تشخیص ذائقه مخاطب در سینمای دینی
اشاره: نگاه سینما به دین بیشتر از اینکه سلبی باشد، ایجابی است و مسئله در شیوه مدیریت این نگاه و ترویج آن در ساختارهای فرهنگی کشور است و هرچقدر که این موضوع دقیقتر و محکمتر بررسی شود، بدون شک آینده سینمای دینی روشنتر است، در واقع سینمای دینی در ایران به دو عنصر مهم مدیریت و تربیت گره خورده است.
برای بررسی مسئله سینمای دینی در ایران خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا به گفتوگو با داود طالقانی و صابر اکبری پرداخت، هر دو مهمان؛ فعال رسانهای و کارشناسی ارشد ارتباطات از دانشگاه امام صادق هستند تا در دو بخش درباره این مسئله به صحبت و تبادل نظر بپردازند. بخش دوم از این گفتوگو تقدیم مخاطبین محترم میگردد.
در بخش اول به بازتعریف سینمای دینی اشاره شد و مسیری که سینمای دنیا برای رسیدن به آن تلاش میکند، هالیوود تلاش را در پررنگتر کردن ژانر سینمای دینی و آخرالزمانی به کار بسته است و تلاش خود برای مفهومشناسی این موضوع ادامه میدهد.
رسا- از مسئله آخرالزمان و سینمای هالیوود شاید موضوع اسکار مورد اعتراض شدید بسیاری از منتقدان باشد که آنها را محکوم به سیاستزدگی در عرصه رسانه میکنند.
طالقانی: سیاستگذاران سینما در حال خطدهی به مولفان اصلی هستند و تلاش آنها بر این است که خوانشها و رویکردهای اصلی جریان دینداری را نادیده بگیرند، مثلا میبینیم که جوایز اسکار به فیلمهای حامی همجنسبازی و فیلمهای مخرب داده میشود.
از آنجایی که در سینمای ایران بازار غلبه دارد و فروش بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و افراد ترجیح میدهند تا ذائقهای که سالها ساخته شده و فکر میکنند که فروش فیلمشان موثر است و مورد توجه قرار میدهند. سیاستگذاران فرهنگی هم هرچقدر تئوری بدهند، در نهایت میدانند که مخاطب تصمیم میگیرد تا فیلمی ببیند که طنز با شوخی جنسی در آن باشد.
جشنواره اقتصادی است تا فرهنگی
بازاری شدن سینما در ایران بیشترین جریان سینما را پیش میبرد و گاهی نیز مخاطب به موضوع سینمای اجتماعی نظر پیدا میکند ولی محتوا و موضوعات آثار جشنوارهای بیش از اینکه فکری پشت سرش باشد، با اهداف اقتصادی ساخته میشود.
اکبری: سینما رکن اساسی و پرمایه دارد و آن متن و ادبیات است، زمانی که جامعه ادبیات قوی داشته باشد، میتواند توسط افراد خلاق و هنرمند تبدیل به تصویر شود و از آنجایی که انسان و شخصیت او در داستان نمایش داده میشود، زمانی که ادبیات قصه و داستان نداشته باشد، نمیتوان مبتنی بر آن فیلم ساخت.
قرآن هم با داستان موافق است
بر همین اساس میبینیم که با وجود نهی قرآن از داستان و شعر با قصه موافق است و مدام از احسن القصص سخن میگوید، پس زمانی که قصه داشته باشیم، میتوانیم به سنیمای قوی برسیم و ادبیات دینی نیز میتواند مبنای سینمای دینی بشود.
رسا- نگاه قرآن به شاعران بر اساس ساختاری است که در حجاز قدیم و رفتارهای شاعران و ادبیات آنها بود و بر همین اساس در آیه 224 سوره شعرا میفرماید: وَالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ یعنی گمراهان از شاعران پیروی میکنند و بر همین اساس باید دید که جایگاه شعر و داستان چیست و روایت قرآن حاکی از چه چیزی است.
اکبری: منظور از ادبیات دینی؛ فقه، فلسفه و کلام نیست، منظور تبدیل اینها به قصه است، قصه همان تاریخ است که به قصه تبدیل میششود و امروز به رغم پتانسیلهای موجود اما ادبیات دینی نداریم، حتی نویسندگان بزرگ ما در فضای عرفانی و شاعرانه هستند، متاسفانه بسیاری از نویسندگان ما رویکردشان بازسازی شخصیتهای دینی نیست.
طالقانی: رابطه دو سویهای بین ابزاری شدن و نگاه مادی به پدیدهها با گرایش افراد به معنویت فائق شده است، زیرا حتی زمانی که برای فرد مسائل مادی مهم میشود،همچنان نیاز معنوی برایش وجود دارد، به همین خاطر برای پاسخ به این نیاز عدهای سراغ مدیتیشن و یوگا میروند و برخی نیز سراغ ذکر و نماز میروند تا زندگیشان را معنادار کنند.
رسا- اما نکته در تفاوت میان معنویتی است که از چه سرچشمهای میگیریم، آیا این سرچشمه گلآلود است یا اینکه پاک و طاهر میباشد. با این وجود وظیفه نهادهای فرهنگی چیست؟
طالقانی: متاسفانه خدمات نهادهای بوروکراتیک در حوزه حمایتی خلاصه میشود، نهادهای فرهنگی دنبال افراد خلاقی بگردند که میتوانند سینمای دینی را به نمایش بگذارند و آن را از حیطه نظر به حیطه عمل برسانند، البته معمولا چنین افرادی به دلیل وجود رانت بین کارگردانان و مراکز نادیده گرفته میشود.
اکبری: باید در تاریخ خودمان بگردیم و شخصیتهای ایرانی-اسلامی پیدا کنیم و مولفههای آن را استخراج کنیم تا به سبک امروزی بازتولید شود، البته ما هنوز نتوانستیم زندگی آیت الله بهجت را قصه کنیم و برای بقیه تعریف نماییم. متاسفانه پیش فرض و تصوری وجود دارد که سینمای دینی نیاز به حوصله دارد، خاص است تا در سینما فکر کنیم.
یا تو مخاطب را میخندانی یا رقیب تو این کار را میکند
محوریت سینما جذابیت است و جذابیت هم یعنی بکش بکش، کمدی، طنز، داستان و ... در واقع سینمای دینی مبتنی بر داستان دینی است و باید اتفاقی جهتدار رخ بدهد. در حوزه سینما ذائقه را با مفاهیمی درست میکنید یا گروههای رقیب این ذائقه را ایجاد میکنند یعنی یا تو مخاطب را میخندانی یا رقیب تو این کار را میکند.
کارگردانان ما متاسفانه سراغ فیلمهایی رفتند که مردم را به گریه ترغیب کنند، در حالی که چنین چیزی را مردم نمیخواهند، متاسفانه از نظر برخی افراد ارزش آن فیلم دینی خوب است که بتوانی در آن مخاطب را بگریانی، در حالی که مردم اینگونه فیلمها را پس میزنند.
توان استفاده از هنرمندان در تولیدات
ما در واقع ذائقه مخاطب را درست تشخیص ندادیم و فیلمهای دینیمان منحصر در فیلمهای معناگرا یا فیلمهای خشن و امنیتی شده است. هنرمندان علی رغم تاثیر بدشان تاثیرگذار نیستند و اتفاقا جریان اصلی را باید هنر داشته باشد تا بتواند از اینها استفاده کند.
دولت، سازمان سینمایی، سازمان اوج، حوزه هنری و ... در رهبری سینمای دینی تاثیرگذار باشند اما باعث تاسف است که جشنواره امروز فیلم فجر، جشنوارهای بدون آیندهنگری، بدون سیاستگذاری است و باج میدهد. /882/ 402/
خبرنگار: مهدی براتی
آزمون تاریخی ملت ایران است. تلاش کادر درمانی نظام با همراهی این روزها باید فیلم یتیم خانه ایران را چند بار دید. مریضی همه گیری که در ایران باعث از بین رفتن جان میلیون ها ایرانی شد. عدم حمایت از بیماران ایرانی و نرساندن دارو باعث مرگ صدها هزار ایرانی شد؛ اما امروزه ویروسی وارد ایران اسلامی شده است نیروهای خودجوش مردمی و نیروهای مسلح خصوصا سپاهیان عزیز امروز جان ملیونها ایرانی را از خطر نجات داد.
در این بحبوحه از رسانه ملی و خبرگزاریها برای اطلاع رسانی عمومی تقدیر فراوان داریم.