تداوم راه امام خمینی در حکمرانی رهبر معظم انقلاب

اشاره: حکمرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی پیوسته در امتداد روش و منش امام خمینی (ره) بوده است. این استمرار در پایبندی به اسلام ناب، ولایت فقیه و استکبارستیزی نمود یافته و به عنوان شاخصهای محوری انقلاب اسلامی مسیر تحولات کشور را رقم زده است. تفاوت مهم دوره رهبری ایشان در نوع جنگ و چالشهاست؛ از جنگ نظامی مستقیم در دوران امام خمینی (ره) به جنگ شناختی و رسانهای پیچیده در عصر حاضر که نیازمند انسجام فکری و آگاهیبخشی عمیق است. رهبر معظم انقلاب امروز علاوه بر حفظ دستاوردهای گذشته بر پیشرفت علمی و فناوری تأکید ویژه دارند و در مقابل فتنهها و تهدیدهای داخلی با صلابت و حکمت برخورد میکنند. این تجربه حکمرانی الگویی روشن و کاربردی برای نخبگان و جامعه فراهم کرده تا ضمن حفظ وحدت برای تحقق آرمانهای انقلاب و زمینهسازی ظهور منجی عالم آماده شوند. این مسیر حکمرانی ترکیبی از مقاومت و تحول است که آیندهای روشن را نوید میدهد.
در همین زمینه، خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، گفتوگویی با حجت الاسلام محمدهادی رحمانی استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم انجام داده که مشروح آن در ادامه تقدیم خوانندگان گرامی می شود:
رسا ـ حکمرانی رهبر معظم انقلاب چه نقاط مشترکی با شیوه مدیریت حضرت امام خمینی (ره) دارد و این اشتراکها در چه عرصههایی نمود بیشتری دارند؟
با قطعیت میتوان گفت که رهبر معظم انقلاب راه و روش مرحوم امام خمینی (ره) را در حکمرانی و مدیریت جامعه بهخوبی ادامه میدهند. در اینجا به چند نکته مهم اشاره میکنم که هر کدام بحث مفصلی میطلبند ولی به طور خلاصه به پنج یا شش مورد اشاره میکنم:
اولین و شاید مهمترین نکته پایبندی عمیق به اسلام ناب و تلاش برای تحقق اسلام حقیقی است. هر دو بزرگوار به حفظ ارزشهای اسلام و اجرای دقیق احکام شرعی پایبند بودهاند و در سخنانشان بارها بر این تأکید شده است. امام خمینی (ره) همواره بر «کوتاه نیامدن در احکام شرعی» تأکید داشتند و رهبر معظم انقلاب نیز همین مسیر را دنبال میکنند. هیچگاه دست کشیدن از ارزشهای اسلامی به خاطر نگاههای غربزده یا روشنفکرانه را نپذیرفتند.
نکته دوم، اعتقاد راسخ و پایبندی به ولایت فقیه است. هر دوی این بزرگواران ولایت فقیه را به عنوان عنصر مهم حفظکننده انقلاب و اسلام از انحراف میدانند و معتقدند که این ولایت مانع از منحرف شدن حرکت انقلابی و اجتماعی میشود. به نظر من نبود ولایت فقیه در مشروطه یکی از دلایل انحراف آن مسیر بود.
سومین نکته بسیار مهم استکبارستیزی و بیاعتمادی کامل به استکبار جهانی بهویژه آمریکا است. مرحوم امام(ره) هرگز به آمریکا اعتماد نکرد و زیر بار خواستههای زورگویانه آنها نرفت و رهبر معظم انقلاب نیز همین رویکرد را ادامه دادهاند. بارها مشاهده شده که مسئولینی که به زور اصرار داشتند رهبری را به کاری مجبور کنند پشیمان شدند. اعتماد به استکبار همواره اشتباهی بزرگ تلقی شده است.
نکته بعدی که مرتبط با همین موضوع است برخورد محکم و قاطع با فتنهها و فتنهگران است. هر دو بزرگوار فرق میان کسانی که فریب خوردهاند و کسانی که از روی عمد و مغرضانه قصد آسیب به انقلاب دارند را به خوبی تشخیص میدهند. رهبر معظم انقلاب بارها افرادی که فریب خوردهاند را بخشیدهاند ولی در مقابل افراد مغرض و دشمنان انقلاب با قدرت و صلابت برخورد کردهاند. برای مثال در انتخابات دوره دوم ریاست جمهوری آقای احمدینژاد فشارهای زیادی وارد شد که انتخابات را باطل کنند اما رهبری با استقامت کامل در مقابل این فشارها ایستادند.
نکته مهم بعدی مردممحوری و همراهی با مردم است. هرچند در برابر دشمن با صلابت عمل میکنند اما در ارتباط با مردم و مستضعفان با مهربانی و مدارا رفتار میکنند. امام خمینی (ره) جایگاه مردم را در تصمیمات اجتماعی و سیاسی بسیار مهم میدانستند و رهبر معظم انقلاب نیز تأکید فراوانی بر حضور مردم در انتخابات و نقش آنها در تعیین سرنوشت کشور دارند. رابطه صمیمانه و روراست رهبری با مردم از ویژگیهای برجسته ایشان است.
همچنین توجه ویژه به معنویت، اخلاق و قرآن از دیگر نکات مهم است. گسترش قرآن و توجه به اخلاق در جامعه از اولویتهای رهبر انقلاب است که باعث شده امروز ما شاهد رشد حافظان و قاریان قرآن و برنامههای قرآنی متعدد باشیم.
یکی دیگر از ویژگیهای بارز، توجه به نظرات کارشناسان و سپردن اختیارات لازم به مسئولان است. رهبر انقلاب همیشه بر اهمیت کارشناسی تأکید داشتهاند و دخالت بیمورد در امور را نپذیرفتهاند. نمونه آن هم در مدیریت بیماری کرونا بود که به توصیه کارشناسان عمل کردند.
روشنگری و افشای دستگاههای رسانهای دشمن و فریبکار نیز جزو وظایف مهم هر دو بزرگوار بوده است. آنها تلاش کردهاند مردم را نسبت به توطئهها و دروغهای دشمن آگاه کنند. البته این وظیفه فقط بر دوش رهبری نیست و ما همه باید در حد توان خود در روشنگری فعال باشیم.
نکته آخر تأکید بر وحدت و دشمنشناسی دقیق است. امام(ره) و رهبر معظم انقلاب دشمن اصلی را استکبار جهانی و آمریکا میدانند که نه اسلام را میخواهد و نه ما را. از این رو باید توان و انرژیها را برای مبارزه با دشمن اصلی صرف کرد و از درگیریهای داخلی و اختلافات پرهیز کرد زیرا این اختلافات به نفع دشمن است.
و در پایان شاید نکتهای که کمتر به آن پرداخته میشود اخلاق حسنه، سادهزیستی، شجاعت و دنیاگریزی این دو بزرگوار است. جامعیت علمی، آگاهی به زمانه، تسلط بر ادبیات، فلسفه، تاریخ و علوم دینی همراه با صفات اخلاقی برجسته، آنها را به یگانههایی در تاریخ پس از معصومین تبدیل کرده است.
رسا ـ شرایط اجتماعی و سیاسی زمانه رهبری آیتالله خامنهای در مقایسه با دوران امام خمینی(ره) چه تغییراتی داشته و این تحولات چگونه در روش حکمرانی ایشان انعکاس یافته است؟
به نظرم مهمترین نکته نوع جنگی است که این دو بزرگوار با آن مواجه بودهاند. مرحوم امام (ره) درگیر جنگی نظامی با دشمنی مشخص و آشکار بودند؛ دشمنی که روبروی ملت ایستاده بود و مردم بهصورت متحد در برابرش قرار داشتند. جنگی که در آن نیروی نظامی، انسجام ملی و توان رزمی نقش اساسی داشت.
اما جنگی که امروز در دوران رهبری مقام معظم رهبری با آن مواجهایم، جنگی تمامعیار و پیچیدهتر است؛ جنگی شناختی، رسانهای و اقتصادی. دشمن امروز دیگر صرفاً مقابل ما نیست بلکه در ذهنها نفوذ میکند، نگاه نسل جوان را نسبت به جامعه و خودشان مخدوش میکند و با ابزارهای نرم و فریبنده وارد میشود. این دو نوع جنگ شیوهها و نیازهای متفاوتی دارند.
در جنگ نظامی، قدرت نظامی و انسجام ملی اهمیت دارد، اما در جنگ شناختی و رسانهای نیاز به «افسران جنگ نرم» داریم؛ افرادی که بتوانند آگاهیبخشی کنند مردم را روشن کنند و مانع از خودتحقیری و القائات منفی دشمن شوند. این فضا و چالشها، بسیار متفاوت با دوران جنگ نظامی است و هر دو بزرگوار به این تفاوت توجه ویژه داشتهاند.
نکته بعدی این است که جنگ نظامی هم پیشرفتهتر و پیچیدهتر شده است. اگر در دوران امام (ره) جنگ سخت بود ولی به لحاظ فنی بسیار سادهتر بود، امروز جنگها بسیار پیچیده، دقیق و فناورانه شدهاند. بنابراین قدرت نظامی ما باید بسیار قوی و آماده باشد تا بازدارندگی کامل ایجاد کند. به همین دلیل اینطور نیست که بگوییم جنگ نظامی تمام شده و فقط باید به جنگ شناختی پرداخت. آمادگی نظامی همچنان نقش حیاتی دارد و باید به شدت مورد توجه قرار گیرد.
نکته سوم درباره شرایط مردم است. در زمان امام (ره) که جنگ نظامی بود دشمن بهصورت آشکار به کشور حمله کرده بود و انسجام ملی و همکاری مردم شکل گرفته بود. اما در دوران رهبری مقام معظم رهبری چون جنگ شناختی است و دشمن به درون جامعه نفوذ کرده، حفظ انسجام ذهنی و همراه کردن مردم با نظام بسیار دشوارتر است. مردم باید آگاه نگه داشته شوند و این کار نیازمند تلاش بسیار است. مثلاً امروز با قطعی کوتاه برق، تحمل مردم کمتر شده، در حالی که در زمان جنگ تحمیلی، مردم صبر و تحمل بسیار بیشتری داشتند.
همچنین وظیفهای که مرحوم امام (ره) و رهبر معظم انقلاب در این مسیر دارند، متفاوت است. امام(ره) وظیفه تشکیل، شکلگیری و تثبیت نظام را بر عهده داشتند، اما رهبر معظم وظیفه حفظ، نگهداری، پیشرفت و توسعه را به عهده دارد. به همین دلیل در سخنان رهبر معظم انقلاب تأکید زیادی بر علم، فناوریهای نوین و پیشرفتهایی مثل انرژی هستهای و علوم پیشرفته میبینیم. این تفاوت وظیفه نشاندهنده مرحله متفاوتی از مسیر انقلاب است.
و در نهایت دشمن امروز نیز متفاوت و پیچیدهتر است؛ دشمنی نیرنگباز و حیلهگر که با روشهای فریبنده و پیچیده وارد میدان میشود. در این شرایط نیاز به شناخت دقیق و بصیرت عمیق برای مقابله با دشمن بیش از پیش احساس میشود.
رسا ـ بررسی تجربه حکمرانی رهبر معظم انقلاب چه کارکردهایی برای ارتقای فهم سیاسی و اجتماعی عموم مردم و نخبگان به همراه دارد؟
به نظرم این روش و منش رهبری یک الگو و نمونه بسیار ارزشمند است برای پیشبرد روش حکمرانی در کشور. همانطور که قبلاً هم اشاره کردم یکی از مشکلات اصلی در جریانهای مشروطه و دیگر حرکتهای انقلابی گذشته فقدان یک نظام حکمرانی منسجم و پایدار بود که مبتنی بر ولایت فقیه باشد. نبود این ساختار باعث شد بسیاری از این جنبشها به نتیجه نرسند یا به ناکامی انجامید.
تجربههای مختلف رهبری مانند مواجهه با فتنه سال ۸۸، فتنه «زن، زندگی، آزادی» و دیگر فتنههای داخلی همچنین مبارزه با فعالیتهای جاسوسی و تروریستی در کشور نشاندهنده یک شیوه حکمرانی قدرتمند و مقاوم است. برخورد محکم و با صلابت رهبری با این تهدیدات نمونهای شاخص و قابل الگوبرداری است.
به نظرم این الگو باید در میان نخبگان و فعالان جامعه گسترش یابد و به عنوان چراغ راه و مسیر روشن در ادامه راه حکمرانی مورد توجه قرار گیرد. باور دارم این روش حکمرانی نه تنها برای کشور ما بلکه میتواند برای دیگر ملتها نیز الگوی مناسبی باشد.
هدف نهایی همه این تلاشها زمینهسازی و آمادگی برای ظهور امام زمان (عج) است. این سبک حکمرانی ما را آماده میکند تا بتوانیم در زمان ظهور جزو یاران وفادار حضرت باشیم و در حکومت عدل جهانی ایشان نقشآفرینی کنیم. انشاءالله همه ما در مسیر تحقق این هدف قرار بگیریم.