«بانوی عاشق» رمانی از عاشقی حضرت خدیجه و رسول اکرم
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، انتشارات کتاب جمکران به مناسبت سالروز میلاد مبارک پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی (ص)، رمان «بانوی عاشق» را با موضوع حضرت خدیجه (س) منتشر کرد. اعظم بروجردی که پیش از این، رمان «نامه آخر» را در این انتشارات به چاپ رسانده است؛ رمان «بانوی عاشق» را با محوریت شخصیت حضرت خدیجه (س) نوشته است.
این رمان به مقطع حساسی از زندگی حضرت خدیجه (س) میپردازد، مقطعی که ایشان در اوج شکوه و جلال و ثروت بودند و بانوی با نفوذی در شهر مکه به حساب میآمدند و تمام اشراف و بزرگان آرزوی همسری ایشان را داشتند. آنها از اقصی نقاط جزیره العرب به خواستگاری ایشان میآمدند اما این بانوی بزرگوار منتظر شخصی خاص و آسمانی بودند، شخصی که کاملترین انسان روی زمین باشد، همانی که تعبیر خواب شگفتش بود.
این رمان به ماجراهای جذاب ازدواج و زندگی حضرت خدیجه (س) میپردازد و مخاطب را با شرایط و زمانه قبل از ظهور اسلام و وضعیت آن دوران آشنا میکند.
در قسمت هایی از این رمان می خوانیم:
خدیجه با هیجانی غیرقابل وصف و درحالی که اشک از دیدگانش چون دُر و گوهر فرو میریخت، پاسخ داد: «بارها و بارها او را دیدهام که چون ماه شب چهارده میدرخشد. با وقار حرکت میکند، نه تند و نه کند، به گونهای که انگار از جای بلندی فرود میآید. من او را میدیدم که به مردم توجهی خاص داشت و در عین حال چشمانش را از شرم بر زمین میدوخت. گاهی به بالا مینگریست و در سلام همیشه پیشی میگرفت. اما چرا تاکنون متوجه نشده بودم که این مرد جوان هم اوست؟ گویا جلوی چشمانم پردهای انداخته بودند و نمیتوانستم خورشید را به درستی درک کنم، درحالی که تاکنون نیز غرق در نور او زندگی میکردم. عالیه سر در گوش نجمه کرد و خندید.
- به حق چیزهای ندیده و نشنیده! آخر مگر میشود آدم عاشق کسی باشد که هر روز او را میبیند و با این حال، نداند که این همان کسی است که دل او را برده و بی قرارش کرده است؟ نگفتم خیالاتی شده؟
«بانوی عاشق» به قلم «اعظم بروجردی» و با قیمت ۶۵ هزار تومان در ۱۸۴ صفحه توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و راهی بازار نشر شده است.