«غش» صفت منافقان است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیتالله محمدباقر تحریری تولیت مدرسه علمیه مروی، در جلسه درس اخلاق هفتگی خود که با موضوع «مواعظ اخلاقی تربیتی امام صادق(ع) به عبدالله جندب» در مدرسه علمیه معیر برگزار شد، گفت: امام صادق(ع) در این فرمایش چهار حالت و صفت از صفات مذموم را بیان می فرمایند.
وی با اشاره به اینکه انسان در زندگی دنیوی در معرض مبتلا شدن به این صفات مذموم قرار می گیرد، ادامه داد: بر این اساس انسان باید منشأ این صفات آگاهی و شناخت داشته باشد همچنین در صورت مواجهه و یا مبتلا شدن راهکارهای جزئی و کلی مقابله با آن صفات را بداند.
آیتالله تحریری با بیان این مطلب که فرمایشات نورانی اولیای دین همچون طبیبان واقعی، راهگشای دقیق و قطعی اصلاح حالات ظاهری و باطنی انسان ها است، ابراز کرد: بنابراین می طلبد انسان نسبت به معارف حقه دقت لازم را داشته باشد و در زندگی به صورت عملی آنها را دنبال کند.
تولیت مدرسه علمیه مروی غش نسبت به برادر مومن را یکی از آن چهار صفت مذموم برشمرد و گفت: مقصود از غش نوعی نصیحت کردن اما در راستای فریب دادن دیگران است؛ نخستین مرحله ای که در این حالت برای انسان ممکن است پیش بیاید فریب دادن خود است؛ کسی که خود را در مسیر زندگی فریب می دهد در بالاترین مرحله سقوط قرار می گیرد.
وی افزود: انسانی که خودش را در مسیر زندگی فریب می دهد با این هدف که در مسیر خوب و خیر قرار گیرد اولا چنین انسانی دقتی به مسیر خیر و سعادت نداشته و شناخت کافی را حاصل نکرده ثانیا نمی تواند در مسیر حقیقی سعادت را دنبال کند.
آیتالله تحریری ادامه داد: در آیات و روایات برای این حالت از تعبیر نفاق استفاده شده چرا که انسان در این حالت شخصیت دورویی پیدا می کند و در ظاهر خوب اما در باطن به دنبال خوبی ها نیست؛ زیرا به دنبال خوبی ها بودن در ظاهر و باطن التزاماتی دارد که باید شخص به آن ملتزم و پایبند باشد؛ اساس این التزام مبارزه با خودخواهی است.
غش صفت منافقان
تولیت مدرسه علمیه مروی منشأ غش را خودخواهی بیان کرد و گفت: خودخواهی به صورت فطری در نهاد همه انسان ها وجود دارد حتی در حیوانات و به نوعی در گیاهان نیز خودخواهی هست برای مثال همین که گیاه می خواهد حفظ شود و به سوی نور حرکت می کند و یا حیوان در برابر متهاجم حالت دفاع به خود می گیرد نشان از خودخواهی درونی آنان است.
وی افزود: اما این خودخواهی در وجود انسان وسعت بیشتری دارد و محدود به یک حد خاص نمی شود که بعضا حدود انحرافی آن به صورت غش ظاهر می شود و در ظاهر خوب اما در باطن چنین نیست؛ منافقان چنین هستند.
آیتالله تحریری با بیان اینکه انبیا و اولیای الهی تلاش داشتند ایمان در یک مرتبه اولیه و اصلی در وجود انسان ها شکل بگیرد، عنوان کرد: کسانی می توانند به حق ملتزم باشند که نسبت به حق باور قلبی داشته باشند و درباره چیستی حق و حقگرایی شناخت کافی حاصل کنند.
تولیت مدرسه علمیه مروی ادامه داد: اگر انسان در مراحلی که بوجود می آید این التزامات را از دست بدهد برای مثال در مواجهه با سختی ها نماز را کنار بگذارد و یا در شادیهای مفرط از خواندن نماز غفلت کند و این موارد جزئی از زندگی انسان شود ایمان در قلب چنین انسانی تثبیت نمی شود برای همین است که گفته شده این باور در حد خودش باید ظهور داشته باشد تا انسان به فریب خودش گرفتار نشود.
خداوند ناصح حقیقی انسان
آیت الله تحریری با اشاره به اینکه خداوند نخستین و تنها ناصح حقیقی انسان است، گفت: انسان به لحاظ پیچیدگی که دارد خاستگاه او نیز مدام پیچیدگی پیدا می کند و مخفی می شود و چون خداوند خالق و حکیم است و به تعبیری دلسوز و ناصح حقیقی آدمی محسوب می شود انبیا و اولیای الهی را به ما معرفی می کند تا انسان گرفتار صفاتی چون غش نشود.
تولیت مدرسه علمیه مروی ادامه داد: آن بزرگان در هیچ مرحله ای از دعوت حتی اگر در سختی قرار می گرفتند دست از دعوت بر نمی داشتند و در اوج سختی ها و خوشی ها الگو بودن آنان مشخص بود و با همه وجود معرف حاکمیت الله بودند.
وی با بیان اینکه انسان باید بداند فریب دادن خودش مراتبی دارد، عنوان کرد: انسان باید بداند ایمان اولیه به خودی خود باقی نمی ماند پس آدمی باید بینش خود را صحیح کند و طبق آن بینش صحیح حرکت خود را ادامه دهد تا خواسته هایش در طول زندگی تغییر نکند.
آیت الله تحریری ادامه داد: بنابراین چنین نیست آن دسته از خواسته هایی که در سنین نوجوانی در وجود انسان است همچنان در زندگی او باقی بماند بلکه خواسته ها و درکهای آدمی در طول زندگیاش تغییر می کنند، لذا فرمودند: انسان همواره با شعور و کسب معارف حقه همراه باشد. انسانی که با معارف حقه همراه است می تواند حقیقت را پیدا کند.
تولیت مدرسه علمیه مروی با بیان اینکه ایمان همان باور قلبی است، گفت: بدترین عمل را کسانی دارند که در مسیر گمراهی پیش می روند درحالی که فکر می کنند بهترین کار را انجام می دهند؛ انسان براساس باورهایش حرکت می کند این باورها باید درست شکل بگیرد و ادامه پیدا کند و بماند از این رو می فرمایند: انسان از همان ابتدا به آن مراتب بالا توجه نکند و پله اول را محکم نکرده گام در پله بعدی نگذارد.
وی ادامه داد: زمانی که معارف حقه درست تبیین و یا درک نشود اشتهای کاذب برای طلب معنویت پیش می آید؛ صحنه های اجتماعی صحنه ظهور نصیحت نصیحت گر واقعی و غش کسی که می خواهد در مسیر غش قرار گیرد است، برای مثال کسی که خیرخواه برادر مومنش نیست مبتلا به مرتبه ای از غش است و بالاترین مرتبه خیرخواه نبودن انسان نسبت به خودش است.
صحنه عاشورا تجلیگاه نصیحت گر واقعی و منافقان بود
آیت الله تحریری با بیان اینکه صحنه عاشورا تجلیگاه نصیحت گر واقعی و کسانی که به این فریب دچار شدند بود، عنوان کرد: آنان بر حسب ظاهر کافر نبودند و مسلمان بودند اما نقطه نظرات آنان این بود که با شهادت امام حسین(ع) به یک جایگاه و مالی خوب برسند برای همین عمر سعد نصیحت نصیحت کننده واقعی زمان را با مسخره کردن جواب داد.
تولیت مدرسه علمیه مروی دومین مرتبه غش را خیانت و بدخواهی نسبت به ائمه اطهار(ع) دانست و گفت: غش نسبت به انبیا و اولیای الهی آن است که با خیانت به ائمه هدایت، دم از پیروی از آنان بزنند اما در عمل خلاف خواسته آن بزرگان عمل کنند.
وی افزود: ما انسان ها درباره معارف حقه به هر درجه ای از باور قلبی برسیم و به آن ملتزم باشیم به همان میزان به سعادت نزدیک تر می شویم اما اگر این التزام عمدا تعویض شود خواسته های انسان نیز تغییر می کند و اینگونه نیست که خواسته ها همیشه در انسان باقی بماند.
آیت الله تحریری در ادامه با بیان اینکه امام معصوم از ابتدا با باطل دشمن است و در برابر حق جدی عمل می کند، اظهار داشت: یکی از مراتب غش با دیگران در راستای همین معنا است برای مثال کسی که در مسائل دینی ورود نداشته باشد اما بیاید زمام دینی مردم را به دست بگیرد و دیگران را به مسائل دینی راهنمایی کند و مردم یک مرتبه به اشتباه بیفتند این فرد غش در دین کرده است./813/پ202/ب1