افزایش سوءقصد به محیطبانان و خشونتهای شکارچیان
در هفتههای اخیر، استان مازندران بار دیگر شاهد افزایش درگیریهای خشونتآمیز بین محیطبانان و شکارچیان غیرمجاز بوده است. در تازهترین حادثه، اسماعیل عرب، محیطبان پارک ملی پابند، حین گشتزنی، مورد حمله شکارچیان قرار گرفت و مجروح شد؛ این حادثه تنها یکی از چندین مورد مشابه است که در ماههای اخیر در جنگلها و مناطق حفاظتشده مازندران علیه محافظان جنگل رخ داده است، اما آخرین ماجرا چگونه شروع شد؟
بنا بر اعلام محیط زیست مازندران در جریان گشت و کنترل نیروهای یگان حفاظت محیط زیست پارک ملی پابند، اسماعیل عرب، محیطبان این منطقه، حین انجام وظیفه و پس از دریافت گزارشی مبنی بر حضور شکارچیان غیرمجاز، با آنها مواجه شد؛ در این حادثه، شکارچیان به دستور ایست محیطبان توجهی نکردند و در یک درگیری خشونتآمیز، با داس به محیطبان عرب حملهور شده و وی را از ناحیه کتف مجروح کردند. متخلفان پس از ارتکاب این جرم، به سرعت از محل متواری شدند و پس از این حادثه، شناسایی عاملان این حمله آغاز شد و موضوع تحت پیگیری قضایی قرار گرفت. حال عمومی اسماعیل عرب پس از مداوا در حال بهبود گزارش شده و تلاشها برای دستگیری و مجازات متهمان ادامه دارد.
در ادامه این حادثه، شینا انصاری، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، طی تماس تلفنی با اسماعیل عرب، محیطبان مجروح پارک ملی پابند، ضمن آرزوی بهبودی برای این محیطبان پرتلاش، تأکید کرد که سازمان حفاظت محیطزیست با جدیت وضعیت درمانی وی را پیگیری خواهد کرد. این تماس، نشانهای از توجه ویژه مسئولان به شرایط محیطبانان است، اما همچنان نیاز به اقدامات عملی و حمایتهای بیشتر برای حفاظت از این افراد و جلوگیری از تکرار چنین حوادثی وجود دارد.
افزایش فعالیت شکارچیان غیرمجاز، تهدیدی جدی برای گونههای جانوری و منابع طبیعی این استان است و محیطبانانی که وظیفه حفاظت از این ثروت ملی را بر عهده دارند، هر روز با خطر جانی مواجه میشوند. این درگیریها نشاندهنده عمق مشکلاتی است که محیطبانان در مقابله با شکارچیان غیرمجاز با آن روبهرو هستند؛ از نبود امکانات و نیروهای کافی گرفته تا قوانین و مجازاتهای ناکافی برای متخلفان.
این گزارش به بررسی بیشتر وضعیت محیطبانان مازندران، چالشها و دشواریهای این شغل خطرناک و پیامدهای افزایش فعالیتهای غیرقانونی شکارچیان در این منطقه خواهد پرداخت.
نقش حساس محیطبانان
محیطبانان که خط مقدم حفاظت از حیات وحش و منابع طبیعی کشور محسوب میشوند، در بسیاری از نقاط مازندران، با مشکلات و چالشهای فراوانی روبهرو هستند. نه تنها با شرایط سخت جغرافیایی و کمبود تجهیزات دست و پنجه نرم میکنند، بلکه شکارچیان غیرمجاز نیز با آنها به صورت مستقیم و خشونتآمیز برخورد میکنند.
علیاکبر ایمانی، یکی از محیطبانان با تجربه استان است، او به عنوان محیطبان نمونه کشوری از شرایط سخت کارش و چالشهای روزمره میگوید: محیطبانی کاری نیست که بتوان با آن بهسادگی کنار آمد. ما با خطرات جانی مواجهیم، اما شاید چیزی که کمتر به آن توجه میشود، فشار روانی است. هر روز با این فکر از خانه بیرون میرویم که ممکن است برنگردیم. برای خانوادهام این فکر وحشتناک است.
وی ادامه میدهد: همسرم همیشه نگران است. وقتی دیر به خانه میآیم یا تلفنهایم را جواب نمیدهم، میداند که ممکن است در جنگل با شکارچیها درگیر شده باشم. این نگرانی برای همه محیطبانها و خانوادههایشان وجود دارد.
ایمانی علاوه بر خطرات فیزیکی، به فشارهای روانی این شغل اشاره میکند و میگوید: هر بار که با یک گروه از شکارچیان مسلح روبهرو میشویم، تنش و استرس شدیدی به ما وارد میشود؛ این استرس فقط به دلیل رویارویی با شکارچیان نیست، بلکه به خاطر نبود پشتیبانیهای کافی هم هست. اگر زخمی شویم یا دچار حادثهای شویم، باید خودمان به دنبال حل مشکلاتمان باشیم، چون بیمهای که داریم کافی نیست. یکی از همکارانم چند سال پیش در درگیری با شکارچیان مجروح شد و هنوز درگیر درمانش است، اما هیچ حمایت مالی مناسبی دریافت نکرده است.
ایمانی همچنین به ضعف در همکاری با نهادهای انتظامی و قضایی اشاره میکند و میگوید: هرچند گاهی نیروهای انتظامی به ما کمک میکنند، ولی این کافی نیست. بسیاری از شکارچیان بعد از دستگیری بهراحتی با پرداخت جریمههای سبک آزاد میشوند و دوباره به کارشان ادامه میدهند. ما نیاز داریم که این همکاریها بهبود یابد و مجازاتها بازدارندهتر شود.
با وجود تمام مشکلات، علیاکبر ایمانی هنوز از شغلش دست نکشیده است؛ او میگوید: تنها چیزی که ما را در این شغل نگه میدارد، عشق به طبیعت است. هر بار که حیوانی را از دست شکارچیان نجات میدهیم، انگار یک بار دیگر به طبیعت زندگی دادهایم. این حس به ما امید و انرژی میدهد. البته، اگر حمایتهای دولتی و تجهیزاتی بیشتر شود، این کار بسیار مؤثرتر و کمخطرتر خواهد بود.
ایمانی در پایان به نقش خانوادهها در حمایت از محیطبانان اشاره میکند و ادامه میدهد: "خانواده من همیشه پشت من بودهاند، ولی میدانم که هر بار که از خانه خارج میشوم، نگرانی عمیقی در دلشان هست. آنها میدانند که ممکن است با خطرات بسیاری روبهرو شوم. همسرم و فرزندانم بارها از من خواستهاند که این شغل را کنار بگذارم، اما نمیتوانم؛ چون حفظ جنگلها و حیوانات وظیفهای است که نمیتوانم از آن چشمپوشی کنم".
وی افزود: ما هر روز با تهدید مواجهیم؛ در بسیاری از مواقع، وقتی به شکارچیان غیرمجاز نزدیک میشویم، آنها اسلحه را به سمت ما نشانه میگیرند. من شخصاً چندین بار با خطر مرگ روبهرو شدم و این بار نوبت دوستم بود. احساس میکنیم از سوی دولت و مسئولان حمایت کافی نداریم.
این مشکل، ساختاری است
این حمله، چندمین حادثه مشابه در هفتههای اخیر بوده و به نوعی زنگ خطری برای مسئولان محسوب میشود. افزایش برخوردهای خشونتآمیز شکارچیان با محیطبانان نشاندهنده نیاز به تغییر رویکرد در مدیریت منابع طبیعی و حفاظت از محیطزیست در مازندران است.
فرهاد یکتانیک، یکی از کارشناسان برجسته حوزه محیط زیست کشور در مورد تبعات افزایش شکار غیرمجاز و تهدیدات پیش روی گونههای جانوری و گیاهی جنگلهای هیرکانی میگوید: "این حوادث نشاندهنده یک مشکل ساختاری است. شکارچیان میدانند که مجازاتهای قانونی نسبت به اقداماتشان چندان بازدارنده نیست. ما نیاز به قانونهای سختگیرانهتر و همچنین تقویت جایگاه محیطبانان در جامعه داریم. اگر اقدامات عملی نشود، جان محیطبانان ما همچنان در خطر خواهد بود."
او با تأکید بر اهمیت جنگلهای هیرکانی و تنوع زیستی منحصر به فرد آنها توضیح داد: جنگلهای هیرکانی از معدود اکوسیستمهای باستانی در جهان هستند که از دوران پیش از یخبندان باقی ماندهاند. این جنگلها نهتنها پناهگاه بسیاری از گونههای نادر جانوری هستند، بلکه بهعنوان یکی از مهمترین منابع اکسیژن و کنترل آب و هوا در منطقه شمال ایران نقش ایفا میکنند. متأسفانه طی سالهای اخیر، فشارهای زیادی از سوی شکارچیان غیرمجاز به این مناطق وارد شده که حیات این جنگلها و گونههای آن را بهشدت تهدید میکند.
این کارشناس در ادامه به خطرات افزایش تعداد شکارچیان و بیتوجهی به مسائل محیط زیستی اشاره کرد و افزود: یکی از مشکلات اصلی این است که شکارچیان غیرمجاز با استفاده از سلاحهای پیشرفته و روشهای غیرقانونی، نهتنها به جمعیت گونههای خاص مانند مرال، شوکا و پلنگ ایرانی آسیب میزنند، بلکه زنجیرههای اکولوژیک را نیز مختل میکنند. این گونههای جانوری بخشی از سیستم طبیعی جنگلها هستند. کاهش جمعیت آنها به معنی برهم خوردن تعادل اکوسیستم است که میتواند منجر به کاهش تنوع زیستی و حتی نابودی برخی گونهها شود.
فرهاد یکتانیک در ادامه بهصورت دقیقتری به روند مقابله با شکارچیان اشاره کرد و گفت: مبارزه با شکارچیان کار سادهای نیست. این افراد معمولاً بهصورت گروهی و با برنامهریزی وارد مناطق حفاظتشده میشوند. محیطبانان بهدلیل تعداد کم و عدم برخورداری از تجهیزات مناسب، همیشه در برابر این افراد آسیبپذیر هستند. بسیاری از آنها حتی در مواجهه با شکارچیان جان خود را از دست دادهاند.
" یکی از راههای موثر در مبارزه با شکارچیان، ایجاد یک شبکه گسترده از پایش الکترونیکی و بهکارگیری پهپادها و دوربینهای نظارتی در مناطق حساس است. این ابزارها به محیطبانان کمک میکند تا بدون نیاز به رویارویی مستقیم، شکارچیان را شناسایی و دستگیر کنند" این فعال محیط زیست با بیان این جمله خاطرنشان کرد: در صورت عدم برخورد جدی با شکار غیرمجاز، گونههای متعددی در جنگلهای هیرکانی در معرض خطر انقراض قرار خواهند گرفت؛ " اگر تعداد شکارچیان به همین شکل افزایش پیدا کند و برخورد موثری با آنها صورت نگیرد، ما در آینده نزدیک شاهد کاهش شدید جمعیت گونههای جانوری خاص در جنگلهای هیرکانی خواهیم بود. مرال و شوکا، بهعنوان نمادهای حیات وحش این منطقه، بیشترین آسیب را خواهند دید. علاوه بر این، نابودی گوشتخواران بزرگ مانند پلنگ، که بالاترین سطح زنجیره غذایی را در این اکوسیستم تشکیل میدهد، منجر به برهم خوردن تعادل طبیعی خواهد شد. این زنجیرههای غذایی بهطور مستقیم با سلامت جنگلهای هیرکانی مرتبط هستند و هر گونه نابسامانی در این زنجیره، میتواند اثرات جبرانناپذیری بر این اکوسیستم داشته باشد."
قانونهای ناکارآمد و ضعف در مجازات شکارچیان
یکتانیک همچنین به ضعفهای قانونی موجود در برخورد با شکارچیان پرداخت و گفت: متأسفانه در حال حاضر مجازاتهای تعیینشده برای شکار غیرمجاز چندان بازدارنده نیستند؛ شکارچیانی که دستگیر میشوند، اغلب با جریمههای نقدی کم یا زندانهای کوتاهمدت مواجه میشوند که این خود انگیزهای برای ادامه فعالیت غیرقانونی آنهاست. از طرفی، نبود فرهنگسازی در این زمینه نیز مزید بر علت است. اگر دولت و نهادهای مربوطه بهجای برخوردهای سطحی، یک رویکرد جامع و علمی در پیش بگیرند، میتوانیم به نتایج بهتری دست یابیم.
وی تأکید کرد: نیاز به یک نگاه سیستمی و همافزایی میان نهادهای مختلف برای کنترل و مقابله با شکار غیرمجاز است و نمیتوان تنها با تکیه بر نیروی انسانی محدود محیطبانان با این پدیده مبارزه کرد. باید تمامی نهادها از جمله نیروهای انتظامی، قضایی و حتی خود مردم به کمک بیایند. همچنین رسانهها و نهادهای آموزشی میتوانند نقش مهمی در فرهنگسازی ایفا کنند.
در پایان، او توصیههایی را برای بهبود وضعیت ارائه کرد و گفت: برای مقابله با این مشکل، چند پیشنهاد اساسی داریم. اول اینکه محیطبانان باید به تجهیزات مدرنتر و آموزشهای تخصصی مجهز شوند تا بتوانند در برابر شکارچیان غیرمجاز بهخوبی مقاومت کنند. دوم، باید قوانین بازدارندهتری تصویب شود که مجازات سنگینی برای شکارچیان تعیین کند. سومین نکته، ارتقای آگاهی عمومی است. باید مردم به اهمیت حفاظت از طبیعت و حیوانات پی ببرند و در این مسیر همراه محیطبانان باشند. همچنین گسترش مناطق حفاظتشده و ایجاد تیمهای واکنش سریع میتواند نقش مهمی در کنترل این بحران داشته باشد.
با توجه به افزایش موارد سوء قصد به محیطبانان و خشونتهای شکارچیان، این وظیفه مسئولان است که تدابیر جدیتری برای محافظت از این قشر از جامعه اتخاذ کنند. محیطبانان که با تمام توان خود از طبیعت حفاظت میکنند، شایسته حمایتهای بیشتر و حقوقی قویتر هستند. برخوردهای قانونی محکمتر، آموزشهای حرفهایتر و تأمین تجهیزات پیشرفته، از نیازهای اساسی این قشر است تا بتوانند در برابر چنین تهدیداتی مقاومت کنند.