ره آورد فرهنگی دارالفنون
به گزارش خبرگزاری رسا، دارالفنون در لغت به معنای دانشسرا، مدرسه عالي، آموزشگاه حرفهها و پيشهها است، اما در اصطلاح به مدرسه عالی معروف گفته ميشود كه به همت «ميرزا تقی خان امير كبير» (1223 ـ 1268 ق) صدر اعظم ناصرالدين شاه قاجار (1247 ـ 1313 ق) و از مشهورترين رجال تاريخ ايران تأسيس شد.
اميركبير كه در مأموريتهای سياسی خود به خارج از ايران، يعنی روسيه و عثماني، با نظام آموزشی آن دو كشور آشنا شده بود، گسترش علوم و فنون جديد را در دستور فعاليتهای خود قرار داد و در مهمترين اقدام دست به تأسيس دارالفنون زد. در آغاز از اين آكادمی جديد با اسامی مختلفی همانند: تعليمخانه، مدرسه جديد، مدرسه نظاميه و مكتبخانه پادشاهی نام برده ميشد ولی بعدها به تقليد از امپراتوری عثمانی كه حدود سه سال قبل از ايران آموزش نوين را شروع كرده بودند، آن را «دارالفنون» ناميدند.
هدف اميركبير در مرحله نخست جبران عقبماندگی علمی و فنی كشور با كشورهای همسايه ايران يعنی روسيه و عثمانی و در مرحله بعد كم كردن فاصله ايجاد شده بين ايران و ممالك اروپايی بود. او ابتدا در پنجم ربيعالاول 1266 دستور بنای مدرسه را در قسمت شمال شرقی ارگ شاهی صادر كرد كه در محل سربازخانه بود. سردر اين بنای تاريخی امروز در سمت غربی خيابان ناصر خسرو، نزديك ميدان امام خمينی قرار دارد. كار نقشهكشی ساختمان مدرسه به عهده ميرزا رضا مهندس بود كه در دانشكده نظامی سلطنتی «وول ويچ» wool wich لندن تحصيل كرده بود. در اين نقشه با تقليد از الگوی سنتی پنجاه اتاق در يك حياط مركزی قرار داشت و درِ همه اتاقها به ايوان رو به حياط باز ميشد، اما در همان عصر ناصرالدين شاه دوباره تغييراتی در آن انجام دادند كه از ظرافت و زيبايی آن كاست.
دارالفنون به صورت رسمی در تاريخ چهارم ربيعالاول 1268/27 آذر 1230 بدون حضور اميركبير افتتاح شد و دو هفته پس از آن، امير در حمام فين كاشان به قتل رسيد. با اين حال دارالفنون با افكار و انديشههای او آغاز به كار كرد. او از استخدام معلمين روسی و انگليسی به خاطر دخالت آنان در مسائل داخلی ايران، صرف نظر كرد و دارالفنون را از مسائل سياسی دور نگه داشت و معلمينی از اتريش استخدام كرد كه بعدها آلمانيها و ايتالياييها و فرانسويان نيز به آنها اضافه شدند.
دكتر پولاك polak از معلمان اتريشی درباره دارالفنون نوشته است: «ما در روز 24 نوامبر 1851 وارد تهران شديم. پذيرايی سردی از ما نمودند و اندكی بعد خبردار شديم كه در اين ميانه اوضاع تغيير يافته و امير از كار بر كنار گرديده است. همين كه امير از ورود ما اطلاع حاصل نمود دومين روزی بود كه توقيف شده بود. ميرزا داود خان را احضار نموده به او گفته بود اين نَمسهايهای (اتريشيها) بيچاره را من به ايران آوردهام اگر سر كار بودم اسباب آسايش خاطر آنها را فراهم ميساختم ولی حالا ميترسم كه به آنها خوش نگذرد، سعی كن كارشان رو به راه شود.» ولی ميرزا آقا خان نوری (1222 ـ 1281 ق) صدر اعظم جديد به داود خان گفته بود: «اين فرنگيها را راه بينداز برگردند به مملكت خودشان و آنچه مخارج اين كار باشد ميدهيم.» اما ناصرالدين شاه موافقت نكرد.
ناصرالدين شاه در سالهای اول و دوم تأسيس دارالفنون به پيشرفت آن توجه مخصوص داشت و بيشتر مواقع از آن بازديد ميكرد و در انتخاب رئيس و ناظم و ديگر كاركنان مدرسه شخصاً نظارت ميكرد. او رضا قلی خان هدايت را به عنوان اولين ناظم مدرسه انتخاب كرد. اما چون برخی از معلمان و شاگردان دارالفنون به تشويق ميرزا ملكم خان ارمنی (1249 ـ 1326 ق) ـ از معلمين دارالفنون ـ به مجمع فراماسونری پيوستند، ناصرالدين شاه نسبت به آنان بدگمان شد و از آن پس حمايت خود را از دارالفنون كاست.
برخی از نخستين معلمان اتريشی پس از مدتی اقامت ترك خدمت كردند و به جای آنان، معلمان ايتاليايي، آلمانی و فرانسوی دعوت به كار شدند. مهمترين علت مراجعت معلمان اتريشی بد رفتاری اعتماد الدوله (1257 ـ 1368 ق) به تحريك انگليسيها بود، چون دولت ايران معلمان انگليسی را استخدام نكرده بود.
رشتههای تحصيلی دارالفنون در ابتدا بر حسب نياز دولت و تخصص معلمين آن شامل: 1ـ پياده نظام 2ـ سواره نظام 3ـ توپخانه 4ـ مهندسی 5ـ طب و جراحی 6ـ داروسازی 7ـ و معدن شناسی بود. در تمامی رشتهها زبان فرانسه، علوم طبيعي، تاريخ و جغرافيا تدريس ميشد و بعدها زبان انگليسی و روسی و نقاشی و موسيقی نيز وارد برنامه درسی شد. از همان آغاز شروع تدريس در دارالفنون مشخص شد كه معلمين نميتوانند دروس را به صورت تخصصی به دانشآموزان ياد بدهند زيرا آنان ميبايست مراحل ابتدايی و متوسطه آموزشی را طی ميكردند تا دروس تخصصی را راحتتر فرا بگيرند و دانش آموزان اوليه دارالفنون اين مراحل را طی نكرده و در نتيجه بسياری از آنان نيازمند آموزشهای پايهای چون تاريخ، جغرافيا و زبان فرانسه بودند.
دانشآموزان در هر دوره لباس مخصوص میپوشيدند و ناهار رايگان را در مدرسه میخوردند. آنها در چند سال اول تحصيل از دولت كمك هزينه تحصيلی دريافت میكردند. يك دوره كامل آموزشی دوازده سال طول ميكشيد كه شامل مرحلههای مختلف بود و هر مرحله شامل سه سال ميشد. اولين شاگردان دارالفنون بيشتر از خانوادههای اعيان و اشراف بودند. در سال اول تحصيلي، 105 دانشآموز در هفت رشته اصلی وارد مدرسه شدند. تعداد زياد دانشآموزان در رشتههای نظامی بيانگر تأكيد بر علوم نظامی بوده است: ياده نظام سی نفر، سواره نظام پنج نفر، توپخانه 26 نفر، مهندسی دوازده نفر، پزشكی بيست نفر، داروسازی هفت نفر و مهندسی معدن هفت دانشآموز داشت.
در سال 1859 م دولت 42 نفر دانشجو و از جمله اولين گروه از فارغالتحصيلان ممتاز دارالفنون را به فرانسه اعزام كرد تا در رشتههای پزشكي، نظامی و علوم مهندسی تحصيل نمايند. آنان در بازگشت به ايران در وزارت علوم و پستهای بالای حكومتی مشغول به كار شدند. در مدرسه دارالفنون از بدو تأسيس تا سال (1309 ق) به مدت چهل سال، 1100 دانشجو پرورش يافتند كه در همين مدت 26 معلم اروپايی و شانزده معلم ايرانی عهدهدار تدريس بودند.
پيش از روی كار آمدن علی قلی ميرزا (اعتضادالسلطنه) فرزند فتحعلی شاه قاجار، (حكومت 1212 ـ 1250ق) ميرزا محمد علی شيرازی (د. 1268 ق)، عزيز خان مكری (1207 ـ 1287 ق) و محمد خان امير تومان بر دارالفنون رياست كرده بودند اما با روی كار آمدن اعتضادالسلطنه در سال (1273 ق) پيشرفت مدرسه سرعت گرفت. او با توجه به موقعيت ممتازی كه در دستگاه قاجار داشت، در 1277 ق به عنوان اولين وزير علوم انتخاب شد. در دوران 23 ساله رياست او بر دارالفنون اصلاحات زيادی صورت گرفت كه قسمتی از آن عبارت بود از: تنظيم دوباره برنامههای درسي، حضور شاگردان از طبقات مختلف جامعه و به نوعی عمومی شدن دارالفنون، تضمين شغل فارغالتحصيلان و كم شدن طول دوره تحصيلی از دوازده سال به كمتر از پنج سال.
اگرچه دارالفنون در ابتدا با بودجه 7750 تومانی آغاز به كار كرد و بعداً بودجه آن تا مرز سی هزار تومان در سال رسيد ـ كه بودجه وزارت علوم بود ـ و تعداد شاگردان آن نيز از 105 نفر به 287 نفر افزايش يافت، اما افتتاح دو مدرسه يعنی نظامی در 1302 ق با 105 محصل و مدرسه علوم سياسی در 1317 ق در وزارت امور خارجه و مستقل شدن دانشكدههای پزشكي، دندانپزشكي، موسيقی و هنرهای زيبا در 1324 ق باعث تنزل سطح علمی دارالفنون از يك دانشگاه به دبيرستان شد.
ايجاد دارالفنون پيامدهای فرهنگي، سياسی و اجتماعی برای ايران و ايرانيان به همراه داشت، از جمله مهمترين پيامد فرهنگی تأسيس دارالفنون توجه جدی و گسترده به اروپا و تلاش برای علت يابی پيشرفت آنها بود كه سرانجام به ظهور انديشه غربگرايی در ايران منجر شد.
دومين رهآورد فرهنگی دارالفنون را بايد در ايجاد دوگانگی آموزشی در ايران دانست زيرا عليرغم تأسيس دارالفنون آموزش به سبك قديم ادامه داشت و اين دوگانگی آموزشی موجب دوگانگی فرهنگی و در نتيجه به نزاع بزرگتری يعنی نزاع «سنت» و «تجدد» در مسائل فرهنگی كشيده شد.
سومين دستاورد فرهنگی تأسيس دارالفنون «نهضت ترجمه» بود كه بسياری از كتب اروپاييها در زمينههای مختلف ترجمه و نهادی با نام «دارالترجمه» ايجاد و اين امر باعث گسترش آگاهی عمومی شد.
اما مهمترين پيامد اجتماعی ـ سياسی ايجاد دارالفنون را بايد ظهور قشر جديد تحصيل كرده دانست كه با تحصيل كردگان سنتی دربار ايران تفاوت داشتند و از لحاظ اجتماعی به انتشار افكار آزادی خواهانه میپرداختند و از لحاظ سياسی نيز خواستار تحول و تغيير در نظام حكومتی بودند.
دارالفنون كه اساس و بنيان كسب و علوم و فنون جديد در ايران بود، اكنون در اختيار وزارت آموزش و پرورش است و قرار است از آن به عنوان گنجينه آموزش و پرورش استفاده شود. آنچه را كه از علم و دانش و تحولات سياسی و فرهنگی در جامعه امروز شاهد هستيم از دستآوردهای تأسيس دارالفنون است./999/د۱۰۲/س
دايرةالمعارف انقلاب اسلامی سوره، حوزه هنري، 1389، ج 20، ص 162 و 163
مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی