استاندارد دوگانه غرب درباره حقوق بشر و آزادی
فتوای تاریخی امام خمینی مبنی بر ارتداد سلمان رشدی نویسنده کتاب آیات شیطانی یکی از مهمترین رخدادهای تاریخی دهه شصت است که آثار گسترده داخلی و خارجی داشت. تا مدتهای مدید صدور این فتوا محل بحث سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و کشورهای اروپایی بود.
حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری که ریاست مجلس چهارم و پنجم شورای اسلامی را برعهده داشت در خاطرات خود با تاکید بر اهمیت مسئله سلمان رشدی برای اروپا با اشاره به سفر خود به اتریش میگوید: این سفر اتفاقاً در یکی از مقاطعی انجام گرفت که مسئلهی سلمان رشدی هم مطرح بود. وارد اتریش شدم و در فرودگاه، وقتی از پلههای هواپیما پایین آمدم، سفیر کشورمان به من گفت: «این شخصی که پای پلههای هواپیما ایستاده و منتظر شماست، رئیس مجلس است»؛ شخصی بود با یک کت و شلوار آبی و من فکر کردم رئیس تشریفاتشان است، اما گفتند خیر، خود آقای فیشرـ رئیس مجلس اتریشـ است. من خیلی تعجب کردم، استقبال گرمی از من شد. از پای پلهی هواپیما از من استقبال کرد و تشریفات استقبال برخلاف آنچه که در ذهن من بود؛ صورت گرفت، حتی با اینکه اروپاییها در خیابانها برای بردن یک شخصیت، خیلی شلوغ نمیکنند، اما در این سفر برعکس شد و دیدم که با ماشینهای زیاد و آژیرکشان با تشریفاتی خاصی حرکت کردند.
بحث ما از همان فرودگاه با آقای فیشر شروع شد. من چون میدانستم اینها چه میخواهند بگویند- به قول ماـ توپخانهی ما آماده بود و نمیبایست دنبال گلوله و اینها بچرخم. آنها چند مسئله با ما داشتند و دارند: مسئلهی سلمان رشدی، سلاحهای کشتار جمعی یا اتم، مسئلهی حقوق بشر و...
خلاصه ما وارد ماشین شدیم و بعد از حال و احوال و خوش و بشهایی که میکردند، ایشان گفت: «من خیلی به ایران علاقه دارم، پرسپولیس (تخت جمشید) را میشناسم، تاریخ ایران است و فلان اما دو سه تا کار را اگر شما مراعات کنید، مشکل ما با شما حل میشود.» من پرسیدم: «آن مشکلات چیست؟» او گفت: «یکی حقوق بشر است، یکی سلاح اتمی و یکی ماجرای سلمان رشدی و همین چیزها» و چند مسئلهی دیگر از همین دست، ردیف کرد و گفت.
من گفتم که «بیوگرافی ما را شما خواندهاید؟» گفت: «بله». گفتم: «من آدم صریحاللهجهای هستم، اصلاً با زبان دیپلماسی صحبت نمیکنم و خارج از پروتکل حرف میزنم.» ایشان گفت: «من خیلی خوشحالم که این طوری است.» بعد گفتم که «آقای فیشر، من صریح به شما بگویم، اصلاً ما قبول نداریم این حرفهای شما از روی اعتقادتان باشد؟ این حرفها سیاسی است. حقوق بشر و اینها کشک است. من برای شما راحت بگویم این بوسنی هرزگوین یک کشور اروپایی است، جنایاتی که صربها در آنجا کردند را شما خبر دارید. در یک مورد به پنجاه هزار زن و دختر تجاوز به عنف کردند و دستهجمعی سر بریدند. ما از شما سؤال میکنیم که عکسالعمل جامعهی اروپا و اتحادیهی اروپا در مقابل جنایات صربها چه بود؟ شما چه کردید؟» گفت: «ما محکوم کردیم.» گفتم: «این به درد کجای این مردم خورد؟ این را که هر کسی میتواند بگوید، اینکه میگویم شما برای حقوق بشر دروغ میگویید به این خاطر است که اینها قتل عام شدند، شما هیچ کاری نکردید. سلمان رشدی هنوز زنده است، کسی او را نکشته این همه فریاد راه میاندازید؟ این را چه جواب میدهید؟»
ایشان بیپاسخ ماند، گفتم: «ببینید آقای فیشر، میگویید آزادی است، یک نویسنده به پیغمبر فحش بدهد، ما حالا فحش به پیغمبر را هم جواب میگوییم، اما امام ما هم آزاد بود فتوایش را بدهد. شما چرا از فتوا ناراحت میشوید. تنها امام هم نیست که این فتوا را دادهاند. قبل از امام، علمای پاکستان فتوا دادند و برای این کار شهید دادند. در عربستان هم فتوا دادند. امام هم نظرشان را دادهاند، چرا شما از این ناراحتید، سلمان رشدی هم که هنوز زنده است و هیچ کارش نکردند. شما برای انسان دلتان میسوزد، خوب او یک انسان است و آن همه انسان که دارند از بین میروند انسانند و شما هیچ چیز نمیگویید. شما در رابطه با جنگ ایران و عراق چه کردید؟ سازمان ملل گفت: متجاوز عراق است. این همه جنایات کرد، به دو ملت خیانت کرد. عراق را به خاک سیاه نشاند و ما یک کشور نوپای تازه انقلاب کرده را هشت سال دچار جنگ کرد. اروپا، آمریکا و کشورهای عربی همه به او کمک کردند، شما چه موضعی گرفتید؟ اینها بشر نبودند؟»
منبع: خاطرات حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری، جلد دوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی