۳۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۰
کد خبر: ۵۱۹۸۰۱

تکرار يک حرف خلاف واقع

ریيس جمهور يک‌شنبه گذشته در سخنان پاياني خود در دفاع از وزرا تصريح کرد: «علاوه بر خزانه، صندوق ها را هم خالي تحويل گرفتيم»! اين سخن که خزانه خالي است، در آغاز مذاکرات هسته اي آسيب جدي به حيثيت کشور و نيز اعتبار کساني که رفتند از سوي ملت با ۱+۵ مذاکره کنند، وارد کرد.
مجلس
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه رسالت، رئيس جمهور يک‌شنبه گذشته در سخنان پاياني خود در دفاع از وزرا تصريح کرد: «علاوه بر خزانه، صندوق ها را هم خالي تحويل گرفتيم»! اين سخن که خزانه خالي است، در آغاز مذاکرات هسته اي آسيب جدي به حيثيت کشور و نيز اعتبار کساني که رفتند از سوي ملت با 1+5 مذاکره کنند، وارد کرد. اين سخن باعث شد دشمن فکر کند تحريم ها اثري داشته است و لذا توقعات خود در مذاکرات را بالا برد. اين سخن خالي از حکمت سياسي و ديپلماتيک بود، آن هم از سوي کسي که خود را حقوقدان و ديپلمات مي داند، بسيار بعيد بود، اما بيان شد. آن هنگام منتقدين بر اين سخن ايراد گرفتند و گفتند اگر خزانه خالي است چرا حتي يک روز حقوق کارکنان و کارمندان دولت به تأخير نيفتاده است؟ کسي پاسخ اين حرف درست را نداد. معلوم شد آنچه خالي است همين ادعاي خزانه خالي است! اگر خزانه خالي بود يارانه هاي مردم پرداخت نمي شد. طي چهار سال گذشته يارانه ها پرداخت شد. اگر اين پرداخت ها صورت گرفته، بايد پرسيد از کدام خزانه بوده است؟
 
اکنون نيز رئيس جمهور مدعي است صندوق ها هم خالي بوده است. اين حرف هم خلاف واقع است. بارها مسئولين صندوق هاي توسعه ملي و ذخيره ارزي از مقدار آن سخن گفتند و دولت دهم، هم خزانه پر و هم صندوق پر تحويل دولت يازدهم داد. اگر اين صندوق ها خالي بود هرگز پرداخت ها از آنها به موقع انجام نمي شد. واقعاً اگر صندوق ها خالي بود چگونه 300 مدير به اعتراف خود رئيس جمهور، حقوق هاي 30 تا 230 ميليون توماني مي گرفتند؟ چگونه بود که برخي از آنها پاداش 500 ميليوني هم مي گرفتند؟ حقوق رئيس يک صندوق بر حسب چاپ فيش حقوقي او در جرايد، 57 ميليون تومان بود. آيا از صندوق خالي مي شود اين پرداخت ها صورت بگيرد؟ اگر صندوق ذخيره فرهنگيان خالي بود چگونه فساد 8 هزار ميليارد توماني از اين صندوق صورت گرفت؟ غارتگران بيت المال چگونه اين مبلغ را به يغما بردند؟!
 
دولت و مجلس در افشاي نجومي بگيران و غارتگران بيت المال، کوتاهي کردند و به مرور زمان گذاشتند اين عمل شرم آور، از خاطره ملت ايران پاک شود. اما نمي شود! خوب بود رئيس جمهور اين داغ را با ادعاي صندوق و خزانه خالي، تازه نمي کردند.
 
رئيس جمهور در دفاع از وزير نفت خود گفت: «به زنگنه گفتم من 100 ميليارد دلار سرمايه خارجي مي خواهم. وزيري مي خواهم که اسمش «برند» باشد. همه دنيا او را بشناسند تا بتواند برود سرمايه خارجي بياورد.» اين گفته نشان مي دهد هنوز ته دل آقاي روحاني به عنايات غرب در سرمايه گذاري در ايران است. اگر او گوشه چشمي به سياست هاي اقتصاد مقاومتي داشت، اين حرف را نمي زد. اگر او حقيقت برجام و بدعهدي هاي آمريکا را باور مي کرد، اين حرف را نمي زد. اگر او دستور مي داد تحرکات وزير خزانه داري آمريکا را رصد کنند که بانک به بانک و شرکت به شرکت خارجي مي رود و جلوي سرمايه گذاري و مراودات پولي و بانکي ايران را مي گيرد و در مناسبات اقتصادي ايران با جهان اخلال مي کند، چنين حرفي را نمي زد.
 
آيا زنگنه در دنيا يک برند است؟ تشت فساد و رشوه کرسنت و استات اويل از بام دنيا افتاد و صداي آن را همه جهانيان شنيدند. در حالي که در ميان نخبگان و برخي نمايندگان مجلس اين صدا را خفه کردند. نمي شود ادعا کرد چنين صدايي وجود ندارد. اين صدا «برند» براي ما نيست.
 
رئيس جمهور بايد مثل ظريف، وزير خارجه باور کند که تحريم ها فقط روي کاغذ برداشته شده است. روحاني بايد مثل سيف، رئيس بانک مرکزي باور کند که دستاورد برجام تقريباً هيچ است. رئيس جمهور بايد مثل دکتر صالحي، رئيس سازمان انرژي اتمي باور کند که آمريکايي ها دبه کردند. محصول برجام فقط عمل به تعهدات ايران و نقض عهد آمريکا و همراهي اروپا با اين بدعهدي است. اين حقيقت را همه مي دانند. چرا رئيس جمهور آن را انکار مي کند؟
هيئت حاکمه آمريکا و وزير خزانه داري آمريکا حتي به شرکت هاي خودشان هم رحم نمي کنند. همين هفته گذشته بود که وزارت خزانه داري 
آمريکا جريمه اي براي شرکت خدمات بين المللي «ipsa» به اتهام نقض آشکار قوانين مربوط به تراکنش ها و تحريم هاي ايران معين کرد. اين جريمه مطابق نظر کارشناسان، يک علامت است. اين علامت يعني حتي معاملاتي را که از ژانويه 2016 تا کنون طبق برجام مجوز آن صادر شده نيز محدود مي کند.
در همين فضايي که از برجام يک ورق پاره باقي مانده، چگونه است که رئيس جمهور در معرفي و دفاع از ظريف در پست وزير خارجه مي گويد: «امروز بزرگ ترين مأموريت وزارت خارجه حفاظت از نهال نوپاي برجام است»؟ مفهوم اين سخن چيست؟ آيا هنوز برجام را گل بي خار مي دانند؟! اين سخن نشانه آن است که قرار نيست هيئت نظارت بر برجام پاسخي درخور به آمريکايي ها در مورد نقض برجام و زير پا گذاشتن همه تعهدات بدهد.
 
معلوم نيست ترامپ و اوباما چه بايد مي کردند که نکردند، تا ما باور کنيم برجام يک سراب است و قرار نيست آبي از آن گرم شود. آمريکايي ها تحريم ها را لغو نکردند، بر آنها هم افزودند، آنها به ماقبل برجام برگشتند و ما هنوز در رؤياي پسابرجام هستيم! مردم از تکرار حرف هاي خلاف واقع خسته اند. بايد حرفي نو زد که درخور غيرت ايراني، عزت ملت ايران و عزم مسئولين براي ايستادن در برابر آمريکا باشد./۱۳۲۵//۱۰۲/خ
ارسال نظرات