انتخابات به تنهایی نمی تواند سبب تعالی جامعه شود
اشاره: انتخابات مهم ترین و بارزترین نوع مشارکت افراد در عرصه سیاسی و اجتماعی است که از یکسو پایه های اجتماعی قدرت سیاسی را نشان می دهد و از سوی دیگر ملاک خوبی برای ارزیابی توزیع قدرت در جامعه است و تمام آحاد جامعه می توانند با شور شعور در آن نقشآفرینی کنیم. عدم مشارکت گستردۀ مردم به هر دلیلی که باشد، به مفهوم گام نهادن ناخواسته در مسیر دشمنان ایران است. آنچه مهم است این است که مردم در انتخاب نمایندگان خود آگاهانه و دلسوزانه مشارکت کنند.
در این رابطه خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با دکتر نعمت الله کرم الهی مدیرگروه علوم اجتماعی دانشگاه باقر العلوم(علیه السلام) گفتوگویی انجام داده است که در ادامه خواهد آمد:
رسا ـ انتخابات در هر جامعهای سبب رشدو تعالی جامعه است، چرا در جامعه ایرانی این موضوع کم رنگ شده است؟
انتخابات به تنهایی سبب رشد و تعالی نیست؛ یعنی ما نگاه مان نسبت به انتخابات باید یک نگاه لا به شرط باشد نه انتخاباتی، مشارکت بالا میتواند تعاون بر اثم یا تعاون بر، بر باشد؛ اگر ارادههایی دور هم جمع شوند و منجر به یک تصمیم شوند لزوماً این تعالی نیست و آن نیتی که پشت اراده وجود دارد مهم است؛ بنابراین دموکراسی، انتخابات و اکثریت رای بستگی به نیت و انگیزه پشت ارادهها دارد و آن غایتی که برای آن اجماع و تعاون وجود دارد مهم است که انسانی یا الهی باشد.
انتخابات مبتنی بر ارادههای مردم است
اگر آن واقعیتی در انتخابات محقق شود در راستای حقایق و تعالی انسان باشد مطلوب است و الا ممکن است اجماع بر اثم شود و نتیجه ستم علیه دیگران شود، مثلا حزب خاصی اجماع کند منطقه ای از خاورمیانه را به خاک و خون کشد و کشتار میلیونی به راه اندازد؛ یعنی انتخابات مبتنی بر ارادههای مردم است و آن اراده سوخت ظلم و ستم علیه یک اجتماع دیگر میشود.
انتخابات به خودی خود و به تنهایی ابزار رشد و تعالی نیست، انتخابات در صورتی که در طول فرهنگ انسانی و متعالی باشد مطلوب است ولی در فرهنگ سکولار و دنیای سلطه گری انتخابات به عنوان ساز و کار تجمیع ارادهها است و خروجی اش فرهنگ دنیایی است؛ دموکراسی به شیوه موجودی که اکنون در دنیا رایج است یک ساز و کار تصمیم سازی منطقی و عقل پایه نیست و بیشتر یک ساز و کار عاطفه پایه است؛ بنابراین کسانی که در فضاهای انتخاباتی بتوانند عواطف را بیشتر بر انگیزانند یا جهت دهند به ارادهها فائق آمده اند.
صنعتی به اسم تبلیغات و بحثهای جنگ روانی و جنگهای شناختی وجود دارد که آمارهایی ارائه می دهند و نشان می دهند عرصه انتخابات عرصه فعال شدن عقلانیت و تاثیر مبتنی بر منطق نیست؛ ظرفیت فضای مجازی و هوش مصنوعی و بحث تکنولوژیها کمک میکند تا مهندسی عواطف صورت گیرد و ارادهها و تمایلات را جهت دهد و خلاصه ممکن است تصمیم گیری خیلی تعجب آور باشد.
فناوری یک بحثی است که اکنون در حوزه فناوری و اصطلاحاً در فلسفه تکنولوژی و جامعه شناسی تکنولوژی ذیل بحثهای انتقادی مطرح است و نکته اصلی این است که تکنولوژی ارزشبار نه تنها در مقام کار بست بلکه در مقام طراحی است، ارزشباری تکنولوژی این است فناوری برای پاسخ به نیازها تولید کنید و این نیاز مبتنی بر یک ارزشی پاسخ داده میشود؛ یعنی فناوری عبارت است از یک پاسخ ارزشی به یک نیازی که انسان دارد.
واقعیت مجازی الگوی ادراک را رحمپایه میکند
فرهنگ سکولار و مدرن، فرهنگ تند است و تفسیر از عالم و آدم دنیایی است؛ سرچهای اول کاربران همه تنوعات دینی و مذهبی، نژادی و سنی در کل دنیا اینترنت است، علت این است که این فناوری، فناوری تهاجمی است و اینترنت، فضای مجازی و واقعیت مجازی الگوی ادراک را رحم پایه میکند و قوای انسان را به شدت فربه و پر رنگ میکند، این فناوری به تعبیر خود غربی ها، چون الگوریتم تهاجمی دارد، نظام تمایلات و شناخت را عوض میکند و هیجان پذیر و شایعه پذیر میکند.
کاربر ایرانی تقریبا شدیدترین نوع سانسور دنیا را دارد، زمانی سانسور عبارت از ممنوعیت یا محرومیت دسترسی آدمها به اطلاعات بود، اما اکنون در عصر اطلاعات، سانسور یعنی غرق کردن کاربران در سیلابی از اطلاعات بیربط و با ربط که فرد توان دسته بندی و نظم بخشی و جانمایی اطلاعات را از دست دهد؛ ادراک انسان به گونهای است که اگر یک حجم خاصی از اطلاعات در اختیار وی قرار بگیرد، محاسباتش به هم میریزد.
جامعه متاثر از فضای مجازی، ماهواره است و ۳۰۰ شبکه فارسی زبان انسان ایرانی را با سیاه نمایی، اطلاعات غلط و مستندهای عجیب غریب، بدبخت و بیچاره معرفی میکند و شدیدترین سانسور وجود داره و این انسان کاملا نظام محاسبات به هم ریخته دارد.
رسا ـ عدم شناخت درست افکار عومی سبب عدم برنامه ریزی درست در جامعه میشود؟
به اندازه کافی ظرفیتهای شناخت افکار عمومی ایجاد شده، یک زمانی به صورت سنتی با پیمایشی نهایتا میتوانستید به اطلاعاتی برسید، اما اکنون ظرفیتهای بیگ دیتا و داده کاویها روز به روز پررنگتر میشود و اگر این ظرفیتها را توسعه دهید امکان دارد بتوانید ذائقهها را بشناسید، یکی از عوامل اختلاف نظرسنجیها، درگیری درونی جبهه انقلاب با همدیگر بود و باعث مایوس شدن برخیها به دلیل فضای بد اخلاقی است، امیدوار هستم انشالله در فضای جدید مشارکت بالاتر رود.
با یک جهان پیچیده و با آدمهای به شدت پیچیده رو به رو هستیم
اکنون ظرفیتهایی مانند هوش مصنوعی وجود دارد که امکان شناخت را به جامعه داده است، نکته بسیار مهم این است که شما اکنون به شدت با یک جهان پیچیده و با آدمهای به شدت پیچیده رو به رو هستیم و اصلا امکان اینکه شما تشخیص بدهید این موضعی که نسبت به شما دارند واقعیت دارد یا نه وجود ندارد؛ پیچیدگی دنیا و پیچیدگی فناوریها، دادههای فراوانی را در اختیار انسان قرار میدهد، در گذشته شما اطلاعات محدودی برای منابع محدودی میگرفتید، اما اکنون صدها و بلکه هزاران منبع تولید معنا برای شما وجود دارد و نوعی ذهن و فکر منفصل و یک توهم دانایی ایجاد کرده است.
آدمها به دلایلی دچار جهل مرکب هستند؛ یعنی دچار سوء فهم سیستماتیک هستند و در اختیار شخص پاسخ هر سوالی از فضای مجازی قرار می گیرد و گوش شنوا برای دریافت موعظه دیگران نیست و آدم به دلیل اتصال به شبکههای اجتماعی و هوش مصنوعی موعظه و نصیحت دیگران را قبول نمیکند، چون احساس میکند هوش مصنوعی و عقل مفصل پاسخ دقیق میدهد.