۲۵ تير ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۲
کد خبر: ۷۸۶۴۹۶

اتحاد استراتژیک یا خیانت اطلاعاتی؟ نارضایتی آمریکا از اقدامات موساد

اتحاد استراتژیک یا خیانت اطلاعاتی؟ نارضایتی آمریکا از اقدامات موساد
در سال ۱۹۷۹، هنگامی که مأموران موساد گفت‌وگوی محرمانه اندرو یانگ، سفیر آمریکا، با نماینده سازمان آزادی‌بخش فلسطین را شنود کردند، موجی از نارضایتی در جامعه اطلاعاتی آمریکا به راه افتاد. اما سیاست واشنگتن، که درگیر پیوندهای پر رمز و راز سیاسی با اسرائیل بود، منفعل باقی ماند. این چشم‌پوشی نه‌تنها اعتماد داخلی را خدشه‌دار کرد، بلکه نشان داد چگونه اتحاد با اسرائیل، آمریکا را در برابر تخلفات اطلاعاتی متحد خود آسیب‌پذیر کرده است.

روابط آمریکا و اسرائیل، که اغلب به‌عنوان یک رابطه ویژه توصیف می‌شود، یکی از پیچیده‌ترین و استراتژیک‌ترین اتحادهای جهانی در قرن بیستم بوده است. این اتحاد، که ریشه در منافع ژئوپلیتیکی، همکاری‌های اطلاعاتی و پیوندهای سیاسی عمیق دارد، بارها به دلیل اقدامات غیرقانونی سرویس اطلاعاتی اسرائیل (موساد) در خاک آمریکا مورد آزمون قرار گرفته است. یکی از این موارد، شنود غیرقانونی گفت‌وگوی محرمانه بین اندرو یانگ، سفیر آمریکا در سازمان ملل، و زهدی ترزی، نماینده سازمان آزادی‌بخش فلسطین (PLO)، در سال ۱۹۷۹ بود که در آپارتمان سفیر کویت در نیویورک انجام شد. این حادثه، که توسط روزنامه‌نگاران معتبر گزارش شد، موجی از نارضایتی را در میان برخی مقامات و جامعه اطلاعاتی آمریکا به راه انداخت. با این حال، سیاست آمریکا در برابر این اقدامات، به دلیل وابستگی به اطلاعات موساد و ملاحظات سیاسی، به چشم‌پوشی و سکوت منجر شد. این رویکرد نه‌تنها اعتماد داخلی را خدشه‌دار کرد، بلکه زمینه‌ساز رسوایی‌های اطلاعاتی بزرگتری مانند جاسوسی جاناتان پولارد در دهه ۱۹۸۰ شد که به «جاسوسی قرن» معروف گردید.

زمینه تاریخی: روابط اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل

روابط اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل در دوران جنگ سرد به دلیل نقش اسرائیل به‌عنوان یک متحد کلیدی در خاورمیانه و ارائه‌دهنده اطلاعات ارزشمند درباره اتحاد جماهیر شوروی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. موساد، به‌عنوان یکی از کارآمدترین سرویس‌های اطلاعاتی جهان، اطلاعات حیاتی را در اختیار سیا و دیگر نهادهای آمریکایی قرار می‌داد. این همکاری، به‌ویژه در زمینه نظارت بر فعالیت‌های شوروی، به آمریکا مزیت استراتژیکی قابل‌توجهی بخشیده بود. با این حال، این وابستگی به قیمت چشم‌پوشی از اقدامات غیرقانونی موساد در خاک آمریکا تمام شد. سند منتشرشده(گزارش یک روزنامه) توسط سیا در سال ۲۰۰۹، که به ماجرای شنود گفت‌وگوی یانگ و ترزی در سال ۱۹۷۹ اشاره دارد، نمونه‌ای از این چشم‌پوشی است. این سند نشان می‌دهد که علی‌رغم شواهد محکم از شنود غیرقانونی توسط موساد، مقامات آمریکایی، از جمله بنجامین چیویلیتی، دادستان کل، با خونسردی و بی‌تفاوتی به این اتهامات پاسخ دادند.

ماجرای شنود ۱۹۷۹: جرقه نارضایتی

در تابستان ۱۹۷۹، دولت اسرائیل جزئیات دقیقی از گفت‌وگوی محرمانه بین اندرو یانگ و زهدی ترزی در آپارتمان سفیر کویت در نیویورک به وزارت امور خارجه آمریکا ارائه کرد. گزارش‌های روزنامه‌نگاران معتبر، مانند آنچه در سند سیا آمده، حاکی از آن بود که این اطلاعات از طریق شنود غیرقانونی توسط مأموران موساد به دست آمده بود. این اقدام نه‌تنها نقض قوانین آمریکا بود، بلکه نشانه‌ای از گستاخی اسرائیل در انجام عملیات اطلاعاتی در خاک متحد خود تلقی شد. با این حال، پاسخ مقامات آمریکایی به این اتهامات شگفت‌آور بود.

این چشم‌پوشی، که ریشه در وابستگی آمریکا به اطلاعات موساد داشت، به نارضایتی در بخش‌هایی از جامعه اطلاعاتی و سیاسی آمریکا منجر شد. برخی مقامات و تحلیلگران اطلاعاتی معتقد بودند که این اقدامات نه‌تنها حاکمیت ملی آمریکا را نقض می‌کند، بلکه اعتماد متقابل بین دو متحد را تضعیف می‌کند. سند سیا اشاره می‌کند که این نارضایتی‌ها در گزارش‌های مطبوعاتی و پیشنهادهایی برای بررسی‌های سنا منعکس شد، اما این اعتراضات به اقدامات عملی منجر نشد.

پرونده پولارد: اوج رسوایی اطلاعاتی

نارضایتی‌های ناشی از اقدامات موساد در سال ۱۹۷۹ تنها مقدمه‌ای برای یک رسوایی بزرگ‌تر در دهه ۱۹۸، یعنی پرونده جاناتان پولارد بود. پولارد، افسر اطلاعاتی نیروی دریایی آمریکا، اطلاعات محرمانه‌ای را به اسرائیل منتقل کرد که شامل اسناد حساس درباره امنیت ملی آمریکا بود. این پرونده، ضربه بزرگی به اعتماد جامعه اطلاعاتی آمریکا به اسرائیل وارد کرد. افشای این جاسوسی موجی از خشم و انتقاد را در میان مقامات امنیتی و سیاسی به راه انداخت، زیرا اسرائیل، به‌عنوان یک متحد نزدیک، به‌جای احترام به مرزهای همکاری، به جاسوسی علیه آمریکا روی آورده بود.

با این حال، حتی پس از این رسوایی، آمریکا به دلیل ملاحظات سیاسی و استراتژیک از اقدام قاطع علیه اسرائیل خودداری کرد. این موضوع نشان‌دهنده الگویی پایدار در روابط دو کشور بود. اولویت دادن به اتحادی که همه چیز را فدای منافع اسرائیل می‌کند و حتی از خطاها و تعدی‌های فاحش اسرائیل به امنیتی‌ترین مسائل ایالات متحده به راحتی چشم پوشی می‌شود.

 

برخی دلایل چشم‌پوشی آمریکا

چرا آمریکا در برابر اقدامات غیرقانونی موساد، از شنود در سال ۱۹۷۹ تا جاسوسی پولارد، سکوت کرد؟ پاسخ در چند عامل کلیدی نهفته است:

وابستگی اطلاعاتی:

موساد اطلاعات ارزشمندی درباره دشمنان مشترک، به‌ویژه اتحاد جماهیر شوروی، در اختیار آمریکا قرار می‌داد. سند سیا اشاره می‌کند که اسرائیل با تهدید به قطع این جریان اطلاعاتی، اهرم فشاری علیه آمریکا داشت. این وابستگی باعث شد که مقامات آمریکایی از پیگیری اتهامات علیه موساد خودداری کنند.

منافع ژئوپلیتیکی:

اسرائیل به‌عنوان یک متحد کلیدی در خاورمیانه، نقش مهمی در پیشبرد سیاست خارجی آمریکا در منطقه ایفا می‌کرد. در دوران جنگ سرد، حفظ این اتحاد برای مقابله با نفوذ شوروی و تأمین امنیت منطقه‌ای حیاتی بود. این منافع ژئوپلیتیکی اغلب بر ملاحظات قانونی و اخلاقی اولویت داشتند.

فشارهای سیاسی داخلی:

لابی‌های قدرتمند حامی اسرائیل در آمریکا، به‌ویژه در کنگره، نقش مهمی در محدود کردن انتقادات از اسرائیل داشتند. این فشارها باعث شد که حتی پس از رسوایی پولارد، واکنش‌های آمریکا به محکومیت‌های نمادین محدود شود و اقدامات اساسی برای بازنگری در روابط اطلاعاتی صورت نگیرد.

 ترس از پیامدهای دیپلماتیک:

افشای گفت‌وگوی یانگ و ترزی و پرونده پولارد نشان‌دهنده حساسیت‌های دیپلماتیک در روابط آمریکا با اسرائیل و مسائل خاورمیانه بود. هرگونه اقدام قاطع علیه اسرائیل می‌توانست به تنش‌های دیپلماتیک و اختلال در مذاکرات صلح منجر شود.

 اتحاد استراتژیک یا خیانت اطلاعاتی؟ نارضایتی آمریکا از اقدامات موساد

 

نارضایتی در جامعه اطلاعاتی:

جامعه اطلاعاتی آمریکا، که وظیفه حفاظت از امنیت ملی را بر عهده داشت، از این چشم‌پوشی‌ها به شدت ناراضی بود. این نارضایتی در پیشنهادهای بررسی‌های سنا و گزارش‌های مطبوعاتی منعکس شد، اما به دلیل ملاحظات سیاسی به حاشیه رانده شد. چشم‌پوشی از اقدامات موساد، اسرائیل را در موقعیتی قرار داد که بتواند آمریکا را در بزنگاه‌های استراتژیک تحت فشار قرار دهد. تهدید به قطع جریان اطلاعات نمونه‌ای از این اهرم فشار بود که آمریکا را در موضع ضعف قرار می‌داد.

سند سیا به فعالیت‌های سرویس‌های اطلاعاتی دیگر کشورهای متحد، مانند ساواک ایران و دینا شیلی، اشاره می‌کند که با آزادی عمل در خاک آمریکا فعالیت می‌کردند. این الگو نشان می‌دهد که چشم‌پوشی از اقدامات اسرائیل بخشی از یک رویه گسترده‌تر بود که می‌توانست دیگر متحدان را نیز به اقدامات مشابه تشویق کند.

سند سیا به نقش کلیدی مطبوعات در افشای این مسائل اشاره دارد. گزارش‌های روزنامه‌نگاران معتبر و درز پیش‌نویس مطالعه کمیته روابط خارجی سنا به جک اندرسون و واشنگتن پست نمونه‌هایی از تلاش‌های رسانه‌ای برای جلب توجه عمومی به این موضوع بودند. این گزارش‌ها، همراه با پیشنهادهایی برای برگزاری جلسات سنا، نشان‌دهنده نیاز به پاسخگویی و نظارت بیشتر بر فعالیت‌های سرویس‌های اطلاعاتی خارجی در خاک آمریکا بود.

پیشنهاد برگزاری جلسات جامع سنا برای بررسی همدستی آمریکا با سرویس‌های اطلاعاتی دوست، از جمله موساد، می‌توانست گامی در جهت اصلاحات باشد. این جلسات می‌توانستند به تدوین دستورالعمل‌های اطلاعاتی واقع‌بینانه منجر شوند که مرزهای همکاری با متحدان را مشخص کرده و از سوءاستفاده‌های مشابه در آینده جلوگیری کنند. با این حال، عدم پیگیری این پیشنهادها نشان‌دهنده نفوذ عمیق اتحاد با اسرائیل در تصمیم‌گیری‌های واشنگتن بود.

چشم‌پوشی آمریکا از اقدامات غیرقانونی موساد، از شنود گفت‌وگوی یانگ و ترزی در سال ۱۹۷۹ تا رسوایی جاسوسی پولارد در دهه ۱۹۸۰، به نارضایتی عمیق در جامعه اطلاعاتی آمریکا منجر شد. این چشم‌پوشی، که ریشه در وابستگی اطلاعاتی، منافع ژئوپلیتیکی و فشارهای سیاسی داخلی داشت، نه‌تنها حاکمیت قانون را تضعیف کرد، بلکه آمریکا را در برابر اسرائیل آسیب‌پذیر کرد. اسرائیل با استفاده از این رابطه ویژه، توانست آمریکا را در موقعیت‌های دشوار قرار دهد و از عواقب اقدامات خود مصون بماند. این الگو، که در سند سیا و زمینه تاریخی پرونده پولارد مشهود است، نیاز به بازنگری در روابط اطلاعاتی با متحدان و ایجاد مکانیزم‌های نظارتی قوی‌تر را برجسته می‌کند. بدون چنین اصلاحاتی، آمریکا در معرض خطر تکرار چنین رسوایی‌هایی باقی خواهد ماند، در حالی که نارضایتی جامعه اطلاعاتی و افکار عمومی همچنان به چالش‌های این رابطه با اسرائیل دامن می‌زند.

ارسال نظرات