فرهنگ هواخواهی؛ بلاگرهای اینستاگرامی
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، اگر با نگاهی پدیدارشناسانه به پلتفرمهای دیجیتال و شبکههای اجتماعی بنگریم، میتوانیم از مفهومی مانند سوژهی تولیدشده در شبکههای اجتماعی توسط بلاگر ها سخن بگوییم. سوژه تولیدشده در شبکههای اجتماعی به معنای ساختهشدن شکلی تیپیکال و ایدهآل از حضور فرد و کنش او در این پلتفرمهاست، درحالیکه بتواند با رعایت ملزومات و اقتضائات هر یک از پلتفرمها، بیشترین سازگاری و بهترین عملکرد را داشته باشد؛ مثلاً میتوانیم از تفاوت سوژهی سیاسی و احتمالاً عصبی توییتری نسبت به سوژههای شاد و آرام اینستاگرامی یاد کنیم و شرایطی که موجب شکلگیری هر کدام شده است را شناسایی کنیم.
بر همین اساس اینفلوئنسرهای اینستاگرامی را باید یکی از مهمترین سوژههای شکل یافته در این شبکهی اجتماعی دانست که در این یادداشت به فرهنگ هواداری و هواخواهی این افراد (مشخصاً بلاگرهای اینستاگرامی در میان اینفلوئنسرها) خواهیم پرداخت. همانطور که از نام اینفلوئنسر (influencer) پیداست، افرادی هستند که قابلیت تأثیر گذاشتن بر دیگران را دارند. سلبریتیها و میکروسلبریتیها، کمدینهای اینستاگرامی (واینرها)، بلاگرها و… ازجمله کسانی هستند که میتوانیم آنها را ذیل اینفلوئنسرها دستهبندی کنیم.
درگذشته مفهوم سلبریتی بیش ازهر چیز یادآور ستارههای سینمایی و ورزشی یا خوانندگان محبوب بود؛ اما امروزه در پلتفرمی مانند اینستاگرام، بلاگرها را باید یکی از پدیدههای تأثیرگذار در این فضا دانست. بازیگران و ورزشکاران معمولاً محبوبیت و شهرت خود را در فضایی غیر از شبکههای اجتماعی کسب کردهاند و از این فضا برای استمرار شهرت خود استفاده میکنند، اما بلاگرها معمولاً درون فضای مجازی تولد یافتهاند و رفتهرفته به افرادی تأثیرگذار (اینفلوئنسر) تبدیلشدهاند. همچنین پررنگ شدن ظرفیتهای اقتصادی اینستاگرام و کشیده شدن کسبوکارها به داخل این شبکه، نقش بلاگرها را اهمیت بخشیده و چرخهی تأمین اقتصادی آنها را به وجود آورده است.
بلاگرها درواقع تولیدکنندگان محتوا در یک حوزه مشخص هستند و اصطلاحاً در آن حوزه حرفی برای گفتن دارند. بلاگر های توریسم و سفر، بلاگرهای آرایشی و زیبایی، بلاگر های غذا، بلاگرهای مد و لباس و… ازجمله حوزههایی هستند که در میان کاربران ایرانی اینستاگرام میتوان نمونههای شاخصی از آنها را پیدا کرد.
قصه گویی بلاگرها از زندگی روزمره
بلاگرها علاوه بر ویژگیهایی مانند توانمندی در تولید محتوا، عکاسی و تدوین و… افرادی توانمند در ارتباط با مخاطبان خود هستند. بهویژه بخش قابلتوجهی از بلاگرها قصهگوهای موفقی نیز هستند و معمولاً هرروزه داستانهای مختلف جذابی دارند که برای مخاطبانشان بیان کنند، قابلیت استوری اینستاگرام در این راستا بسیار اهمیت پیدا میکند. درواقع شاید ما بهعنوان یک مرد نیازی به آموزش شیوههای مختلف آرایش صورت وابرو نداشته باشیم، اما بازهم میتوانیم از دنبال کنندههای جدی یک بیوتی بلاگر باشیم و از دنبال کردن او لذت ببریم؛ و یا شاید ما هیچوقت قصدی برای سفر کردن به آفریقا و دیدن جنگلهایی استوایی نداشته باشیم، اما بازهم دنبال کردن یک بلاگر سفر میتواند بسیار جذاب باشد. مسئله این است که بلاگرها را نباید همانند مشاوران و متخصصان یک حوزهی مشخص دید که برای کسب اطلاعات بخصوصی به آنها رجوع میکنیم.
بلاگر های اینستاگرامی علاوه بر اطلاعات مرتبط با تخصص خود، چیزهای زیاد دیگری برای ارائه به مخاطبان خود دارند. آنها معمولاً قصههایی زیاد اما گزینشی، از زندگی روزمره تعریف میکنند تا از این طریق ارتباط مستمرخود با مخاطبان را حفظ کنند. این فرم از کنش و عملکرد در پیج بسیاری از بلاگرهای اینستاگرامی به چشم میخورد.
به اشتراک گذاشتن اتفاقات زندگی روزمره طیف مختلفی از کارها را میتواند شامل شود: داستان خریدهای روزانه، پختن غذا و شیرینی، گیرکردن در ترافیکی کلافه کننده، ملاقات با یک دوست قدیمی و یا تجربه دیدن یک فیلم و… همگی میتواند سوژهای برای قصهسراییهای روزانه بلاگرها باشد. بلاگرها بااینکه جزئیات بسیاری از زندگی خود را با مخاطبان در میان میگذارند اما اگر در این میان اتفاقی از قلم بیفتد، معمولاً کنجکاوی تربیتشده مخاطبان، خواهان بازگو کردن آن اتفاق میشود.
رابطهی بلاگرها با مخاطبان رابطهای دوطرفه است. همانگونه که یک اینفلوئنسر برای مخاطبان خود شخصیتی منحصربهفرد است، برخی بلاگرها نیز سعی میکنند با معناسازیها و به کاربردن تعابیری، رابطهی مخاطبان با خود را در قالبی منحصربهفرد شکل دهند. بهعنوانمثال، صدف مسائیلی (بانام اینستاگرامی صدف بیوتی (sadaf-beauty) او یکی از شناختهشدهترین بلاگرهای زیبایی ایرانی است که بیش از ۳ میلیون دنبالکننده دارد و در سال ۲۰۱۹ از سوی مجله مشهور آمریکایی فوربز (forbes) بهعنوان تأثیرگذارترین اینفلوئنسر جهان انتخاب شد، او را میتوان یکی از بلاگرهای موفق و قابلمطالعه ایرانی دانست)، از دنبال کنندگان خود بانام بچه بیوتی یاد میکند و آنها نیز متقابلاً او را مادر مینامند. شاید ارتباط قوی میان او و مخاطبان وجه چنین استعارهای باشد. پس سوژه سازی و معناسازی در این فضا تنها از سوی مخاطبان برای اینفلوئنسرها نبوده و میتواند اتفاقی متقابل باشد.
بلاگرها به مثابه تأثیرگذاران سطح خرد
فرهنگ هواداری و فرهنگ شهرت شکل یافته حول بلاگرها و عملکردهایی مانند به اشتراک گذاشتن زندگی روزمره باعث شده بلاگرها بهعنوان منتورها و مراجعی مؤثر در فرهنگ دیجیتال اینستاگرامی عمل کنند. مخاطبان بلاگرها هر روزه زندگی اینفلوئنسر محبوب خود را رصد میکنند و بلکه فراتر، آنها هرروزه همراه با اینفلوئنسر محبوب خود زندگی میکنند، تصمیم میگیرند، شاد میشوند و به اتفاقات واکنش نشان میدهند.
در واقع اینفلوئنسرها تنها درزمینههای تخصصی خود، بر مخاطبان تأثیر نمیگذارند بلکه با نمایش و بازگویی زندگی روزمره خود، شکل و فرمی از زندگی را در تعامل با مخاطبان میسازند و ازآنجاییکه این افراد غالبا افرادی موفق در نظر دنبال کنندگان خود هستند، سبک زندگی آنها میتواند بهعنوان سبک زندگی فردی موفق در نظر گرفته شود و الگوی زندگی مخاطبان خود را تحت تأثیر قرار دهد.
فرجام
درنهایت ادعای اصلی این است که اگر درگذشته اعلام نظرها و موضعگیریهای افراد مشهور بود که بر ذهنیت و ادراک مخاطبان اینستاگرام تأثیر میگذاشت، امروزه و در مواردی مانند بلاگرها، این تاثیرگذاری در سطحی خرد و از طریق به اشتراک گذاشتن مستمر تجارب زندگی روزمره اینفلوئنسرها اتفاق میافتد و ادراک و ذهنیت مخاطبان در این ارتباط روزمره تغییر میکند. سوژههایی که به ماهیتا از اینجا تولد و رشد یافتهاند.