بدتر از بدحجابی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، بدحجابی یک واقعیتِ مشهودِ ناپسند و نامقبولی است که جامعه ایرانی، امروزه به طور غیر قابل انکاری با آن دست به گریبان است. از آن جا که جامعه ایرانی جزیی از جامعه جهانی است و داد و ستدهای فرهنگی «غیرقابل کنترلی» میان شهروندان ایرانی با سایر نقاط جهان وجود دارد –به خصوص طی سالهای اخیر که فضای مجازی به صورت افسارگسیختهای توسعه پیدا کرده- حجاب امری بسیار پیچیده و دشوار، و نیازمند تصمیمات و سیاستگذاریهای فرهنگی چندلایه است.
فارغ از اینکه در کشور ما متولیان فرهنگی و نهادهای مؤثر در فرهنگ تا چه اندازه به کارهای «دانشبنیان و پژوهشمحور» در این رابطه مشغولاند تا امیدوار باشیم در دهههای آینده و در گام دوم انقلاب، در اجرا و تحقق «حکم الهی حجاب» به نقطه امن و به سطح مطلوبی میرسیم، اما آنچه که در این هیاهوی رسانهای راجع به برخورد نیروی انتظامی با هنجارشکنی و آسیبهای اجتماعی خصوصاً بدحجابی میتوان بیان کرد «تایید نسبی» آن است. اصل این برخوردها به دو جهت قابل توجیه و تایید است:
آنگونه که دیدیم این برخوردها باعث برانگیختن «گفتمان فرهنگی حجاب» شده و مسئولین و متولیان فرهنگی را به «همفکری عاجل و حرکت فعال»، و گروههای فرهنگی کوچک مردمی را به «اقدامات خودجوش» در این مساله پیچیده و دشوار رهنمون میسازد. انبوه یادداشتها و مقالات له یا علیه، که در این مدت اخیر راجع به مبارزه انتظامی با بدحجابی تولید و منتشر شده است فی نفسه پدیدهای مبارک و ستودنی است. با تغافل و غفلت از بدحجابی به عنوان یک مساله فرهنگی و یک آسیب اجتماعی به یقین هیچ برونرفتی یافت نشده، و هیچ راه حلی تولید نخواهد شد و اذهان از جستن ریشهها، چگونگی از بین بردنشان، و بررسی آثار و پیامدهای بدحجابی، بیاثر و بیبار خواهند گشت.
بدحجابان عجیب و غریب و غیرعادی که به نظر عموم جامعه، بیچشم و رو، بیحیا، پررو، دریده، گستاخ، هتاک و در یک کلمه «وقیح» تلقی میشوند، پیشرُوان هنجارشکنی، منادیان ضد فرهنگ و مبلغان بیحجابیاند و به قطع و یقین، کار فرهنگی برای تثبیت حجاب و نهادینهکردن آن، علاوه بر اقدامات «ایجابی و اثباتی»، نیازمند «فعالیتهای سلبی و برخوردهای قهری» نیز میباشد. بنابراین نیروی انتظامی در برخورد با «جریان ضد فرهنگ» نه تنها نباید ملامت و سرزنش شود، که باید از سوی مردم و مسئولین مورد تمجید و ستایش واقع گردد.
البته بیان این نکته ضروری است که در برخورد انتظامی و مبارزه سلبی و اقدامات قهری و جبری باید به عیوب، نواقص و آسیبها توجه جدی نمود؛ برخورد بیضابطه و سلیقهای، حضور نیروهای انتظامی مرد در برخورد با زنان بدحجاب، عدم توجه به شأن و کرامت انسانها در برخوردها، ... بخشی از آنهاست.
اما در این میان افرادی هستند که مبارزه حکومتی و انتظامی با پدیده بدحجابی را در قالبهای گوناگون، زیر سوال بردهاند که به چند گروه تقسیم میشوند:
افرادی که هیچ منطق و استدلالی بر مدعای خویش عرضه نمیکنند و غرض آنها تنها مقابله با حکومت و مسألهدارکردن اقدامات اوست.
گروهی که معتقدند به جای برخورد با خطاها باید به سراغ «علتها و ریشهها» رفت. در مواجهه با چنین منطقی، این سوال مطرح خواهد شد که آیا این بدان معناست که با خطاهای معلول نباید مبارزه و برخورد کرد؟ آیا باید سالیان طولانی صبر کرد تا علل از بین بروند؟ با این استدلال و استدلالهای مشابه میتوان بسیاری از جرائم نظیر سرقت را به حال خود رها نمود؛ چرا که آنها نیز معلول یک سری عللاند.
دیگر اینکه بدحجابی در عین اینکه میتواند معلول باشد، میتواند علت بسیاری از مفاسد اجتماعی و آسیبهای اخلاقی و فرهنگی نیز باشد. اضافه بر آن، گاهی علت بدحجابی، علت بیرونی نیست بلکه ناشی از «فساد درونی برخی افراد» یا عمد یا بدجنسی آنان میباشد. به علاوه اینکه اصولاً به همان دلیلِ «اراده آزادی» که انسان را از حیوان و جماد جدا نموده است، افراد «مسئول رفتارهای خود» هستند و نمیتوان علل و عواملی را علت تامه سوء رفتار آنها دانست. بنابراین «رفتار فعلی» آنها باید ملاک توبیخ و تنبیهشان قرار گیرد؛ همانگونه که موارد بسیاری از مجرمین را به دلیل فقر و رشد در خانواده فاسد و ... تبرئه نکرده و حکم مجازاتشان را ملغی نمیکنیم.
این دسته با نشر تصاویر صحنههای اعتیاد، بیکاری، تکدیگری، گرانی، ... به کنایه چنین پدیدههایی را «گناهتر» از بدحجابی اعلام میکنند. باید از این جماعت پرسید که ملاک رتبهبندی در گناه چیست؟ اگر ملاک، «منابع دینی» است که با توجه به آنها شاید بتوان گفت گناه غیبت، از بدحجابی و بسیاری از گناهان دیگر بیشتر است. اگر ملاک، «پیامدهای اجتماعی» است، اگر نگوییم آثار شوم بدحجابی از گناهان دیگر بیشتر نیست، کمتر هم نیست. «بدحجابی وقیحانه و هنجارشکنانه» که مهمترین ویژگیاش «تحریک جنسی» جامعه است و همین هم مورد توجه پلیس است نه بدحجابیهای عادی که متأسفانه بخش زیادی از زنان حتی زنان پاکدامن و عفیف به دلایل ناموجهی همچون عادت، مُد، کمتوجهی به احکام شریعت، ... گرفتار آن هستند، با زمینهسازی اعمال خلاف عفت، بساط «فروپاشی خانوادهها» را فراهم میآورد.
بنابراین بدحجابی یک «تهدید جدی برای جامعه» و گناه بزرگی برای صاحبان آن است. «بدحجابی وقیحانه»، نیروی انسانی جامعه را از نیروهای خلاق، ماهر، عالِم، مولّد، حساس نسبت به اوضاع سیاسی و اجتماعی، به «نیروهای فاسد، عاطل و لاابالی» تبدیل میکند. اما گذشته از اینها، بر فرض، بدحجابی گناه کوچکی باشد، بر اساس کدام قاعده و اصل باید گناهان کوچک را رها کرد و فقط به گناهان بزرگ پرداخت؟ آیا بهتر نیست گفته شود همانگونه که با بدحجابی مبارزه میشود با گناهان دیگر هم مبارزه شود؛ نه اینکه، چون به گناهان بزرگ رسیدگی نمیشود، پس رسیدگی به گناهان کوچک نیز تعطیل شود؟
گروهی میگویند در دنیای امروز نمیتوان با صحنههای گناه، با رفتارهای مجرمانه و اعمال خطا، برخوردهای فیزیکی کرد. این افراد بر اساس چه نمونههایی چنین عباراتی را مطرح میکنند؟ مثالهای نقضِ روشنِ فراوان، این جمله را رد میکند. در همه جای دنیا با قتل، سرقت، رانتخواری، ... برخورد فیزیکی میشود و حتی در کشورهایی، برخوردهای فیزیکی سختی میشود. در هیچ کجای دنیا برخوردهای قهری و فیزیکی به امید کارهای فرهنگی تعطیل نمیشود.
افرادی جرمبودن بدحجابی را محل سوال و تردید دانستهاند. این در حالی است که اولاً در قوانین ما بدان تصریح شده است و دوماً از آنجایی که «بدحجابی وقیحانه»، تعرّض به حقوق دیگران در برخورداری از «محیط اخلاقی» و به دور از «محرکات جنسی» است، به طور قطع و یقین یک جرم تلقّی میشود./918/ی702/س
محمدامین امامی
همانطور که علل رو از ریشه باید بررسی کرد برخورد قهری هم لازمه ونمیشه دست روی دست گذاشت تا این مساله فرهنگسازی و ریشه یابی بشه
کما اینکه همه قانونها در دنیا اجباری است حجاب هم در همه جای دنیا قانونی دارد ولی مقدار واندازه اون متفاوته
رفتاری که باعث شده تو چند ماه گذشته اقتدار نیروی انتظامی در اذهان عمومی کاهش پیدا کنه...
در نتیجه افراد پست و حقیری مثل نوچه های مسیح علی نژاد به خودشون اجازه هرگونه جسارتی به نیروی انتظامی میدن.
خیلی خوبه که حتی بیشتر از اینها در مورد چنین مسائلی گفته و نوشته بشه.
حتی با پویش ها و برگزاری مراسم هایی در عرصه عفاف و حجاب تبلیغ بشه.
واقعا اینقدر که امثال مسیح علینژاد و بیبند و باری خواهانی که به بهانه ی آزادی کشف حجاب میکنن، فعال هستن و فعالیت میکنن، طرفداران حجاب و عفاف فعال نیستن...
ممنون که اینقدر دغدغه مندانه دارید فعالیت میکنید در عرصه های مختلف...
اجرکم عند الله...☺️
فلذا مقابله با هنجارشکنی وظیفه نیروی انتظامی وگشت ارشاداست
از اینکه نیروی انتظامی گاها با این مساله برخورد میکند جای تشکر وقدر دانی دارد وما حمایت میکنیم هر ارگان ونهادی که بااین هنجارشکنی برخورد جدی کند
در جایی که پاسخ منطق شما بی منطقی و بی اخلاقی و هوچی گری و شانتاژه شما دیگه به جای استفاده از ابزار منطق باید از سلاح تعصب استفاده کنی
از پلیس محترم تقاضا میشود
جلوی هنجاررشکنی ها و قبح شکنی را بگیرد
و قانون را قاطعانه احرا کند
ما مردم هم دعاگوی پلیس هستیم و حمایت میکنیم.
بدحجابی معضل اجتماعیست.
به عنوان یک دوست و برادر برات آرزوی موفقیت میکنم