دو رکنی که به شهادت رسید
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، از سختترین لحظاتی که بر امیرالمومنین علیهالسلام سپری شد زمانی بود كه جسم پاک فاطمه مرضيه عليهاالسلام را طبق وصیت ایشان شبانه و با دست خود در قبر گذاشت، زیرا تنها رکن و تکیه گاه خود را بعد از رسول خدا به خاک سپرد و از این به بعد علی کسی را نداشت که با او درد دل بگوید؛ چون دیگر رکنی بر او باقی نمانده است.
از این رو جابر در روایتی نقل میکند: «سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّىاَللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ يَقُولُ لِعَلِيِّبْنِأَبِيطَالِبٍ قَبْلَ مَوْتِهِ بِثَلاَثٍ سَلاَمُاَللَّهِعَلَيْكَ يَا أَبَا اَلرَّيْحَانَتَيْنِ أُوصِيكَ بِرَيْحَانَتَيَّ مِنَ اَلدُّنْيَا فَعَنْ قَلِيلٍ يَنْهَدُّ رُكْنَاكَ وَ اَللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكَ فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّىاَللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ فَقَالَ عَلِيٌّ هَذَا أَحَدُ رُكْنَيَّ اَلَّذِي قَالَ لِي رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّىاَللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ فَلَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ قَالَ عَلِيٌّ هَذَا اَلرُّكْنُ اَلثَّانِي اَلَّذِي قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّىاَللَّهُعَلَيْهِوآلِهِ»؛[1]
«جابربنعبدالله انصارى مىگويد: سه روز پيش از رحلت رسول خدا صلّىاللهعليه وآله شنيدم به علىبنابىطالب عليهالسّلام چنين فرمودند: اى پدر دو ريحانه، تو را نسبت به اين دو ريحانۀ خودم از دنيا (حسن و حسين عليهماالسلام) سفارش مىكنم كه به همين زودى دو ركن تو ويران مىشود و خداوند بهترين جانشين براى تو خواهد بود (فقط خدا جای خالی این دو رکن را پر میکند) و همين كه رسول خدا رحلت فرمودند على عليهالسّلام گفت: اين يكى از دو ركن من بود كه ويران شد، چون فاطمه عليهاالسّلام رحلت كرد[شهادت]، فرمود: اين هم ركن دومى كه پيامبر صلّىاللهعليهوآله خبر دادند».
غمِ مصیبت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله
رسول خدا رکن اول برای امیرالمومنین علیهماالسلام بود؛ زیرا حضرت از کودکی در کنار پیامبر بزرگ شده بود و تمام لحظات سختی، شادی و نزول وحی در کنار حضرت بود، به همین خاطر از دست دادن پیامبر برای حضرت خیلی سخت و ناگوار بود که در کلمات خود ایشان نیز تبلور یافته است: «أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِکَ، وَ فَادِحِ مُصِيبَتِکَ، مَوْضِعَ تَعَزٍّ»؛[2] «پس از رو به رو شدن با غم بزرگ فراق و مصيبت دردناک تو، اين مصيبت(شهادت حضرت فاطمه) براى من قابل تحمّل شده است».
غمِ مصیبت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
غم از دست دادن دختر پیامبر آن اندازه سخت و ناگوار است که نمیتوان بیان کرد، از این رو برای درک اندکی از این مصیبت بزرگ، باید به کلمات خود حضرت رجوع شود، ایشان خطاب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «... فلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهيِنَةُ! أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ، إلَى أَنْ يَخْتَارَ اللّهُ لِي دَارَکَ الَّتي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ»؛[3] «اى رسول خدا امانتى را که به من سپرده بودى هم اکنون باز پس داده شد و گرویی که نزد من بود گرفته شد، ولى اندوهم جاودانه است و شبهايم همراه بيدارى و بى قرارى، تا آن زمان که خداوند منزلگاهى را که تو در آن اقامت گزيدهاى برايم برگزيند». این سخن به خوبی نشان میدهد که چه بلایی سر امانت و ریحانه رسول خدا آمد، که حضرت از تعبیر «گرفته شد» استفاده کردند؛ یعنی حضرت فاطمه به مرگ طبیعی از دنیا نرفتهاند.
امیرالمومنین علیهالسلام چه روزگاری را بعد از فاطمه زهرا سلاماللهعلیها خواهد داشت؛ یعنی ای رسول خدا امانت تو را ازدست من گرفتند و از این پس روزگار بر من سخت خواهد بود.
از دست دادن دو رکن
امیرالمومنین علیهالسلام بعد از این که دو رکن خود را از دست میدهد، در لحظه فراق از همسر گرامی خود اشاره به این غم بزرگ کرده و سخنانی را خطاب به رسول خدا بیان میکند که از يک سو دليل بر عظمت بانوى اسلام فاطمه زهرا عليهاالسلام میباشد و از سوى ديگر نشانه شدت ناراحتى حضرت از فراق جانگداز اوست: «سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ»؛[4] «(ای رسول خدا) به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امّت تو در ستم كردن به وى دست به دست هم داده بودند. سرگذشت دردناک او را بىپرده از او بپرس و خبر اين حوادث را از وى بگير. اين حوادث دردناک در زمانى رخ داد كه هنوز مدّت زيادى از رحلت تو نگذشته و يادت فراموش نگشته بود. درود خدا بر شما هردو باد، درود و سلام وداع كننده؛ نه سلام (و وداع) ناخشنود خستهدل، اگر از كنار قبرت باز گردم به سبب ملالت نيست و اگر اقامت گزينم و گريه و زارى سر دهم هرگز به جهت سوءظن به وعده نيک خداوند در مورد صابران و شكيبايان نمىباشد».
(علی اعظمی)
پینوشت:
[1]. شیخ صدوق، امالی، الدراسات الاسلاميه، ص198.
[2]. فیض الاسلام اصفهانی، علی نقی، شرح نهج البلاغه، انتشارات فقیه، ج6، ص652.
[3]. همان.
[4]. همان.