منوتو؛ صدای بهائیت در فضای رسانهای فارسیزبان

به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، در سالهای اخیر، نقش شبکههای رسانهای فارسیزبان خارج از کشور بهویژه منوتو بهعنوان یکی از بازیگران مؤثر در فضای اطلاعرسانی و تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران، به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده است. مطابق اسناد موجود، یکی از مؤلفههای بنیادین در تفسیر هویت شبکه منوتو، وابستگی ایدئولوژیک و ساختاری مدیران آن به جریان جهانی بهائیت و پیوندهای غیررسمی با نهادهای همسو با رژیم صهیونیستی است. این وابستگی نهفقط در سطح اعتقادی و خانوادگی، بلکه در مدل راهبری، سیاستگذاری، انتخاب برنامهسازان، و ساختار مالی این شبکه قابل ردیابی است.
1- پیشینه خانوادگی و مذهبی کیوان عباسی و مرجان اسکندری
-
کیوان عباسی، مؤسس و مدیر ارشد شبکه منوتو، در بسیاری از منابع رسمی، بهعنوان چهرهای با پیشینه بهائی معرفی شده است. پدر او، فریبرز عباسی، بهعنوان یکی از بهائیان شناختهشده ایرانی در خارج از کشور معرفی میشود که در دوران پهلوی نیز دارای ارتباطات سیاسی و فرهنگی بوده است. برخی منابع، مادر او را نیز از کارکنان سفارت رژیم پهلوی در کانبرا ذکر کردهاند.
-
در اسناد داخلی منتشرشده، گرایشات فکری کیوان عباسی در راستای اصول اعتقادی آیین بهائی تحلیل شده است؛ از جمله تأکید بر نسبیگرایی دینی، تقلیل هویت دینی به امری فردی، نفی مرجعیت روحانیت شیعه، و ترویج عرفان سکولار. برنامههایی مانند بفرمایید شام، آکادمی موسیقی، یا مستندهای بازنگری در تاریخ معاصر، در همین راستا تفسیر میشوند.
-
همسر او، مرجان اسکندری، در گزارشهای رسمی بهعنوان فردی دارای سابقه خانوادگی در جامعه یهودی ایرانی معرفی شده است. برخی منابع نقش پدر وی، فرهاد اسکندری، را بهعنوان یک استاد دانشگاهی مرتبط با مؤسسات آموزشی در حیفا گزارش کردهاند و بر نقش او در ساختارهای مالی و اداری شبکه تأکید دارند.
-
برخی گزارشها (از جمله در بولتننیوز و مشرقنیوز) تأکید دارند که ازدواج این دو در یکی از مراکز بهائیان در حیفا صورت گرفته و همین امر، از منظر نهادهای امنیتی، نشانگر پیوند تشکیلاتی با بیتالعدل بهشمار میرود.
2- تأثیر این پیشینه بر ساختار محتوایی و رسانهای شبکه
-
در اسناد موجود، آمده است که شبکه منوتو با تأکید بر جذب نیروهای همسو با آموزههای بهائیت، بهویژه در میان مجریان و برنامهسازان، بهطور سیستماتیک تلاش کرده است تا مفاهیمی چون وحدت ادیان، معنویت فردی، نفی تشیع سیاسی و بازتعریف هویت ایرانی را در دستور کار محتوایی خود قرار دهد. این جهتگیری، از منظر تحلیلی، بازتاب مستقیم آموزههای ایدئولوژیک بیتالعدل ارزیابی میشود.
-
برخی چهرههای مطرح شبکه از جمله رها اعتمادی، سالومه سیدنیا و فرناز قاضیزاده، بهعنوان افرادی با تربیت فرهنگی و فکری همسو با جریانهای ضدشیعی یا فرقهای معرفی شدهاند که در تیم راهبری محتوای شبکه نقش تعیینکننده داشتهاند.
-
همچنین در منابع داخلی به مواردی اشاره شده است که نشان میدهد برخی اعضای تحریریه و تیم محتوایی منوتو در برنامههای وابسته به بنیادهای بهائی و مؤسسات فرهنگی صهیونیستی در لندن و نیویورک مشارکت داشتهاند.
3- وابستگی فکری و ساختاری به بیتالعدل و جریان جهانی بهائیت
-
طبق داده های منابع داخلی، ساختار مدیریتی شبکه منوتو بهوضوح با مدل تشکیلاتی بیتالعدل (مرکز اداری جهانی فرقه بهائیت مستقر در حیفا) همخوانی دارد. ویژگیهایی نظیر تصمیمگیری در حلقههای محدود، گزینش نیرو بر پایه وفاداری تشکیلاتی، و عدم شفافیت در سیاستگذاری داخلی، از شباهتهای کلیدی این دو ساختار محسوب میشود.
-
در این الگو، هر فرد برای ارتقا به سطوح میانی یا عالی در شبکه، باید از منظر فکری و ایدئولوژیک با باورهای بهائی سازگار باشد. این مسئله، بهویژه در میان مجریان، سردبیران و مدیران محتوایی شبکه قابل مشاهده است. همچنین، شرط ضدیت با جمهوری اسلامی، پایبندی به اصول نسبیگرای دینی، و رویکردهای ضدشیعی، بهعنوان ویژگیهای مورد نظر برای گزینش نیروها ذکر شدهاند.
-
یکی از نمونههای شاخص، آگهی منتشرشده از سوی رها اعتمادی (مجری ارشد شبکه و فردی با پیشینه بهائی) در سال ۲۰۱۲ است. در این آگهی، صراحتاً از متقاضیان همکاری خواسته شده بود که:
• به آیین بهائی پایبند باشند؛
• رویکردی انتقادی و معارض نسبت به نظام جمهوری اسلامی داشته باشند؛
• آمادگی اجرای برنامههایی با محتوای آزاد جنسی و پوشش نامتعارف را دارا باشند.
این آگهی، بهعنوان سندی علنی و گواه روشنی بر سیاستگذاری ایدئولوژیک – تشکیلاتی در روند استخدام و تولید محتوای شبکه منوتو است.
-
توضیح بیشتر:
ساختار مدیریتی شبکه منوتو، از نظر ویژگیهای سازمانی و نحوه تصمیمگیری، شباهتهای چشمگیری با مدل تشکیلاتی «بیتالعدل» دارد که مرکز اداری جهانی فرقه بهائیت در حیفا بهشمار میرود. در این مدل، تصمیمگیریها نه بهصورت شفاف و جمعی، بلکه در قالب حلقههای محدود و بسته صورت میگیرد که کنترل کامل بر فرآیندهای مدیریتی و محتوایی را در دست دارند.
یکی از شاخصترین ویژگیهای این ساختار، گزینش نیروها بر اساس وفاداری محض به ایدئولوژی و خطوط فرقهای است؛ به این معنا که افراد برای ورود به سطوح مدیریتی و تصمیمسازی، باید نه تنها تخصص رسانهای، بلکه تعهد کامل به آموزههای بهائی و وفاداری به رهبری تشکیلاتی بیتالعدل را داشته باشند. این گزینش فرقهمحور موجب میشود که خطدهی محتوایی و جهتگیری سیاسی شبکه به صورت یکپارچه و هماهنگ با اهداف کلی فرقه بهائی حفظ شود.
همچنین، فقدان شفافیت در سیاستگذاری داخلی از دیگر وجوه مشترک این ساختارهاست؛ به این معنی که روند تصمیمگیریها، تخصیص منابع و تعیین اولویتهای محتوایی در شبکه منوتو به دور از چشم مخاطبان و حتی بخش عمدهای از کارکنان جریان دارد و عمدتاً در درون حلقههای محدود مدیریتی انجام میشود. این امر باعث تقویت کنترل بالا به پایین و محدودسازی هرگونه نقد یا مخالفت داخلی میشود.
4- همافزایی با دیگر شبکههای سلطنتطلب و معاند
-
تحلیل اسناد نشان میدهد که شبکه منوتو، در کنار فعالیت مستقل خود، بخشی از یک ائتلاف نانوشته رسانهای با سایر شبکههای اپوزیسیون فارسیزبان، بهویژه BBC فارسی، ایران اینترنشنال، و صدای آمریکا است. این شبکهها، با وجود تفاوتهای ظاهری، در زمینههای محتوایی، سیاستگذاری کلان و تبادل نیروی انسانی، اشتراکات راهبردی آشکاری دارند.
-
نامهایی مانند رها اعتمادی، سالومه سیدنیا، تیام بصیر، و شیدا هوشمندی، از چهرههایی هستند که سابقه آموزش یا همکاری در پروژههای رسانهای تحت حمایت دولت بریتانیا و مؤسسات غربی را داشتهاند. بسیاری از آنان دورههای روزنامهنگاری بینالمللی در BBC World Service یا مؤسسات وابسته به دولت بریتانیا را گذراندهاند.
-
همچنین گزارشها از همکاری پنهان یا آشکار میان حلقههای خانوادگی مانند خانواده اعتمادی (رها و حسن اعتمادی) با مجموعهای از پروژههای سلطنتطلب، رسانههای آمریکایی و انگلیسی، و نهادهای بهائی بینالمللی حکایت دارد. حسن اعتمادی، از فعالان قدیمی اپوزیسیون خارجنشین، بهعنوان پدر رها اعتمادی و فردی با پیوندهای دیرینه با سازمان مجاهدین خلق، رسانههای سلطنتطلب و نهادهای وابسته به بیتالعدل شناخته میشود.
5- جذب و استخدام نیرو بر مبنای شاخصهای فرقهای
با استناد به گزارشهای منتشرشده، شبکه منوتو نهتنها از منظر مدیریتی تحت تأثیر جریان جهانی بهائیت قرار دارد، بلکه در حوزه منابع انسانی و تولید محتوای رسانهای نیز رویکردی منطبق بر شاخصهای فرقهای اتخاذ کرده است.
-
در برخی از گزارشات بهصراحت بیان شده است که شبکه منوتو در سیاست جذب و استخدام نیروی انسانی، اولویت را به افرادی با پیشینه خانوادگی و فکری بهائی میدهد. بر اساس شواهد ارائهشده، بسیاری از مجریان، تهیهکنندگان و مدیران اجرایی این شبکه، از خانوادههای شناختهشده بهائی در ایران و مهاجران ساکن اسرائیل، انگلستان و آمریکا هستند.
-
گزارشها تأکید دارند که افراد خارج از این دایره صرفاً در موقعیتهای فنی یا اجرایی پایین استخدام میشوند و دسترسی به مواضع تصمیمسازی، صرفاً برای کسانی ممکن است که یا خود وابسته به فرقه بهائیت باشند یا از اعضای تأییدشده توسط حلقه مدیریتی محسوب شوند.
-
همچنین اسناد نشان میدهد که در برخی فرمهای جذب نیرو، تأکید شده که متقاضیان باید از تعهد به آزادی دینی، جدایی دین از سیاست، و تنفر از حکومت دینی برخوردار باشند.
6- خطدهی محتوایی با رویکرد فرقهای و ضداسلامی و ایرانی
-
در اسناد نقل شده از جلسات داخلی شبکه، آمده است که کیوان عباسی در جلسهای با برخی سرمایهگذاران شبکه (از جمله وابستگان به خانوادههای بهائی و یهودی ایرانیتبار مقیم لندن و حیفا)، از پروژه منوتو بهعنوان ترکیبی از پول یهودی – بهایی – سلطنتطلب یاد کرده است. هدف اصلی این پروژه از نظر او، مهندسی فرهنگی برای گسست نسلی و هویتی در جامعه ایرانی عنوان شده است.
-
بررسی محتوای برنامهها نیز نشاندهنده وجود یک الگوی محتوایی مشخص است که در آن بهطور مکرر شاهد تکرار مضامینی چون: نفی آموزههای فقهی اسلام، تحقیر شعائر مذهبی، نمایش روحانیت در قالب منفی، ترویج الگوهای رفتاری غربی و ضدخانواده، و شخصیتسازی از چهرههای بهائی (همچون عبدالبهاء، طاهره قرةالعین، و حسن بالیوزی) هستیم.
-
در یکی از تحلیلها متنشر شده، آمده است که: پروژه مستندسازی درباره شخصیتهای بهائی، مستندهای تاریخی با رویکرد بازنویسی انقلاب اسلامی، و پرداخت به زنان پیشرو غیرمحجبه، همگی در راستای طرح انتقام فرهنگی فرقه بهائیت از نظام جمهوری اسلامی تعریف شدهاند.
حال به وضوح مشخص است که شبکه منوتو دیگر صرفاً یک بنگاه رسانهای خصوصی نیست؛ بلکه بهروشنی بهعنوان بازوی فرهنگی جریان جهانی بهائیت و متحدی مستقیم با محافل رژیم صهیونیستی عمل میکند. پیشینه اعتقادی و خانوادگی کیوان عباسی و مرجان اسکندری، همراه با خطمشی محتوایی این شبکه، نشان میدهد که منوتو بخشی از پروژهای سازمانیافته و عمیقاً ضد دینی، ضد شیعی و خصمانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران است.
ساختار مخفیانه، سیاستگذاری فرقهای و همافزایی آشکار با نهادهای سلطنتطلب و رسانههای معاند، منوتو را به یک ماشین جنگ نرم تبدیل کرده است که از حمایت مالی دولت بریتانیا و بنیادهای صهیونیستی برخوردار است و بهعنوان ستون پنجم رسانهای دشمن، به شکل برنامهریزیشده به تخریب بنیانهای دینی و ملی ایران میپردازد. این شبکه نه یک رسانه مستقل، بلکه ابزار نفوذ و تحریف حقیقت است که باید به عنوان خطری جدی برای امنیت فرهنگی و سیاسی کشور شناخته شود.