«خبرنگار- مامور» در BBC؛ از ازدواج تشکیلاتی تا رپرتاژآگهی برای موساد
ژیار گل، خبرنگار ارشد بخش فارسی بیبیسی و خبرنگار بینالملل سرویس جهانی بیبیسی، یکی از فعالترین چهرهها در مجموعه رسانههای فارسیزبان خارج از کشور از منظر ورود به مسائل حساس حاکمیت و جامعه ایرانی است.
در همین هفتههای اخیر، در ۲۳ آوریل ۲۰۲۳، ژیار گل از طرف بیبیسی با رهبر پژاک، گروه شبهنظامی که در فهرست گروههای تروریستی آمریکا، ژاپن و ترکیه قرار دارد، مصاحبه کرد.[۱]
ژیار گل در اقلیم کردستان
ارتباطات ژیار گل با پژاک از همان سال ۱۳۹۰، رسانهای شد، زمانی که او از طرف بیبیسی به مقر این گروهک در اقلیم رفت و با سران آن به گفتگو نشست.[۲] او که در آن مقطع، خبرنگار بیبیسی فارسی در استانبول بود، پیش از آن دیدارها، چند گزارش در همدلی و تبلیغ پژاک برای بیبیسی فارسی تهیهکرده بود. ژیار گل به خاطر نزدیکی به گروههای مسلح کردی، در ژوئن سال ۲۰۱۷ توسط نیروهای امنیتی ترکیه بازداشت، بازجویی و اخراج شد.[۳] ازجمله سفر او به قندیل کردستان و مصاحبه با رهبران پ ک ک همچون جمیل بایک، باعث حساسیت دستگاه امنیتی ترکیه شده بود.[۴]
ژیار گل متولد سال ۱۳۵۱ در یکی از روستاهای سنندج (در یک خانواده ۱۷ نفره) بوده و دوران هنرستان و دانشگاه را در داخل کشور گذراند. او در ایران در رشته کاردانی دامپروری درس خواند.
ظاهراً بعد از یکبار تلاش برای خروج قاچاقی از ایران به ترکیه و بازداشت و دیپورت شدن از این کشور، در سال ۱۹۹۷ به کانادا مهاجرت کرد. به ادعای خودش در کانادا در رشته برق و الکترونیک تحصیل کرد و حدود یک دهه در کانادا بود. او مدعی است که در کانادا به مدرسه فیلم نیز رفته و با خرید یک دوربین دستدوم، با حمایت «نشنال فیلم برد» یا هیئت ملی فیلم کانادا، یک فیلم مستند ساخت. او اولین مستند خبری خود را درباره نماینده کردتبار مجلس ترکیه، لیلا زانا، در ترکیه تهیه کرد.
ژیار گل با ساختن مستندی به نام «داستان دو سرباز» در سال ۱۳۸۹، که ماجرای دو سرباز ایرانی و عراقی جنگ ایران و عراق است که سالها بعد از جنگ در عراق دوباره با هم مواجه میشوند، نام خود را بهعنوان یک مستندساز خبری در بیبیسی فارسی مطرح کرد.[۵] او در آن مستند قصد داشت که روایت رسمی از دفاع مقدس را زیر سؤال ببرد و کاملاً در جهت تخطئه کردن ارزشها و فداکاریهای صورت گرفته در جنگ گام برداشت و از همین رو، مورد توجه و حمایت مسئولان بیبیسی فارسی قرار گرفت.
در سال ۲۰۱۳ با همسرش سارا آشنا شد که کارمند سفارت آمریکا در ابوظبی بود. او به چند زبان، ازجمله فارسی، عربی و ترکی مسلط بود. او بعداً سخنگوی سفارت آمریکا در آنکارا شد و زمانی که ژیار گل از ترکیه به اقلیم کردستان دیپورت شد، همسرش از مسئولین اصلی سفارت آمریکا در ترکیه محسوب میشد.
سارا گرو، در سال ۲۰۱۸ به سرطان خون مبتلا شد و بعد از سه سال، در ۲۰۲۱ از دنیا رفت
او در سال ۲۰۱۳ بهعنوان مسئول کنسولی سفارت آمریکا در آنکارا، ویدئویی به زبان فارسی برای متقاضیان فارسیزبان ویزای آمریکا منتشر کرد.[۶] در ژانویه سال ۲۰۲۱، قوه قضاییه ایران نام ۴۶ مقام آمریکایی را بهعنوان مسئولان تحریم دارویی ایران اعلام و تحت تعقیب قضایی قرارداد که در این فهرست، نام سارا کاترین گرو هم به چشم میخورد.[۷]
نکته اینجاست که یک زن جوان آمریکایی که دارای مسؤولیتهای دیپلماتیک سطح بالا در منطقه غرب آسیا (بهخصوص کشورهای جنوب خلیجفارس) و بهویژه ترکیه (که هاب فعالیتهای اطلاعاتی سرویسهای خارجی و جولانگاه جاسوسان است)، نمیتوانست بدون کارکردهای اطلاعاتی باشد و حتی محتمل آن است که خود یک مأمور زبده اطلاعاتی بوده باشد. البته گزارشهایی هم وجود دارد که سارا گرو اصولاً مأموریت دیپلماتیک خود را در منطقه بهعنوان تحلیلگر اطلاعاتی آغاز کرد.
ازدواج یک پرسنل ارشد دیپماتیک آمریکایی با خبرنگار خارجی که گمانههای جدی درباره ارتباطات او با موساد از همان ابتدای فعالیت مطرح بود، نمیتوانست خارج از کنترل و حتی اعمال نظر سرویسهای اطلاعات خارجی ایالات متحده باشد. قطعاً این واقعیت هم برای اهل فن قابل انکار نیست که پیشرفت و سیر صعودی ژیار گل در مجموعه بیبیسی هم برکنار و نامتاثر از نفوذ و روابط دیپلماتیک-اطلاعاتی همسرش نبود.
گل در آگوست ۲۰۲۱، سفری به سرزمینهای اشغالی و به طور خاص، بلندیهای جولان و بیتالمقدس داشت تا درباره «نگاه اسراییلیها به ایران» گزارش تهیه کند.[۸]
در شهریور ۱۴۰۰، به گفتگو با دبیر کل یکی از احزاب تروریستی و تجزیهطلب اصلی کردستان، یعنی حزب دمکرات (مصطفی هجری) پرداخت. او در سالهای فعالیت خود در بیبیسی، بارها به گفتگوی اختصاصی با رهبران گروههای تروریستی و مسلح کرد، ازجمله مصطفی هجری، عبدالله مهتدی و سیامند معینی پرداخت.[۹] در واقع، جولان چهرههایی چون ژیار گل در بیبیسی فارسی، همن سیدی در شبکه من و تو، کاوه آهنگری در صدای آمریکا، سیما ثابت و سامان رسولپور و شلر حقانیفر، که همگی از وابستگان و مرتبطین گروههای تجزیهطلب مسلح هستند، به وضوح نشان میدهد که دولتهای استعماری غربی قصد دارند به نحو سیستماتیک از اهرم گروههای تجزیهطلب مسلح برای تحت فشار قراردادن ایران و عادیسازی مفهوم تجزیهطلبی در افکار عمومی دستکم بخشهایی از جمعیت هدف در ایران بهره ببرند.
این اقدام، در واقع بخشی از طرح کذایی «ایرانستان»، یعنی تبدیل ایران به جامعهای از همگسیخته از منظر قومی و تحت شمشیر نزاع مستمر داخلی-قومیتی است. چنین طرحی پیشتر در جوامعی چون سوریه و عراق به کار گرفته شد. بیجهت نیست که ژیار گل از همان بدو فعالیت خود در بیبیسی، علاوه بر اقلیم کردستان، به طور مرتب به بخشهای کردنشین سوره نیز تردد داشته و گزارشهای تبلیغاتی-حماسی برای گروههای کردی مسلح تهیهکرده است.
او در سال ۲۰۱۷ به مرز ایران در اقلیم کردستان رفت تا گزارشی از وضعیت کولبران کرد تهیه کند.[۱۰]
یکی از مهمترین مستندهای خبری تهیهشده توسط ژیار گل، گزارشی با عنوان «حرف نزن، شلیک کن» درباره عملیات نفوذ و خرابکاری موساد در ایران بود (اکتبر ۲۰۲۱) که در واقع یک رپرتاژ آگهی آشکار در تحسین موساد محسوب میشد.
البته احتمال رابطه ارگانیک ژیار گل با موساد، از مدتها قبل از آن، یعنی زمانی که او در حیاط خلوت یا بهشت جاسوسان موساد، اقلیم کردستان، تردد داشت و برای گروههای مسلح و تجزیهطلب ضد ایران رپرتاژ میرفت، مطرح شده بود. گل اولین بار در نوامبر ۲۰۱۰، با یک مقام ارشد سابق موساد (ایلان میزراحی) مصاحبه اختصاصی انجام داد.[۱۱]
برای نمونه، در جریان خرابکاری در سایت هستهای نطنز در اواسط تیرماه ۹۹، نخستین کسی که خبر آن را منتشر کرد، ژیار گل در بیبیسی فارسی بود که مدعی شد که ایمیلی از گروهی ناشناس به نام «یوزپلنگان وطن» دریافت کرده که مدعی بودند یک جریان نفوذی در تشکیلات امنیتی-نظامی جمهوری اسلامی هستند.[۱۲] به نظر میرسد که با توجه به تردد راحت و بدون دغدغه ژیار گل به سرزمینهای اشغالی و مناطق تحت نفوذ دستگاه جاسوسی رژِیم اسراییل (به طور خاص اقلیم کردستان) که شائبه اتصال او با سرویس اسراییل را تقویت میکند، در آن مورد، موساد برای انتشار گسترده خبر عملیات خود، از منبع رسانهای خود، یعنی ژیار گل استفاده کرد.
ژیار گل، همسو با سیاستهای تلآویو، بارها تلاش کرده تا با ساخت «مستند» های پر آب و تابی حاوی ادعاهای جنجالی، برای ایران اصطلاحاً دستاویزی برای پاپوش امنیتی در مجامع بینالمللی بتراشد. ازجمله این تلاشها، ساخت و پخش گزارش تصویری با عنوان «ترور مرموز ایرانیان در اروپا» در نوامبر ۲۰۲۰ بود[۱۳] که ژیار گل سعی داشت چنین القاء کند که جمهوری اسلامی از طریق ارسال جوخههای ترور به خاک اروپا، حتی تهدیدی مستقیم برای کشورهای اروپایی است. بدیهی است که چنین سناریوپردازیای عملاً و دقیقاً در چارچوب اقدامات آن مقطع محور واشینگتن-تلآویو-ریاض برای بدنامسازی ایران در افکار عمومی دنیا و مشروعسازی ایجاد تحریمها و محدودیتهای گستردهتر برای ملت ایران، قرار داشت.
مصاحبه با مقامهای رژیم صهیونیستی
در ماجرای مرگ مهسا امینی، در شهریور ما ۱۴۰۱، از آنجا که شهرهای استان کردستان به نوعی نقطه شروع ناآرامیهای خیابانی بودند، طبیعی بود که ژیار گل، که سابقهای چندین ساله در تهیه گزارشهای تحریکآمیز و همدلانه با گروههای تجزیهطلب مسلح داشت، از قافله عقب نماند و یکی از فعالترین خبرنگاران بیبیسی فارسی در پوشش اغتشاشات در ایران در پیوند با این ماجرا بود. او که در گزارشهایش مکرراً تاکید داشت که نقطه شروع ناآرامیهای ضدجمهوری اسلامی از شهر «سقز» (زادگاه مهسا امینی) بود (برای بخشیدن صبغهای قومیتی به ناآرامیها)، در ۹ آذر ۱۴۰۱ مستندی به نام «خیزش زنان ایران» را روانه آنتن کرد تا چنین القاء کند که اینبار قاطبه زنان ایران به رویارویی با جمهوری اسلامی کمر بستهاند.[۱۴]
به هر روی، امروز دیگر میتوان بدون هیچ اغراقی، امثال «ژیار گل» را در ذیل مفهومی به نام «خبرنگار- مامور» دستهبندی کرد، چرا که امثال او، نه تنها از باب چهره شدن و صعود خود در عالم رسانه، مستظهر به حمایت ساختارهای اطلاعاتی خارجی بودهاند، که از باب محتوا و تاکتیکهای فعالیت رسانهای نیز کاملاً منطبق، همسو و «گوش به فرمان» اتاقهای «عملیات روانی» و «جنگ شناختی» سرویسهای خارجی هستند. ژیار گل و در سطحی پایینتر، سیما ثابت (مجری ایران اینترنشنال)، که در فضای تحریک قومیتی در ایران رشد کردند و پر و بال پیدا کردند، خبرنگار-مامور ابرپروژه «کلنگیسازی» جامعه ایرانی از طریق فرسایش چسبها و علقههای اجتماعی، فرهنگی و عقیدتی پیونددهنده اقشار و گروههای شکلدهنده ملت ایران به شمار میآیند.