عقدهگشایی سردسته فتنه و نفاق علیه جریان مقاومت
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، انتشار متنی وقیحانه منتسب به یکی از سران فتنه در سالگرد جسارت به ساحت سیدالشهدا (ع) توسط فتنهگران در عاشورای سال ۸۸ که همانند لشکریان عمرسعد و قاتلین امام حسین(ع) در عصر عاشورا به هلهله و شادی پرداختند، ماهیت سران فتنه 88 را بیش از پیش آشکار ساخت.
در ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان در عاشورای سال 1401 سردسته فتنه موسوم به جنبش سبز به بهانه نگارش مقدمهای بر ترجمه عربی بیانیههای موهون و تفرقه افکنانه خود در فتنه 88 و در راستای انجام ماموریت دیکتهشده از سوی دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران، در جملاتی ساختارشکنانه، اهانتهایی سخیف و انتقادهایی ناجوانمردانه علیه گروههای مقاومت و رشادتهای شهدای مدافع حرم به ویژه سردار رشید اسلام شهید حاج حسین همدانی، فرمانده شهید مدافعان حرم در سوریه روا داشت و از او با عنوان «سردار بیافتخار» نام برده است. وی سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران را «کجروی»، «شوم» و «ننگینترین جرائم» توصیف کرده و با حمایت تمامقد از دشمنان غربی، عبری و عربی نظام جمهوری اسلامی به تکرار همان ادعاهای موهون خود در فتنه 88 مبنی بر تقلب در انتخابات پرداخته است.
هرچند ابتدا تا انتهای متن موهن مورد بحث، هیچ تفاوتی با بیانیههای ضدانقلاب و گروهکهای تروریستی و دشمنان معاند ملت ایران ندارد و انتشار آن در یک کانال وابسته به سایت ضدانقلاب که در پاریس مدیریت میشود نیز از عمق کینه و دشمنی وی با انقلاب و مردم انقلابی ایران خبر میدهد و از این جهت شاید ارزش پاسخگویی هم نداشته باشد اما به دلیل سکوت معنادار سایر سران فتنه و جریان مدعی اصلاحات در برابر این اظهارات سخیف، در کنار پوشش گسترده رسانهای آن در سایتها و شبکههای معاند، لازم است به نکاتی اشاره داشته باشیم:
1. از فتنهگری همچون میرحسین موسوی که هتک حرمت کنندگان به خیمههای عزای حسینبن علی (ع) در عاشورای ۸۸ را «مردان خداجو» خواند...! نمیتوان انتظار درک افتخارات و دستاوردهای نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و محور مقاومت و پیروزیهای آن تحت فرماندهی سرداران رشیدی همچون شهید قاسم سلیمانی و شهید حسین همدانی را داشت؛ اما آنان که از فتنه داعش، این دستپروردگان دشمنان غربی، عبری و عربی ملت ایران به خوبی آگاهند اذعان میکنند اگر نبود جانفشانیها و رشادتهای این عزیزان در میدان مبارزه با این جریانات انحرافی، ملت ایران هرگز روی آرامش و امنیت را به خود نمیدید و دیری نمیپایید که زنان و کودکان ایرانی به سان بردگان بدست این گروه وحشی خرید و فروش میشدند. شهدای بزرگ این میدان که برای دفاع از حرم و حفظ امنیت کشور و حفظ حرمت خواهران و برادران دینی خود در غربت مظلومانه به شهادت رسیدند، برخلاف نظر فتنهگرانی همچون میرحسین که برای رسیدن به صندلی قدرت و کسب مقام دنیوی، امنیت و آرامش کشور را فدای اهداف پلید خود ساختند و با سوء استفاده از رافت اسلامی و روحیه مداراگونه نظام، به مدت هشتماه خیابانهای پایتخت را به محل تاراج اموال عمومی و خسارتهای جانی و مالی بسیار تبدیل نمودند، هرگز به دنبال کسب مدال و افتخار مادی نبودند و ارزش خون پاک خود و معامله با خدای خویش را با مطامع بی ارزش دنیوی معاوضه نکردند.
اکنون چه اهمیتی دارد که کوتهفکری همچون میرحسین این شهدای بزرگ را «سرداران بی افتخار» بنامد...!
البته که مردم قدر قهرمانان خود را میدانند؛ همچنانکه در بدرقه و تشییع باشکوه شهدای مقاومت، حاج قاسم سلیمانی، حاج حسین همدانی و سایر شهدا نشان دادند که تا چه حد برای مدافعان حرم و امنیت کشور احترام قائلند؛ اما چه افتخاری برای این شهدای گرانقدر از این با ارزشتر و والاتر که خداوند نفس خویش را خریدار خون پاک آنان دانسته و وعده «عند ربهم یرزقون» به ایشان داده است...
سلام و رحمت الهی بر مجاهدان فی سبیل الله و بسیجی مخلص شهید حاج حسین همدانی که با جان خود از ناموس این ملت دفاع نمود و لعنت خدا بر دشمنان راه حق.
2. آشکار است که عصبانیت، بغض و کینه این رهبر فتنه و نفاق از سردار پرافتخار اسلام شهید حاج حسین همدانی و توهین مستقیم به وی ناشی از عقدهگشایی او از مجاهدتهای آن شهید پرافتخار در مهار فتنه 88 و تامین امنیت ایران است. آن شهید عزیز در کارنامه خود سوابق مبارزاتی فراوانی در مبارزه با رژیم طاغوت، جنگ تحمیلی، مبارزه با منافقین و گروهکهای ضدانقلاب و دفاع از حرم اهل بیت دارد؛ اما دلیل اصلی کینهتوزی میرحسین موسوی نسبت او، ناشی از مقابله با آشوبگران و اغتشاشگران در فتنه ۸۸ است. در آن حوادث تلخ، میرحسین در جایگاه سردسته اصلی فتنه پس از شکست در انتخابات با رمز «تقلب» باعث ریخته شدن خونهای بسیاری شد؛ در مسیر اهداف دشمنان ملت ایران حرکت کرد و 8 ماه کشور را به آشوب و ناامنی کشاند. اکنون نیز پس از گذشت 13 سال از آن حوادث تلخ، همچنان با کینهتوزی به دنبال تیغ کشیدن بر نظام، انتقام از مردم و هتک حرمت شهدای مقاومت است! اما آیا به راستی رسیدن به قدرت برای او ارزش این همه جنایت، حقکشی و خیانت را داشته است؟!
3. مشهور است که امام سجاد (ع) پس از واقعۀ کربلا فرمودند: «الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء»؛ «خدا را شکر که دشمنان مارا احمق آفرید» زیرا دشمنان غالبا در دشمنی با مسلمانان دست به اقداماتی میزنند که در نهایت به ضرر خودشان تمام میشود و با دست خویش خود را رسوا میکنند. در حماقت این عامل فتنه که بیش از یک دهه در قامت نفوذی دشمنان ملت ایران و مدافع منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی و اذناب آنان ظاهر گردیده همین بس که وی در اظهارنظری عجیب پیدایش داعش را که به آوارگی و قتلعام هزاران نفر از مردم سوریه به دست این گروه وحشی انجامید، به نظام جمهوری اسلامی و اقدامات شهید سلیمانی که افتخار رفع خطر حتمی این گروهک تروریستی برای مردم سوریه و عراق و ایران و سایر کشورهای منطقه داشت، و از سرایت خطر این تروریستهای وحشی به مرزهای ایران جلوگیری کرد، نسبت میدهد و از حزبالله لبنان که به مبارزه با داعش و رژیم کودککش اسرائیل برخاست، به عنوان یک گروه «بدنام» نام میبرد...!
این در حالی است که سیاستمداران غربی و امریکایی تاکنون بارها به این واقعیت اعتراف نمودهاند که گروهک داعش همچون بسیاری دیگر از جریانهای تروریستی توسط آمریکا و متحدانش برای مقابله با جریان اصیل اسلامگرا بویژه نظام جمهوری اسلامی ایران بوجود آمدهاند و حزب الله لبنان نیز به گواه آمارهای رسمی اندیشکدههای آمریکایی و اروپایی، محبوبترین گروه مقاومت در جهان اسلام شناخته شده است.
البته بسی دور از انتظار است که فردی مانند میرحسین از جایگاه مهم و سرنوشتساز حزب الله لبنان در جریان مقاومت بیاطلاع باشد زیرا خود او در جریان مناظرات انتخاباتی سال 1388 بر این مهم تاکید کرده و حزب الله لبنان را «یکی از عزیزترین و مهمترین دوستان جمهوری اسلامی ایران» معرفی نموده بود؛ اما اکنون که او در جبهه آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفته، برای کسب خشنودی و رضایت اربابان غربیاش حزب الله را با عنوان «گروهی بدنام» معرفی میکند و به دفاع از سازش دولتهای وابسته و سازشکار عربی با رژیم صهیونیستی برمیخیزد!
جای بسی تعجب و تاسف است که از دست دادن مقام و منصب ریاست جمهوری و عدم رای ملت به این عنصر ورشکسته سیاسی این گونه او را خشمگین ساخته باشد که چنین چرخشی در مواضع وی بوجود آورده و از مبارزه حزبالله لبنان با گروههای تروریستی و تکفیری اینقدر عصبانی شده باشد! دلیل دفاع او از جریان خونریز و وحشی داعش آیا چیزی جز انتقام از مردم و نظام اسلامی است؟!
4. راه شهید قاسم سلیمانی، شهید حسین همدانی و سایر شهدای مقاومت هرگز با کینهتوزی و عقدهگشایی امثال میرحسین متوقف نخواهد شد. بیش از چهار دهه است که این فریبخوردگان سودای برانداختن انقلاب اسلامی را در سر میپرورانند اما انقلاب و نظام اسلامی بدون توقف، قلههای افتخار و عزت را پیموده است که به فرموده قرآن کریم «یریدون ان یطفؤا نورالله بافواههم و یابیالله الا ان یتم نوره و لو کره الکافرون» (توبه، 32)؛ «میخواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند ولی خداوند جز این نمیخواهد که نور خود را به کمال رساند، اگرچه کافران کراهت داشته باشند».
5. سردسته جنبش برانداز سبز در حالی دم از فقدان آزادی در نظام جمهوری اسلامی میزند که حیات خود را مرهون رافت اسلامی این نظام و رهبری معظم انقلاب امام خامنهای است. وی به دلیل فتنهانگیزی علیه جمهوری اسلامی ایران و اقدامات براندازانه در راستای منافع استکبار و دشمنان سرسخت نظام در جریان فتنه 88، مورد خشم مردم و دلسوزان نظام بوده و به همین دلیل تاکنون تحت تدابیر حفاظتی قرار داشته است؛ مروری بر اظهارات اخیر وی نشان میدهد این حجم از اهانت به مقدسات و گروهها و شخصیتهای محبوب ملت ایران از سوی وی، در سالیان اخیر کمسابقه بوده و از این رو واکنشهای گسترده اجتماعی به دنبال داشته است. حجم واکنشها به پریشان گوییهای اخیر وی نشان میدهد خشم انقلابی امت وفادار به نظام و انقلاب این گونه گستاخیها و اهانتها را به نظام اسلامی و خانواده مظلوم شهدا برنمیتابد و از دستگاه محترم قضایی خواستار محاکمه علنی این عنصر خائن و برانداز میباشد.
محمد ملک زاده