شماره ۱۰۷ فصلنامه فلسفه و الاهیات «نقد و نظر» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شماره 107 فصلنامه علمی و پژوهشی فلسفه و الاهیات«نقد و نظر» به صاحب امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) با مدیرمسئولی محمدتقی سبحانی و سردبیری محمدعلی مبینی منتشر شد.
این فصلنامه در 7 مقاله و 197صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
تبیین معناشناختی و هستیشناختی تنهایی وجودی و ارائۀ رهیافتهای آن از دیدگاه اروین د. یالوم و ملاصدرا
رسول حسین پور تنکابنی؛ جهانگیر مسعودی؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی
چکیده: موضوع نوشتار پیشرو تبیین معناشناختی و هستیشناختی دغدغۀ «تنهایی وجودی» و ارائۀ رهیافتهای آن از سوی اروین یالوم و ملاصدرا است. یالوم بر این باور است که انسانها میباید تنهاییِ وجودی را در پیوندیافتگی با دیگران مدیریت نمایند؛ حال یا پیوند با همنوع و یا با موجودی الهی. او در تبیین رهیافت خود معتقد است که پسندیدهترین شکل پیوند با دیگران، میباید بر پایۀ «عشق عاری از نیاز» باشد. ملاصدرا نیز بر این باور است که تمامی موجودات از جمله انسان، عینالربط به وجود پروردگار دانسته میشوند. در این مقاله، نگارندگان با اتخاذ روش توصیفی_ تحلیلی، رهیافتهای یالوم و صدرا را در رهایی از تنهایی وجودی مطالعه نمودهاند. در رهیافت صدرایی دو رویکرد ملحوظ بوده است: 1. رویکردِ حکیمانه (دقیق) با محوریت وحدت تشکیکیِ وجود و رابطانگاری موجودات؛ 2. رویکرد عارفانه (ادقّ) با محوریت وحدت شخصیۀ هستی و نمودانگاری موجودات. یافتۀ پژوهش حاضر این گردید که یکی از بهترین مصادیق «عشق عاری از نیاز» در حکمت متعالیه نهفته است که ملاصدرا از آن با عنوان «عشق ذاتی و فطری موجودات به حقتعالی» یاد نموده است. نتیجه آن گردید که با وجود مبانی صدرایی پیرامون وجود انسان، «تنهایی وجودی» بیمعنا است.
بررسی انتقادی «معنویت فطری» در نحلۀ «مکتب» بر پایۀ نظریۀ انسجام
احمد شاکر نژاد؛ زکریا فصیحی
چکیده: نورعلی الهی از رهبران معاصر «اهل حق» و مُعرِّف نحلهای موسوم به «مکتب» است که در حال حاضر بهرام الهی آن را رهبری میکند. معنویت در این مکتب با عنوان «معنویت فطری» در تقابل با ادیان نهادینه عرضه و با هدف کمال انسان معرفی میشود. خاندان الهی برای توجیه رویکرد خود قائلند که اگر بر آیین و معنویت سنتی بمانیم، عدالت و رحمت خدا را نفی کردهایم؛ زیرا در گذشته انبیا و اولیا معنویتهای مفیدی برای مردم عصر خود میآوردند. ولی آن معنویتها برای انسان امروزی مفید نیست. پس بهمقتضای عدالت و رحمت خداوند، باید در این زمان نیز اولیایی باشند که مردم را با معنویت حقیقی به کمال برسانند و نورعلی الهی از آن اولیای خداست که با آیین جدیدی انسانها را بهسوی کمال راهنمایی میکند. این تحقیق در توصیف مدعا، از روش تحلیل محتوای کیفی و در نقد آن از روش تحلیل انتقادی براساس نظریۀ انسجام هالیدی و حسن بهره گرفته است. پرسش اصلی مقاله این است که طبق نظریۀ انسجام، چه نقدهایی بر ادعای «معنویت فطری» در نحلۀ «مکتب» وارد است؟ برپایۀ نظریۀ انسجام، عدم انسجام در روش تبیین و نیز عدم انسجام درونی و محتوایی از مهمترین نقدهای وارد بر مدعای این نحله است.
اصول کلامی حاکم بر تشریع مجازات قصاص نفس و نقش آن در پاسخ به شبهات قصاص
علیرضا آلبویه؛ سید مهدی سجادی فر
چکیده: نظاممندکردن گزارههای دینی ناظر به تشریع مجازاتهای اسلامی، بهویژه مجازات قصاص نفس و استخراج اصول حاکم بر تشریع این مجازات، نقش مهمی در درک فلسفۀ تشریع آن و چگونگی پاسخ به شبهات وارد بر آن دارد؛ زیرا تنها از این طریق میتوان زمینۀ پاسخدهی مدونی را به شبهات مخالفان ایجاد کرد. این مقاله با روش توصیفیـتحلیلی و با درنظرداشتن ساحتهای وجودی انسان و مسیر تکاملی او در انسانشناسی اسلامی، درصدد استخراج اصول کلامیای است که با بهکارگیری صحیح آنها، فلسفۀ تشریع مجازات قصاص نفس بهخوبی روشن و زمینۀ پاسخهایی نقضی و حلی برای شبهات قصاص ایجاد شود. بر اساس نتایج بهدستآمده در این مقاله، پنج اصل کلامی که عبارتند از: ۱. اصل کرامت ذاتی انسان؛ ۲. اصل هدایتگری و رستگاری؛ ۳. اصل عدالتطلبی و احقاق حق؛ ۴. اصل حیات و پویایی فرد و جامعه؛ ۵. اصل بازدارندگی در مجازات، بر تشریع مجازات قصاص نفس حاکمند. این مقاله با بهرهگیری از اقتضائات این اصول و استفاده از تقدم و تأخر آنها در پاسخ به شبهات قصاص، به نمونههایی از این شبهات نظیر برتری مجازات حبس ابد بر قصاص نفس و نیز مخالفت قصاص با حس بشردوستی انسان و کرامت انسانی قاتل پاسخ میدهد.
توضیح نسبت مرگ ارادی، معرفت و اخلاق در اندیشۀ صدرا
مجید تندر؛ سمیه ذاکری
چکیده: مرگ بهعنوان یکی از مفاهیم کلیدی در اندیشۀ صدرا بهحساب میآید. در اندیشۀ صدرا مرگ بهعنوان تعالی نفس از بدن معرفی شدهاست. از منظر وی مرگ تنها به ضرورت متافیزیکی واقع نمیشود، بلکه آدمی میتواند بر حسب تلاش خود میان نفس و بدن جدایی بیندازد. سؤال این است که مرگ چگونه از ضرورتی متعالی به امری انسانی تبدیل شده و چگونه با ارادۀ آدمی نسبت برقرار میکند. این مقاله با روش توصیفیـتحلیلی تلاش میکند که نشان دهد صدرا چگونه میان مرگ با فلسفه از یک سو و مرگ و ارادۀ اخلاقی و تهذیب از سوی دیگر ارتباط ایجاد مینماید. با مراجعه به آثار صدرا روشن میشود که مرگ ارادی، ارادۀ اخلاقی و فلسفه از جهت اینکه هر سه از یک سو دوری از تعلقات بدنی را لازم دارند و از سوی دیگر باعث استکمال وجودی نفس و رسیدن آن به مرتبۀ عقلانی میشوند، اشتراک دارند. این خصیصۀ مشترک و بنیادی زمینۀ ایجاد نسبت میان این سه مفهوم و گذار از یکی به دیگری را در اندیشۀ صدرا فراهم میآورد.
گونهشناسی تمثیلات در باب پیوند نفس و بدن
مصطفی عزیزی علویجه
چکیده: مسئلۀ تبیین پیوند نفس و بدن از دیرباز در کانون ژرفاندیشی اندیشمندان بوده است. آنها برای ایضاح این پیوند از تشبیهات و تمثیلات گوناگونی بهره بردهاند. هریک از این تشبیهات معقول به محسوس بر مبانی و بنیانهای فلسفی خاصی استوار شدهاند. بر پایۀ جستجوی صورتگرفته و در پرتو روش تحلیلی، هشتگونه تشبیه اصلی پیرامون رابطۀ نفس و بدن استخراج شده: رابطۀ تدبیر و تصرف، رابطۀ سریان جسم لطیف در جسم کثیف، رابطۀ اصل و فرع، رابطۀ استعمال و استخدام، رابطۀ حالّ و محلّ، رابطۀ مبتنی بر شوق و عشق، رابطۀ تجلی و ظهور، رابطۀ معنا و لفظ. این پژوهش در پی آن است تا تشبیهات و دیدگاههای اصلی در باب پیوند میان نفس و بدن را گونهشناسی کرده، بنیانها و پیشفرضهای نهفته در پس هریک را تحلیل نموده و پیامدها و لوازم آنها را برجسته سازد. دیدگاه برگزیده بهخاطر وجود مرجحات زبانشناختی از میان هشت دیدگاه مطرح، نظریۀ «لفظ و معنا» میباشد.
آسیبشناسی مؤلفههای دینگریزی اومانیسم در تفکر دینی
محمدصادق یوسفی مقدم؛ مرتضی غرسبان
چکیده: «اومانیسم» نگرشی است غربی که انسان را در مرکز تاملات خود قرار داده و اصالت را به رشد و شکوفایی انسان می دهد. در مواجه با دین، این نگرش به سه صورت انسانگرایی مسیحی، انسانگرایی دینستیز (الحادی) و انسان-گرایی دینگریز یا سکولار پدید آمد و در دوران معاصر نهایتا انسانگرایی سکولار وجهه غالب و حاکم تمدن غربی گردید. انسانگرایی دوران معاصر بیشتر جنبه ی دینگریزی (سکولاریسم) داشته و با ادیان توحیدی ناسازگار است. در بررسی، واکاوی و نقد اومانیسم، آسیب شناسی این اندیشه از منظر دین مبین اسلام، امری ضروری است. یکی از شاخصه های اومانیسم، جنبه دین گریزی آن است که در این نوشته تلاش گردیده ضمن تبیین مولفه های دین گریزی اومانیسم، اشکالات مطرح در خصوص آن از دیدگاه منابع دینی بیان گردد. لذا این تحقیق، به دنبال آسیب شناسی مولفه های دین گریزی اومانیسم بوده و با روش توصیفی-تحلیلی، این مولفه ها را استخراج و با تحلیل آنها بر اساس منابع دبنی به تبیین اشکالات مطرح در خصوص این مولفه ها می پردازد.
تحلیل دیدگاه ملارجبعلی تبریزی درباره اشتراک لفظی وجود و دو تفسیر از آن
مهدی عسگری؛ محمد سوری
چکیده: اشتراک لفظی و معنوی وجود همواره یکی از دغدغههای فیلسوفان متأخر اسلامی (از زمان میرداماد تا عصر حاضر) بوده است. در این میان برخی از فیلسوفان قائل به اشتراک لفظی وجود و عدهای دیگر قائل به اشتراک معنوی وجود شدهاند. یکی از فیلسوفان قائل به اشتراک لفظی وجود، ملا رجبعلی تبریزی است. وی معتقد است که وجود میان واجب و ممکن به دو معنای متفاوت بهکار میرود. مسئلۀ اصلی در این مقاله، بیان و تحلیل همین آموزه و دلیلهای تبریزی است. این تحلیل هم از رهگذر نقدهای نگارنده و هم از رهگذر بیان دو تفسیر از این آموزه بیان میشود. تفسیر اول از آنِ ملا عبدالرحیم دماوندی و تفسیر دیگر برای یکی از شاگردان تبریزی به نام میرمحمداسماعیل خاتونآبادی است. روش بحث کتابخانهای و توصیفیـتحلیلی است. نتیجۀ اجمالی که این مقاله به آن دست یافته این است که تبریزی در بیان ادلۀ عقلی برای اثبات اشتراک لفظی وجود ناکام است و ادلۀ نقلی او نیز تنها با توجه به روش تفسیری خود او قابل اعتنا خواهند بود و از میان دو تفسیری که از آموزۀ اشتراک لفظی وجود نزد تبریزی بیان میشود، نظر میرمحمداسماعیل خاتونآبادی درستتر و درخور توجه بیشتر است.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی و پژوهشی فلسفه و الاهیات«نقد و نظر» می توانند به نشانی قم - پردیسان، انتهای بلوار دانشگاه، دانشگاه باقرالعلوم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، اداره نشریات، فصلنامه نقد و نظربا شماره تلفن: 31156913 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس jpt.isca.ac.ir مراجعه کنند یا تماس بگیرند.