طلاب دغدغه فقه نظام دارند، ولی در سطوح بالای حوزه این دغدغه کمرنگ است
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، حجتالاسلام و المسلمین محمد حاج ابوالقاسم، دارای دکترای علوم قرآن و حدیث و سطح چهار حوزه و به عنوان نماینده مردم زنجان در مجلس خبرگان رهبری به فعالیت مشغول است. وی مدیر مدرسه عالی کریمه اهلبیت(ع) از مدارس علمیه مشکات بوده و ریاست پژوهشگاه فقه نظام را نیز عهدهدار است.
حجتالاسلام حاج ابوالقاسم دارای تألیفات تفسیری نظیر کتاب ارزشمند «30 پله تا بهشت» بوده و چندین کتاب دیگر نیز در دست چاپ دارد که نوعاً به مسائل معارفی قرآن و حدیث میپردازد.
در گفتوگو با رییس پژوهشگاه فقه نظام ضمن دریافت گزارشی از عملکرد این پژوهشگاه، به بررسی وضعیت فقه نظام در حوزه پرداختیم که در ادامه متن بخش دوم ـ برای مشاهده متن بخش نخست اینجا کلیک کنید ـ آن را ملاحظه میکنید؛
رسا ـ درباره چشم انداز پژوهشگاه فقه نظام بیشتر بفرمایید.
چند هدف در اساسنامه داریم. نخست، گفتمان سازی و ایجاد درک عمومی از فقه نظام است. تلاش ما این است که با برگزاری همایشها و برخی از نشستها در فضای حوزه، مسأله فقه نظام را تبیین کنیم و جهتگیری طلاب به فقه نظام را ایجاد کنیم.
دوم، ایجاد نهضت تولید علم در فقه نظام است. تلاش میکنیم با طراحی پرسشها و فرستادن اینها خدمت برخی از بزرگان و تبیین این مسأله، آنها را به سمت فقه نظام سوق دهیم و از آنها بخواهیم افرادی که توانایی فقه نظام را دارند در این حوزه وارد شده و در پاسخگویی به این مسائل کلان گامهایی را در جهت تولید علم بردارند. سومین هدف مشارکت در تولید فقه نظام است. تلاش می کنیم پژوهشگران بتوانند بخشهایی از نیازهای فقه نظام را پاسخ دهند و در این عرصه فعالیت داشته باشند. هدف چهارم، ارائه طرحهای عملیاتی برخواسته از فقه نظام است.
پس از اینکه فقه نظام در شاخههای مختلف ترسیم شد و چارچوبهای کلی تبیین شد، میتوانیم طرحهایی عملیاتی برای اجرایی شدن این چارچوبها ارائه کنیم. برای نمونه میتوانیم پس از تبیین فقه نظام تربیت یک الگوی عملیاتی برای یک مرکز تربیتی را طراحی کنیم که ممکن است دانشگاه، مدرسه علمیه، دبیرستان، دبستان و... باشد. مسلماً ارائه الگوی عملیاتی جزو اهداف ما است که بتوانیم پس از تبیین فقه در هر یک از آن شاخهها الگوهای نزدیک به میدان عمل را طراح کنیم.
پنجم، تولید محتوای آموزشی فقه نظام متناسب با سطوح مختلف است تا بتوانیم متون آموزشی و منابعی را برای تعمیق و توسعه مباحث فقه نظام تدوین کنیم. درسنامههایی برای تدریس در حوزهها و دانشگاهها نیز عرضه خواهیم کرد.
رسا ـ در استفاده از نظرات مقام معظم رهبری نگاه شما نیز در این پژوهشگاه به جایگاه علمی و مرجعیتی ایشان است یا به جایگاه حکومتی؟
مسلماً از باب علمیت است. رهبر معظم انقلاب با توجه به جایگاه و نگاه وسیعی که دارند، نیازها را به خوبی تشخیص میدهند. لذا علمیتی که درباره ایشان مطرح میکنند علمیتی است که در جایگاه حاکم به دست میآید. یعنی نگاه ما به آرا و نظریات ایشان نگاه به آرا و نظرات یک شخص فرهیخته است، ولی نه هر فرد فرهیختهای؛ بلکه شخص فرهیختهای که در قُله حاکمیت نظام اسلامی قرار گرفته است.
نگاه ما به فرمایشات رهبر معظم انقلاب از این منظر میتواند نگاه به نظرات یک حاکم باشد و بنده این را انکار نمیکنم ولی نه اینکه نگاه به نظریات یک حاکم از روی تعبد باشد. نگاه ما به نظریات ایشان نگاه به نظریات یک حاکمِ بصیر و خبیر است که دیدگاههای او برای ما بسیار ارزشمند است که مسلماً باید مورد توجه قرار گیرد.
رسا ـ در حال حاضر جایگاه گفتمان فقه نظام در حوزه چگونه است و به چه میزان در این زمینه دغدغه وجود دارد؟
در میان طلاب دغدغهها زیاد است ولی به سطوح بالاتر که میرویم به علل و عوامل مختلف این گفتمان کمرنگ میشود. شاهد مطلب این است که فهرست درسهای موجود حوزه را مرور کنید؛ قالب این دروس در حوزه سطح و خارج یا به فقه عبادات میپردازد و اگر هم به فقه معاملات نگاهی داشته باشد از نگاه فردی خواهد بود.
طبیعتاً گفتمان فقه نظام در حوزه ما بسیار کمرنگ است. ولی یکی از مهمترین علل، نبودن متون درسی مناسب و عمیق برای این حوزهها است. اگر فردی بخواهد در این عرصه وارد شود و کرسی درسی برای نمونه در فقه اقتصاد دایر کند، با فقدان منابع روبرو میشود ولی اگر فردی بخواهد مکاسب محرمه بگوید، دهها منبع در اختیار دارد و میتواند با توانمندی شخصی، درس موفقی را ارائه دهد و طلاب را در حوزه درسی خودش مستفید کند و طلاب از فیوضات وی بهرهمند شوند.
اما اگر فردی بخواهد در عرصه فقه فرهنگ حرف بزند، مطالبی که با ادبیات حوزوی در اختیارش قرار گیرد وجود ندارد؛ لذا هر چه به سطوح بالاتر وارد میشویم با توجه به دقت و عمق بیشتر، منابع متناسب کمیابتر میشود. به همین دلیل میبینیم جریان حوزه به سمت فقه فردی یا فقه عبادات تمایل بیشتری دارد.
اگر قرار باشد این جریان تغییر پیدا کند، از مهمترین الزامات آن تهیه و تنظیم منابع و متون درسی مناسب است که رسالت و هدف اصلی ما نیز از مجموعه اهدافی که بیان شد، همین کار است. اگر خدا توفیق دهد و بتوانیم این کارها را انجام دهیم شاید در آینده شاهد باشیم که درسهای مختلفی در عرصه فقه نظام در حوزه شکل گیرد.
رسا ـ مقداری درباره عوامل کم توجهی سطوح بالای حوزه نسبت به فقه نظام توضیح بدهید.
چند علت وجود دارد. نخست، افرادی که دغدغه مند هستند معمولاً در سطوح میانی به سبب دغدغههای مختلفی که دارند جذب مراکز مختلفی میشوند که پاسخگوی این دغدغهها است و طبعاً افرادی فرصت پیدا میکنند مراتب علمی را تا بالاترین سطوح طی کنند که دغدغه کمتری نسبت به مسائل نظام داشته باشند و این سبب میشود در سطوح بالاتر نیز افراد دغدغهمند نسبت به مسائل نظام کمتر باشند.
دوم، مهمترین موضوع فقدان یک ساز و کار موفق برای ایجاد انسجام در مجموعه مسائل مطرح شده در فقه حکومتی است. ممکن است استفتائاتی از مراجع معظم صورت گیرد، ولی این استفتائات مسأله محور و جزیرهگونه است که ممکن است یک مرجع تقلید با تمام مشغلهای که دارد وقتی را اختصاص داده و به آن مسأله نیز پاسخی بدهد، ولی اگر نظام مسائل یک علم تعریف شود و به دست فقیه داده شود، سپس منابعی در کنار این مسائل ارائه شود، استدلالهای اجمالی ارائه شود، نقض و ابهامهایی ارائه شود در این صورت فقیه و مجتهد به خوبی میتواند با توانمندی بالایی که دارد موضوع را تجزیه و تحلیل کرده و مطالب قابل قبولی را در حوزه درسی خودش ارائه دهد.
لذا بنده معتقدم دو مشکل مشکلهای اصلی عامل نبودن گفتمان فقه نظام در سطح حوزه است. نخست، گرایش اشخاص دغدغهمند به فعالیتهای جانبی که آنها را از ادامه مسیر باز میدارد و مشکل دوم نبودن منابع لازم و قابل اعتماد و استفاده برای این حوزهها است.
رسا ـ به نظر حضرتعالی پرچمداران فقه نظام در حوزه چه کسانی هستند؟
پرچمداران فقه نظام مراکز پژوهشی هستند که در خارج و اطراف حوزه تشکیل شدهاند ولی در درون حوزه پرچمداران فقه نظام انگشت شمار هستند ولی به عنوان شاخص میتوان حضرت آیتالله اراکی را نام برد که به صورت رسمی در مراکز حوزوی، در کنار درسهای دیگری که تاکنون بوده است مانند صلات، زکات، صوم و... درس خارج فقه شهرسازی میگویند. همچنین آیتالله اعرافی مدیر حوزههای علمیه از پیش قراولان این عرصه هستند. دسته سوم نیز عده معدودی از اساتید هستند که نه در این سطح بلکه در محدوده خودشان به مباحث فقه نظام میپردازند.
هدف ما این است الگوهایی مانند آیتالله اراکی را تحت نظر ایشان تربیت کنیم که این افراد این پرچم را در گوشه و کنار حوزه در مراکز حوزوی بالا ببرند و وقتی برای نمونه به مدرسه فیضیه مراجعه میکنیم و لیست دروس را مشاهده میکنیم، اگر 10 درس فقه عبادات مانند صوم، زکات، حج، صلات و... داریم، اگر 10 درس معاملات فردی مانند بیع، اجاره، قرض و... داریم، حداقل 10 درس فقه حکومتی مانند فقه تربیت، فقه فرهنگ، فقه اقتصاد، فقه سیاست، فقه سبک زندگی، فقه ارتباطات و فقه رسانه و... داشته باشیم که خروجی آن به کار مراکز تصمیم گیرنده نظام منتقل شود.
رسا ـ تأثیر فقه نظام در زندگی اجتماعی چیست؟
فقه فردی پاسخ پرسشهای افراد را میدهد، ولی فقه نظام و اجتماعی پاسخ پرسشهای حاکمیت را میدهد. اگر دین را در حاکمیت پیاده نکنیم، نتیجه لازم را از نظام دینی نمیبریم. اگر نظام دینی به معنای واقعی کلمه دینی شد، نتایج بسیار خوبی را بر افراد نیز به جا خواهد گذاشت.
ما میبینیم افراد در حوزه فقه فردی متدین هستند، ولی جریان اجتماعی اینگونه نیست. برای نمونه دانشجوی ما وقتی وارد دانشگاه میشود به لحاظ فردی دیندار است ولی فضای جامعه فضایی است که نوعاً خروجی دانشگاهها، خروجی متدین به معنایی که در آغاز بوده، نیست! چه اتفاقی رخ داده که ما این مشکل را میبینیم؟
اتفاق این است که نظام دانشگاه نظام دینی نیست؛ چه در علومی که آموزش داده میشود، چه در نوع آموزش و چه در تربیتی که در دانشگاه باید باشد و نیست. به طور کلی باید عرصههایی که در نظام فقه تربیت و آموزش مورد توجه قرار گیرد، مورد توجه نیست. این مطلب در سایر عرصهها نیز وجود دارد.
بانکهای ما با اینکه افراد و کارکنان آنها متدین بوده و دیانت شخصی دارند. مراجعه کنندگان دیانت شخصی دارند، مدیران نیز دیانت شخصی دارند، ولی نظام بانکی چون نظام دینی نیست به این میزان نارضایتی وجود دارد و عملاً ربا را به شکل شرعی میگیرند و در قالب گزارههای شرعی در جامعه جاری و ساری میکنند. در عرصه سیاست، فرهنگ و... اینگونه است که اگر فقه نظام و اجتماعی در نظام ما که نظام دینی است، حاکم نشود، دیانت فردی نه تنها به کار نمیآید بلکه در معرض خطر قرار میگیرد.
رسا ـ ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
403/ر/993/