مجموعه مصور طلیعه فتح منتشر شد
به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، طلیعه فتح عنوان مجموعهای است که به مرور برخی از وقایع دوران زندگی حضرت امام خمینی و حضرت آیت الله العظمی خامنهای از ابتدای ورود ایشان به مبارزه علیه رژیم پهلوی تا سالروز وقوع انقلاب اسلامی میپردازد. این مجموعه که با تصویرگری چهره حضرت امام و رهبر انقلاب اسلامی منطبق با آن دوران همراه شده، به مناسبت ایامالله دهه فجر منتشر شده است. (متن ها داخل سایت نبود)
سرآغاز؛ مبارزه با زورگویی رضاخانی!
«همه میدانستند که من بناست طلبه و روحانی شوم. این چیزی بود که پدرم میخواست و مادرم به شدّت دوست میداشت. خود من هم علاقهمند بودم... اما اینکه لباس ما را از اوّل، این لباس قرار دادند، به این نیّت نبود؛ به خاطر این بود که پدرم با هر کاری که رضاخان پهلوی کرده بود، مخالف بود - از جمله، اتّحاد شکل از لحاظ لباس - و دوست نمیداشت همان لباسی را که رضاخان به زور میگوید، بپوشیم.» ۱۳۷۶/۱۱/۱۴
عامل مهم پیروزی ما؛ شخصیت تربیتشده امام
«بخش مهمى از پيروزي هاى ما، ناشى از روحيات شخص امام (ره) است. يعنى آن بزرگوار، علاوه بر اينكه حقاً و انصافاً يك ذات ممتاز و تربيت شده و رياضت كشيده و روى خود كار كرده بود- همهى كسانى كه از قديم ايشان را مىشناختند، اين نكته را تصديق مىكنند- اما احساس مىكرديم كه در همين دوران انقلاب هم، ايشان در درون خود متوقف نبودند و مثل اولياى خدا و وجود مقدس پيامبر و ائمه- كه دائماً در حال پيشرفت و تحول و تكامل بودند- سير پيشرفت و تكامل را طى مىكردند.» ۱۳۶۸/۷/۲۶
نوجوانی، نواب صفوی و نخستین جرقهی اسلام انقلابی
«من شاید پانزده یا شانزده سالم بود که مرحوم «نوّاب صفوی» به مشهد آمد. از بس این آدم، پُرشور و بااخلاص، پر از صدق و صفا و ضمناً شجاع و صریح و گویا بود... به کّلی مرا مجذوب خودش کرد. من مقولههای سیاسی را کاملاً میشناختم و دیده بودم؛ اما ... مرحوم شهید نوّاب صفوی نخستین جرقّهای بود که راه اسلام را به معنای فراگیر انقلابی و پویای آن در برابرم روشن ساخت.» خاطرات خودگفته کتاب خون دلی که لعل شد
سرمایهی جوانی امام(ره)؛ بنیان حکومت جمهوری اسلامی
«حاج میرزا جواد آقای تهرانی که از علمای بسیار مؤمن، زاهد و خالص بود، نزدیک سی سال پیش، به بنده گفت: «برای تحصیل به قم رفتم و آن زمان، دیدم که یک سیّد طلبهی جوان و نورانی در حرم ایستاده، تحت الحنک را انداخته، نماز میخواند و اشک میریزد و تضرّع میکند. او را نشناخته، مجذوبش شدم؛ پرسیدم این آقای نورانی کیست؟ گفتند روحالله خمینی است. وقتی آقا روحالله، در دورهی جوانی، این سرمایه و ذخیره را پدید میآورد، در سن هشتاد سالگی، امام و بنیانگذار حکومت جمهوری اسلامی میشود.» ۱۳۷۴/۰۹/۱۶
نخستین گام عملی در عرصه فعالیت سیاسی
«در محرّم سال ۱۳۳۴ استاندار خراسان دستور داد سینماهای مشهد فقط از اوّل تا دوازدهم محرّم تعطیل شود؛ در حالی که پیش از آن معمولاً به احترام روز عاشورا و واقعهی کربلا و اربعین شهدا، در هر دو ماه محرّم و صفر تعطیل میشد. همین کافی بود تا انگیزهی ما برای اقدامِ مخالفتآمیز شود. با دوستان جمع شدیم، بیانیّهای نوشتیم و این تصمیم را محکوم کردیم و هشدار دادیم و همه را به امر بمعروف و نهی از منکر دعوت کردیم. این نخستین گام عملی در عرصهی فعّالیّت سیاسی بود.» خاطرات خودگفته کتاب خون دلی که لعل شد
استاد واقعی علم و فکر و روح
«امام(ره) يک فرد جاافتادهى علمى در حوزهى علميّهى قم بودند و اطراف ايشان را جمعى از جوانان لايق و مؤمن احاطه كرده بودند. با قشرهاى ديگر هم ايشان ارتباط داشتند. امام با پيامهاى خود، با بيانهاى خود، به معناى حقيقى كلمه، انسانها را تربيت و تصحيح میكردند؛ هم تربيت فكرى، هم تربيت روحى و اخلاقى.» ۱۳۷۷/۱۱/۱۳
شیفته سکوت استاد؛ آتشفشان خاموش خمینی
«هنگامی که در مشهد بودم، نام آقای خمینی را شنیدم. پس از آنکه در سال ۱۳۳۷ به قم رفتم، در دروس اصول فقه ایشان شرکت کردم و تا در قم بودم، ادامه دادم. ایشان استادی جدّی بود با لباسی مرتّب و فوقالعاده تمیز. سربهزیر وارد جلسهی درس میشد، به هیچیک از طلاب نگاه نمیکرد، درس خود را با جدّیّت میداد، به پرسشها و بحثهای طلاب با دقت و توجّه تمام پاسخ میگفت، و بدون آنکه توجّهی به ایجاد ارتباط با طلاب داشته باشد، باز به همان شکل بیرون میرفت. اما محبوبیّت بسیاری داشت. اکنون که میاندیشم، از سکوتی که این مرد پیش از اعلام نهضت خود داشت، خیلی متعجّب میشوم. اعلامیّههایی که پس از آغاز نهضت صادر کرد، نشان میدهد که ایشان همچون آتشفشان خاموشی بوده که یکباره فوران کرده است. همواره گفتهام: ریاضت سکوت ایشان، یکی از بزرگترین ریاضتها بوده است. او مصداق کامل انسان مومن بود.» خاطرات خودگفته کتاب خون دلی که لعل شد