۱۰ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۶:۲۹
کد خبر: ۱۳۴۲۵۴
استاد دانشگاه باقر العلوم(ع):

جایگاه فرهنگی حوزه علمیه حتی از سوی خود حوزه جدی گرفته نشده است

خبرگزاری رسا – محقق علوم اجتماعی با تاکید بر جایگاه فرهنگی حوزه های علمیه، اظهار داشت: باید نگاه کلان فرهنگی در حوزه علمیه شکل گیرد، مشکلات فرهنگی عقیدتی، باور ها، طرح ها و خرده فرهنگ ها شناسایی شود و سپس با یک برنامه جامع مشکلات رسیدگی شود.
مدرسه فيضيه قم

 
حوزه فرهنگ و نظریات فرهنگی آنچنان گسترده و عمیق است که مثل آن به دریایی بی کران می ماند. محققان بسیاری در زمینه های مختلف مربوط به فرهنگ پژوهش می نمایند؛ با این وجود موضوعات و مسائل بی شماری در این زمینه وجود دارد که نیازمند کار کارشناسی و تحقیقات اندیشمندان اسلامی است.
 
بدون تردید یکی از مهمترین عواملی که تاثیر زیادی در فرهنگ جوامع مسلمان داشته فقه اسلامی بوده است. از آنجا که علم فقه ظرفیت تأثیر زیادی در نحوه زندگی افراد دارد، لازم است که به تحلیل ظرفیت های فرهنگ سازی آن بپردازیم. از این رو بر آن شدیم تا در این زمینه با حجت الاسلام ابراهیم پور، پژوهشگر موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)و از اساتید دانشگاه باقر العلوم(ع)به گفت و گو بپردازیم که خدمت خوانندگان خبرگزاری رسا تقدیم می شود.

 

رسا - به نظر شما، فقه چه نقشی در حوزه فرهنگ اسلامی دارد؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم. تمام رفتار انسان در چار چوب فرهنگ صورت می گیرد، ما معمولا در موقعیت های روزمره فرصت فکر کردن به اینکه چه باید بکنیم را نداریم. این فرهنگ است که برای ما تصمیم گرفته که چه باید بکنیم و چه باید نکنیم.

 

این فرهنگ ریشه در یک عقل دارد؛ نوع ازدواج، آداب معاشرت، مناسک، نوع دفن میت و... همه اینها امور فرهنگی هستند که در جوامع سکولار ریشه در عقل ابزاری دارند؛ اما در فرهنگ دینی، این رفتار و باور و ارزشهای ما ریشه عقل قدسی دارد، این رفتارها به تدریج تبدیل به یک فرهنگ شده است به طوری که ما برای عمل کردن دیگر به آن فکر نمی کنیم و به راحتی به آن عمل می کنیم؛ از این رو می بینید یک فرد در جامعه اسلامی می داند با چه کسی باید ازدواج کند، به چه شیوه می تواند ازدواج کند، چه غذاهایی را می توان خورد و چطور باید آداب و معاشرت داشت.

 

این فرهنگ کنش را به ما القا می کند؛ ولی مهم این است که این فرهنگ ریشه در عقل قدسی دارد و این عقل قدسی ریشه در فقه، احکام فقهی خود را به سطح فرهنگ می رساند و ظهور پیدا می کند و نقش بسیار پر رنگی در ساختن فرهنگ جامعه دینی دارد.

 

رسا – دانش فقه به عنوان بیان کننده بایسته های شرعی، آیا می تواند فرهنگ اسلامی تلقی گردد؟

 

وقتی این باید ها و نباید ها در عرصه اجتماع وارد نشده باشد، به آن فرهنگ نمی گوییم و به عنوان منابع تولید فرهنگ و مولد فرهنگ تلقی می شود؛ در این حالت می توانیم به آن فرهنگ آرمانی بگوییم؛ یعنی چیزی که ما دوست داریم به آن برسیم؛ ولی فرهنگ واقعی آن است که در افراد جامعه خود را بروز و ظهور دهد.

 

رسا -   فقیهان چگونه می توانند در حوزه استنباط، علاوه بر احکام فقهی فردی، مسائل اجتماعی را نیز حل و فصل کنند؟ مثلا بحث استفاده از ماهواره، مجازات های جدید و ...

 

اگر ما دین را حداکثری بدانیم و معتقد باشیم دین اسلام یک دین فرا زمانی و مکانی است، یا به موضوعات مختلف در آیات و روایات اشاره شده یا اصولی را در اختیار مجتهد قرار داده است که با تکیه بر آن اصول، فروع جدید را استنباط می کند که تلقی مجتهدین شیعه هم همین نظر دوم است؛ یعنی اینکه سخنان ائمه اطهار در مدت زمان طولانی 255 ساله، که در موقعیت ها و عرصه های اجتماعی کاملا متفاوت بیان شده، یک منبع غنی را در دسترس علما و اندیشمندان شیعه قرار می دهد و بر خلاف فقهای اهل تسنن قادریم که با مسائل روز به خوبی برخورد کنیم، مثلا در احادیث چیزی به عنوان ماهواره نداریم ولی یک اصول کلی داریم که می توانیم به وسیله آن برای ماهواره تصمیم بگیریم، یا در مورد مواد مخدر، در احکام اسلامی آمده است چیزی که برای بدن ضرر داشته باشد حرام است، این یک اصل کلی است، در یک دوره ممکن است حشیش و کرک باشد و در دوره ای دیگر ممکن است چیزی دیگر بیاید. اصول کلی داریم که می توانیم فروعات جدید را بر اساس آن استنباط کنیم.

 

پس ما به لحاظ مبانی و منابع مشکلی نداریم؛ ولی اینکه فقه ما در چه دوره ای است و آیا به روز شده و در حال حاضر قادر است به تمام مسائل روز پاسخ دهد، سخن دیگری است.

 

رسا - یکی از مسائلی که چند سالی است در معرض بحث و نظر قرار گرفته است، بحث امر به معروف و نهی از منکر در حوزه اجتماع است که اجرای طرح هایی مانند امنیت اجتماعی در همین راستاست، به نظر شما مبارزه با بد حجابی و ورود دولت در این عرصه، چه دلایل فقهی و حقوقی دارد؟

 

امر به معروف و نهی از منکر یک چارچوب و ضوابطی در  دین اسلام دارد که توجه به آن خیلی مهم است؛ مثلا از شرائط جزئی که در رساله آمده، که آمر خود باید عمل کند و آگاه باشد و احتمال تاثیر دهد؛ علاوه بر این ها شرائط کلی تری هم هست؛ از جمله وقتی حکومت شرعی است یک سری از مسائل امر به معروف و نهی از منکر تحت اختیارات دولت است، فرض کنیم اگر کسی را دیدیم که مشروب می خورد انسان عادی حق ندارد او را شلاق بزند؛ چون این از حیطه اختیارات حکومت است؛ بنابر این دولت اسلامی به طور کلی جواز ورود به این عرصه را دارد؛ اما در این بین، نکته مهم این است که منکرات باید تحت تاثیر فشار اجتماعی که یک فشار نامحسوس و غیر رسمی است، مورد نهی قرار گیرد، و تنها به قهر و غلبه اکتفا نشود.

 

البته ناگفته نماند با اینکه همه قبول دارند که کار فرهنگی در مسائل اجتماعی در اولویت قرار دارد؛ اما نمی توان به بهانه این که کار فرهنگی زمان بر است، از تأثیر قدرت در این عرصه خودداری کرد. قدرت حتی در عرصه علم که از کار فرهنگی روش مندتر و دقیق تر است، اعمال می شود؛ غرب با سیطره سیاسی خود روش های علمی را که به نفع فرهنگ و تمدن غربی است ترویج می کند و علم تجربی را در جایگاه بسیار والایی نسبت به علوم عقلی و نقلی قرار می دهد. پس به طور کلی اشکال ندارد از این قدرت در جهتی که به نفع جامعه و فرهنگ باشد استفاده شود.

 

رسا -  به نظر شما انقلاب اسلامی چه روندی را در فرهنگ سازی اسلامی طی کرده است و افق این حرکت کجاست؟

 

ما با انقلاب اسلامی یک درجه تکامل را طی کردیم و جهت کلی مان هم به سمت تکامل است؛ البته در این مسیر فراز و نشیب های جدی داشتیم و گاهی از اسلام فاصله گرفتیم. هنوز نمی توانیم بگوییم جامعه ما صد در صد اسلامی است. در بخش های مختلف جامعه اعم از فرهنگ و سیاست و ...هنوز با نظام صددرصد اسلامی فاصله دارد. البته این طبیعی است که باید زمانی بگذرد تا بتوان آن را اصلاح کرد؛ اما روند کلی، تکاملی است.

 

در 255 ساله حکومت ائمه معصومین علیهم السلام فرهنگ و مردم به راحتی اجازه دادند که 11 امام معصوم(ع) به شهادت برسند. در تمام تاریخ کشور ما می بینید که نخبگان به خصوص نخبگان دینی امثال شیخ فضل الله و امیرکبیر به راحتی بالای دار رفتند، اما ما توانستیم 33 سال دو فقیه را در رأس حکومت حفظ کنیم؛ به نظر می رسد جامعه به یک تکامل رسیده و درجه ای از بصیرت و جهت گیری کلی اسلامی رسیده است.

 

در نگاه کشور های دیگر این جهت گیری بیشتر نمایان است، وقتی انسان از دور نگاه می کند حرکت کلی بهتر دیده می شود، گاهی در جوامع دیگر ما را بهتر از خودمان می بینند و تغییر و تحولات ما را بهتر حس می کنند، مثل ماهی که در آب است بسیاری از نکات قوت و مثبت خود را لمس نمی کند؛ اما از حیث فرهنگی امکان دارد یک کارشناس ببیند برای همین تاثیر بیرونی آن فوق العاده زیاد است خصوصا به خاطر محبوبیت شخصیت امام امت و مقام ولایت که با مقام معظم رهبری تجلی پیدا کرد نفوذ خیلی خوبی در کشور های اسلامی داشتیم.

 

رسا - به نظر شما آیا در سندهای کلان کشور همچون سند چشم انداز، فرهنگ جایگاه واقعی خود را دارد یا خیر؟ پیشنهاد شما برای این که به بعد فرهنگ بیشتر پرداخته شود چیست؟

 

اینکه توانستیم یک چشم انداز بیست ساله بنویسیم، با همه ضعفهایی که ممکن است داشته باشد، خود یک نشان درجه ای از تکامل است، جامعه ای که بتواند بیست سال آینده خود را ترسیم کند درجه ای از بلوغ و رشد را دارد. البته طبیعی است تا زمانی که ما درگیر مشکلات اقتصادی و زیستی مثل مسکن و اشتغال و در آمد هستیم به مسائل فرهنگ کمتر توجه می شود.

 

به نظر می رسد  ما باید به حدی از بلوغ برسیم و از مشکلات سطح پایین، مانند مشکلات اقتصادی و اشتغال،  فراتر را ببینیم و مسائلی مانند فرهنگ و علم را اولویت دهیم.

 

برای رسیدن به این هدف هم باید یک هم گرایی بین بخش های مختلف در کشور صورت گیرد. هر وقت بخش صنعت، فرهنگ و حوزه و دانشگاه با هم پیوند برقرار کنند، این مسائل به خوبی حل می شود؛ اما تا وقتی که حوزه دنبال کار خود بوده و کاری به مسائل مورد نیاز جامعه ندارد، دانشگاه هم کار خود را می کند و بخش صنعت همچنین، نباید توقع ایجاد تحول را در کشور داشت.

 

اگر ما به جایی برسیم که در دانشگاه رشته هایی تحصیل و تدریس شود که بخش کشاورزی و صنعت نیاز دارد و در حوزه علمیه هم به علومی پرداخته شود که جامعه به آن نیاز دارد و این ها ارتباط جدی با هم داشته باشند نگاه فرهنگی شکل می گیرد و اولویت ها مشخص می شود.

 

این بخش ها هر یک به تنهایی نمی توانند کاری از پیش ببرند، به عنوان مثال اگر حوزه با تمام ظرفیت های خود وارد شود نمی تواند به تنهایی کار را به نحو احسن انجام دهد چه رسد به اینکه الان با ده درصد ظرفیت خود هم وارد نشده است.

 

رسا ـ از نقش حوزه در عرصه فرهنگ و اجتماع سخن گفتید. به نظر شما نقش این نهاد مهم در این عرصه ها چیست و آیا تا کنون این نقش ایفا شده است؟

 

حوزه ما هنوز مسئولیت های خودش را نپذیرفته و این کار باید روزی اتفاق افتد، وقتی مردم از بد حجابی به خشم می آیند جلوی مجلس جمع می شوند، در صورتی که باید جلوی فیضیه جمع می شدند. حوزه با ظرفیتی که دارد علی رغم تلاش های زیاد هنوز به طور کامل به کار گرفته نشده است. وقتی آمار طلاق و ناهنجاری و فساد بالا می رود بخشی از نگاه باید متوجه حوزه شود. یکی از متولیان بخش فرهنگ حوزه علمیه است که در حال حاضر به این مسئله نه حوزه، نه فرهنگ و نه مردم به اندازه کافی توجهی ندارند.

 

حوزه علمیه باید در همه سطوح تحت یک نظام جامع کار کند و به طور جدی وارد عرصه حل و فصل مسائل و معضلات فرهنگی جامعه شود. در این راستا باید نگاه کلان فرهنگی در حوزه علمیه شکل گیرد و سپس مشکلات فرهنگی، عقیدتی و ارزشی، باور ها، طرح ها و خرده فرهنگ ها شناسایی شود سپس با یک برنامه ریزی جامع به همه این عرصه ها وارد شود.

 

رسا- از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید، متشکریم.

/909/گ402/ر
 
    
 

ارسال نظرات