چاپ اسکناس برای «چاپیدن» مردم ایران!
ماجرای نخستین پول کاغذی در ایران این است که «گیخاتو خان»، شاه ایلخان مغول پول کم آورده بود و میخواست پول کاغذی را در ایران رواج دهد و ماجرا این شد: «در پی کمبود نقدینگی در خزانه که عمدتا بر اثر ولخرجیهای خان و درباریان بروز کرده بود گیخاتو خان دستور داد به جای درهم و دینار، براساس پول چینی که چاو نامیده میشد، پول کاغذی منتشر کنند. چاوخانهای [برای انتشار چاو یا همان پول کاغذی] در تبریز فراهم آمد و نخستینبار در این شهر، چاو در میان مردم منتشر شد اما به سبب ناآشنایی مردم و عدم اطمینان از پشتوانه مالی چاو و نیز سودجویی بازرگانان از این پول جدید استقبال نشد. در تبریز یک هفته مردم آن را به کار بردند اما به سرعت به معاملات پنهانی به روش سابق پرداختند... واژه چاو از واژه مغولی میانه و چینی Chao گرفته شده است».
دلیل اصلی مقاومت مردم در برابر این پول کاغذی هم به روایت تاریخ این است: «مردم احساس میکردند گیخاتو خان میخواهد طلا و نقره با ارزش آنها را بگیرد و در مقابل مشتی کاغذ بیارزش به آنها بدهد و خزانهاش را پُر کند. به همین خاطر این طرح با شکست روبهرو شد و مردم طلا و نقره خود را با مشتی کاغذ عوض نکردند... این مخالفتهای اجتماعی تا آنجا پیش رفت که اشعار بسیاری در هجو و استهزاء استفاده از چاو سروده شد».
میگویند واژه چاپ و چاپخانه امروزی از همان چاو و چاوخانه آمده است و البته فقط همین نیست و واژههایی در زبان فارسی هست که به موضوع چاپ نخستین اسکناس در دوره مغول مربوط است و فریبی که در پس ماجرا بود و اینطوری است: «این موضوع تبدیل به سابقهای فریبکارانه برای چاو گردید و تا امروز در زبان فارسی اصطلاحات و لغاتی از قبیل چاو زدن یا چاپ زدن به معنی دروغ گفتن و چاپچی به معنی دروغگو همچنان به کار میرود. لغت بسیار متداول چاپیدن نیز به معنی غارت کردن و به یغما بردن و سرکیسه کردن، شده است».