کتاب"فلسفه دین" منتشر شد
اینکتاب تالیف علامه محمدتقی جعفری است و تدوین و تنظیمش توسط عبدالله نصری انجام شده است. «فلسفه دین» شامل مباحثی از علامه جعفری در حوزه دینپژوهی و نسخه تکمیلشده رساله فلسفه دین اوست که بهعنوان دفتر اول از سلسلهبحثهای فلسفه دین، به درخواست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی توسط وی تحقیق و سپس سال ۱۳۷۵ توسط پژوهشگاه مذکور منتشر شد.
برخی از مباحث کتاب نیز تازه هستند و برای اولینبار در قالب ایناثر منتشر میشوند. بهعنوان مثال، در بخش اول کتاب، فصلی باعنوان «تعاریفی دیگر» وجود دارد که برگرفته از برخی نقد و بررسیهای علامه جعفری بر کتاب «جامعهشناسی ادیانِ» ژان پل ویلم با ترجمه عبدالرحیم گواهی است و به چاپ جدید اثر افزوده شده است.
کتاب پیشرو ۵ بخش اصلی دارد که فصول مختلفی را در بر میگیرند. این پنجبخش بهترتیب عبارتاند از: «تعریف دین»، «خدا و ماورای طبیعت»، «قلمرو دین»، «بررسی و تحلیل سکولاریزم» و «پلورالیزم (کثرتگرایی) دینی».
بخش اول کتاب ۶ فصل را در بر میگیرد که از اینقرارند: «درآمدی روششناختی بر تعریفپذیری دین»، «بررسی و نقد تعریفهای عام»، «بررسی و نقد تعاریف ماهوی دین»، «بررسی و نقد تعاریف روانشناختی و جامعهشناختی از دین»، «بررسی و نقد تعاریف غایتگرایانه و اخلاقگرایانه» و «تعاریفی دیگر». در اینفصول نظریات کانت، کارل مارکس، کارل گوستاو یونگ، گلد زیهر، فروید، شلایر ماخر، فوئر باخ، ویلیام جیمز، کواستبام، روپله و ... بررسی میشود.
در بخش دوم اینکتاب هم مخاطب با ۶ فصل «تاریخ خداشناسی و خداپرستی»، «یک نگاه دقیق به ترس و رابطه آن با مذهب»، «طبیعت و ماورای طبیعت»، «برهان وجوبی (کمالی) برای اثبات وجود خداوند»، «عدل الهی» و «عدل الهی از دیدگاه بشری» روبرو میشود. سومینبخش کتاب هم با عنوان «قلمرو دین» ۳ فصل را با اینعناوین در بر میگیرد: «علت نیاز به دین»، «قلمرو فقه» و «پرسش و پاسخ در قلمرو فقه».
۵ فصل از مطالب کتاب هم در بخش چهارم کتاب قرار دارند که به اینترتیباند: «تعریف سکولاریزم و علل گرایش به آن»، «بررسی و نقد علل بروز تفکرات سکولاریزم در غرب»، «آثار و پیامدهای سکولاریزم»، «اسلام و سکولاریزم» و «ارتباط حکومت و سیاست با احکام الهی».
در بخش پنجم هم که دربرگیرنده پرسشها و پاسخهایی درباره پلورالیسم است، نمایه آیهها، نمایه روایتها، نمایه نامها و نمایه کتابها درج شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
این هم قسمی از متافیزیک است که میتوان در مقابل فیزیک (= نمود طبیعی)، مطرح کرد. این سه قسم موضوعات است که ما در آنها از نمود ظاهری اجسام و پدیدهها تجاوز کرده، به موضوعاتی ایمان میآوریم و در تمام علوم و شناساییهای خود مورد بهرهبرداری قرار میدهیم که نمود فیزیکی ندارند.
قسم اول از اقسام سهگانه متافیزیک را میتوانیم در قلمرو فیزیکی قرار دهیم؛ بدین معنی که میگوییم: حقایق و خواص طبیعی موجودات که در زیر نمودهای اولی پوشیده شده است، تحت شرایط و عوامل مناسب به شکل نمودهای آشکار درمیآیند.
مثلا، تاریکی فضا رنگ اجسام را برای ما پوشیده میدارد و با تابش نور، اینرنگها برای ما نمود پیدا میکنند؛ چنانکه الکترونها در قرنهای گذشته در ماورای نمود طبیعت بوده است و اگر در آنزمانها کسی چنین ادعایی میکرد، یعنی میگفت: «به این دلیل الکترونهایی وجود دارد و یا حداقل محتمل است که الکترونهایی وجود داشته باشند»،
اینادعا جنبه متافیزیکی به معنای ماورای نمود طبیعی داشت. البته با این ملاحظه که منظور ما آن حقایق و پدیدههای طبیعی است که تحت شرایط و عوامل مناسب بروز خواهد کرد. اما حرکت مطلق، ماده مطلق، طبیعت مطلق، جوهر مطلق و غیر آن، مفاهیمی هستند که هرگز جنبه نمود طبیعی در هیچ شرایطی نخواهند داشت.