لسانی مطرح کرد؛
لزوم روایتپردازی هوشمند در پاسخ به شبهات فضای مجازی
مدرس سواد رسانه، بر ضرورت پرهیز از بازنشر مستقیم شبهات، تقویت مهارت روایتپردازی و تحلیل جریانی در مواجهه با عملیات رسانهای دشمن تأکید کرد.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، محمد لسانی، مدرس سواد رسانه، در برنامه اینترنتی تخصصی سواد رسانهای و چالشهای پاسخگویی به شبهات که به صورت مجازی در تاریخ 21 آبان ۱۴۰۴ به همت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه، برگزار شد، به بررسی روشهای صحیح پاسخگویی به شبهات در فضای مجازی پرداخت و بر ضرورت ارتقای مهارتهای روایتپردازی و تحلیل جریانی در مواجهه با تولیدات شبههافکن تأکید کرد.
لسانی در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه گاهی پاسخ نادرست میتواند خود منشأ شبههای تازه شود، اظهار داشت: در فرآیند پاسخگویی به شبهات، ابتدا باید وزن و اهمیت شبهه سنجیده شود؛ زیرا برخی شبهات اساساً با هدف هنجارشکنی و تقدسزدایی مطرح میشوند و پاسخ مستقیم به آنها نوعی رسمیتبخشی و هموزن دیدن تولیدکننده شبهه است.
وی افزود: در مواجهه با چنین مواردی، لازم است به جای بازنشر مستقیم محتوای شبهه، روایت جدیدی از آن ارائه شود تا زهر کلام و لحن تولیدکننده از بین برود. پاسخدهنده باید خود روایتگر شبهه باشد، نه مروج آن؛ یعنی به جای بازنشر مستقیم متن، مضمون آن را در قالبی کنترلشده و اصلاحشده بازگو کند.
این مدرس سواد رسانهای با اشاره به یکی دیگر از راهکارها، تصریح کرد: یکی از خطاهای رایج، نادیده گرفتن سابقه تاریخی شبهات است. بسیاری از شبهات تکراریاند و چندین سال است با اشکال مختلف بازتولید میشوند. تحلیل جریانی به ما نشان میدهد که این شبهات حاصل یک فرد یا یک متن خاص نیستند، بلکه محصول یک جریان سازمانیافته و هدفمند در جنگ روایتها هستند.
وی با بیان نمونهای از این نوع عملیات رسانهای گفت: در سالهای گذشته، همزمان با شکوفایی پدیده مردمی راهپیمایی اربعین، جریانهای معاند بهطور متوالی موضوعات مختلفی را برای تخریب این حرکت مطرح کردند؛ ابتدا به بهانه محیطزیست، سپس درباره نوع پذیرایی، و در نهایت زیرساختهای جادهای. این تداوم، نشاندهنده یک لجاجت تاریخی و استمرار پروژه شبههافکنی است، نه دغدغه واقعی.
لسانی تأکید کرد: پاسخگویی مؤثر به شبهات، نیازمند منظومهای از کنشگری رسانهای است که سه مؤلفه را در بر میگیرد: سنجش وزن شبهه، بازروایت با زبان ملایم و منطقی، و نقد جریانی به جای نقد مصداقی. این سه محور میتواند الگوی جامع و هوشمندانهای در جهاد تبیین و مدیریت شبهات دینی در فضای مجازی ایجاد کند.

وی با بیان اینکه یکی از اصلیترین محورهای تولید شبهه، تضعیف کارآمدی نظام حاکم است، اظهار داشت: دشمنان در تلاشاند با مقایسههای ناعادلانه، حاکمیت اسلامی را ناکارآمد جلوه دهند و کارکردهای آن را در برابر نظامهای غربی زیر سؤال ببرند. این نوع القائات، در واقع حمله به اصل هویت و مشروعیت نظام اسلامی است.
لسانی افزود: دسته دوم از شبهات، مربوط به تخریب چهرههای فردی و ترور شخصیت است؛ گاه فردی را به دروغ منتسب به یکی از علما یا مسئولان میکنند تا اعتماد عمومی را نسبت به کلیت حاکمیت از بین ببرند. در حالی که حتی یک نمونه مشهور چند سال قبل نشان داد فردی که در خارج از کشور زندگی میکرد، بدون اطلاعش با هویت جعلی و نسبت دروغین به یکی از مراجع تقلید معرفی شد؛ در حالی که خود آن شخص هیچ ارتباطی با این ادعا نداشت.
این مدرس سواد رسانهای با اشاره به اینکه فساد فردی نمیتواند به عنوان نماد کل نظام مطرح شود، گفت: در کشوری با وسعت و جمعیت جمهوری اسلامی ایران که بیش از ۴۵۰ هزار مدیر در حوزههای مختلف دارد، طبیعی است که درصدی از خطاها یا تخلفات رخ دهد. اما تعمیم این موارد به کل حاکمیت، اقدامی مغرضانه و غیرمنصفانه است. حتی در کشورهای مدعی شفافیت نیز چنین مواردی وجود دارد و دروغپردازان همانجا نیز گرفتار رسوایی میشوند.
وی سومین حوزه پرحجم شبههسازی را مناسک و چهرههای دینی دانست و توضیح داد: در سالهای اخیر، حملات رسانهای به اعتقادات و شعائر دینی، همزمان با هجمه علیه کارآمدی نظام و چهرههای مذهبی شدت یافته است. در واقع، این سه حوزه ـ دین، حاکمیت و کارگزاران آن ـ به صورت یک مثلث به هم پیوسته، هدف عملیات رسانهای دشمن قرار گرفتهاند.
لسانی به انگیزههای پنهان پشت برخی رفتارها در فضای مجازی اشاره کرد و گفت: بسیاری از تولیدکنندگان محتوا در فضای مجازی شبههسازی را به عنوان یک تکنیک جلب توجه به کار میبرند. هدف آنها پاسخ به سؤال یا نقد علمی نیست؛ بلکه صرفاً میخواهند با ایجاد جنجال و هنجارشکنی دیده شوند و فالوورهای بیشتری جذب کنند. این دیده شدن مستقیم بر درآمد تبلیغاتی آنها اثر میگذارد؛ کسی که قبلاً برای تبلیغ پنج میلیون میگرفت، حالا با افزایش بازدید، ده میلیون مطالبه میکند.
وی افزود: در این فضا که مرز میان رسمی و غیررسمی از بین رفته، نوعی رقابت ناسالم برای جذب مخاطب شکل گرفته است. در نتیجه، برخی از چهرههای مجازی برای جلب توجه بیشتر، از هنجارشکنی زبانی و رفتاری استفاده میکنند؛ در حالی که همین رفتارها در زندگی عادی و فرهنگی مردم، غیرقابل پذیرش است.
وی با اشاره به اینکه رسانه به طور طبیعی به سمت امور شگفت و استثنا جذب میشود، اظهار داشت: وقتی چند نفر با آرامش و منطق سخن میگویند، توجه چندانی جلب نمیشود؛ اما کافی است فردی رفتاری غیرمعمول یا سخنی تند بر زبان آورد تا تریبونها به سمت او بروند. به همین دلیل، بخش مهمی از مسئولیت در این زمینه متوجه مخاطبان است.

این مدرس سواد رسانهای افزود: مخاطبان امروز، تنها شنونده نیستند؛ بلکه عملاً با دنبال کردن و تأیید افراد، در اعتباربخشی به آنان نقش دارند. اگر فردی با لودگی و بددهنی در فضای مجازی دیده میشود، بخشی از این وجاهت ساختگی را از طریق دنبالکنندگان خود به دست آورده است و همین مسئله میتواند مسئولیت شرعی و اخلاقی متوجه آنان کند.
وی با تأکید بر اینکه در برابر چنین پدیدههایی، اصل نخست سکوت و عبور است، تصریح کرد: تا زمانی که این رفتارها مخل امنیت روانی جامعه و ارزشهای فرهنگی نباشد، میتوان آنها را نادیده گرفت؛ اما هنگامی که این جریانها موجب تخریب باورهای عمومی یا تحقیر ملیت و هویت ایرانی شوند، لازم است با روشهای تحقیقی و افشاگرانه با آنها برخورد شود.
لسانی با بیان اینکه فضای مجازی امروز از منطق و استدلال فاصله گرفته و بیشتر درگیر هیجان و احساس است، افزود: افرادی که با فریاد و هیجان صحبت میکنند، ممکن است در ظاهر اثرگذار باشند، اما سخنان آنان نه ساختار منطقی دارد و نه نتیجهگیری معقول.
این مدرس سواد رسانهای همچنین به مسئله پشتصحنه تولیدات رسانهای اشاره کرد و گفت: در بررسی آثار برخی خوانندگان یا چهرههای پرمخاطب، باید به حلقه ارتباطات، حامیان مالی و اهداف پنهان پشت این تولیدات توجه داشت؛ چرا که تولیدات حرفهای رسانه هزینهبر است و مشخص نیست منابع مالی این جریانها از کجا تأمین میشود.
وی با اشاره به نمونههایی از شبکههای ماهوارهای فارسیزبان خاطرنشان کرد: از سالهای پایانی دهه هشتاد، شبکههایی مانند فارسیوان و منوتو با بودجههای چندمیلیوندلاری علیه فرهنگ ایرانی-اسلامی فعالیت کردند، در حالی که نه درآمدزایی مشخصی دارند و نه از مردم پولی میگیرند. بنابراین، شناسایی منابع مالی و اهداف پنهان این رسانهها، خود نوعی جهاد تبیین و دفاع از جریان سالم فرهنگی است.
این مدرس سواد رسانهای در پایان تأکید کرد: امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند بینش و بصیرت رسانهای در میان مردم هستیم تا فریب هیاهو و رفتارهای نمایشی را نخورند و بتوانند در مسیر سالمسازی فضای فرهنگی جامعه نقش فعال و مؤثر ایفا کنند.
ارسال نظرات