مجمع عمومی، جامع همه تشکلهای حوزوی است/ خاطرهای شنیدنی از مقام معظم رهبری
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، مجمع عمومي جامعه مدرسين حوزه علميه قم نهادي حوزوی است كه از دو سال پیش به عنوان گستردهترين ركن جامعه مدرسين حوزه علميه قم در راستای آسيبشناسي مسائل حوزه و ارائه راهحلهای مناسب به شوراي عالي جامعه مدرسين، شوراي عالي حوزههاي علميه و مديريت حوزههاي علميه فعالیت میکند.
پيگيري منويات رهبر معظم انقلاب و ساير مراجع عظام تقليد در رابطه با حوزه و ارائه راهكارهاي مناسب به شوراي عالي جامعه مدرسين و نیز ارائه راهكارهاي تحول و پيشرفت حوزههاي علميه به مجاري مربوطه از دیگر رسالتهای این نهاد است.
برای اطلاع از کم و کیف فعالیتهای این نهاد و نیز واکاوی مسائل مرتبط با حوزه علمیه، با حجت الاسلام و المسلمین علی رحمانی سبزواری، نایب رییس مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نایب رییس هيأت مديره انجمن علمي اصول فقه به گفتوگو نشستهایم که در ادامه بخش اول این گفتوگو تقدیم میشود.
رسا - به عنوان نخستین سؤال و به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان بفرمایید کار مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم چیست؟
مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با انگیزه تحقق بخشیدن به منویات رهبر معظم انقلاب تشکیل شده است؛ به این معنا که جامعه مدرسین تصمیم گرفت این مجمع را با عضویت اعضای جامعه به وجود بیاورد تا یک مجموعه همگام و همفکر در راستای ایجاد تحول در حوزه علمیه فعالیت کند.
در این راستا مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در دوره دو ساله گذشته 63 پیشنهادی که تاکنون از سوی رهبر معظم انقلاب برای اصلاح و تحول حوزه مطرح شده را دنبال و پیگیری کرده است.
مجمع عمومی دارای 11 کمیته بوده که این کمیتهها در ابعاد مختلف شامل آموزش حوزه، پژوهش، اساتید، تبلیغ، شبهات دینی و غیره تشکیل شدهاند و حاصل کار خود را به مراجع تقلید و شورای عالی جامعه مدرسین ارائه میدهند.
رسا - آیا روش انتخاب اعضای مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مقبول عموم نخبگان حوزه است؟ به دیگر سخن آیا انتخاب اعضای شورای عالی جامعه مدرسین و انتخاب مدیر به وسیله اعضای شورای عالی را بهترین نوع انتخاب میدانید یا میتوان به روشهای دیگر عمل کرد؟
در مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم 327 استاد حوزه عضو بودند؛ 100 نفر استاد حوزه هم امسال عضو این مجمع میشود و شمار اعضای آن به 427 نفر افزایش مییابد که به اضافه 43 نفر از فضلای جامعه مدرسین، تعداد اعضای مجمع عمومی نزدیک به 500 نفر میشود؛ یعنی 500 استاد حوزه در انتخابات شرکت کرده و هیأت رییسه و رییس مشخص میشوند. ازاینرو میتوان گفت راهی بهتر از این نیست که افراد هیأت رییسه مجمع از سوی اساتید انتخاب شوند و این بهترین طریق است.
اگر اعضای هیأت رییسه مجمع انتصابی باشند حرف و حدیث پیش میآید ولی چون انتخابی است هر کس رأی آورد جزء هیأت رییسه میشود؛ به عنوان مثال در انتخابات اخیر قریب به 40 نفر نامزد شدند که البته صلاحیت برخی از آنها تأیید نشد اما در نهایت حدود 30 نفر کاندیدا بودند که از بین آنها 9 نفر انتخاب شدند.
اساتید عضو مجمع جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همه افرادی هستند که در شورای عالی جامعه مدرسین مورد پذیرش واقع شدهاند و رأی و انتخاب آنها نیز کاملاً کارشناسی و آگاهانه است.
رسا - برای آینده جامعه مدرسین چه برنامههایی دارید؟ به ویژه برنامههایی که در راستای تحول حوزه علمیه باشد؟
در واقع همه 11 کمیتهای که ذیل مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تشکیل شده، برای اجرای منویات رهبری ایجاد شدهاند تا پیشنهادهای رهبری یا سایر کاستیهای مرتبط با حوزه علمیه که بررسی و احصا شدهاند پیگیری و با ارائه طرحهای کاربردی رفع شوند.
به عنوان نمونه ما الآن 30 هزار مسجد معطل در کشور داریم که نماز در آنها برپا نمیشود؛ روحانیان زیادی هم در شهرستانها و قم هستند که از آنها استفاده نمیشود، مجمع در اینگونه موارد با مشاوره با مراجع تقلید و شورای عالی جامعه مدرسین چارهجویی میکند.
مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در این زمینهها چارهجویی و طرح و برنامه ارائه میکند و تصمیم نیز بر این است که با اجرای برنامههای مزبور اینگونه موارد اصلاح شوند اما اجرای این طرحها و برنامهها نیازمند بودجه است.
در این راستا قرار است بعد از ماه مبارک رمضان محضر رهبر معظم انقلاب برسیم تا این دغدغهها و کاستیها خدمت معظمله ارائه شده و برای رفع آن به صورت اساسی چارهاندیشی شود.
بالأخره اگر بخواهیم یک روحانی به مسجدی اعزام شود تا نماز جماعت در آن مسجد برپا شود، دستکم هزینه ایاب و ذهاب روحانی باید داده شود. این روحانی صبح و ظهر و شب به مسجد برود حداقل روزی 50 هزار تومان کرایه تاکسی وی میشود. اگر بودجه برای این موارد در نظر گرفته شود، آماده کردن و اعزام روحانیان مناسب برای مساجد استانها مشکل زیادی نیست.
رسا - با وجود این مشکلات از جمله کمبود بودجه، فکر میکنید مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تا چه اندازه در تحقق منویات رهبری در مورد حوزه علمیه موفق بوده است؟
در مدت دو سال گذشته از تشکیل مجمع عمومی جامعه مدرسین، تقریباً اصول و پایهها را تثبیت کرده و اقداماتی از جمله راهاندازی سایت اینترنتی، در نظر گرفتن جا و مکان برای مجمع، تشکیل کمیتهها و غیره را انجام دادهایم.
مجمع در دو سال گذشته 95 جلسه داشته و در این جلسات برنامهها و طرحهای زیادی ریخته شد. نزد مراجع نجف و قم رفتیم، انظار این بزرگان را به دست آورده و جمعبندی کردهایم و اقدامات پایهای دیگری نیز انجام شده است.
مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در دو سال گذشته از تشکیل خود طرحهای زیرساختی زیادی داشته اما هنوز وارد کار نشدهایم؛ یعنی از نگاه شورای عالی جامعه مدرسین، مجمع عمومی نباید در اجراییات دخالت کند بلکه باید طرح داده و آنها اجرا کنند.
رسا - نظر شما در مورد انتخاب مدیر جدید حوزه علمیه قم چیست؟(این مصاحبه پیش از انتخاب آیتالله اعرافی به عنوان مدیر جدید حوزه علمیه قم انجام شده است)
الآن امر بین دو سه نفر دایر است؛ آقایان بوشهری، اعرافی و واعظی. برخی با نگاه به عملکرد آیتالله اعرافی در جامعه المصطفی گمان میکنند اگر وی به عنوان مدیر جدید حوزه انتخاب شود بهتر میتواند امور مربوط به حوزه علمیه قم را پیش ببرد اما باید توجه داشت که مقایسه این دو چندان درست نیست؛ در جامعه المصطفی آقای اعرافی رییس بوده و هرچه رهبری میگفتند وی هم اجرا میکرد و گاهی هم وی نقطه نظراتی داشته که نزد رهبری میبرد و آقا تأیید میکردند و در این زمینه هیچگونه کم و کاستی وجود نداشت اما حوزه علمیه است و هزار نظر!
اینکه آقای حسینی بوشهری توانست اعتدال را در حوزه علمیه رعایت کند معجزهای بود. وی تقریباً در نظر همه مراجع مقبول است. معلوم میشود آقای حسینی توانسته با همه تا کند؛ در عین حال در این سالها حوزه علمیه قم هم بسیار رشد کرده است.
اینجا حوزهای است که زمانی 10 استاد داشت اما الآن دو هزار و 500 استاد دارد، حوزهای که یک مجله نداشت الآن دهها مجله دارد، حوزهای که مدارس آن به شکل قدیمی بود الآن ببینید چه مدارسی ساخته شده است.
رسا - آیا مجمع عمومی جامعه مدرسین در این زمینه نشست و جلسهای داشته است؟
خیر جلسه نداشته اما ما پیش از این با مدیر حوزه جلسات زیادی داشتهایم؛ با شورای عالی جامعه مدرسین، رییس و بعضی از اعضای آن نظیر آیتالله مقتدایی و دیگران نشستهای مکرری داشتهایم، اما پیرامون این مسأله ما با آقایان صحبتی نداشتهایم، تنها ما در آنجا پیشنهادهای خود را مطرح کرده و آنها هم نظرات خود را ارائه میدهند.
البته باید به این نکته توجه کرد که الآن جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همین مجمع عمومی است، جامعه مدرسین سابق دیگر الآن شورای عالی جامعه مدرسین است که ناظر و مشرف بر مجمع عمومی است. اگر الآن میگوییم جامعه مدرسین به اعتبار گذشته است والا از نگاه قانونی الآن جامعه مدرسین، همین مجمع عمومی جامعه مدرسین است.
رسا- الآن چهار تشکل بزرگ نخبگانی در حوزه علمیه وجود دارند که شامل مجمع نمایندگان طلاب، مجمع عمومی زیرمجموعه جامعه مدرسین، تشکل اساتید و نشست دورهای اساتید. گمان نمیکنید این تکثر در نهادهای حوزوی خود مانعی در برابر تحقق اهداف و برنامههای مرتبط با تحول حوزه است؟
جامعه مدرسین با مجمع عمومی جامعه مدرسین یکی هستند، دو نهاد نیستند. ما میخواهیم مجمع عمومی به حدی برسد که این تکثر از بین برود، اگر مجمع عمومی گسترش پیدا کند و همه گروهها را در بربگیرد آن وقت عناصری که انتخاب میشوند نماینده همه اساتید حوزه هستند و دیگر هیچ تشکلی نمیتواند به وجود بیاید؛ چرا که خواسته خود را در مجمع عمومی میبیند و نمیتواند جداگانه کار تشکیلاتی کند.
الآن انگیزه مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم این است که به این سمت پیش برود که همه را در یک محدوده و تشکل بگنجاند و حوزه یکپارچه شود.
رسا- رهبر معظم انقلاب در دیدار با طلاب تهرانی ضمن تبیین وظایف عمده روحانیت، هدایت فکری و دینی، هدایت سیاسی و بصیرت افزایی و راهنمایی و حضور در عرصههای اجتماعی را سه مأموریت مهم متوجه حوزههای علمیه و روحانیت دانستند؛ تحلیل حضرتعالی در اینباره چیست؟
رهبری نسبت به دانشگاه هم همین سخنان را فرمودند. رهبری میخواهند همه ملت ایران به ویژه خواص در مسائل سیاسی صاحبنظر باشند، دوست و دشمن را بشناسند، چگونگی مقابله با دشمن را بشناسند و نسبت به اقدامات و فعالیتهای دشمن شناخت داشته باشند.
گاهی اقدامات دشمن مخفی و گاهی آشکار است. کارهای مخفی دشمن در نظام جمهوری اسلامی 10 برابر کارهای آشکار آن است. دشمن کار آشکار که نمیکند غالباً مخفیانه فعالیت میکند، فقط ما میبینیم که به عنوان مثال عفاف از بسیاری از دختران جوان ما رفت اما چگونه رفت؟ این را باید به بعد سیاسی آن نگاه کنیم، دشمن این کار را کرده و بیعفتی و بدحجابی را در جامعه ما جا انداخته است. یا میبینیم مساجد از جوانها خالی شده است و جوانان نسبت به گذشته کمتر در این اماکن مقدس حضور مییابند، یا یک مرتبه چند میلیون معتاد در ایران داریم، اینها عادی و بیدلیل نیست.
در تحقیقی که راجع به عملکرد دشمن کردهام به این نتیجه رسیدم که دشمن برای براندازی انقلاب و نظام اسلامی از 34 کانال کار میکند! حالا بعضی از کانالها برجسته بوده و خود استکبار در قالب آنها مستقیم به صحنه آمده؛ مانند تحریم اقتصادی، تحریم سیاسی، حمله نظامی، بلوکه کردن اموال ایران، ترور اشخاص و شخصیتها، جنگ قومیتی و جنگ مذهبی که 13 یا 14 مورد هستند. اینها را همه میدانند که کار دشمن است.
اما اغلب دشمن کارهایی میکند که معلوم نیست کار او است. میبینیم حامیان انقلاب را از نظام اسلامی و انقلاب میگیرد، جوانی که معتاد شد و دختری که از پشت پرده حجاب رفت دیگر از دست رفته است، نه مسجد میآید، نه نماز میخواند، نه به حزبالله رأی میدهد، این دیگر به سمت دیگر رفته است و به جای تقلید از حضرت فاطمه زهرا(س) از فلان زن تقلید میکند.
به هر حال اینها کارهایی است که دشمن انجام میدهد و هدف رهبری از تأکید بر این مأموریتها نیز این است که نسل جوان ما بداند دشمن کیست، اهداف او چیست و میخواهد چه کار بکند، چرا دشمن این همه بر روی ایران حساس است؟ برای اینکه بر ایران مسلط شوند.
تا وقتی دشمنان و غرب بر ایران مسلط بودند آیا ایران ذلیل نبود؟ ارتش ذلیل نبود؟ کشور ذلیل نبود؟ حالا دشمنان میبینند بعد از انقلاب اسلامی همه چیز از دست آنها در رفته از اینرو قصد دارند دو مرتبه آن را تسخیر کنند.
باید نسل جوان این را بفهمد که دشمن کیست و میخواهد چه کار کند، از چه راهی وارد میشود، شعار دشمن چیست، اهداف او چیست تا خدای نکرده تیر را به جای اینکه به دشمن بزند به دوست نزند، به همین دلیل رهبری تأکید میکنند حوزههای علمیه باید به صحنه سیاسی بیایند.
بیش از 30 سال پیش وقتی رهبری در شورای انقلاب بودند، به همراه ایشان سفری به سبزوار داشتیم، هنگام برگشتن به منزل رهبری رفتیم؛ آقا دستور دادند صبحانه سادهای آوردند، پاسدارها و همه آمدند نشستند و رهبری هم مثل یکی از ما سر سفره نشست. آنجا آقا نصیحتی کردند و گفتند: شما مثل آنهایی نباشید که در سنگر خوابشان برده است، رزمندگان به دشمن تهاجم داشته و 20 کیلومتر جلوتر رفتند و دشمن را عقب راندهاند و اینها تازه از خواب بیدار میشوند و از پشت میبینند تعدادی نیرو صف کشیدهاند، به گمان اینکه نیروی دشمن هستند از پشت به آنها شلیک میکنند و نیروهای خودی را به شهادت میرسانند؛ زیرا خواب مانده و دیر بیدار شدهاند، در نتیجه دوست و دشمن را تشخیص نمیدهند و به جای اینکه تیر را به دشمن بزنند به دوست میزنند.
متحجران و افرادی که خواب ماندهاند، دوستان و دشمنان را نمیشناسند، دوستان جلو رفتهاند و اینها نمیفهمند، دوست را از دشمن تشخیص نمیدهند و در نتیجه تیری را که باید به دشمن بزنند به دوست میزنند.
متحجر کسی است که عبادت میکند، نماز میخواند و بر حسب ظاهر بسیار هم مؤمن است اما قدرت تشخیص دوست و دشمن را ندارد. مانند خوارج در صدر اسلام و البته الآن هم گروهها و افرادی شبیه خوارج هستند.
رهبر معظم انقلاب میفرماید حوزه و روحانیت نباید اینگونه باشد، تحجر در حوزه با دانشگاه متفاوت است. تحجر در دانشگاه اینگونه است که یک دانشجو ایران را دوست دارند و استقلال ایران را میخواهد اما خیال میکند افرادی که الآن بر سر کار نظام اسلامی هستند دشمن هستند و به جای اینکه تیر را به دشمن بزنند به نیروهای خودی میزند.
رهبری میخواهند دانشگاه و حوزه بیدار شوند و بفهمند دشمن کیست، از کجا میآید، چه اهدافی دارد و میخواهد چه کار کند.
رسا- حضرت آقا در دیدار با طلاب و روحانیان تهرانی، مجدداً به لزوم انقلابی ماندن حوزههای علمیه اشاره کردند؛ علت این تأکید چیست؟ اگر حوزه انقلابی نباشد چه آسیبهایی متوجه انقلاب اسلامی و حوزههای علمیه خواهد شد.
رهبر معظم انقلاب در این زمینه سه تعبیر داشتند؛ انقلابی بودن، انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن. بعضی خیال میکردند وقتی انقلاب پیروز شد و جنگ تمام شد حالا باید بنشینیم و زندگی کنیم. روحیه و رویههای انقلابی باید از بین برود، الآن وقت استراحت، رفاه و خاموشی است اما رهبری برای اینکه اگر این حالت درخود فرورفتگی و مشغول شدن به امور دنیوی به وجود بیاید انسان وارد وادی دیگری میشود، مسأله انقلابی بودن، انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن را مطرح کردند.
انقلابی بودن به معنای این است که فرد روحیه خشم در برابر چهار نکته را داشته باشد؛ کینه ظلم، نفاق، کفر و فسق در دل او باشد و از این موارد متنفر باشد. کسی که ظلم و نفاق و کفر و فسق را میبیند اما به اصطلاح ککش هم نمیگزد و این مسائل برای او اهمیت ندارد انقلابی نیست، انقلابی بودن؛ یعنی در برابر ظلم، نفاق، کفر، فسق و قانونشکنی باید حالت خشم داشته باشیم چرا که ظلم هم در صف کفر بوده و فسق قانونشکنی است.
از طرف دیگر در ذهن فرد انقلابی باید روحیه مهر و محبت، ولایتخواهی و دوستی با عاملان به شریعت و قانونمندان وجود داشته و مصداق عملی «أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم» باشد.
ویژگی دوم انقلابی بودن این است که فرد انقلابی هیچگاه به وضع موجود قانع نیست؛ یعنی بر وضع موجود معترض است، نه اینکه وضع موجود را از خودش نمیداند یا بد میداند بلکه میگوید این کم است و باید جلوتر برویم.
انقلابی بودن یکی از ویژگیهای رهبری است؛ اینکه هر روز میفرمایند بر اقتدار نظامی، اقتصادی، فرهنگی، علمی بیفزایید، دعوت به ارتقای اقتدار میکنند، معلوم میشود رهبری از وضع موجود راضی نیست؛ یعنی وضع موجود را بد نمیدانند اما تأکید میکنند که ما نباید توقف داشته باشیم بلکه میبایست بالاتر برویم و این خاصیت انقلابی بودن است که فرد انقلابی بر وضع موجود معترض بوده و میخواهد وضع را ارتقا دهد.
ویژگی سوم انقلابی بودن این است که فرد انقلابی دین خود را بر هر چیزی مقدم میداند؛ یعنی اگر امر دایر شد بر اینکه جانش را از دست بدهد یا دین خود را، جان خود را فدا میکند، بین مال و دین، مال خود را فدا میکند و اگر قرار شد آبرویش را از دست بدهد یا دینش را، آبرویش را فدا میکند.
این رکن انقلابی بودن از عاشورا به دست میآید. امام حسین(ع) فرمود بنیامیه اموال ما را بردند، آبروی ما را بردند و حالا جان ما را میخواهند و ما جان خود را در راه اصول خود میدهیم.
رکن چهارم انقلابی بودن حفاظت و حراست از اصول و خط مرزی است؛ یعنی فرد انقلابی باید خط مرزی را حفظ کند و در جامعهای که زندگی میکند از مرزهای جغرافیایی، عقیدتی و دیگر مرزها حراست کرده و عبور نکند.
فرد انقلابی باید در محدوده مرزها بماند، انقلابی کسی نیست که متهورانه و بیباک و بیفکر هر چه دلش خواست بگوید و هر کاری خواست انجام دهد، انقلابی یعنی کسی که حدود مرزها را رعایت میکند.
اصل دیگر انقلابی بودن این است که فرد اسلام را الگوی مجسم بداند، موحد بوده و در برابر خدا تسلیم باشد، نه اسلام صوفیانه، اسلام منافقانه و اسلام دنیاطلبی و رفاه، بلکه اسلام ناب محمدی و اسلام خمینی را مد نظر قرار دهد، اسلامی که از هیچ دشمنی نمیترسد و در برابر هرگونه دشمنی مقاومت میکند.
این روحیهها باید در حوزه علمیه، دانشگاهها و جامعه اسلامی ما به وجود بیاید، دشمن در این چند دهه گذشته از عمر انقلاب اسلامی تا حدی موفق شده این روحیههای انقلابی را در جامعه ما کمرونق کند و الآن این روحیهها تا حدی از بین رفته است.
به عنوان مثال من در سال 46 طلبه بودم، از مدرسه به بازار سبزوار میآمدم، خانمی بدون حجاب و با سر برهنه قصد خرید از بازار را داشت هنوز 10 مغازه بیشتر نرفته بود آنقدر افراد و مغازهدارها بر سر این گوجه و سیبزمینی ریختند و تخممرغ به سروکله او زدند که فرار کرد و فوراً تاکسی گرفت و رفت. این نشان میدهد آن زمان مردم حساس بودند و بیحجابی، بیعفتی و خروج از مرز را برنمیتابیدند اما متأسفانه این روحیه اکنون از بین رفته است، این روحیه وقار و روحیه کبریایی که مانع از گناه و معصیت بود الآن از جامعه ما به مقدار زیادی رخت بربسته و بسیار کم شده است.
این معنیاش این است که حالت انقلابی ضعیف شده، از اینرو باید روحیه انقلابی در جامعه اسلامی ما تقویت شود و تأکید رهبر معظم انقلاب نیز بر همین نکته است.
/9314/402/ر
ادامه دارد...
گفتوگو از هادی رحیمی کوهستان