وزن حجاب
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، دیگر فرق چندانی بین برداشتن روسری و آنچه که بدحجابان بر سر دارند نیست. این یک «ولنگاری» است که ریشه آن به «سستی عقیده» و «ضعف نفس» باز میگردد؛ و «روشنفکر» در این دو مقصر است.
روشنفکر از رهبران «براندازی حجاب» است. اوست که با تَکرار استدلالهای سست و ضعیف و بیپایه، در مصاحبههای مطبوعاتی و در خطابههای یکسویه، بر حجاب زنان مسلمان میتازد و شک و تردید میاندازد.
روشنفکر با طرح این پیشفرض که میزان اهمیت و اولویت امور گوناگون را میتوان بر حسب کیفیت و کمیت بحث از آن در قرآن کریم تعیین نمود، در «وزن امر حجاب در قرآن» مناقشه میکند و آن را «سبک» میشمارد. بر اساس این پیشفرض هرگاه قرآن پیرامون مسألهای با حرارت و غلظت کمتری سخن گفته باشد، باید آن مسأله در میان مسلمانان، فرعیتر تلقی شده و کمرنگتر به حساب آید.
چند مطلب درباره این پیشفرض و در پاسخ به آن
اول
با استناد به حدیث شریف ثقلین که نزد فریقَین مقبول است، «عترت» را از قرآن «نه میتوان» و «نه باید» جدا کرد. چون آنها مفسرین حقیقی کلاماللهاند. پس منبع و مرجع ما در فهم و استنباط دستورات دینی نباید منحصر در قرآن باشد و «باید» روایات را نیز لحاظ کرد. بسیاری از معارف و احکام اسلام را با مراجعه و وساطت همین روایات شریف است که میتوان از قرآن دریافت نمود. به عنوان نمونه اطلاع از تعداد رکعات نمازهای یومیه که به تفصیل در قرآن ذکر نشده است و ما ناگزیریم تا در این خصوص به روایات مراجعه کنیم؛ در امر حجاب نیز چنین است. باید در روایات تفحص نمود.
در این صورت و بعد از جستجو در منابع روایی، چگونه میتوان چشم خود را بر «روایت تکان دهنده معراج» که با «سندی قابل اتکا» از طریق جناب عبدالعظیم حسنی نقل شده بست و تنها به آیات قرآن بسنده کرد؟ در این روایت درباره عذاب زنان بیحجاب چه آمده است؟ آویختگی موی سر و غلیان مغز سر... روایات دیگری نیز در این باب آمده است که تنها به بیان روایت مرحوم صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه جلد ۳، صفحه ۳۹۰ بسنده میشود که نباید آن را از نظر دور داشت. روایتی که در آن اصبغ بن نباته از امیرالمومنین علیهالسلام نقل میکند که حضرت فرمودند: در آخرالزمان نزدیک به قیامت که بدترین زمانهاست، زنانی ظاهر شوند بیحجاب و برهنه (کاشفاتٌ عاریاتٌ) آرایشکننده و آشکارکننده زینتها، بیرونرونده از دین، داخلشونده در فتنهها، متمایل به شهوات و امیال جنسی، شتابکننده به سوی لذات و خوشگذرانیها، حلالشمارنده محرمات الهی و جاودانه در دوزخ.
دوم
بسیاری از آیات قرآن در نزول تدریجی ناظر به یک مسأله یا حادثه خارجی نازل میشدند. در نتیجه میتوان گفت لحن بیان و کمیت ذکر یک مسأله در قرآن به «شرایط و مقتضیات زمان نزول» بستگی دارد. پس با این توضیح نمیتوان درباره آیات قرآن به مثابه سخنرانی یک رییس جمهور به تحلیل محتوا پرداخت؛ بنابراین اگر قرآن در مورد ربا با تندی بیشتر و حرارت بالاتری نسبت به حجاب سخن میگوید، الزاماً به معنی کماهمیتی حجاب نیست؛ بلکه چه بسا به شرایط اجتماعی صدر اسلام و لزوم تبلیغ تدریجی احکام دین مربوط باشد. همانگونه که میزان قبح زنده به گورکردن دختران از منظر قرآن را نمیتوان از کمیت و کیفیت طرح آن در مقایسه با قبایح دیگر استنباط نمود.
سوم
در بررسی یک مسأله در قرآن نباید تنها به دنبال کلیدواژه گشت بلکه باید نظر قرآن کریم را با استفاده از «عمومات قرآنی» و تطبیق اصول کلی دین و اخلاق که در قرآن مطرح شده است و در همه شئون انسانی کاربرد دارند، بر مصادیق و مسائل جزئیه خارجی، استنباط کرد. اگر حجاب را جزو دستورات مسلّم اسلام و در نتیجه بدحجابی را به عنوان یک منکَر در نظر بگیریم آنگاه سعی و تلاش برای از بینبردن این منکر در جامعه تحت عمومات قرآنی «نهی از منکر» و قاعده کلی «تعاونوا علی البر و التقوی و لاتعاونوا علی الإثم و العدوان» (مائده/۲) قرار میگیرد. از آن جهت از مصادیق تعاون بر برّ و تقواست که ترویج حجاب، عموم جامعه و به ویژه جوانان مجرد را بر رعایت نیکی و تقوا کمک میکند و از آن جهت از مصادیق و لاتعاونو است که رواج بیحجابی کمک به بیتقوایی و گناه میکند.
چهارم
از دستورات مؤکَّد قرآن کریم، «تفکر»، «تدبر»، «تعقل» و «تفقه» در آیات الهی است؛ بنابراین نباید به ظاهر قرآن بسنده نمود بلکه باید به دنبال فهم باطن قرآن بود که بسیار مهم است. فرض کنیم که حجاب از منظر قرآن اهمیت چندانی ندارد و تلاش برای گسترش آن در جامعه سفارش و توصیه نشده است؛ اما باید توجه داشت که این عدم اهمیت مفروض تنها مربوط به خود مسأله حجاب است و نه مربوط به حجاب آنگاه که ابعاد دیگری یافته باشد. مسأله حجاب امروزه، با صدر اسلام تفاوتهای بسیار دارد. امروزه باید ناظر به اموری همچون سبک زندگی مدرن غربی، حضور حداکثری زنان در جامعه و برخورد بسیار زیاد آنان با مردان، فراوانی و تنوع بیش از حدِّ مُدها و مدلهای پوشش شهوتانگیز، امکانات فراوان در عمل زیبایی و زیبایی اندام و نقاشی صورت و بدن، لوازم پیشرفته آرایش و مدلهای آرایشی متنوع به مسأله حجاب نگریست. علاوه بر اینها باید وجود عکسها، فیلمها، رمانها، فضای مجازی، سایتهای اینترنتی و شبکههای ماهوارهای پورنوگرافیک را لحاظ کرد که به محض «افسردگی جنسی افراد»، به «تحریک و برانگیختگی» میپردازند. حتی پزشکی و صنعت داروسازی نیز به کمک «محرکات سکسی» آمدهاند. سهولت و در دسترسبودن انواع لذات جنسی را نیز به این فهرست اضافه کنید./918/د101/س
محمدامین امامی