تاوان اشتباهات اردوغان را در داخل و خارج میپردازیم
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل تسنیم، «ارتغرل گونای» وزیر سابق وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه در گفتوگو با خبرنگار در ترکیه خاطرنشان کرد: در حزب عدالت و توسعه به جای نظام دیندار و مظلوم، نظامی مغرور و زورگو جایگزین شده است.
مشروح این مصاحبه از نظر خوانندگان گرامی میگذرد:
حزب عدالت و توسعه؛ از دینداری و تواضع تا حزبی مغرور و زورگو
جنابعالی در حالی که مستقل و بدون وابستگی به هیچ حزبی بودید به حزب عدالت و توسعه پیوستید، اما کمی بعد استعفا کردید، دلیل پیوستن و استعفایتان چه بود؟!
در سال 2007 همراه با تعدادی از دوستان مستقلمان در حال آمادهسازی یک تشکل سیاسی جدید بودیم که در سایت ارتش، یادداشت «اولتیماتوم بیست و هفتم آوریل» را دیدم، این صدای پای کودتایی مشابه قبل، علیه حزب حاکم بود و من با این اولتیماتوم مخالفت کردم.
این باعث شد تا بحثهایی با حزب عدالت و توسعه صورت گیرد و من هم در آن دوران عضو هیچ حزبی نبودم بنابراین پس از ملاقاتهای رودر رو و مکاتبات و دعوتهای جناب اردوغان، به همراه نزدیک به 10 دوست دموکرات و دارای دیدگاههای سیاسی عدالتخواه به حزب عدالت و توسعه پیوستیم.
در آن دوران، حزب عدالت و توسعه در ارتباط با مسائل دموکراسی، پیوستن به اتحادیه اروپا، حقوق بشر، تقویت سیستم حزبی، پیشنهادهای مهم و درستی ارائه میکرد.
اما بعد از 2011، همراه با سومین انتخابات سراسری با افزایش آرای به دستآمده، تمام این سخنان کنار گذاشته شد و به جای آن حزب عدالت و توسعه که دیندار و مظلوم بود، حزبی مغرور و زورگو جایگزین شد.
با این رویه جدید مدتی از درون مخالفت کردیم و بعد از آن که دیدیم بیفایده است، راهمان را از هم جدا کردیم، از دوستانی که در سال 2007 به عدالت و توسعه پیوستند، فقط یک نفر باقی مانده است و از امکانات، قدرت، موقعیت، حقوق و مزایایش استفاده میکند.
برخی با جیب خالی وارد حزب عدالت و توسعه و با جیب پر خارج شدند
در درون عدالت و توسعه، اسامی مهمی وجود دارد که از حزب رفاه و فضیلت هستند که این افراد از عدالت و توسعه جدا شدند، به نظر شما طی پانزده سال، در عدالت و توسعه چه تغییراتی رخ داده است و عدالت و توسعه به کدام سمت و سو میرود؟
در حزب عدالت و توسعه دوستان بسیار زیادی داریم که از حزب رفاه و فضیلت و در راستای تفکر ملیگرایی هستند. از احزاب دیگر هم هستند. در رابطه با تغییرات به وجود آمده در حزب میتوان گفت؛ در گذشته نه چندان دور، دوستانی که به خصوص در چارچوب ملیون قرار میگرفتند و انتقادات تندی انجام داده بودند، با جیب خالی آمدند و با جیب پر خارج شدند، ویا مجاهدین سابق، الان به فکر برج و بارو هستند.
من بدون هیچ قضاوتی فقط نظرات آنها را خواستم یادآوری کنم. کسانی که این انتقادات را داشتند و بهجا بودن آن را در وجدانشان احساس میکردند، بی سرو صدا به گوشهای رفتند برخی نیز این انتقادات را فراموش کردند و عضو جدید باشگاه ثروتمندان برج عاج نشین شدند.
اردوغان اصرار داشت که ماجرای سوریه « شش ماه بیشتر طول نخواهد کشید»
روندی که عدالت و توسعه در سیاست خارجی در پیش گرفته برای ترکیه چه پیامدهایی داشته است؟! شما میگویید که راهی که تمام عقلا در پیش میگیرند یکسان است، اما برخی با اسرائیل و آمریکا یکی شدهاند و خاورمیانه را به جهنم تبدیل کردهاند، در این خصوص کمی توضیح دهید.
در سالهای آخر حکومت عدالت و توسعه بزرگترین اشتباه در زمینه سیاست خارجی صورت گرفته است. تاوان این اشتباهات را نه تنها در بیرون و منطقه میپردازیم، بلکه در داخل کشور نیز پیامدهایی داشته است.
ترکیه به جای اینکه در سناریوهای کشورهای غربی، که فقط برای آنها سودآور است،نقش بپذیرد و محل درگیری و نزاع کشورهای منطقه باشد، میتوانست صلح و دوستی و وقار و بزرگی به دست بیاورد که چه بسا در دورههای گذشته چنین کرده بود و سود آن را نیز دیده بودیم.
در ماجرای سوریه، روندی کاملا عکس این راه حل عاقلانه در پیش گرفته شد، با متحد شدن با نیروهای امپریالیستی و کشورهای دیکتاتوری موجود در منطقه که با امپریالیسم از نظر سیاسی و تجاری ذینفع هستند، سوریه را به تجزیه و جنگ داخلی سوق دادند.
من در آن مقطع زمانی عضو هیئت دولت بودم و با این امر مخالفت کردم و گفتم این به فاجعهای بزرگ تبدیل خواهد شد و تمام مشکلات موجود در سوریه گریبان ما را خواهد گرفت. اما جناب اردوغان، اصرار داشتند که « شش ماه بیشتر طول نخواهد کشید».
اتحاد آمریکا، عربستان و قطر برای آوردن دموکراسی به سوریه حرف پوچی بود که کسی آن را باور نکرد
روابط ترکیه با ایران،عراق و روسیه را چگونه ارزیابی میکنید، حکومتهای عربی حاشیه خلیج فارس و فشار آمریکا، روابط ایران و ترکیه را چگونه تحت تأثیر قرار میدهند؟
ترکیه چون درباره سوریه، اشتباهات بزرگی مرتکب شده است، الان به دنبال یک راه حل میگردد، اما پیدا نمیکند.
اتحاد آمریکا، عربستان سعودی و قطر برای آوردن دموکراسی به سوریه بزرگترین حرف پوچی بود که کسی آن را باور نکرد. سعودیها و قطریها هیچ ارتباطی با حقوق بشر ندارند و علاوه بر آن دیدیم که آمریکا چه بر سر عراق آورد. اتفاقاتی که در خاورمیانه و در جغرافیای عرب رخ میدهد، مجادله حاکمیت دیکتاتوری با دموکراسی نیست، بلکه جنگ جدیدی است که در آن حقوق منطقه بازیچه قرار گرفته است.
ما نیز متاسفانه در این جنگ در گروه فرصتطلبانی هستیم که جنگ را آغاز کردهایم. در این میان، روابطمان با بقیه قدرتهای بزرگ منطقه دچار مشکل شد و حتی آسیب دید. در حالی که ایران و روسیه از نظر جغرافیایی، اقتصادی، و اجتماعی، در صدر کشورهایی هستند که باید روابطمان با آنها را خوب نگه داریم. از زمانی که مشکل سوریه در منطقه آغاز شده، تنها طرفی که از آن بینصیب مانده است، اسرائیل است و فکر میکنم این بهترین جواب خلاصه باشد برای اینکه بفهمیم این جنگ چرا آغاز شده و به نفع چه کسی تمام شده است.
مشکلات ترکیه با سوریه و کردها حاصل اشتباهات افراد حریصی است که تاریخ و جغرافیا را نمیشناسند
ترکیه با بارزانی و کردستان روابط صمیمانه گستردهای دارد، و از آن حمایت میکند، این کشور با دولت مرکزی عراق و از طرفی با تشکل کردها در سوریه مخالفت میکند. این تناقض را چگونه ارزیابی میکنید؟ پروندهای تحت عنوان صلح با کردها بازگشایی، اما بسته شد. برخی منابع خبر از بازگشایی مجدد این ماجرا و حتی مذاکره با پ. ک. ک میدهند، ارزیابی شما در این باره چیست؟
ترکیه، بزرگ ترین اشتباه را با دخالت در مسئله سوریه و طرفداری از گروههای مسلح داده است و نتوانست به درستی پیشبینی کند که ضعیف شدن قدرت مرکزی، منجر به چه مشکلاتی میشود و مجبور شد درهایش را به روی میلیونها پناهنده باز کند و آنها را راه بدهد و مشخص نیست که مردم سوری نیازمند کمک از مرزها گذشتهاند و یا طرفداران تروریسم.
ترکیه نتوانست پیشبینی کند که وقتی مدیریت مرکزی ضعیف میشود، در شمال این کشور(سوریه) حکومت خودمختار تشکیل میشود و اکنون میخواهد از تشکیل حکومت خودمختاری جلوگیری کند که به نام مبارزه با داعش، در دنیا مشروعیت به دست آورده است، به همین دلیل در شمال عراق از بارزانی طلب کمک میکند. گویی پیش از این چنین سناریویی و چنین مقاومت بیهودهای در عراق شمالی رخ نداده است. تمام این مشکلات حلنشده، حاصل اشتباهات افراد حریصی است که تاریخ و جغرافیا را نمیشناسند. من مدت زمان طولانی است که متوجه شباهتهایی میان عدالت و توسعه و حزب اتحاد و ترقی شدهام. امیدوارم که نه به صورت فردی و نه به صورت جمعی سرنوشتی مشابه آنها داشته باشند.
کاری که ترکیه باید انجام دهد،این است که با مردم کرد در عراق و سوریه بدون آنکه ابزار دست آمریکا، روسیه و اسرائیل شود، روابط همسایگیاش را بهبود ببخشد و توسعه دهد و خواسته هایشان را در کشورهایی که زندگی میکنند درک کند و تا جایی که امکان دارد، حمایت کند.
البته سوریه و عراق هم باید سعی و دقت کنند تا در این مدت حکومتهای مرکزی، دوباره محل درگیری و منازعه قرار نگیرند. این روند همانگونه که در منطقه صلح به ارمغان میآورد باعث میشود که دوباره و به طور باورپذیرتری، درهای مذاکره را با هموطنان کرد داخل کشورمان باز کند.
ترکیه کاسه داغتر از آش شده است
ترکیه از حمله آمریکا به سوریه استقبال کرد، شما روابط ترکیه با آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟! و به نظر شما مسیری که ترکیه در پیش گرفته است چگونه است؟!
در حالی که دخالت آمریکا در مسائل سوریه، در داخل آمریکا نیزمورد بحث و جدل قرار گرفته بود، ترکیه، عربستان سعودی و اسرائیل فورا از این تصمیم حمایت کردند. این یعنی کاسه داغتر از آش بودن. نیاز به توضیح بیشتری نیست./۹۶۹/۱۰۲/خ