زنانی که در سینمای مقدس درخشیدند
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، کنشگران بلامنازعی در جریان جنگ هشت ساله ایران و عراق بودند؛ کنشگرانی که از حمایت های بی پایان در پشت جبهه ها تا حضور قدرتمند در خط مقدم را تجربه کردند.
به رغم این حضور اما شاید یکی از قسمت های کمتر پرداخت شده در سینمای دفاع مقدس زنان و نقش ایشان در جریان جنگ هشت ساله باشد؛ زنانی که همه جا حضور داشتند: از خط مقدم تا پشت جبهه، در شهرهای مرکزی و مشغول حمایت از رزمندگان تا شهرهای مرزی و حضور مستقیم در نبردها.
زنانی که همراه با مردان هشت سال خستگی ناپذیر کوشیدند تا تمامیت ارزی کشور خدشه دار نشود. زنانی که همانند مردان با همت و غیرت و تلاش کشورشان را پس گرفتند.
بخشی از این زنان در ۴۰ سال گذشته دستمایه حضور در نقش هایی در آثار دفاع مقدسی بوده اند و جسته و گریخته تصویر و پرتره ای از آنان در شخصیتها و جایگاه های مختلف ترسیم شده است.
عاطفه رضوی شاخص ترین پرستار ژانر دفاع مقدس کشور است. او در فیلم سفر به چزابه (رسول ملاقلیپور ۱۳۷۴)، در قامت پرستاری ظاهر می شود که در راه انجام رسالتش، باید رزمنده قطع نخاع شده را به دنبال خود بکشاند. در این سیر و سلوک، او باید در عین تعجیل در کارش، بر ترس تنهایی و حضور در منطقه جنگی مین گذاری شده غلبه کرده تا در شمایل یکی از نخستین زنان قهرمان در آثار دفاع مقدس کشور مطرح شود.
بهترین نقش آفرینی آزیتا حاجیان در روبان قرمز (ابراهیم حاتمیکیا ۱۳۷۷) رقم خورده است. او در این فیلم، نقش دختر جنگ زده ای را دارد که خانوادهاش را از دست داده و به خانه مخروبه پدرش برمیگردد. تعارض او میان قدرت ذاتی و استیصال لحظهایاش برای بقا و فرار از شرایط کنونی، سیمای یک زن قدرتمند در سینمای دفاع مقدس را خلق کرده است.
هنگامه قاضیانی در فیلم روزهای زندگی (پرویز شیخ طادی ۱۳۹۰) نقش پرستاری را بازی میکند که به همراه همسرش در بیمارستانی صحرایی مشغول به فعالیت است و این خدمت رسانی را تا سال پایانی جنگ ادامه می دهد. اما بعد از قطعنامه، بیمارستان صحرایی، مورد حمله ناگهانی قرار گرفته و اوضاع دشواری را برای این زوج رقم میزند. در لحظاتی از فیلم، همسر زن (حمید فرخ نژاد) از نعمت بینایی محروم شده و کنش مندی قاضیانی به عنوان قهرمان داستان، بیشتر میشود.
محمدحسین مهدویان در دومین قسمت از ماجرای نیمروز (رد خون ۱۳۹۷)، شمایلی جدید از زن قهرمان در میدان نبرد را به تصویر می کشد. بهنوش طباطبایی در این فیلم، در قامت یک زن مستقل، ابعاد مختلفی از وجوه زندگی خود را سامان می دهد. ابتدا با پنهان کاری از تمایلات خود به منافقین، در تقابل با همسرش که مامور امنیتی است، در اندازه های یک زن خانه دار ظاهر می شود.
در کمپ اشرف، پرستار می شود و در نهایت، برای دیدن دخترش در تهران، لحظه شماری می کند. طباطبایی در هر سه محور، با جزمیتی مثال زدنی ظاهر شده و قهرمان اصیل فیلم است.
نیکی کریمی در جدیدترین ساخته منیر قیدی (دسته دختران ۱۴۰۰)، در نقشی متفاوت، در شمایل قهرمان این فیلم ظاهر می شود. خانم معلم مدرسه در روزهای سقوط خرمشهر، از خانواده اش می گذرد و پس از مخالفت نیروهای محلی برای حضور در خط مقدم، تصمیم می گیرد با همراهی چند خانم دیگر، با تامین ادوات نظامی، به مقابله با نیروهای بعثی بپردازد.
کریمی در این فیلم، با قرار گرفتن در موقعیت های خطرناک و اصرار در اجرایی کردن تصمیم های آرمان گرایانه خود، بی پروا به دل خطر زده و در مسیر روحیه کمال خواهانه خود گام بر می دارد. این نقش آفرینی، جدیدترین حضور زنان قدرتمند در ساحت دفاع مقدس است که به متفاوت ترین نقش کریمی در کارنامه شلوغش تبدیل شده است.
سوای بازیگرانی که به آنها اشاره شد، بازیگران دیگری نیز بوده اند که در بستر مرتبط با دفاع مقدس، در قامت قهرمان ظاهر شده اند. از جمله این نقش آفرینی ها می توان به فاطمه معتمدآریا در گیلانه، گلشیفته فراهانی در میم مثل مادر، باران کوثری در روز سوم، مریلا زارعی در شیار ۱۴۳ و گلچهره سجادیه در هیوا اشاره کرد.