکری و فرهنگی، چه صدا و سیما و چه مدرسهها - بتوانند این سه خصوصیت عمده را درست هدایت کنند، من خیال میکنم که خیلی راحت میشود یک جوان راه اسلامی را پیدا کند؛ چون اسلام هم چیزی که از ما میخواهد این است که ما استعدادهای خودمان را به فعلیت برسانیم.
سوال: ما در مسائل اجتماعی و سیاسی، بعضا موضعگیریهایی افراطی و تفریطی مشاهده میکنیم که ضررهایی را هم در پی دارد. رهنمود جنابعالی برای جوانان در این خصوص چیست؟
پاسخ رهبر انقلاب: از اختلاف سلیقه خیلی نباید ترسید. اختلاف سلیقه چیز بدی نیست و اشکالی هم ندارد که حالا که مثلا دو سلیقهی سیاسی وجود دارد، یک جوان به این سلیقه معتقد باشد، دیگری به آن سلیقه. آن چیزی که مضر است، اقدام بیفکر و بیمطالعه و تصمیمگیریهای سریع و جوشی شدن و بیمطالعه کار کردن است. من جوانان عزیز را از این حالت بر حذر میدارم. جوانی لزوما به معنای سرعت تصمیمگیری نیست.
سوال: در طول فعالیتهایی که تاکنون داشتهاید، تا چه اندازه به جوانان مسؤولیت دادهاید و چه تجربهای از این کار دارید؟ به نظر شما مسؤولیت جوانان نسبت به اعتلای علمی کشور چیست؟ ضمنا آیا فاصلهی ما و کشورهای پیشرفته، پرشدنی است؟
پاسخ رهبر انقلاب: از اوایل انقلاب، در کارهایی که در اختیار من بوده، به جوانان مسؤولیت میدادم؛ هم در نیروهای مسلح، هم در کارهای دولتی، هم در دوران ریاست جمهوری. تجربهی من این است که اگر ما به جوان اعتماد کنیم - آن جوانی که شایسته دانستیم به او مسؤولیت بدهیم و صلاحیتش را داشت؛ نه هر جوانی و هر مسؤولیتی - از غیر جوان، هم بهتر و مسؤولانهتر کار را انجام میدهد؛ هم سریعتر پیش میبرد، هم کار را تازهتر و همراه با ابتکار بیشتری به ما تحویل خواهد داد؛ یعنی روند پیشرفت در کار حفظ میشود. برخلاف غیر جوان که ممکن است کار را بالفعل خوب انجام دهد، اما روند پیشرفت در آن متوقف خواهد شد. غالبا اینگونه است.
جوانان باید این سه خصوصیت را دنبال کنند
دورهی جوانی، دورهی توانایی است. این توانایی در چه چیزهایی باید به کار برود؟ به اعتقاد من، باید عمدتا در تحصیل علم، در ایجاد صفای نفس و روحیهی تقوا در خود و ایجاد نیروی جسمانی در خود - که ورزش باشد - به کار رود. این سه مورد، عمده است. یعنی اگر در یک جملهی کوتاه از من بپرسند که شما از جوان چه میخواهید؟ خواهم گفت: تحصیل، تهذیب و ورزش. من فکر میکنم که جوانان باید این سه خصوصیت را دنبال کنند.
سوال: جوان چگونه میتواند حس نیاز به هیجان را در خود ارضاء کند و از آن استفاده نماید؟
پاسخ رهبر انقلاب: هیجان، فقط مخصوص این منطقهها نیست. اگر جوان بتواند منطقهی مورد علاقهی خودش را - هرچه که هست - پیدا کند، بهراحتی میتواند آن هیجان را در خود ارضاء کند. مثلا آن هنگامی که من جوان بودم و لباس طلبگی تنم بود، محدودیتهای لباس و محدودیتهای محیط وجود داشت؛ امادرعینحال ما هم هیجان داشتیم و آن هیجان ارضاء هم میشد. چگونه؟ من به شعر علاقه داشتم. ممکن است باور این برای شما خیلی سخت باشد. جلسهی شعری بود که چهار، پنج نفر دوستی که به شعر علاقهمند بودند، دو ساعت، سه ساعت مینشستند و راجع به شعر حرف میزدند و شعر میخواندند. این برای کسی که به این مقوله علاقهمند است، روحیهی هیجانش را به همان اندازه ارضاء میکند که یک فوتبالیست در میدان فوتبال، یا یک علاقهمند به فوتبال در حین تماشای فوتبال. بنابراین، میدانها محدود نیستند.
گرهگشا
نسل جوان، گرهگشای دورههای سخت و محنتهای بزرگ است و وقتی وارد میدان میشود - که الحمدلله امروز هم در میدان است - گرههای ریز و سخت گشوده خواهد شد. جوانان ما، مؤمن و متدین و علاقهمند به کشورشان و علاقهمند به اسلامند و با سلطهی امریکا و با سلطهی بیگانه مخالفند. همین کارساز خواهد بود. این توطئههایی هم که میکنند و ترفندهایی هم که میشود، اثری انشاءالله نخواهد بخشید. انشاءالله که خداوند هم کمک خواهد کرد. حضرت بقیةالله ارواحنافداه هم انشاءالله پشتیبان این راه و این کار و این جوانان خواهد بود.
بایستی کشور را به آن پایهای که لازم است، برسانید. این، مسؤولیت عظیم نسل جوان روشنفکر تحصیلکردهی این کشور است و شما برادران و خواهرانی که در این دانشگاه تحصیل کردهاید، تصور من این است که در این زمینه بار سنگینتری بر دوش دارید.
جوانان عزیز حضور در صحنهی پرشور دانشاندوزی که از زیباترین و مبارکترین فصول دوران جوانی است، هنگامی که با مجاهدتهای اسلامی و تلاش در راه گسترش فهم و معرفت درست دینی و سیاسی همراه باشد، یکی از برترین آمیزههای معنوی برای نسل جوان کشور را پدید میآورد. اکنون شما این امتیاز بزرگ را دارید که در حال تحصیل علم، به آن فعالیت ایمانی نیز اشتغال جستهاید و مجموعهی شما یکی از تشکلهایی است که به دانشگاه کشور، جلوهی مضاعفی از بروز تواناییهای معنوی و فکری جوانان بخشیده است. این را قدر بدانید و این موجودی ارزشمند را هرچه میتوانید عمق و کیفیت دهید. پیام به مناسبت برگزاری دومین کنگره جامعه اسلامی دانشجویان 08/07/1377 وظیفهی بزرگ و تاریخی
امروز رسالت اول دانشگاهیان، حفظ این جهتگیری و تلاش برای شکوفا شدن استعداد علمی و فکری نسل جوان بالندهی کشور است. نظام اسلامی نشان داده است که ملت ایران، دارای ظرفیت عظیمی برای پیشرفت در همهی عرصههای زندگی است. گام بلند انقلاب، در این راه طولانی، قطع وابستگی و تبعیت است.
تأکید مکرر امام راحل بر اسلامی شدن دانشگاه، برای این بود که نسل جوان تحصیلکردهی کشور از این احساس ناتوانی و نیاز نجات یابد و به نجات کشور از تبعات وابستگی دوران گذشته همت گمارد.
جامعهی دانشگاهی کشور اعم از دانشجو و استاد و مدیران، امروز وظیفهی بزرگی بر دوش دارند. انقلاب توانسته است اعتماد به نفس را در نسل جوان زندهکند. حفظ و تقویت این احساس مبارک، همان وظیفهی بزرگ و تاریخی است.
...حرف من به دانشجویان این است که مراقب دشمن باشید؛ دشمن را خوب بشناسید؛ مبادا از شناسایی دشمن غفلت کنید. غریبههایی را که در لباس خودی خودشان را در همه جا داخل میکنند بشناسید؛ دستهای پنهان را ببینید. هیچ کس بهخاطر غفلت ستایش نمیشود. هیچکس بهخاطر چشمها را بر هم گذاشتن، مدح نمیشود. اگر بر آدم غافل ضربهای وارد شد، اول کسی که مسؤول و مذموم است، خود اوست؛ مراقب باشید. دانشجو، قشر فاخر و با ارزشی است. دشمن، دانشجو را هدف گرفته است. چند سال است سعی میکنند بلکه بتوانند دانشجویان را در مقابل نظام قرار دهند؛ اما موفق نشدند؛ بعد از این هم موفق نخواهند شد. اگر یک عده نفوذی خواستند از فرصتی استفاده کنند و از آب گلآلودی ماهی بگیرند - وارد اجتماع دانشجویان شدند و شعارهایی درست کردند و حرفهایی زدند - خیال نکنند که ما اشتباه خواهیم کرد؛ نه، ما اشتباه نخواهیم کرد. ما مخاطب و طرف خودمان را میشناسیم. دانشجو، فرزند ماست؛ متعلق به ماست؛ متعلق به این کشور است. دشمن است که میخواهد با نام دانشجو یا با نام نفوذ در میان دانشجویان، فساد و تباهی کند؛ خود دانشجویان بایستی هوشیارانه متوجه باشند.
شما امیدهای انقلاب و اسلامید
جوانان عزیز! شما امیدهای انقلاب و اسلامید. رفتار شما میتواند این مملکت را در جهت شکوفایی، با سرعت به پیش ببرد. وقتی جوان مملکت هوشیارانه، با تدبیر، با حلم و با توجه به موقعیتها، حرف بزند و تصمیم بگیرد و عمل کند، کشور گلستان خواهد شد. وقتی هیجانات کور، پا وسط بگذارند، دشمن فورا استفاده خواهد کرد. بارها گفتهام، باز هم تکرار میکنم؛ من معتقدم که جوان مملکت بایستی در همهی میدانها حضور و آمادگی داشته باشد؛ منتها با انضباط.
جوانی را فرض کنید که در خانوادهی مرفهی زندگی میکند و هیچ مشکلی برایش نیست؛ برای خوابیدنش تخت دارد، برای مطالعهاش میز دارد، برای رفت و آمدش اتومبیل دارد، برای وقت گرمایش کولر و برای وقت سرمایش چه و چه دارد و وقت ناهار، برایش غذا را میآورند. اگر این شرایط در این جوان، این تأثیر را بگذارد که او را تنبل، بیکاره و بیهمت کند و بدون اینکه بتواند تواناییهای خودش را شناسایی کند، بار بیاورد، این زندگی راحت، برای او یک بلاست؛ چون اگر این وضعیت را در آیندهی زندگیش اصلاح نکند، دچار بدبختی خواهد شد و زندگی بدی خواهد داشت. پس تصمیمگیری بعدی و نوع استنتاج از یک حادثه، میتواند برای انسان، تعیین کننده باشد.
ایران عزیز برای رسیدن به هدفهای بزرگی که بهبرکت انقلاب اسلامی در برابر او ترسیم شد، چشم به تلاش جوانان در عرصهی علم و معرفت دوخته است، و بدون آن، فروغ خودباوری و استقلال ملی که در طول دو دهه از انقلاب همواره راهگشای ملت و دولت ما در گذرگاههای دشوار بوده است، به ضعف خواهد گرائید. پیام به مناسبت بازگشایی دانشگاهها 06/07/1378 «یک سینه حرف، موج زند در دهان ما»
مخاطب اصلی بیشترین حرفهای ما هم شما - یعنی نسل جوان دانشجو - هستید. «ما» که میگویم، نه من بهعنوان یک مسؤول در نظام جمهوری اسلامی؛ نه. من بهعنوان «علی خامنهای» بهعنوان یک طلبه و یک روحانی و بهعنوان کسی که به مسائل علمی و فکری در زمینههای اسلامی، در زمینههای تاریخی، در زمینههای سیاسی ذیعلاقه است. البته مسؤولیت هم خودش یک داستان دیگر و ماجرای دیگری است. مخاطب اصلی من قشر جوان است و در میان قشر جوان، فرزانگان و نخبگان و اهل دانش و فرهنگ و علم و معرفت و کتاب و نوشتن و گفتن و فهمیدن و پیش رفتن. البته حجاب مسؤولیتهای مملکتی جلو بسیاری از اینها را میگیرد؛ یعنی خود ما هم نمیتوانیم این حجاب را بدریم و به آن نقطهی مرکزی سخن دل برسیم. بنابراین حرفهای زیادی وجود دارد و به قول شاعر مشهدی ما: «یک سینه حرف، موج زند در دهان ما».
بنده همیشه این جمله را به دوستانم تکرار میکردم؛ الان هم به شما میگویم که هر انسانی باید تلاش کند، نیاز لحظه را بشناسد و آن را برآورده کند. اگر نیاز این لحظهی تاریخ را نشناختید و آن را برآورده نکردید و فردا فهمیدید، کار گذشته و دیر شده است؛ مثل یک خط تولید که همینطور حرکت میکند و تکنسینها و کارگران و مهندسان و متخصصان در جای خودشان قرار گرفتهاند. وقتی این ابزار جلو شما میرسد، اگر کاری را که باید انجام دهید، انجام ندادید، دیگر از دست رفته است؛ ابزار بعدی یک چیز دیگر است. تاریخ و زمان و نیازهای جامعه اینطوری است؛ و این آن چیزی است که جوان - بخصوص دانشجو - از عهدهی آن برمیآید؛ میتواند آن را بداند و میتواند عمل کند؛ چون انرژی دارد؛ فعال است؛ چشمش باز است؛ ذهنش باز است؛ آینده هم متعلق به اوست؛ برای خودش هم کار میکند.آینده متعلق به شماست.
من غالبا به خیلی از مجموعههای دانشجویی که پیشم میآیند، گفتهام که عشق و علاقهی من به دانشجو، بخش عمدهاش ناشی از صفا و صداقت دانشجوست. این صداقت و صفا بایستی در یکایک دانشجویان حفظ شود؛ اما اگر فرض کنیم این هم عملی نیست که در یکایک دانشجویان این صفا و صداقت و صمیمیت و حالت خلوص و پاکی روحی و قلبی محفوظ بماند، لااقل در مجموعهی جنبش دانشجویی این باید محفوظ بماند. این حرکت دانشجویی و بیداری دانشجویی، نه در گذشته و نه در امروز، هرگز فراگیر همهی دانشجویان نبوده است. بالاخره در محیط دانشگاه، همه یکطور نیستند؛ بعضیها حوصلهی حرکت ندارند؛ میگویند بگذار کارمان را بکنیم، درسمان را بخوانیم؛ زودتر این ورقپاره را بگیریم و مثلا دنبال کاری برویم! این مشمول حرف من نیست. ممکن است اینها هم بسیار جوانان خوبی باشند - اصلا نمیخواهم رد کنم - ولی میخواهم بگویم اینها مشمول این حرفی که میزنم - این بیداری، این خیزش، این جنبش، این حرکتی که عنوان دانشجویی دارد - نیستند. بعضیها هم در محیط دانشجویی هستند که بیش از آنکه دانشجویی کنند، جوانی میکنند و به عنوان یک کار رایج، دنبال کارهای جوانیاند؛ آن هم نه بهعنوان «الا اللمم».
شما جوانان - پسران و دختران - در آغاز راهید؛ هم توان دارید، هم قدرت انتخاب دارید و میتوانید این راه را طی کنید؛ و این راه در جمهوری اسلامی و در هر نظام اسلامی و الهی، پیش پای انسانها باز است. راه معنویت و صفا، کوچهی بنبست نیست.
عزیزان من! امروز کشور به نشاط شما، به نیروی شما، به ابتکار شما، به ایمان شما و به صفای شما بهشدت نیازمند است. امروز جوانها باید خردمندی خودشان را، معرفت و دانش خودشان را، ایمان خودشان را، همبستگی و یکپارچگی خودشان را هرچه ممکن است، تقویت کنند؛ درست همان مناطقی که دشمن میخواهد تقویت نشود. دشمن میخواهد دانش ما پیشرفت نکند؛ دانشگاههای ما بهجای درس خواندن، به کارهای دیگر بپردازند؛ ایمان نسل جوان تقویت نشود و جوان مؤمن تبدیل شود به جوان هوسران. دشمن میخواهد وحدت بین نیروهای ما نباشد و برادران تبدیل شوند به دشمنان. دشمن میخواهد ما صفا و نورانیت و معنویت نداشته باشیم و جوان ما به یک عنصر مادی و بیعاطفه تبدیل شود؛ این چیزی است که دشمن میخواهد. امروز همه وظیفه دارند در مقابل این حرکت کنند.
دانشجویان و دانشآموزان که جوانان فعال در عرصهی علم و دانش و معرفت و آگاهیاند و خود را برای آیندهی ادارهی کشور در لایههای مختلف آماده میکنند، در واقع امیدهای آیندهی ملت و جامعهاند. یعنی این کشور و این ملت و این نظام برای آیندهی خود نیاز به این جوانان دارد. پس یکی از عناصر اصلی برای عزت هر کشور و تأمین آیندهی هر کشور، جوانانی هستند که امروز مشغول تحصیلند. هرچه تحصیل اینها، کارکرد اینها، پرورش فکری و اخلاقی و دینی اینها بهتر و بیشتر باشد، آیندهی کشور از همه نظر بیشتر تأمین است؛ علاوه بر اینکه در هر برههای از زمان هم، دانشجویان و دانشآموزان میتوانند به تناسب آن برهه و نیازی که کشور در آن برهه و مقطع زمانی دارد، نقش ایفا کنند.
جوان، یک نهال بالنده و مرکز اغلب نیکیها و درخشندگیها و نورانیتهاست. این صفا و محبتی که در شما جوانان عزیز مشاهده میشود، خاستگاهش همین دل پاک و نورانی جوانی است. من البته به شما عرض کنم: عزیزان من! این محبت، دو طرفه است. من هم به عنوان پدر پیر شما، دلم سرشار از محبت شما جوانان است.
سقوط ملت ها همیشه یک امر ناگهانی نیست؛ یک امر تدریجی است
در هر جامعهای مسألهی جوانان یک مسألهی بسیار مهم است. یکی از گرفتاریهای بزرگ کشورهای غربی - که گاهی میگویند، گاهی هم کتمان میکنند - مسألهی جوانان آنهاست. شما خیال نکنید که مسألهی جوان - چه دختر و چه پسر - در جوامع غربی حل شده است؛ نه. در بین هزار نفر جوان در آنجا، شاید نتوان یک نفر را پیدا کرد که این همه صفا و نورانیت و پاکی و طهارت در او مشاهده شود. خاصیت نظامهای مبتنی بر مادیت و متکی به ارزش و اهمیت سرمایه و پول و آزادی شهوات، جز آنچه که امروز دارند آن را تجربه میکنند، چیز دیگری نیست. سقوط ملتها همیشه یک امر ناگهانی نیست؛ یک امر تدریجی است. این امر تدریجی را چشمهای تیزبین متفکران غربی در امریکا و اروپا مشاهده میکنند. در آن جوامع، جوان بهطور معمول مایل به بیبندوباری، نابرخوردار از حیا و مایل به ارتکاب جنایت و تجاوز و تعدی تربیت میشود و در فساد اخلاقی غرق است. چنین نسل جوانی برای هر جامعهای، در هر حدی از علم و معرفت و ثروت هم که باشد، مثل موریانهای پایههای آن جامعه و نظام را میجود و از بین میبرد. نقطهی مقابل آن را شما امروز در کشور خودمان مشاهده میکنید؛ شوق جوانی، نورانیت جوانی، صفای جوانی، دینداری و ایمان در جوانان؛ پدیدهای که از اول انقلاب تا امروز بهطور مستمر مثل یک رودخانهی زلال و پرخروش در جریان بوده است. جوانان و نوجوانان کشور ما، در دوران جنگ و پس از جنگ توانستند پاکی خودشان را حفظ کنند. بعضی از آمارهایی که عکس این را ادعا میکند، آمارهای واقعی نیست. نه اینکه من از وجود جریانها و حرکات بدآموز در میان جوانان بیاطلاع باشم - نه، من میدانم چه میگذرد - اما در زیر این کفها و این گل و لایها، من جریان عظیم و خروشان نجابت و دیانت و اصالت و نورانیت را هم مشاهده میکنم.
جوان، در آغاز زندگی است
من اکنون خطابم به شما جوانان عزیز است: شما ذخیرهی ارزشمندی از زندگی را در دست و در پیش رو دارید. جوان، در آغاز زندگی است. فرض کنید کشاورزی تازه محصول را به دست آورده و انبارش پر از محصول است؛ با این محصول فراوان و وافر و سالم چگونه عمل خواهد کرد؟ دوگونه ممکن است عمل کند: یکطور، کشاورز خردمند و هوشمند و عاقبتاندیشی است که سعی میکند این محصول را سالم نگه دارد؛ در آن تفریط نکند؛ اجازهی فاسد شدن به آن را ندهد؛ آن را بهقدر لازم برای روز نیاز خود حفظ کند؛ بهقدر لازم از آن مصرف کند و آنچه را که برای بذر مفید است، انتخاب کند تا سالهای آینده از بذر آن استفاده نماید. یک نفر دیگر هم ممکن است پیدا شود که قدر این انبار پر را نداند و خیال کند که همیشه پر خواهد ماند؛ نه برای حفظ و نگهداری آن، نه برای مصرف برنامهریزیشدهی آن و نه برای فکر روزهای نیاز و احتیاج خود، هیچگونه تلاش و مجاهدتی انجام ندهد. این ناخردمندانه است.
البته کسانی هم که ذخیرهی انبارشان به آخر رسیده است - یعنی پیرمردان و پیرزنان؛ انسانهایی که در سنین بالا هستند - حس نمیکنند که این انبار در حال تمام شدن است. این گرفتاری بزرگ بشر است عزیزان! آنها هم عاقلانه نمیاندیشند؛ آنها هم اگر خردمندانه بیندیشند، رفتارها تصحیح، خطاها جبران و راه درست انتخاب خواهد شد؛ اما افسوس! آنها هم گاهی درست فکر نمیکنند. ما در آموزش تاریخ و در تجربهی زمان خودمان یافتهایم که جوانان بیشتر میتوانند، بیشتر میخواهند و بیشتر عمل میکنند. در دوران حکومت صالحان، وضع اینگونه است. جوان در موارد بسیاری، علاوه بر اینکه تواناییش بیشتر است، همت و ارادهاش هم از کسانی که عمری را گذراندهاند، بهتر و بیشتر است.
زیباترین آمیزه
برای یک مجموعهی جوان، انسان نمیتواند هیچ آمیزهای را زیباتر از آمیزهی علم و معرفت و تحقیق و روشنفکری و دین و احساسات معنوی و شور دینی و انقلابی فرض کند.
انقلابیِ مثبت باشید!
عزیزان من! جوانان! انقلابی مثبت باشید. دانشگاه باید انقلابیون مثبت پرورش دهد؛ این ملت و این تاریخ به شما نیاز دارد؛ باید خودتان را آماده کنید. اگر شما در میدان باشید، آیندهی بسیار درخشانی در انتظار این کشور است. ما امروز از لحاظ بعضی از امتیازات در دنیا بینظیریم؛ از لحاظ بعضی از امتیازات هم کمنظیریم. ما از لحاظ موقعیت سوقالجیشی، از لحاظ ارتباط و اتصال این دو بخش عالم و از لحاظ وقوع در منطقهای که از لحاظ اقلیمی دارای شرایط بسیار متنوعی است و برای انواع و اقسام کار آماده است، جزو کشورهای کمنظیریم. از لحاظ بعضی از منابع در دنیا بینظیریم؛ حداقل از لحاظ اجتماع این همه منابع گوناگون زیر زمینی در دنیا بینظیریم؛ نفت و گاز و امثال این منابع از یک طرف، منبع نیروی انسانی از طرف دیگر. ما این همه جوان داریم، آن هم نه جوان گیج بیاستعداد. جوان ایرانی، جوان بااستعداد و هوشیار و آگاه است.
بسیاری از این کجرویها ناشی از کمبود آگاهی است
من کلا به جوانها و بخصوص به دانشجویان و طلاب توصیه میکنم که آگاهیهای خودشان را افزایش دهند. بسیاری از این کجرویهایی که شما ملاحظه میکنید، ناشی از کمبود آگاهی است. نسل امروز - بهویژه نسل جوان ما - باید از تاریخ کشورش اطلاع داشته باشد؛ بخصوص از زمان مشروطیت به این طرف را بداند. شما در هر رشتهای که تحصیل میکنید، چون جزو نخبگان جامعه هستید - بعد از این هم انشاءالله جزو نخبگان برتر خواهید بود - باید بدانید که کشور شما در چه موقعیتی قرار داشته و دارد. شما باید بخصوص تاریخ رژیم گذشته را بدانید.
من گمانم این است هر کسی، هر جوانی و هر دانشجویی که بداند این انقلاب و این نظام، کشور را از دست چه گرگهای خونآشامی گرفته و چه زحماتی را در این بیستودو سال تحمل کرده تا به اینجا رسیده و چه دشمنیهایی با آن شده و الان هم در کمین آن است، کاملا میفهمد که در این نظام چه باید بکند. یعنی وظیفهی خودش را حس میکند و تشخیص میدهد. جوان ایرانی، هم روشنبین و باهوش است، هم سیاسی است. لذا جای ابهام باقی نمیماند. بنابراین، علاجی که من پیشنهاد میکنم، کتابخوانی، افزایش مطالعه و کشاندن اجتماعات دانشجویی به بحثهای صحیح و حقیقی - نه بحثهای انحرافی - است. البته بحث خودسازی و درونسازی و نورانی کردن دل و امثال اینها هم بحثهای مفصلی است که در جای خود باید مورد تأکید قرار گیرد.
اثر انگشت دشمن!
دل بیآلایش جوان، هنگامی که با نور ایمان و فروغ اندیشهی عالمانه روشن شود گنجینهئی الهی است که فرآوردههای آن، امروز و فردای کشور را بهرهمند میسازد. در مرحلهی کنونی، آنچه میباید پس از تحصیل علم، در صدر فعالیتهای دانشجوئی قرار گیرد، ارتقاء فکری دانشجویان در زمینهی فرهنگ و سیاست است.
شما جوانان عزیز میتوانید اثر انگشت دشمن را در بسیاری از مسائلی که امروزه در فضای سیاسی و فرهنگی مطرح است، مشاهده کنید و نشانههای هدفمندی این مسائل و جریانات را بسوی تغییر باورهای اسلامی و انقلابی ببینید. این واقعیت باید سمت و سوی فعالیتهای جامعهی اسلامی دانشجویان و دیگر تشکلهای اسلامی دانشجوئی را ترسیم کند.
سرآغاز فهرست بلند مسائل کشور مسألهی عدالت
جوانان و دانشجویان عزیز! امروز سرآغاز فهرست بلند مسائل کشور مسألهی عدالت است. دانشجوی جوان اگر چه خود برخاسته از قشرهای مستضعف جامعه هم نباشد، به عدالت اجتماعی و پر کردن شکافهای طبقاتی به چشم یک آرزوی بزرگ و بیبدیل مینگرد.
اینها و امثال آن نقطههای استفهام برانگیزیست که هر جوان معتقد به عدل اسلامی ذهن و دل خود را به آن متوجه مییابد و از کسانی که مظنون به چنین تخلفاتی شناخته میشوند پاسخ میطلبد. و همچنین در کنار آن از دولت و مجلس و دستگاه قضائی عملکرد قاطعانه برای ریشهکن کردن این فسادها را مطالبه میکند. امروز این مهمترین و مطرحترین مسألهی کشور ماست و نسل جوان دانشجوی متعهد و مؤمن نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت بماند.
قدر جوانی را بدانید
عزیزان من؛ جوانان! قدر جوانی را بدانید و این دلهای پاک، این نورانیت و این صفا را که بههرحال در شما وجود دارد، حفظ کنید. حتی گاهی اگر خطایی هم از جوانی سر میزند، مادامی که گناه متراکم نشده باشد، آن نورانیت محفوظ است. البته هر یک گناه، بخشی از آن نورانیت را کم میکند، که علاجش توبه است. برگشتن و توبهی ما، انشاءالله محبت الهی را متوجه ما خواهد کرد.
بدون پیشرفت علم نمیشود کشور را پیش برد
بههرحال عزیزان من! عاملی که میتواند کشور شما را در مقابل هر افزونطلبی، هر انحصارطلبی، هر تجاوز، هر ماجراجویی و هر بحرانسازی حفظ کند، استحکام ساخت داخلی نظام است. همینطور است ارتباط بین آحاد و قشرهای مردم با مسؤولان نظام، امید جوانان به آینده و گرفته شدن رخنههایی که بتدریج موجب تضعیف نظام میشود. همانطور که عرض کردم، این کارها با تلاش زیاد انجام میگیرد و شما باید در محیط دانشگاه، مسألهی علم و تحقیق را جدی بگیرید. اینکه دانشجوی عزیزی در صحبت خود به بودجهی تحقیقات اشاره کردند و گفتند کم است و آن را به عنوان مطالبه و درخواست دانشجویان مطرح نمودند، مرا خوشحال میکند. در جلسهی اساتید هم که بودیم، اتفاقا همین را مطرح میکردند. این خیلی خوب است که جوان، دنبال تحقیق، کار علمی و پیشرفت علم باشد. بدون پیشرفت علم نمیشود کشور را پیش برد. امروز حتی دشمنان بشریت از علم استفاده میکنند. ما برای آرمانهای والا، ارزشهای حقیقی، فضایل انسانی و گسترش آنها ناگزیریم از علم و شرافت ذاتی علم استفاده کنیم. وحدت و ارتباط باید حفظ شود
امروز نوبت نسل جدید است
عزیزان من! هرچه میتوانید، خودتان را با علم و عمل بسازید. دوران جوانی شما مثل دوران جوانی نسل قبل از شما، دوران تعیینکنندهی سرنوشت تاریخی این ملت است. نسل قبل از شما اگر تنبلی میکرد، اگر در خانه مینشست و اگر لاابالیگری را پیشهی خود میساخت، ملت ما غرق در فساد وابستگی و ذلت فرودستی نسبت به امریکا باقی میماند. آن نسل ایستاد، انقلاب را پیروز کرد، جنگ را پیروز کرد و از هویت ملی و شخصیت ملی دفاع جانانهای نمود. امروز هم نوبت نسل جدید است. دشمن از جوانان ما میترسد و میداند که اگر نسل جوان گستردهی با ایمان ما با همین ایمان در صحنه بایستد، هیچ سلاحی، هیچ بمبی و هیچ موشکی نمیتواند این ملت را به زانو درآورد. هر گامی که شما برای ارتقای علمی و عملی و اخلاقی خودتان بردارید، مثل گلولهای است که به سمت دشمن شلیک میکنید. این جنگ و این رزم، جهاد بزرگی است. بیانات در دیدار با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی 22/02/1382
یک موجود مقدس و محبوب!
جوانی که شعارش ارزشهای دینی است، برای من مثل یک موجود مقدس و محبوب است. البته من همهی جوانان را دوست دارم؛ اما جوانانی که ارزشهای دینی برای آنها مهم است، در چشم من خیلی عزیزند. عدهای با تظاهر کردن به پایبندی به ارزشهای دینی، بینظمی ایجاد میکنند که من با این کار موافق نیستم. یکی از چیزهایی که من از دانشگاههای زنجان خوشم آمد، این است که گفتند در این دانشگاهها تشکلهای گوناگون دانشجویی با هم با بیادبی و هتاکی و بدگویی و دست به یقه شدن رفتار نمیکنند. این رویهی خیلی خوبی است و توصیه میکنم همینطور باشید.
ما از جوانان عزیزمان - چه دختران و چه پسران - توقع داریم که در مورد مسائل اساسی کشور، جدی باشند و جدی برخورد کنند. پیشنهاد میکنم روی این مسألهی «جدی بودن» فکر کنید، بعد خواهید دید خیلی از کارهایی که در گوشه و کنار انجام میگیرد، ناشی از جدی نبودن است.
آرمانگرایی را رها نکنید
اگر شما جوانان نگاه به قلههای آرمانی را کنار بگذارید، برآیند غلطی بهوجود خواهد آمد. برآیند آرمانگرایی شما و چالش مسؤولان با مصلحتها، برآیند معتدل و مطلوبی خواهد شد؛ اما اگر شما هم دنبال مصلحتگرایی رفتید و گرایش مصلحتاندیشانه - یعنی صددرصد با واقعیتها کنار آمدن - وارد محیط فکری و روحی دانشجو و جوان شد، آنوقت همه چیز بههم میریزد و بعضی آرمانها از ریشه قطع و گم خواهد شد. دانشجویان نباید آرمانگرایی را رها کنند. توقع من از شما عزیزان این است که پایههای معرفتی خودتان را در همهی زمینهها عمیق و مستحکم کنید.
من امروز نشانههای این پیشاهنگان امید و بشارت کشور را میبینم. همیشه به خود و به مخاطبانم گفتهام افق روشن است و امروز تأکید میکنم که افق، بسیار روشن و درخشان است و کار دست شماست؛ دست شما جوانان.
اینکه جوان ایرانی و جوان مسلمان اعتماد به نفس داشته باشد که دربارهی مسائل کلی کشور، مسائل آموزش عالی، مسائل آموزش و پرورش و مسائل دانشگاه خود یا دانشگاههای دیگر، قرص و محکم و بااطمینان نظر خودش را بیان کند، خیلی حائز اهمیت است. ما باید این روحیه را در کنار تقویت روحیهی علمجویی و نخبگی علمی تقویت کنیم.
خوشبختانه من میبینم جوانهای ما بیدار و آگاهند. حضور انجمنهای اسلامی در این خصوص یک نشانه است. حضور جوانها - چه دانشآموز، چه دانشجو، چه طلاب علوم دینی - در عرصههای مختلف اجتماعی، فکر کردن آنها و زمینهچینیهای فکری آنها برای آینده - که من نشانههای آن را مشاهده میکنم - همه دلیل بر این است که جوانهای امروز ما خوب کار میکنند؛ منتها باید بیدار باشند. با وضع کنونی ما، رسیدن به آن قله، مستلزم طی کردن یک فاصله است؛ این فاصله را باید طی کرد. با نشستن، تن آسانی، راحتطلبی و سرگرم شدن و مشغول شدن به هوسها و بازیچههایی که دشمن سر راه ما و جوانهای ما قرار میدهد، این راه طی نخواهد شد. این نسل باید کار گذشتگان را به اکمال برساند و تمام کند. باید خوب درس بخوانید و بهطور دقیق انضباط و نظم اجتماعی را رعایت کنید. محیط هرج و مرج و محیطی که در آن امید وجود نداشته باشد، ضد پیشرفت است. شما ببینید امروز دشمنان ما که از برخورد چهرهبهچهره با این ملت مأیوساند و از طرق گوناگون میخواهند روی این ملت اثر بگذارند، از همین وسایل استفاده میکنند؛ یعنی سعی میکنند افق را تیره و تار نشان دهند؛ جوان را ناامید کنند؛ جوان را به بازیچهها و سرگرمیهای گوناگون مشغول کنند؛ جوان را از تحصیل علم باز بدارند و او را تحریک به هرج و مرج کنند؛ لذا باید بیدار بود. با وجدان کاری، با همبستگی، با تلاش امیدوارانه و گرم و گیرا، با کار مدبرانه و برنامهریزی شده، و درعینحال با توکل به خدا و استمداد از پروردگار، باید این فاصله را طی کرد. جوان باید همهی اینها را با هم مدنظر داشته باشد.
جوان چه میخواهد؟ جوان ما مایل است در کشوری که خانهی اوست، فقر و عقبافتادگی و بدبختی نباشد؛ امنیت و عزت و افتخار وجود داشته باشد؛ صفا و محبت و روشنبینی بر فضای زندگی حاکم باشد؛ میدان کار و تلاش و پیشرفت در برابر او باز باشد؛ احساس پوچی نکند؛ هدف روحی و معنوی و والایی که در دل هر انسانی هست، بتواند آن را اشباع کند. این یک ترسیم کلی از آرمانهایی است که قاعدتا یک جوان ایرانی دارد.
...آرمانگرایی جوان ایرانی ما عبارت است از ترسیم آیندهیی با این خصوصیات. ما نظام و کشوری میخواهیم که پیشرفته باشد و مردم آن دانشمند و بیدار و زنده باشند؛ غفلتزده و خوابآلوده نباشند؛ کشور برخوردار از عدالت باشد؛ مبرای از فساد باشد؛ طبقهی اشراف بر آن حاکمیت نداشته باشد - چه اشراف سنتی، چه طبقهی جدیدی که ممکن است اسمشان اشراف نباشد، اما در واقع اشراف باشند و به قول آقایان از رانتهای گوناگون اقتصادی استفاده کنند - برخوردار از قدرت و استحکام سیاسی باشد؛ و همهی اینها الهام گرفتهی از معارف دین و اسلام عزیز باشد. اسلام این ظرفیت را دارد که اینها را به ما تعلیم دهد. بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههای استان کرمان 19/02/1384
برای رسیدن به هر آرزوی بزرگ و هر هدف والایی، سازوکاری وجود دارد؛ این سازوکار را باید جوان هوشمند فرزانهی دانشجو پیدا کند. بحث جنبش نرمافزاری از همین قبیل است؛ بحث آزاداندیشی از همین قبیل است؛ بحثهای گوناگونی که در زمینههای مختلف اجتماعی میشود، از همین قبیل است.
ملاکهایی وجود دارد؛ باید کسانی باشند که این ملاکها را ببینند و بسنجند؛ قانون اساسی این را پیشبینی کرده. شما معیارها را میدانید. خوشبختانه کشور ما کشور جوانی است؛ لذا چهرهی جوان کشور اقتضاء میکند که یک نشاط خوب و قوی و جوانانه در کل دستگاه اجرایی وجود داشته باشد. نگاه کنید ببینید واقعا چه کسی طرفدار انقلاب و طرفدار دین و طرفدار عدالت و طرفدار عدم تبعیض بین فقیر و غنی است؛ چه کسی کفایت و دنبالگیری و نشاط لازم را دارد؛ چنین کسی را پیدا کنید. بیانات در دیدار دانشجویان بسیجی 05/03/1384
البته عزیزان من! پسرهای جوان! دخترهای جوان! بدانید ایمان همراه با عمل صالح مهمترین پشتوانه برای پیشرفت در این میدان است. ایمان پاک، روشن، شفاف، مستدل و منطقی - که مواد آن خوشبختانه در معارف اسلامی فراوان است - همراه با عمل میتواند به شما کمک کند. صرف ایمان کار را پیش نمیبرد. ایمانی که به دنبال خودش عمل داشته باشد، پایبندی داشته باشد، تقید داشته باشد، لاابالیگری و ولنگاری از آن دور باشد، میتواند هم به دنیای شما کمک کند، هم به آیندهی کشورتان کمک کند. به این بپردازید؛ کمااینکه من در اظهارات شماها هم دیدم.
جوانان عزیز! دست یافتن به آرزوهای بزرگ ملی، نیازمند فکر روشن و عزم راسخ و شجاعت و اخلاص است، و جوان مومن که مبانی جمهوری اسلامی و راه امام بزرگوار را عمیقا پذیرفته است، امید بخشترین نیرویی است که میتواند ملت ایران را در رسیدن به آرزوهای بزرگش یاری برساند.
جوانان عزیز دانشجو! در مسابقهی میان ملتها به سوی آرمانهای والا و نیز در مجاهدت برای رهائی از موانع طبیعی و هر آنچه به دست بدخواهان بر سر راه آزادی و استقلال و شرف ملی نهاده میشود، اراده و نشاط و نیروی جوان، عنصری تعیین کننده است. در این میدانهای خطیر، حضور خود را برجسته و نهادینه کنید. دل امیدوار به کمک خداوند و تن و جان فرمانبردار از راهنمایی و دستور قرآن و شریعت، برترین عامل موفقیت های شما در این صراط مستقیم است، انشاءالله.