«سبک زندگی» کاهش جمعیت یا افزایش جمعیت؟
به گزارش گروه خانواده و جمعیت خبرگزاری رسا، سال گذشته بود که مرکز چشم انداز جمعیتی جهان، وابسته به سازمان ملل، اماری را منتشر کرد که نشان می دهد طی 4 دههی اینده میانگین سن ایرانیها به 47 سال خواهد رسید! این یعنی به زودی قرار است ایران پیرترین کشور خاورمیانه شود. اما در ایران کسی حواسش به معضل جمعیت نیست. حدود 5 سال پیش بود که سیاست های کلی (جمعیّت) از سوی رهبری به سران قوا ابلاغ شد. طرحی 14 بندی که از مسیولان می خواست با هماهنگی و تقسیم کار بین ارکان نظام و دستگاه های ذیربط در این زمینه، اقدامات لازم با دقّت، سرعت و قوّت صورت گیرد. اقداماتی برای تسهیل امور ازدواج، افزایش نرخ باروری، اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران به خصوص در دوران بارداری، پوشش هزینه های زایمان، ارتقا امید به زندگی و ...در میان طرحی نیز از طرف شورای عالی انقلاب فرهنگی تحت عنوان (طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده) تدوین و سال 92 راهی مجلس شده بود. این طرح تا امروز در مجلس خاک می خورد و کسی هم جواب گوی این که چه سرنوشتی در انتظار این طرح است، نیست.
افزایش جمعیت و کاهش میانگین سنی اگر چه برای مسیولان از اهمیت خاصی برخوردار نیست اما همیشه از اولویت های اصلی رهبری بوده است. تا جایی که ایشان در دیدار با زوجهای جوان که فروردین ماه 98 برگزار شده دوباره به اهمیت افزایش جمعیت پرداخته اند. ایشان گفته اند: (امروز در دنیا ان کشورهایی که جمعیّت های زیادی دارند، به برکت ان به خیلی امکانات دست یافته اند؛ چین یک نمونه است، هند یک نمونه است؛ با اینکه مشکلاتی هم دارند امّا در عین حال خود این جمعیّت زیاد به عنوان یک ارزش اجتماعی، ارزش سیاسی، یک ارزش بین المللی برای انها توانسته موفّقیّت هایی را به وجود بیاورد. بنا براین نسل باید افزایش پیدا کند؛ اینکه من تکرار می کنم، تاکید می کنم، به خاطر این است.) اما سوال اینجاست که پیری جمعیت علاوه بر مشکلات فرهنگی و اجتماعی مشکلات جدی اقتصادی هم به دنبال خواهد داشت. پدرام کاویان؛ مدیرگروه سیاست گذاری جمعیت شبکه کانون های تفکر ایران (ایتان) در مصاحبه ای با برنامه ی عصرانه گفته: (دولت ها معمولا شعار می دهند که می خواهند وابستگی کشور به نفت را کم کنند. انچه قرار است جایگزین نفت شود، درامدهای دولت از راه مالیات است. مالیات را نیز نیروی کار قرار است پرداخت کند. حالا که شرایط جمعیتی ما به سوی افت نیروی کار می رود. باید گفت در سه دهه اینده ما با مشکل نیروی کار رو به رو هستیم. و این نیروی کار در اینده نتنها نخواهد توانست مالیات بدهد به علاوه حتی نخواهد توانست هزینه بازنشستگی سالمندان را در اختیار صندوق های بازنشستگی قرار دهد. و این ما را با بحران ورشکستگی صندوق ها رو به رو خواهد کرد.) بنابراین کاهش جمعیت و افزایش سن ان برای خود دولت نیز بحران افرین است. البته گویا دولت بیشتر از این که به فکر کشور باشد به فکر کابینه خود است و دغدغه ای برای اینده و مشکلاتی که گریبان دولت های بعدی را خواهد گرفت ندارد.از طرفی کاهش و پیری جمعیت می تواند به مسایل امنیتی نیز کشیده شود. اذرماه 97 بود که یک نهاد امنیتی خبر از دستگیری دو جاسوس در حوزه جمعیت داد. نماینده مجلس در همین باره گفته بود: (این افراد کسانی بودند که امارهای دروغی را در خصوص سیاست های جمعیتی مطرح می کردند و باعث شدند یک نوع (بی خیالی و بی تفاوتی) درباره جمعیت ایران در مقام های کشور و مسیولان وزارت بهداشت ایجاد شود.)
کاهش جمعیت بعضی مواقع به نفع ابرقدرت ها هم تمام می شود. برای مثال امریکا برای کاهش جمعیت کشورهای دیگر طرحی را در دستور کار خود قرار داده بود. طرحی موسوم به NSSM یا طرح (مطالعه امنیتی شماره 200).۲۴ اوریل سال ۱۹۷۴ یعنی حدود ۱۸ ماه پس از انتخاب مجدد (رییچارد نیکسون)، او از مشاور امنیت ملیاش هنری کیسینجر خواسته بود تا (رشد جمعیت جهان و تاثیر ان بر امنیت و منافع خارجی امریکا) را مورد مطالعه قرار دهد. طرحی که تا سال ۱۹۸۹ محرمانه ماند. کیسینجر در این طرح می نویسد: (اکنون جهان غرب، به واردات صادرات مواد معدنی از کشورهای در حال توسعه وابسته است. اگر رشد جمعیت این کشورها بخواهد مانع توسعه اقتصادی ما و پیشرفت های اجتماعی بشود، این بی ثباتی به این معنی است که تولیدات اتی و ذخایر معدنی این کشورها نیز با رکود مواجه خواهند شد.)
علاوه بر اینها اهمیت جمعیت باعث شده، طرح افزایش جمعیت در کشورهای دیگر هم مورد توجه قرار بگیرد. روسیه که در سال های نخست دهه 1990 میلادی، پس از فروپاشی شوروی سابق همواره با معضل کاهش پرشتاب جمعیت مواجه بود، با در پیش گرفتن راهکارهای تشویقی توانست این روند منفی رشد را متوقف و حتی بهبود بخشد. دولت روسیه بر اساس برنامه ملی (سرمایه مادری)، برای تولد فرزندان دوم و سوم جوایزی را برقرار کرده است. دولت روسیه برای تولد فرزند دوم 15 هزار دلار و برای تولد فرزند سوم علاوه بر پرداخت وجه نقد یک خانه به پدر و مادر نوزاد هدیه می کنند؛ مادری که صاحب فرزند جدید میشود میتواند 9 هزار دلار کمک هزینه دریافت کند.
البته شبه طرح هایی اینچنینی در ایران نیز به تصویب رسیده که متاسفانه زیر دست مجریان قانون خاک می خورند. برای مثال (قانون تسهیل ازدواج) طرحی است که متناسب با ظرفیت های موجود وزارتخانه ها و دستگاه های ذیربط دولت تدوین شده است. به عنوان مثال طبق ماده سه این قانون (دولت مکلف است علاوه بر بهره مندی از تسهیلات متداول انبوه سازی و اجاره (به شرط تملیک) از طریق نهادهای عمومی نظیر شهرداری و اوقاف و امور خیریه و با بهرهگیری از همکاری و امکانات وزارت راه و شهر سازی و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و استفاده از زمینهای دولتی یا زمین های اهدایی خیرین، واحدهای ساختمانی به عنوان (مسکن موقت) احداث کرده و انها را در اختیار زوج های جوان با اجاره مناسب قرار دهد. مدت استفاده هر زوج متقاضی از این واحدها حداکثر سه سال است) این طرح در کنار مسکن مهر می توانست بزرگترین معضل جوانان برای ازدواج، یعنی (مسکن) را حل کند. اما همان طور که مسکن مهر از نگاه دولتی ها (مزخرف) بود احتمالا این طرح هم (مزخرف) بوده است. به هر حال بحران جمعیت یک بحران همگانی است. بحرانی که اگر به ان رسیدگی نشود تبعات زیان بار جبران ناپذیری را متوجه کشور و حتی دولت خواهد کرد. جای تاسف است که 5 سال سیاستهای کلی جمعیت ابلاغ شده و تا امروز روی میز دولتی ها خاک می خورد.