الگوی ایدهآل خانوادههای ایرانی چند فرزند است؟
جمعیتشناسان معتقدند پایبندی به الگوی تکفرزندی، علاوه بر این که کاهش جمعیت و چالش پیری جمعیت را برای جامعه به همراه دارد، باعث بروز فرزندسالاری، عدم تجربه شکست در فرزند، اختلالات رفتاری، عدم پذیرش مسئولیت در زندگی، احساس تنهایی و انزوای فرزند، ضعیف بودن در حس رقابت، ضعف در معاشرت با همسالان، ضعف در رابطه زناشویی، تنهایی زودهنگام والدین یا همان سندروم آشیانه خالی و مسائل دیگر میشود.
عدهای از کارشناسان میگویند بسیاری از خانوادههای ایرانی، بیشتر از یک فرزند نمیخواهند و برای همین با تمام تبعاتی که دارد، تکفرزند میمانند. چراکه اصرار دارند تمام امکاناتی را که خود در زندگی نداشتند، برای فرزندشان فراهم کنند. تعدادی از کارشناسان نیز معتقدند که بسیاری از زوجها طالب به دنیا آوردن بیش از ۲ فرزند هستند و اگر مشکلات و موانع متعددِ موجود از سر راه برداشته شود، اتفاقا بیشفرزندی را ایدهآل میدانند.
دکتر حجیه بیبی رازقی نصرآباد، دانشیار جمعیتشناسی موسسه تحقیقات جمعیت کشور در گفتگو با همشهریآنلاین با اشاره به این که ما پیمایش ملی جدیدی نداریم که بتوانیم آمار دقیقی از خانوادههای تکفرزند و بدون فرزند ارائه دهیم. بسیاری از زوجهایی هم که در حال حاضر بدون فرزند هستند، در سالهای اول تا سوم ازدواج به سر میبرند. ضمن اینکه هیچکدام از مطالعاتی که ما تاکنون انجام دادهایم، نشان نداده که بیفرزندی برای زوجهای ایرانی ایدهآل باشد.
چون در جامعه ما تشکیل خانواده و فرزندآوری اهمیت دارد و میانگین تعداد ایدهآل فرزندان بیش از ۲.۵ فرزند است. حتی تعداد فرزندان ایدهآل برای زوجین در شهر تهران که از شهرهای پیشگامِ باروریِ پایین بوده، بالاتر از ۲ فرزند است. بنابراین میتوان گفت در جامعه ما الگوی ایدهآل خانوادهها ۲ فرزندی است و بیفرزندی بر خلاف آنچه برخی مجامع و یا رسانهها مطرح میکنند، بسیار پایین است.
این جمعیتشناس ادامه میدهد: در حالی که در برخی کشورها مثل ایتالیا حدود ۲۰ درصد زنان در دهه ۴۰ سالگی بدون فرزند هستند، در ایران این آمار کمتر از ۱۰ درصد است که تعدادی از آنها هم مجرد هستند و بعضیها هم به دلیل ناباروری، بدون فرزند هستند و آمار بی فرزندیِ خودخواسته در کشور ما بسیار پایین است.
دکتر رازقی نصرآباد میگوید: با این حال نکته مهم این است که باید شرایطی فراهم شود تا زوجهای جوان بتوانند ایدهآلهای باروری خود را در زمان مناسب عملی کنند. در حال حاضر ما شاهد افزایش سن ازدواج و نیز افزایش فاصله بین ازدواج و تولد اول و دوم هستیم. فاصله ازدواج زوجها تا تولد فرزند اول به طور متوسط ۴ سال و بین تولد اول تا تولد دوم نزدیک به ۵ سال است که البته در استانهای با باروریِ پایین مثل تهران و گیلان بیشتر است.
این استاد دانشگاه تاکید میکند: بنابراین مساله امروز باروری در ایران، به تاخیر انداختن فرزندآوری به خصوص تاخیر در آوردن فرزند دوم است. خانوادهها به دلایل مختلف از جمله شرایط اقتصادی، نگرانی از شرایط جامعه و بیاطمینانی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه در سنین بالاتر ازدواج میکنند و بعد از ازدواج هم با یک فاصله طولانی فرزند اول یا دوم را به دنیا میآورند.
چرا ۲۰ درصد خانوادهها تکفرزند هستند؟/ بسیاری از زنان بر "مادریِ ایدهآل" تاکید دارند
دانشیار جمعیتشناسی موسسه تحقیقات جمعیت کشور در پاسخ به این سوال که تصمیم زوجین ساکن ایران برای ماندن در بیفرزندی یا تکفرزندی و پرهیز از فرزندآوری بیشتر از کدام شرایط اجتماعی نشأت میگیرد، توضیح میدهد: رفتار باروری دارای دو بُعد زیستی و اجتماعی است.
در بعد اجتماعی قطعا از عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تاثیر میپذیرد. مطالعات ما نشان داده است که نگرانی از ریسکهای اجتماعی و نااطمینانیهای اقتصادی - اجتماعی و پایین بودن برابری جنسی در خانوادهها از یک طرف، و نیز تغییرات نگرش افراد در مورد الگوی خانواده مناسب و تلاش آنها برای ساختن زندگی بهتر با اهمیت دادن به تحصیل و اشتغال زنان از طرف دیگر، از مسائل و جنبههای زندگی زوجین امروزی است.
درواقع تعاملات اجتماعی و شبکههای اجتماعی از طریق شبکه دوستان، همکاران و رسانهها، شبکههای مجازی و پیامهایی که افراد دریافت میکنند، بر نگرش و سبک زندگی آنها و نیز بر تصمیمات باروری آنها به سمت کمفرزندی تاثیر گذاشته است.
دکتر رازقی نصرآباد ادامه میدهد: تکفرزندی یا تاخیر در به دنیا آوردن فرزند اول یا دوم به دلیل تاکید زیاد خانوادهها به داشتن فرزندان و خانواده باکیفیت است. بسیاری از خانوادهها و به خصوص زنان بر "مادریِ ایدهآل" تاکید دارند. درواقع مادریِ ایدهآل در کنار تلاش برای ارتقای کیفی خانواده، خواست زوجهای امروزی است.
این جمعیتشناس میگوید: برای بسیاری از زنان در جامعه امروز ما مفهوم "آرمان مادریِ ایدهآل" در مورد زنانی به کار میبرد که از جایگاه شغلی و تحصیلی خوبی برخوردارند و به جای داشتن فرزند زیاد، بر صَرف زمان بیشتر با فرزند، دانش بیشتر برای تربیت بهتر فرزند و درآمد بالاتر برای فراهم کردن امکانات بهتر برای فرزندان تاکید دارند.
بیفرزندی و تکفرزندی چه پیامدهایی دارد؟
عضو هیأت علمی جمعیتشناسی موسسه تحقیقات جمعیت کشور درباره مهمترین تبعات و عواقب اجتماعی ِ بیفرزندی و تکفرزندی برای خانواده، فرزند تنها و درنهایت برای کل جامعه، توضیح میدهد: با وجود نکات مثبتی مانند فراهم کردن امکانات بیشتر برای فرزند تنها، داشتن وقت بیشتر مادر و کمتر بودن بحث و جدل در خانواده، تکفرزندی تجربـه مطلوبی برای خیلی از خانوادهها نیست.
در مطالعهای که انجام دادیم، بسیاری از آنها مهارتهای کمتر فرزند در حل مسئله، تابآوری کمتر، استقلال یا وابستگی مفرط، خودخواهی، حسادت، کمرویی، منزوی بودن، نداشتن همبازی در دوران کودکی، نداشتن خواهر و برادر و پشتیبان در دوران بزرگسالی، تنها شدن زودرس والدین در سنین میانسالی و سالخوردگی و خالی شدن زودهنگام خانه، توقع بالای فرزند از والدین و متقابلا انتظارات بالای والدین از فرزند را از جمله پیامدهای منفی تکفرزندی میدانستند.
به گفته دکتر رازقی نصرآباد، افزایش میزان تکفرزندی و بیفرزندی در کشور در سطح کلان هم باعث تداوم باروری زیر سطح جانشینی میشود. باروری پایین هم پیامدهای بلندمدتی همچون کاهش جمعیتِ در سن کار، سالخوردگی جمعیت و چالشهای تامین اجتماعی حاصل از تغییر ساختار سنی را ایجاد خواهد کرد.
چگونه میتوان خانوادهها را به داشتن فرزندان بیشتر ترغیب کرد؟/ سن طلایی فرزندآوری را از دست ندهید
عضو هیأت علمی جمعیتشناسی موسسه تحقیقات جمعیت کشور درباره راهکارهایی که میتوان خانوادهها را به داشتن فرزندان بیشتر ترغیب کرد یا آنها را از تاخیر در فرزندآوری منصرف کرد، توضیح میدهد: لازم است این پیام به تمام افراد و خانوادهها رسانده شود که در جامعه ایران که افراد تمایل به تشکیل خانواده دارند و حفظ روابط اعضای خانواده و نسلهای مختلف برای انسجام، سلامت و پایداری خانواده مهم است، تکفرزندی تصمیم مناسبی برای خانوادههایی که به دنبال داشتن خانواده ایدهآل و آرمانی هستند، نیست.
از طرف دیگر زوجهای جوان باید سن مناسب برای فرزندآوری را در نظر داشته باشند. برخی از کسانی که تصمیم به تاخیر فرزندآوری یا قصد بیفرزندی و تکفرزندی موقت دارند، در نهایت بیفرزندی و تکفرزندی ناخواسته را تجربه میکنند.
دکتر رازقی نصرآباد میگوید: با توجه به اینکه با افزایش سن، توانایی باروری زن کاهش مییابد، بنابراین پیشنهاد میشود که با برنامهریزی مناسب، فرصت فرزندآوری و رسیدن به ایدهآلهای باروری از دست نرود.
این استاد دانشگاه میگوید: درمجموع ارائه پیامهای مثبت در مورد ارزش تشکیل خانواده و فرزندآوری و حمایتهای اجتماعی از ازدواج و فرزندآوری، نقش تاثیرگذاری در افزایش سطح باروری دارد.
ساختار اداری حاکم بر کشور، ضد فرزندآوری است/ سازمانهایی که نقش مادریِ زن را نادیده میگیرند
این جمعیتشناس در ادامه با بیان این که الگوهای تکفرزندی و بیفرزندی خودخواسته در زنان شاغل بیشتر مطرح است، میگوید: متاسفانه در حال حاضر محیطهای کاری در جهت حمایت از فرزندآوری نیست. به جرات میتوانم بگویم که ساختار اداری حاکم بر کشور، نوعی ساختار ضد فرزندآوری است. لذا یکی از راهکارها برای رفع این چالش، ایجاد محیطی است که دوستدار خانواده باشد و برخی اقدامات نظیر محیط کاری نشاطآور، ایجاد مرکز نگهداری کودک، افزایش کمک هزینه مهد کودک، انعطاف ساعتهای کاری و برقراری دورکاری مناسب و ضروری است.
دکتر رازقی نصرآباد میگوید: شغل خیلی از مادران طوری است که نیازی به حضور مداوم آنها در محل کار نیست، ولی به دلیل اینکه بسیاری از سازمانها نقش مادریِ زن را نادیده میگیرند و فقط از منظر یک نیروی کار او را میبینند، دورکاری را برای آنان اجرا نمیکنند و در نگهداری از کودک نیز سیاست یا برنامه موثری ندارند.
دانشیار جمعیتشناسی موسسه تحقیقات جمعیت کشور میگوید: در جامعه ما نسبت به بسیاری از جوامع که برای فرزندآوری سیاستهای تشویقی به کار میگیرند، حمایتهای کمتری از خانوادهها و فرزندآوری صورت میگیرد و بار هزینههای ازدواج و فرزندآوری بیشتر بر دوش خانوادهها است.
در این چارچوب احتمال افزایش بیفرزندی و تکفرزندی و درنهایت کاهش بیشتر باروری دور از ذهن نیست. البته باید توجه داشت که مداخلات سیاستی مستقیم با آن که اثراتی دارد، اما لزوماً موفقیتآمیز نیست. از این رو دولت میتواند این سیاستها را در قالب سیاستهای رفاهی و غیرمستقیم دنبال کند.
او میگوید: خیلی از افراد، فرزندآوری را مسئلهای شخصی میدانند. لذا سیاستها باید غیر اجباری و تشویقی باشند. حمایت از حقوق سلامت باروری افراد، تکریم مادری و حمایت از زنان و خانواده و بازنگری در سیاستهای فرهنگی و آموزشی از قبیل محتوای کتابهای درسی و سایر محصولات فرهنگی از جمله موارد دیگر هستند که میتوان در این زمینه موثر باشند.
این استاد دانشگاه تاکید میکند: حمایتهای لازم از زوجین جوان و خانوادههای دارای فرزند در سطوح مختلف جامعه میتواند زمینه انگیزه برای جوانانی شود که به تازگی تشکیل خانواده دادهاند. لذا مشوقهای دولت برای فرزندآوری، هم میتواند اهمیت فرزندآوری و نقش پدر و مادری را پررنگ کند و هم احساس ارزشمندی، احساس تعلق و مسئولیت اجتماعی را به دنبال بیاورد.