اغتشاشات در ایران؛ نقشه خودساخته آمریکا برای توقف مذاکرات
اوایل سال ۲۰۲۱ اما جو بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا با شعار بازگشت به برجام روی کار آمد. در نهایت هم در ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ مذاکرات احیای برجام با حضور نمایندگان کشورمان، اتحادیه اروپا و کشورهای ۱+۴ شامل روسیه، چین، آلمان، فرانسه و انگلیس و حضور غیرمستقیم نمایندگان آمریکا، آغاز شد؛مذاکراتی که البته همچنان با بدعهدی طرف آمریکایی همراه بود.
حکایت رویکرد دوگانه «آمریکایی»
موضوعی که البته بارها و بارها توسط مقامات کشورمان نسبت به آن اعتراض شده بود. برای مثال حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان در این باره گفته بود که «آمریکاییها رویکرد دوگانهای دارند و از یکسو پشت پرده برای رسیدن به توافق عجول هستند و از سوی دیگر در رسانهها صحبتهای دیگری را مطرح میکنند».
امیرعبداللهیان این راهم تاکید کرده بود که «ما اجازه نمیدهیم آنها با برخی از پیامها به آشوب و اغتشاشات در ایران دامن زنند و همزمان خواستار مذاکرات با ایران هم باشند. آمریکاییها در تبادل پیامها حتی تعجیل دارند که هرچه زودتر به نقطه توافق برسیم. اینگونه رفتار دوگانه آمریکا جدید نیست، اما تاریخ مصرف چنین سیاستهایی گذشته است».
اغتشاشات اخیر کشورمان کلید واژهای که وزیر امور خارجه به آن اشاره کرده در اصل همان پروژه ای است که به نظر میرسد این روزها آمریکا بیشتر از مذاکرات روی آن حساب کرده است. موضوعی که خود نیز به آن اذعان کردند؛ برای مثال همین چند روز پیش بود که رهبران فرانسه و آمریکا در این بیانیه بار دیگر به حمایت از اغتشاشات در ایران پرداختهاند. درباره برنامه هستهای ایران، «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا و «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه مدعی شدند مصمم هستند از دستیابی ایران به آنچه «سلاح هستهای» خوانده شده، جلوگیری کنند.
در این بیانیه آمده است: «فرانسه و ایالات متحده به همکاری با سایر شرکای بینالمللی برای مقابله با تنش آفرینی برنامه هستهای ایران، همکاری ناکافیاش با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، فعالیتهای بیثباتکنندهاش در خاورمیانه و مهمتر از همه انتقال موشک و پهپاد به طرفهای مختلف از جمله بازیگران غیردولتی ادامه میدهند»
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه پیشین آمریکا هم روز جمعه تا زمانی که «مردم ایران درحال ایستادگی هستند»، واشنگتن نباید نشان دهد که «به دنبال توافق است».
سردرگمی آمریکا در برابر یک قدرت
این رویکرد دوگانه موضوعی بود حنیف غفاری کارشناس مسائل بین الملل درباره اش اینگونه گفته است: «قبل از این اغتشاشات اخیر سیاست خارجی آمریکا و مخصوصا دولت بایدن در قبال ایران منبعث از نوعی سردرگمی تاکتیکی بوده است. یعنی ما حتی در مذاکرات برجام و مذاکرات احیای توافق هستهای هم این سردرگمی را میدیدیم و حتی خود حزب دموکرات آمریکا هم که در راس معادلات سیاسی این کشور قرار داشت اعضایش یک درک واحدی نسبت به مواجه با ایران نداشتند. برخی از این افراد معتقد بودند که راهبرد فشار حداکثری علیه ایران حتی قابلیت تبدیل شدن به فشار هوشمندانه را ندارد و مجبور هستند که واقعیتی به نام ایران قدرتمند را در برخی از ابعاد بپذیرند».
وی ادامه داد: در عین حال برخی دیگر از اعضا که نام دموکرات را هم یدک میکشیدند در عمل همان رویکرد دولت ترامپ بر ضد کشورمان را دنبال میکردند؛ این تناقضها وجود داشت تا اینکه ما به اغتشاشاتی رسیدیم که خود غرب مولد آن بود. قطعا مقامات آمریکایی در نگاه اول میخواستند از اغتشاشات به مثابه یک عامل تسریع کننده برای تحقق استراتژی مهار حداکثری ایران استفاده کنند. یعنی خود مقامات آمریکایی به خوبی میدانستند که تغییر نظام ایران امکان پذیر نیست و همچنان هم به این امر واقفند و نسبت به قدرت ذاتی و اکتسابی جمهوری اسلامی ایران در محاسبات پنهان در اتاقهای فکرشان آگاه هستند.
امتیاز گیری در زمان اغتشاشات
غفاری درباره اقدامات قصد آمریکا از حمایت از آشوبها نیز بیان کرد: «قصد اینها این بود که از ظرفیت اغتشاشات برای امتیاز گیری از ایران در مذاکرات مختلف استفاده کنند و اخیرا هم در صحبتهای رهبری اشاره شد که اینها چگونه در پی ایجاد برجامهای مختلف برای رسیدن به این نقطه بودند، اما اصرار جمهوری اسلامی ایران بر راهبردهای خودش که منبعث از انقلاب اسلامی ایران است در نهایت سبب شد که طرف غربی بداند که در این زمینه هم نمیتواند بازی هماهنگی را بر ضد کشورمان انجام دهد».
کارشناس مسائل بین الملل بیان کرد: «هم در حوزه پنهان و هم آشکار شاهد پررنگتر شدن شکافهای مقامات آمریکایی در قبال ایران هستیم و همان شکافی که در مذاکرات وین در بین مقامات وین ایجاد شد الان هم در قبال تحولات داخلی ایران ایجاد شده است؛ به این معنا که بخشی از آنها معتقد هستند که ادامه این بازی هزینههای تصاعدی بیشتری را متوجه واشنگتن خواهد کرد و برخی دیگر از آنها همچنان دارند همان روش پر خطری که در نهایت گریبان گیر خود آنها خواهد بود را دنبال میکنند در هر حال آمریکا و به طور کلی غرب ازیک سردرگمی راهبردی در قبال ایران رنج میبرد و راه حل این مساله هم این است که واقعیت جاری مبتنی بر قدرت جمهوری اسلامی ایران را بپذیرد و خودش را با این واقعیات وقف دهد در غیر این صورت هر میزی را که غرب بخواهد طی کند چه در موضوع تحریم و چه اغتشاش و جنگ نرم و... در نهایت صرفا عامل زمان را به ضرر خود غرب به گردش در خواهد آورد».
وی درباره نقشی که ایران در این میان باید بازی کند نیز گفت: «ما رویکرد هوشمندانه بازی رقیب را داریم یعنی هرگونه تغییر راهبرد آمریکا را باید به درستی و در زمان خودش رصد کنیم و بدانیم که اگر آمریکا در یک برهه یا اخم میکند ذیل کدام استراتژی است؛ اگر هم زمانی لبخند میزند باز ذیل کدام استراتژی قرار دارد؛ بنابراین ما در این جا نگاه نقطهای و مقطعی نمیتوانیم به موضوع داشته باشیم بلکه باید یک نگاه منظومه وار داشته باشیم که حوادث پیشینی و پسینی را در قبال راهبرد آمریکا در نظر بگیریم».
غفاری خاطر نشان کرد: ما باید بر ضوابط و خطوط قرمز خودمان اصرار بیشتری داشته باشیم. در مذاکره با آمریکا و نباید فراموش کنیم که آمریکا تنها در صورتی در مذاکرات ناچار به امتیاز دادن خواهد شد که با سد محکم ما مواجه باشد. در اینجا در تجربهای که در سالهای گذشته داشته ایم و تجربهای که از خود واشنگتن در نظام بین الملل حاصل شده این است که اتفاقا در زمینی که فقط قرار باشد از دیپلماسی محض و ایده ال گرایی صحبت شود عملا هیچ محصولی نمیشود برداشت کرد و اگر هم امتیازی به دست بیاید میتوانند زیرش بزنند. بنابراین ما نیاز به گارد بسته مان نیاز داریم و همچنان خطوط قرمز و تثبیت این خطوط را نیاز داریم. چه خطوط قرمزی که در موضوع موشکی ،منطقهای و چه در حوزههای مقاومت داریم و قطعا وقتی که ما این مولفهها را کنار هم بچینیم قدرت امتیاز گیری ما از دشمنان بالاتر خواهد رفت.
و در انتها باید گفت که نباید فراموش کرد آمریکا همان کشوری است که سالها قبل رئیس جمهور آن درباره ایران گفته اگر میتوانستم پیچ و مهرههای هسته ای اش را از کار میانداختم اما خود به خوبی میدانست که هرگز نمیتواند ...