اوضاع امروز اروپا نشانهای واضح از ذات سرمایه داری ورشکسته غرب است
پلیس آلمان در روزهای اخیر با افتخار اعلام کرده با قدرت و اقتدار کامل در ۱۱ ایالت، جنبش افراطیون را سرکوب کرده است. به گفته مقامات آلمانی در این عملیات بیش از ۳ هزار پلیس ضدتروریسم حضور داشتند و ۲۵ نفر هم بازداشت شدند. پلیس میگوید آنها قصد داشتند به پارلمان حمله کنند و حکومت این کشور را سرنگون و به چند نهاد و سازمان قانونی نیز حمله مسلحانه انجام دهند.
این ماجرا در حالی در آلمان اتفاق افتاده که همین کشور به همراه چند کشور متحد اروپایی دیگر در ماههای اخیر با شعارهای به ظاهر مدافع حقوق بشر از اغتشاشات در داخل ایران به وضوح حمایت کرده اند و حتی در برخی موارد رد پای خط دهی به گروههای افراطی در داخل کشور توسط همین دولتها هم دیده میشود.
حالا برای روشن شدن زوایای بیشتری از این سیاست دوگانه در کشورهای غربی باشگاه خبرنگاران جوان مصاحبهای ترتیب داده با «کارل وریکن»، محقق، نویسنده و تحلیلگر موضوعات ژئوپلیتیکی از پاریس فرانسه که در ذیل مشروح آن از نظر میگذرد.
-در روزهای اخیر دولت آلمان عدهای از شهروندان خود را بدون هیج جرم ثابت شدهای و تنها به این بهانه که آنها قصد براندازی و آشوب داشته اند را دستگیر کرده است، دلیل این واکنش چیست؟
کارل وریکن گفت: در آلمان در روزهای اخیر وضعیت نامشخص است و به نظر من مدتی طول میکشد تا این اوضاع سر و سامان پیدا کند و اصل داستان مشخص شود. هنوز معلوم نیست تا چه اندازه گفتههای دولت آلمان در مورد در خطر بودن دولت در این کشور صحت داشته باشد. دولت تلاش کرده در این روزهای اخیر تمام اتفاقات را بر گردن یک سازمان جناح راستی به نام رایشبورگر (شهروندان رایش) بیاندازد و آنها را متهم به افراط گری و تلاش برای تغییر حکومت کند. در اصل این گروه ایدئولوگهایی هستند که از به رسمیت شناختن دولت فدرال آلمان خودداری میکنند، اما به نخستین امپراطوری آلمان که در دهه ۱۸۷۰ تاسیس شد و تا جنگ جهانی اول هم ادامه داشت وفادار هستند.
وی افزود: اما این جنبش به نظر میرسد به گروههای سحابی «آلتراست» در آمریکا مربوط است و در همین روزهای اخیر توانست تا حدودی به ارتش آلمان، نظام قضایی و نیروهای ویژه نفوذ کند. طرحهای کشف شده نشان میدهد که آنها قصد داشتند به پارلمان حمله کنند و نمایندگان را به گروگان بگیرند. صحبتهایی که در این چند روز از این افراد بازداشتی منتشر شده است ترکیبی از نظریههای ناسیونالیستی رمانتیک، یهودی ستیزی و تئوریهای توطئه ضد واکس است. اما کل این طرح به قدری آماتور به نظر میرسید که کارشناسان امنیتی گفتند در صورت پیشبرد نقشههای آنها قطعاً شکست میخوردند. اما انتظاری که من از این داستان دارم این است که نیروهای ناتو که در حال حاضر آلمان را به اشغال خود در آورده اند، شروع به متهم کردن روسیه به پیشتیبانی از این عملیاتهای شورشی کنند و این ادعا را مطرح کنند که روسیه میخواسته امنیت ملی کشور بزرگتر ناتو را تهدید کند. در حال حاضر هم شایعهای مبنی بر تلاش آنها برای جلب کمکهای مالی از مسکو منتشر شده است.
-در ماههای اخیر به زعم رسانههای غربی، بارها حمایت آشکار دولتمردان غربی از اغتشاشگران در ایران را دیده و شنیده ایم؛ حال در همین اوضاع در داخل همین کشورهای غربی مردم به سختترین شکل ممکن تنها به دلیل اعتراض به وضعیت معیشتی و نبود سوخت کافی در زمستانی سخت توسط نیروهای امنیتی سرکوب و بازداشت میشوند، شما این سیاستهای دوگانه دولتهای غربی را در مواجه با اعتراضها و به راه انداختن اغتشاشات چگونه توجیه میکنید؟
کارل وریکن گفت: به نظر من همه این اتفاقات را باید در پرتوی یک تغییر دوره در اروپا به ویژه در آلمان دید. آلمان این روزها در مواجهه با یک نظام مالی کاملاً ورشکسته است و باید بگویم موضوع اوکراین به زودی میتواند به عنوان «لحظه دیوار برلین» سیاسی ظاهر شود. اگر دولتهای غربی اقدامی در جهت کنترل این اوضاع انجام ندهند باید منتظر اتفاقاتی بدتر از سالهای ۱۹۸۹ در این کشور و در کل اروپا باشیم.
وی افزود: در طول ۵ دهه گذشته ذات سرمایه داری غربی به طور اساسی از جامعهای مبتنی بر تولید به جامعهای مبتنی بر سفته بازیهای مالی که حتی به ابزارهای زندگی خودشان هم رحم نکرده تغییر شکل داده است و حالا برای بقا راهی جز بازگشتن به گذشته و به قرن نوزدهم ندارد. سیاستهای غارت استعماری و تسخیر امپراطوری که با حاکمیت بر روایتها آغاز شد همچنان در حال تاختن است. در حال حاضر دلار قدرت خود را به شدت از دست داده است و به یک ضد ارزش مالی تبدیل شده که تنها توسط سرمایه داران خرد جهانی و نخبگان رسانهای ساکن در سیلیکون ولی و داووس در لندن، دبی، پاریس، سنگاپور، بوستون و واشنگتن کنترل میشود.
این کارشناس فرانسوی گفت: بیکاری، فقر، استفاده از مواد مخدر و خودکشی در جوامع اروپایی در حال افزایش است. حالا با توسعه اینترنت، هوش مصنوعی و شبکههای اجتماعی میدان نبردها تغییر کرده و بسیار فراتر از تصور انسان به عنوان یک تراشه رایانهای در حال فعالیت است. حالا در دنیای سیاست هم تبدیل اتحاد آتلانتیک، از یک اتحاد صرفاً دفاعی به یک ناتوی تهاجمی که میخواهد کل جهان را به تسخیر خود در آورد نشانهای از یک تغییر بزرگ در ساختار سیاسی جهان است.
وی افزود: امروز جنگ میان خود کشورهای اروپایی در سکوت خبری جاری است. کشورهایی مانند فرانسه که در زمان ریاست جمهوری سارکوزی به فرماندهی یکپارچه ناتو بازگشت با آلمان که در تلاش است نقش خود را در روابط بین الملل البته با حمایتهای همه جانبه آمریکا پررنگتر نشان دهد چالشهای جدی دارند. فراموش نکنیم که نخبگان مالی جهان در حال حمایتهای همه جانبه از ناتو هستند و به نوعی ناتو به عروسک خیمه شب بازی آنها تبدیل شده است. در حال حاضر منافع مالی، سیاسی و حتی اولویتهای اجتماعی اقلیتها بر خواستههای اکثریت در جهان غرب ارجحیت پیدا کرده است. شما این تصویر را در ذهن حفظ کنید. در این سوی داستان، اما در اوراسیا اوضاع به کلی متفاوت است. هنوز بسیاری از انسانها برای ارزشهای انسانی خود میجنگند.
کارل وریکن گفت: کشورهایی مانند چین، روسیه، ایران، ترکیه و هند، کشورهای عضو بریکس و سازمان همکاری شانگهای اخیراً بیش از هر کشور غربی برای حقوق بشر تلاش کرده اند زیرا نخستین حق بشر حق آزادی و توسعه است. حق نجات از گرسنگی، بیماری، داشتن سرپناه و آب پاک. این ارزشها در کشورهای اوراسیا زمانی که آنها تلاش میکنند به همسایگان فقیر خود کمک کنند به خوبی دیده میشود.
کارل وریکن، نویسنده، محقق و از سیاستمداران سابق فرانسه است. وریکن در حال حاضر نائب رئیس حزب «همبستگی و پیشرفت» در فرانسه و همچنین عضو «کارگروه افغانستان» در اندیشکده بینالمللی شیلر است. وی مقالات و یادداشتهای زیادی در مورد تحلیلهای تفصیلی در مورد اوضاع ژئوپلیتیکی جهان با تمرکز بر خاورمیانه در نشریات و روزنامههای معتبر جهانی به چاپ رسانده است.