استکبار ستیزی، از تراث فقهی تا مولفه تمدنی
 		 		 			به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مازندارن، حجت الاسلام محمد جواد قائمی، مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران در یادداشت ارسالی با عنوان « استکبار ستیزی از تراث فقهی تا مولفه مهم تمدنی » آورده است:
فرارسیدن13 آبانماه یادآور سه حادثه مهم و جریانساز در مسیر تمدنی است که وجه مشترک همه آنان حضور و دسیسه آمریکا از یکسو و نقش نهاد دین از دیگر سو میباشد. از تبعید حضرت امام(ره) پساز اعتراض به کاپیتولاسیون آمریکایی که خود مقدمه ای شد برای حضور حضرت امام (ره) در قلب مرجعیت علمی جهان اسلام آن روزیعنی حوزه نجف و طراحی و ارائه نظریه ولایت فقیه بعنوان خط ریل شکلگیری نظام سیاسی اسلام در عصر مدرن تا شهادت دانشآموزان توسط عوامل رژیم پهلوی در دانشگاه تهران و تحقق انقلاب دوم توسط دانشجویان پیرو خط امام(ره) در سال 58 است . انقلاب دومی که موجب پردهبرداری از چهره و خوی استکباری آمریکا شد که خود را مجاب و ذی حق در بهرمندی از هر ابزاری برای تحقق اهداف استعماری خویش می دانست و لو به قیمت زیر سوال رفتن بدیهی ترین اصول و حق دیپلماسی بوده باشد .
هرچند که این روز در سطح افکار عمومی و فرهنگ سیاسی ما ایرانیان ، بیشتر با نام و خاطره تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیروان خط امام شناخته میشود ، اما در عین حال هرگز نباید این واقعه بزرگ تاریخی، عاملی برای غفلت از دو حادثه مهم دیگر که به نوعی جریانساز یک حرکت تمدنی در جامعه سیاسی ایران بوده، شود.
اما نکته مهم باتوجه به برخی مواضع افرادی که روزی خود در مسیر استکبار ستیزی گام بر می داشتند و اما امروز در برخی موضعگیری رسمی و غیر رسمی با اظهار پشیمانی ، نالهی وا اسفا سر دادهاند ، توجه به مقوله استکباری ستیزی بعنوان یکی از مهمترین شاخصه های اندیشه آرمان خواهی امام و رکن هژمون انقلاب است .هر چند مقام معظم رهبری در تحلیل این سیر تنزلی اینگونه افراد از حیث اندیشه و عملکردی ،آن را منبعث از حضور آنان در جریانات انقلابی متأثر از شور و انقلابی بود و نه شعور انقلابی دانسته است ولی در هر حال مهم برای فهم حقیقت انقلاب و قضاوت برای رهپویان مسیر انقلاب، دقت در ویژگیهای استکبار ستیزی و جایگاه آن در بسط هژمونی انقلاب اسلامی است که در این خصوص به چند نکته اشاره خواهیم داشت :
1. جریان استکبار ستیزی و استبداد ستیزی، اصل ثابت منبعث از آیات و قواعد مسلم فقهی بعنوان یک سیره ثابت درتراث فقهی شیعه و سیره علمای سلف جهان تشیع بودهاست که همواره خود را در کنار امت اسلامی برای حفظ عزت و اعتلاء امت و ملت مسلمانان می پنداشتند و لذا همیشه ی تاریخ در میادین سیاسی و مبارزاتی حضوری فعال و چشمگیری داشته اند. جریانی که حداقل در تاریخ معاصر می توان ریشههای آنان را از حضور مرحوم ملا علی کنی و میرزای بزرگ در مبارزه با امتیازات ناصری بر ضد استیلای استکباری انگلیس در قالب امتیازات ناصری با استمداد از قواعد فقهی مسلم نفی سبیل و علو ، مورد شناسایی قرار داد تا حرکات مرحوم سید مجاهد و کاشف الغطاء، مرحوم نائینی، خراسانی و دیگر بازرگان که هرگز حاضر به ذلت پذیری جامعه اسلامی مسلمانان نبوده اند.
لذا هرگز تاریخ حوزه و سیره علمای شیعه خالی از جریان استکبارستیزی و مبارزه در مسیر حریت و تعالی جامعه اسلامی نبود و امامخمینی (ره) که شاگرد همین تراث فقهی و سیره عملی بوده نیز، نمیتوانسته بعنوان یک زعیم جهان تشیع از آن دوری کند.
2. براساس مبانی دین و سیره سلف و تراث فقهی؛ جریان استکبارستیزی باید به صورت امری دائمی و پیوسته در سیره سیاسی اتباع و حاکمان نظام سیاسی به حساب بیاید و لذا در وصیتنامه حضرت امام (ره)شاهد آن هستیم که با نام بردن از آمریکا و حادثهای بزرگ فتح لانه جاسوسی ، در قالب سه فعل گذشته و حال و آینده بر خوی و سیره استکبارستیزی خود بعنوان یک اصل اصیل انقلابی، تأکید و پافشاری میکند.
لذا با توجه به اهمیت این اصل در مبانی دینی و فقهی ، باید گفت که این اصل میتواند به عنوان چراغ راهی برای تعاملات بینالمللی و تأکید به مسئله مذاکرات در هر حالی بوده باشد.
3. ضرورت ایجاد و اتخاذ نگرشی تهاجمی در مساله استکبارستیزی بعنوان یک نکته راهبردی در این مسیر . ازجمله مؤلفههای مهم قرآنی و همچنین سیره علما و سیره امامین انقلاب در جریان استکبار ستیزی، روحیه تهاجمی است. چنانچه مقام معظم رهبری نیز درسخنرانی چندین سال قبل خودشان در خصوص حقوق بشر آمریکایی به این راهبرد بعنوان وجه موفقیت انقلاب و جریان تمدنی منبعث از آن در مسیر افشای حقوق بشر امریکایی اشاره داشتهاند.
4. یکی از الزامات مهم در هر جریان انقلابی و تمدنی ، فراخوان و بسیج نیروها در مسیر تحول و تعالی است. لذا نکته مهم در این مسیر فهم نیروهای فعال و حاضر به کنشگری است. لذا جریانسازی استکبارشناسی و استکبارستیزی در میان جهان مستضعفان عالم ، می تواند موجب تقویت جریان استکبار ستیزی جهانی و معرفی آمریکا بعنوان مهمترین عامل همه مصائب جهان بشریت در عصر حاضر از غزه و سودان تا افغانستان و اوکراین، تایوان و پاکستان شود . جریانی که در میان هر امت، قوم و فرهنگ خود را با نام و عنوانی خود را معرفی نمود و پرچم ضدیت با جریان قدرت حاکم بر نظام بینالمللی که در دستاویز جریان صهیون جهانی شده اند.
لذا تقویت و بسط جریان استکبار ستیزی میتوان برای متولیان جمهوری اسلامی ایران بعنوان یک راهبرد مهم برای تسریع در مسیر تمدنسازی نوین از طریق توسعه فرهنگی هژمون انقلاب اسلامی، مورد توجه قرار بگیرد.
امید است که همگان در مسیر حفظ این تراث عظیم تمدنی کوشا باشیم و بتوانیم با بسط آن در جهان مستضعفان عالم، در مسیر تسریع تحقق تمدن نوین اسلامی_ایرانی گام برداریم.