گزارشی از نشست «شاخص ها و اقتضائات رویکرد تمدنی مطالعات اسلامی»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی «شاخص ها و اقتضائات رویکرد تمدنی در مطالعات اسلامی»، عصر امروز با سخنرانی حجت الاسلام حبیب الله بابایی، مدیر گروه مطالعات اسلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، و دبیری علمی حمید طالب عضو هیأت علمی جامعه المصطفی العالمیه، به همت پژوهشکده مطالعات منطقه ای جامعه المصطفی در مجتمع امین قم برگزار شد.
در ابتدا حمید طالب با اشاره به اهمیت این بحث ابراز داشت: در دوران جدید با ظهور مدرنیته چالش هایی برای دین به وجود آمد و باعث شد دین تنها به عرصه خصوصی محدود شود و ارتباطش با دنیا و اداره زندگی عادی فاصله بگیرد.
وی افزود: رویکرد تمدنی این است که دین به صورت جدی وارد صحنه زندگی طبیعی و روزمره شود و با توجه به این مسأله ما می توانیم تعریف خاصی از تمدن ارائه کنیم که صرفا در مقابل تحجر نباشد.
طالب با اشاره به شاخصه های تمدن ابراز داشت : شاخصه های تمدن عبارت از در جهان بودن و توجه به جهان پیرامون و دیگری انسجام دین در تمام ابعاد زندگی است.
وی در رابطه با تأثیرِداشتن رویکرد تمدنی در در دین اظهار داشت: با رویکرد تمدنی نگاه ما به فعالیت های حوزه علمیه تغییر می کند و تبلیغ را فقط انتقال گزاره های دینی نمی دانیم وابعاد گسترده تری را در نظر خواهیم گرفت و یک انسجام هویتی برای تمام مسلمانان جهان ایجاد خواهیم کرد.
در ادامه حجت الاسلام بابایی با اشاره به ضرورت مطالعات تمدنی ابراز داشت: در رابطه با تمدن مفهومی که مد نظر بنده است این است که تمدن کلانترین نظام مناسبات انسانی است و این هم با تمدن تاریخی و هم با علم و مدرنیته متفاوت است و باید توجه داشت که تمدن بین انسان و انسان رخ می دهد نه انسان و طبیعت و یا خدا.
وی کلان بودن و فراخ بودن را ویژگی تمدنی بودن دانست و گفت: در نگاه ایجابی به تمدن اگر بخواهیم اسلام را در نگاه جامع تحقق ببخشیم ناگزیر هستیم در مقیاس تمدنی پیاده کنیم و هر تحققی که کوچکتر از تمدن رخ دهد می تواند متهم به این باشد که اسلام به صورت کامل پیاده نشده است و تقلیل گرایانه بوده است.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به ضرورت سلبی نظام تمدنی ابراز داشت: مواجهه تمدن غرب با ما تمدنی است و مواجهه موفق با تمدن غرب باید تمدنی باشد و نمیتوانیم تک بعدی با تمدن غرب مواجهه داشته باشیم و موفق باشیم.
وی با اشاره به شاخص های رویکرد تمدنی در مطالعات اسلامی خاطرنشان کرد: بحث اول تفکیک تمدن به مثابه موضوع و تمدن به مثابه رویکرد است؛ زیرا وقتی به موضوع تمدن نگاه میکنیم نگاه ما تماشاگرانه و درجه دومی است و صرفاً به مطالعاتی پیرامون تمدن محدود میشویم و وضعیت موجود خود را با وضعیت مطلوب میسنجیم.
تمدن به مثابه موضوع آسیب تمدن است
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تمدن به مثابه موضوع را آسیب تمدن دانست و اظهار داشت: در تمدن به مثابه موضوع، تمدن برای ما یک آرزو است که قرار است در آینده تحقق پیدا کند و دور از دسترس است و کسانی که مطالعات تمدنی را استهزاء می کنند به همین جهت است.
وی افزود: در تمدن به مثابه رویکرد ما به مبانی و چیستی و فرایند نمی پردازیم بلکه باید ببینیم که در عمل چگونه باید عمل کنیم تا رفتار ما تمدنی بشود و اگر چنین عمل نکنیم اگر چه که شاخص های تمدنی داریم ولی رفتار تمدنی نداریم؛ مثلا دانشگاه که نماد تمدن است را داریم ولی تحقیقاتمان با رویکرد تمدنی نیست.
استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: تمدن به مثابه رویکرد با نگاه بازیگرانه است و درجه اولی است نه نگاه تماشاگرانه؛ در این نگاه اساسا هیچ فاصله ای بینن انسان و تمدن وجود ندارد و تمدن مال همین حال حاضر است و حتی یک نشست علمی می تواند با رویکرد تمدنی باشد.
مطالعات تمدنی باید کلان نگر و عام باشد
وی با بیان این که شاخص های رویکرد تمدنی در مطالعات اسلامی ترکیبی از تمدن به مثابه موضوع و عملکرد است، ابراز داشت: اولین شاخصه کلان نگر بودن مطالعات است؛ زیرا رویکرد تمدنی باید این فراخی و کلان نگر بودن را به ما نشان دهد.
حجت الاسلام بابایی به ابعاد نگاه کلان در مطالعات اشاره کرد و گفت: کلان نگر بودن یا در جغرافیا، یا در سیستم به معنی فراگیر بودن در تمام سیستم، و یا در گستره ارتباطی تمدن به این معنا که تمدن ها همیشه در ارتباط با دیگر تمدن ها شکل میگیرد است؛ تمدن اسلامی زمانی فراگیر خواهد شد که هم با تمدن غرب و هم با تمدن ایران و دیگر تمدن ها ارتباط داشته باشد.
وی به دیگر ابعاد کلان نگر بودن مطالعات تمدنی پرداخت و اظهار داشت: یک تمدن باید در زبان هم کلان نگر باشد زیرا تمدن وقتی به سطح کلان می رسد که می تواند از همه ادیان و مذاهب و اقوام برای ساخت تمدن خود استفاده کند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار داشت: وقتی صحبت از رویکرد می کنیم یکی از شاخصها کلان بودن مطالعات است به این معنی که مطالعات باید سیستمی و تطبیقی باشد و بتواند رابطه نظر و عمل را پر کند و بتواند با سلیقه های مختلف فکری تعامل داشته باشد و بتوانیم عقبه تاریخی را در آن مطالعات تزریق کنیم؛ چنین مطالعه و تحقیقی به رویکرد تمدنی نزدیک است.
وی تصریح کرد: ما در مطالعات خود اگر بتوانیم گستره مطالعات خود را فراتر کنیم مطالعات ما در حوزه اسلام شناسی به مطالعات تمدنی نزدیک تر شده است و هر چه محدود تر شکل بگیرد مطالعات اسلامی ما با مطالعات تمدنی فاصله میگیرد.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان این که شاخص دوم در مطالعات تمدنی ناظر به مخاطب است، خاطرنشان کرد: در مطالعات تمدنی باید مخاطب خود را مشخص کنیم و اگر قرار است مطالعات و تحقیق خود را برای جامعه اروپایی و غربی بنویسیم خیلی فرق خواهد داشت تا برای مخاطب مسلمان و یا حتی شیعه بنویسیم.
مطالعات تمدنی باید مخاطبش انسان بما هو انسان باشد
وی اظهار داشت: اگر مخاطب ما انسان بما هو انسان باشد رویکرد مطالعاتی ما به رویکرد تمدنی نزدیکتر می شود و هر مقدار ادبیات و منابع ما برای یک شیعه قمی و و محدود باشد به درد همان جامعه محدود خواهد خورد؛ مطالعات اسلامی اگر بخوهد با رویکرد تمدنی باشد باید مخاطبش مخاطب عام انسانی باشد.
وی شاخص سوم را در مطالعات اسلامی با رویکرد تمدنی را میان رشته ای دانست و گفت: ارتباط بین یک علم با دیگر علوم، ارتباط یک علم با همان علم در چارچوب های دیگر مانند الهیات در اسلام و مسیحیت و یا دیگر ادیان باید مورد توجه باشد؛ مطالعات اسلامی وقتی بارویکرد تمدنی بررسی می شود باید به کارآمد بودن آن هم توجه شود.
حجت الاسلام بابایی اظهارداشت: مسأله ولایت برای یک جامع شیعی می تواند پذیرفته شده باشد ولی برای یک جامعه ملحد پذیرفته شده نیست و مطالعات پیرامون ولایت نمی تواند تمدنی باشد و به طور کلی هر علمی نمی تواند تمدنی باشد.
نقطه عزیمت فرایند تمدنی شدن از فرهنگ است
وی با بیان این که فرایند تمدنی نقطه عزیمتش از فرهنگ است گفت: مطالعات اسلامی با رویکرد تمدنی باید بتواند تمایز خود را با دیگر تمدن ها مشخص کند و وقتی می توانیم مطالعه خود را تمدنی کنیم که بتوانیم آن را برش بزنیم و هویت خود را تعریف کنیم.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در بخش پرسش و پاسخ مفهوم سرعت و سبقت در کار خیر که مورد تأکید اسلام است را یکی از شاخص های تمدنی اسلام دانست و گفت: سرعت و سبقت در مطالعات اسلامی اگر به عنوان یک شاخص در نظر گرفته شود تأثیر فراوانی در جامعه خواهد داشت و باید حدود و ثقور سرعت و سبقت در مطالعات تمدنی اسلامی مشخص شود.
وی با بیان این که برخی از اندیشمندان تئوری سازه انگاری را به عنوان یک روش تمدنی در نظر گرفته اند ابراز داشت: قسمتی از دین می تواند در حوزه تمدن استفاده شوند که قابل فهم و تعقل و دیالوگ باشند و عرصه هایی از غیب تا آنجایی که قابل تبیین و مفاهمه هستند قابلیت ورود در عرصه های تمدنی را دارند.
نظام اخلاقی پاشنه آشیل انقلاب برای ایجاد تمدن نوین اسلامی است
استاد و پژوهشگر مؤسسه امام خمینی(ره) در پاسخ به این سؤال که آیا انقلاب اسلامی ایران حائز شاخص های تمدنی است یا خیر، ابراز داشت: ما در جمهوری اسلامی تا حدودی توانسته ایم به سمت تمدنی شدن حرکت کنیم و در حال شدن هستیم و شاید بتوانیم نمره های حد اقلی را داشته باشیم؛ ولی مهمترین ضعف ما نظام اخلاقی ما است که مهمترین پاشنه آشیل تمدنی شدن انقلاب اسلامی است.
وی با بیان این که ما نباید عقل انسان و عاملیت انسان را در تمدن نادیده بگیریم، اظهار داشت: استاد مطهری می گویند علمی که اسلام طلب آن را فریضه میداند علم از جنس علم است و می تواند در خارج از دنیای اسلام توسط غیر مسلمانان علمی شکف و ارائه شود و ما آن را در خدمت شکوفایی دین قرار دهیم.
حجت الاسلام بابایی تصریح کرد: تفاوت مسیحیت با اسلام در این است که در تاریخ هر جا اسلام با تمدن ها و علوم دیگر مواجه شده است رشد کرده است و مسیحیت بر خلاف این است.
وی اظهار داشت: ما نمیتوانیم بگوییم هرچه درتمدن 7 هزار ساله ما بوده است کج روی بوده است بلکه باید بتوانیم از ویژگی های مثبت تمدن ایرانی استفاده کنیم و به آن هویت اسلامی بدهیم زیرا با نفی تمام آنچه در گذشته داشته ایم نخواهیم توانست تمدن اسلامی را بنا کنیم.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی خاطرنشان کرد: جامعه ای که رویکرد تمدنی دارد باید در حوزه علمیه اش کرسی مسیحیت داشته باشد و در درون خود مدرس اهل سنت را جا بدهد؛ جامعه ای که رویکرد تمدنی دارد باید پاسپورتش رفت و آمد و ارتباطات را تسهیل کند و افراد جامعه باید چند زبانه باشند./843/ز503/س