کتاب همرزمان حسین
به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، عالمان و اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان، تحقیقات گستردهای را به منظور تحلیل دوران ۲۵۰ سالهی امامت ائمّهی معصوم (علیهمالسّلام) به انجام رسانیدهاند. برخی به کلّی راهی غلط را پیمودهاند و این بزرگواران را به مرتبهی عالمان و عابدان زمان خود تقلیل دادهاند و هرگونه تأثیر اجتماعی و سیاسی را از ایشان سلب کردهاند.
در مقابل این گروه، اکثر اندیشمندان شیعه بر این باورند که امامان معصوم (علیهمالسّلام) خلیفهی حقیقی و جانشین پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) در همهی شئون و مقامات ایشان -به جز نبوّت و دریافت وحی- هستند. شئونی همچون: تشکیل حکومت اسلامی، قضاوت، تبیین قرآن، تعلیم احکام، دفاع از عقاید اسلامی و ...
حضرت آیت الله خامنهای نیز از باورمندان این عقیده هستند.
ایشان از سالهای بسیار دور، مطالعات و تحقیقات گستردهای را در این زمینه، در کتب تاریخی و روایی انجام دادهاند. ایشان با ابداع واژهی انسان ۲۵۰ ساله در ابتدای دههی پنجاه شمسی و تبیین آن، گونهای جدید از روش تحلیل سیرهی سیاسی- اجتماعی معصومان (علیهمالسّلام) را به مخاطبان خود آموختند. ایشان این نگاه به سیرهی ائمّه (علیهمالسّلام) را با تحقیقات گسترده در متون حدیثی و کتب تاریخی و با استدلالهای بسیار محکم به دست آوردهاند و به هیچوجه از روی تأثیرپذیری و انفعال از شرایط محیطی و گفتمانی آن دوران به آن نرسیدهاند. تفاوت ایشان با دیگر پژوهشگران در این موضوع، در آن بود که ایشان با نگاه دوباره به متون و دقّت در محتواهای آن، به احیای میراث مبارزاتی امامان معصوم پرداختهاند. سؤال اساسی که میتوانست به این استنباط کمک کند این بود که «اگر ائمّهی اطهار (علیهمالسّلام) اهل مجاهدت و مبارزهی سیاسی حاد با حاکمان جور و علما و شعرای درباری نبودهاند، چه دلیلی داشت که با ایشان چنان برخوردهای خشنی شود و در آخر نیز با شهادت از دنیا رخت بربندند؟»
طرح انسان ۲۵۰ ساله دوران جانشینان بحقّ پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) را به انسانی تشبیه میکند که در تمام دوران خود، لحظهای از انجام وظایف و تکالیف خود از پا نشسته است و همواره با مجاهدت به پیش رفته است. بر این اساس در هر برهه و زمانی به اقتضای شرایط و امکانات و موانع، تصمیمی را اتّخاذ کرده و هیچگاه لباس رزم با دشمنان اسلام را که با زور بر مسند جانشینی رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) تکیه زده بودند، از تن بیرون نکرده است. امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) به وجهی، امام حسن (علیهالسّلام) به گونهای دیگر و امام حسین (علیهالسّلام) با شهادت خود این تکلیف را به انجام رسانیدهاند.
نظریه انسان ۲۵۰ ساله با استناد به ادلّهی متقن روایی و تاریخی، باور برخی از نظریهپردازان را به چالش میکشد که میپندارند بعد از واقعهی عاشورا، عنصر مبارزه از میان فرزندان رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) رخت بربسته است. در این طرح، از امام سجّاد تا امام حسن عسکری (علیهمالسّلام) همه همرزمان امام حسین (علیهالسّلام) دانسته میشوند و به وضوح معلوم میشود که امامان معصوم (علیهمالسّلام) با چه مرارتها و سختیها و با چه مجاهدتی بار امامت را به دوش کشیدهاند در مواقع مناسب چه ضرباتی را بر دشمن وارد کردهاند و در لحظات خطر، چگونه به حملات دشمن، پاسخ مناسب را دادهاند.
گاهی امام صلح کرده است، گاهی جنگ مسلّحانه کرده است، گاهی به میدان شهادت رفته است و گاهی به صورت پنهانی و تشکیلاتی به فعّالیّت خود ادامه داده است. امّا آنچه در همهی این دورانها مشترک بوده است این است که این انسان ۲۵۰ ساله هیچگاه از جهاد و مبارزهی حادّ با دستگاه حاکم دست بر نداشته است. بر این اساس تمام فعّالیّتهای ارشادی، تعلیمی، مبارزاتی و تشکیلاتی ائمّه (علیهم السّلام) در راستای مبارزه و جهادی بود که پیشبرد اهداف ایشان را تأمین میکرد. ایشان به عنوان یک عالم روشنفکر به معنای صحیح کلمه بشدّت به دنبال نشر این تفکّر در بین مخاطبان طلبه و غیر طلبهی خود بودند چه در مشهد و چه در تهران و چه دیگر شهرهایی که برای تبلیغ دینی به آنجا میرفتند.
این پیگیری میتوانست به سه دلیل باشد: اوّلا: ایشان به عنوان یک عالم دینی فرهیخته و یک روحانی مبرّز و یک خطیب سخنور و توانا خود را مکلّف به نشر تفکّر ناب اسلامی میدانستند. ثانیاً: با شیوع تفکّر اشتراکی و کمونیستی و حمله به دین و ترویج تهمت افیون بودن دین برای تودهها، بسیاری از جوانان با بدبین شدن به امامان خود، آن بزرگواران را فاقد الگوی مبارزاتی میپنداشتند و به همین دلیل بود که جذب گروههای مبارز چپ و یا التقاطی میشدند و معرّفی سبک و سیرهی مبارزاتی اهل بیت (علیهمالسّلام) میتوانست نقش بسزایی در جلوگیری از انحراف نسل جوان آن دوران داشته باشد.
ثالثاً: با تبعید حضرت امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۳ و افزایش اختناق و فشار دستگاه طاغوت، دو روش مبارزاتی از سوی روحانیّت مبارز و شاگردان حضرت امام، در دستور کار قرار گرفت: یکی مبارزهی پنهانی تشکیلاتی برای سرنگونی رژیم منحوس پهلوی و دیگری مبارزات تبیینی آشکار در قالب بیان معارف ناب اسلامی همچون ضرورت اجتناب از اطاعت طاغوت، اهمّیّت تشکیل حکومت اسلامی و مطالبی از این دست. آیت الله خامنهای نیز از هر فرصتی در مسجد و حوزه و منبر برای انتقال این معارف استفاده میکرد.
این کتاب مشتمل بر ۱۰ سخنرانی معظّمٌله در ماه محرّم سال ۵۱ است. ایشان بین سالهای ۴۶ تا ۵۵ به طور متناوب در مناسبتهای مذهبی به تهران مسافرت میکردند و در جلسات مختلف به ایراد سخن میپرداختهاند. در محرّم سال ۵۱ به تهران عزیمت میکنند و در هیئت انصار الحسین (علیهالسّلام) و برخی از جلسات دیگر به سخنرانی میپردازند. هیئت انصار الحسین (علیهالسّلام) از هیئتهای پرشور و انقلابی تهران بود و بسیاری از مبارزان انقلابی در جلسات این هیئت شرکت میکردند و سخنرانان این جلسه نیز از میان روحانیان انقلابی انتخاب میشدند. معظمٌله از ابتدای تأسیس این هیئت بارها در آن سخنرانی کرده بودند. نفس سخنرانی در این جلسه، یک اقدام انقلابی از سوی ایشان تلقّی میشد.
رهبر معظم انقلاب از سوّم محرّم تا ۱۲ محرّم از ساعت ۷:۳۰ تا ۹ صبح در این هیئت بیانات خود را در موضوع سیرهی امامان معصوم (علیهمالسّلام) در قالب طرح انسان ۲۵۰ ساله مطرح میکنند. تمرکز اصلی این بیانات بر تحلیل زندگی امام سجّاد (علیهالسّلام) تا امام کاظم (علیهالسّلام) است. چهار امام عزیزی که در اذهان متشرّعان آن زمان بیشتر به عنوان افرادی ساکت و منزوی معروف بودهاند.
جلسهی اوّل این بیانات به مباحث کلّی مربوط به بحث امامت و گونههای مختلف تحقیق در این بحث و هم فهرست مباحثی که در روزهای بعد مطرح خواهند کرد اختصاص یافته است. در جلسهی دوّم دربارهی اهمّیّت شناخت امامان و توطئههای دشمنان برای تحریف چهرهی مبارزاتی و مجاهدانهی این بزرگواران بحث شده است. جلسهی سوّم مربوط به مقامات و وظایف امامان است و در جلسهی چهارم طرح انسان دویستوپنجاهساله تشریح میشود و معانی مختلف جهاد و منظور از مجاهد بودن ائمّه (علیهمالسّلام) روشن میگردد.
جلسهی پنجم این بیانات به تقسیم دوران امامت به چهار دوره و توضیح مختصر هر کدام از دورهها سپری شده است. معظّمٌله در جلسهی ششم با اشاره به کار نشدن بر روی دورهی چهارم امامت که از زمان امام سجّاد (علیهالسّلام) تا امام عسکری (علیهالسّلام) است، بحث از این دوره را آغاز کردهاند. در این جلسه به شرح تحلیلی تلاشهای مجدّانهی امام سجّاد و امام باقر (علیهماالسّلام) پرداختهاند.
جلسهی هفتم که مصادف با روز نهم محرّم است، شامل توضیح سیرهی سیاسی و اجتماعی امام صادق (علیهالسّلام) و بررسی روایات تاریخی مربوط به ایشان است. در این جلسه بحث مختصری از حیات سیاسی امام کاظم (علیهالسّلام) و همچنین موضعگیریهای ائمّه (علیهمالسّلام) نسبت به قیامهای امامزادگان انقلابی و نیز تعریف صحیح تقیّه شده است.
روز عاشورا، جلسه به روز هشتم خود رسیده است. آیتالله خامنهای در این جلسه به برخوردهای تند ائمّهی دورهی چهارم با خلفا و علمای درباری و همچنین بحث بهرهگیری ایشان از شعرای مجاهد پرداختهاند. روز نهم جلسه اختصاص به بحث امامزادگان انقلابی دارد. البتّه این جلسه بیشتر به شرح موضعگیری امام صادق (علیهالسّلام) دربارهی قیام زید اختصاص یافته است. شایان ذکر است که نام چندین نفر از امامزادگان در چندین جلسه از جلسات این سخنرانیها آمده و شرح کوتاهی دربارهی آنها داده شده است. روز دوازدهم محرّم که با روز دهم این سلسلهجلسات مصادف شده است به توضیح مختصری دربارهی تقیّه اختصاص یافته است و نکات نو و ارزندهای در این موضوع به مخاطبان عرضه شده است.
این بیانات -همانطور که خود ایشان هم در برخی از جلسات اشاره کردهاند- بیش از آنکه یک سخنرانی باشد، یک بحث تحلیلی و علمی است. ایشان به ذکر کلّی نظرات خود اکتفا نکردهاند و برای هر موضوعی که مطرح میکنند، شواهد متعدّد تاریخی و روایی را پیش روی مخاطب میگذارند.
مراحل کار بر این سخنرانیها به این صورت بود که ابتدا صوت بیانات به دقّت پیادهسازی و بازشنوایی مکرّر شد. با توجّه به اینکه نوع متن، به صورت گفتاری بود، ویراست مختصری بر روی آن اعمال گردید تا مخاطب ارتباط بهتری با متن پیدا کند. این کتاب پایان راه نیست بلکه آغازی است برای آشنایی صحیح با سیرهی پربهجت و درسآموز اهلبیت (علیهمالسّلام) و بر دانشمندان تاریخ اسلام است تا با بهرهگیری از نکات و سرخطهای ارائهشدهی در این کتاب، دَین خود را نسبت به این بزرگواران و جامعهی اسلامی ادا نمایند.