اهمیت توجه به اجتماع در نگاه فرهنگ اسلامی
اشاره: روحانیت معاصر، وامدار تلاش هزار ساله حوزههای علمیه شیعی است. از آن منبع فیاض اعتبار کسب کرده و با اتکا به آن، قدرت تسخیر قلوب و بسیج تودهها را یافته است. به عبارت دیگر، هزاران انسان برگزیده، عمرها را به طهارت و تقوا گذراندند و مجموعههای علمی گرانبهایی ارائه نمودند تا به تدریج، ملت به روحانیت اعتماد پیدا کند. به جرأت میتوان گفت که روحانیت در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران نقش مرجع و هدایت کننده و دیرینهای داشته و تنها گروهی بوده است که توان به جنبش درآوردن تودهها را داشته است. همین نقش بود که در شکلگیری، پیشبرد و پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پررنگتر قبل از به ظهور رسید.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص نسبت روحانیت و حکومت اسلامی میگویند: امروز اگر روحانیّت در قبال حکومت، بیاعتنا و بیمبالات باشد، هم خودش ضایع خواهد شد و هم حکومت اسلامی تضعیف میشود. حضور روحانیت در نظام اسلامی و نقش آفرینی ایشان در عرصه اجتماع از عمدهترین موضوعاتی بوده است که به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مورد توجه جدّی محافل سیاسی، اجتماعی و موافقان و مخالفان آن قرار گرفته است. گذشت بیش از چهاردهه از شکلگیری ساختار نظام اسلامی و تثبیت مدیریتهای کشور، نتوانسته این موضوع را از کانون توجه موافقان و مخالفان و عطف نگاههای نظریه پردازان سیاسی و اجتماعی و کسانی که به هر دلیل، تعلق خاطری به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی دارند، خارج سازد.
به همین بهانه برای بررسی چالشهای مشارکتهای روحانیون در مسوولیتهای سیاسی و اجتماعی باحجتالاسلام علیرضا پیروزمند، عضو هیئت علمی، قائم مقام و عضو گروه علم اصول احکام حکومتی دفتر فرهنگستان علوم اسلامی گفت و گویی انجام دادهایم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
حجتالاسلام علیرضا پیروزمند بیان داشت: قبل از بررسی چالشهای حضور روحانیون در عرصه اجتماع، به ضرورتهای حضور فرهنگی روحانیت باید توجه کنیم، چراکه روحانیت همواره نهادی بوده که مورد مخالفت عدهای قرار میگرفته است و تلاش میشده که حضور این قشر در عرصههای مختلف حتی عرصههای علمی و فرهنگی محدود شود.
وی در ادامه گفت: به نظر میرسد از دو منظر، مشارکت ضرورت داشته باشد اول به عنوان فردی مثل بقیه آحاد جامعه در عموم مسائل اجتماعی به حکم این روایت شریف که کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته، باید مشارکت داشته باشند چرا که بی تفاوتی نسبت به هم در فرهنگ اسلامی پذیرفته نیست. این همکاری هیچ مرزی ندارد و اختصاص به روحانیت هم ندارد و تمامی افراد جامعه این وظیفه را دارند.
حجت الاسلام پیروزمند در ادامه اظهار داشت: منتها آنچه مسئولیت سنگینتری را متوجه روحانیت میکند استناد به این روایت شریف است که العلما ورثة الانبیا، علما وارث انبیا هستند و به همین دلیل روحانیت باید علاوه بر ابلاغ پیامهای دین به مردم، به دنبال تحقق جامعه توحیدی باشد همانطور که پیامبران هم چنین بودهاند. بنابراین لزوم مشارکت روحانیت در مسائل فرهنگی و اجتماعی به این دو دلیل قابل توجیه است، اما مثل هر فعالیت مفید دیگر، فعالیت روحانیت هم میتواند با چالشهایی روبرو باشد.
قائم مقام دفتر فرهنگستان علوم اسلامی در ادامه افزود: گروهی بر این باورند که روحانیت باید قداستی داشته باشد که اگر وارد مسائل سیاسی یا مسئولیتهای ظاهری جامعه بشود به دلیل اینکه در آنها چالشهایی اتفاق میافتد باعث بدنامی دین و روحانیت میشود و این سرمایهای که مثلاً در طول صدها سال ایجاد شده از دست میرود و در تکانههای فرهنگی دیگر جامعه پناهی نخواهد داشت.
وی ادامه داد: اما پاسخ این مسئله با توجه به مقدمهای که عرض کردم مشخص است که اگر این حرف درست بود پیامبر (ص) هم نباید حکومت تشکیل میدادند حتی بعد از ایشان امیرالمومنین (ع) و دیگر امامان که تلاشهایی برای ایجاد حکومت داشتند این شائبه درباره آنان هم وجود داشت. در زمان امیرالمومنین (ع) هم ایشان را متهم میکردند؛ حتی معروف است که آنقدر جو وارونه ای نسبت به ایشان شکل گرفته بود که بعد از شهادت ایشان عدهای گفتند مگر ایشان نماز هم میخواندند!
حجت الاسلام پیروزمند بیان داشت: امیرالمومنین (ع) که در همه امور همراه پیامبر (ص) بودند و جان خود را بارها فدای ایشان کردند هم باز مورد این تهمتها قرار میگرفتند. لکن اینکه به نظرم مردم ممکن است برای من شایعاتی درست کنند و منی که به عنوان خلیفه هستم حرف بدی نسبت به من زده شود. این توجیه برای امیرالمومنین (ع) توجیه قابل قبولی نبود. حتی سیدالشهدا (ع) هم چنین تهمتهایی را میشنیدند که تو میخواهی به حکومت برسی اما این چنین اتفاقاتی اجتناب ناپذیر است.
عضو گروه علم اصول احکام حکومتی دفتر فرهنگستان علوم اسلامی ادامه داد: از صدر اسلام تا الان برای اولین بار فرصتی در اختیار شیعه قرار گرفته است و این یک فرصت تاریخی است که همه نسبت به حفظ آن مسئولیت داریم.
وی در ادامه گفت: بخشی که از شبهات میتواند ناشی از رفتار اشتباه برخی از روحانیون باشد. بخشی هم ناشی از اقدامات دشمنان است که روحانیت هر طور رفتار کند باز بهانهای داشتهاند. امیرالمومنین (ع) نقل به مضمون میفرمایند که شما کاری کردید که اگر من وارد مبارزه شوم. میگوئید من قدرت طلبم و اگر صحنه را ترک بکنم میگوئید از مرگ میترسد و این کلامی است که امیرالمومنین علیه السلام فرمودهاند. واقعی است و مردم واقعاً اینطور موضع میگرفتند. با این وجود شخصیت بیبدیل حضرت در مواجهه با عدهای نادان اینطور بوده که هر طوری که ایشان رفتار بکنند آنها ایشان را تخریب کند. اما در مقیاس نازل آن، اگر روحانیت وارد صحنه سیاسی اجتماعی شود متهم به قدرت طلبی و نفع شخصی میشود و اگر صحنه را ترک کند میگویند در موقعیتهای خطرناک آنها مردم را تنها گذاشتهاند و عافیت طلب شدهاند و خود را کنار کشیدهاند و مردم را با مشکلات تنها گذاشتند. لذا عرض میکنم اینکه ما انتظار داشته باشیم که شرایطی باشد که هیچ انتقادی متوجه روحانیت نباشد این اتفاق نخواهد افتاد اما چه راهکاری باید در نظر گرفت.
نه عافیت طلبی، نه قدرت طلبی
این عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی ادامه داد: ما نباید به قدرت طلبی متهم شویم، یعنی مردم نباید احساس کنند قدرت برای ما ارزش است و میخواهیم به هر قیمتی آن را تصاحب کنیم. از یک طرف طبیعی است که روحانیت بنا به مسئولیت خود نباید صحنه را ترک کند ولی در عین حال، شخص من ممکن است توانایی مسئولیت را نداشته باشم و باید به کسی که توانایی بهتری دارد واگذار کنم اما اگر مردم احساس کنند که من میخواهم به هر قیمتی خود را در قدرت حفظ کنم این اشتباه است ولی در عین حال باید مسئولیت پذیر باشیم.
وی افزود: نکته دوم اینکه باید از مبتلا شدن به روزمرگی پرهیز کنیم. این وقتی اتفاق میافتد که بتوانیم آگاهی بخشی کنیم و آماده ورود به شرایط جدید باشیم. نکته بعدی اینکه روحانیت مثل هر مجموعه دیگری مثل پزشکان و معلمان و معماران و… برای اینکه بتواند در مسئولیت خود موفق باشد باید دانش خود را بروز کند و راکد نباشد و بتواند متناسب با نیازهای نوپدید دانش خود را افزایش دهد. نظام روحانیت هم باید ساز و کاری تشکیل دهد که روحانیون بتواند مهارت و دانش خود را متناسب به تغییر شرایط و تغییرات فرهنگی، مخاطبین خود بتواند این توانمندی را در خود ایجاد کند. نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که تا حد امکان روحانیت باید تلاش کند که خود را وامدار دیگران از جمله صاحبان ثروت و قدرت نکند. ما وقتی بدهکار دیگران شدیم آنها توقع خواهند کرد که به علت پشتیبانیای که از ما کردهاند ما هم از آنها حمایت بکنیم ولو به ناحق و این درست نیست و باید کسانی که به هر دلیلی پشتیبانی از روحانیت میکنند باید بدانند که رفتار روحانیت بر اساس دیانت و اقامه تقوا و عدالت در جامعه است و دیگرانی که حمایت میکنند تا زمانی که در صراط دیانت هستند مورد حمایت روحانیت هستند و اگر از آن فاصله بگیرند روحانیت هم صف خود را آنها جدا خواهد کرد و این موارد با خود روحانیت است.
حجت الاسلام پیروزمند در ادامه بیان داشت: موارد دیگری است که مستلزم آگاهی و هوشیاری مردم است و اختیار آن در دست روحانیت نیست و مهمترین این موارد آن شایعات توأم ممزوج شده با قدرت رسانهای است که مخالفان اسلام و روحانیت دارند علاوه بر اینکه خود روحانیت باید حضور رسانهای داشته باشد و پاسخگوی مردم در صحنههای مختلف باشد. علاوه بر این هوشیاری خود مردم را هم میطلبد زیرا هر چقدر روحانیت تلاش کند به دلیل کم کاری در حوزه رسانهای طبیعتاً مستلزم این است که خود مردم هم هوشیاری داشته باشند و به نظر اکثر مردم این توجه را دارند و قدرشناس روحانیت اصیل و خدوم هستند ولی در عین حال هم باید مراقب باشیم و هم مردم از تجربههای گذشته درس بگیرند.
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی افزود: شهید آیت الله دکتر بهشتی که شهادت ایشان در همین تیر ماه اتفاق افتاد، یکی از این نمونههای بارز این عرض بنده است که در زمان خود ایشان منافقان چقدر علیه ایشان جو سازی کردند و ایشان را فردی مستبد و خود رأی نشان دادند، اما هم همان زمان و هم بعد از شهادت ایشان مشخص شده که ایشان چه گوهری بود که امام خمینی فرمودند بهشتی مظلوم زیست و مظلوم شهید شد و این مظلومیت به این دلیل اتفاق افتاد که عدهای از مردم در محوریت ابوالحسن بنیصدر تحت تأثیر این جو رسانهای قرار گرفتند و در مقاطع بعد هم این مساله هست و خواهد بود.
سرمایه گذاری دشمن برای نفوذ
وی اظهار داشت: اینکه بگوییم عدهای از ابتدا به قصد سو وارد این لباس میشوند و میتوانند کتمان کنند خیلی به ندرت اتفاق میافتد، اما گونهای که رگههای انحرافی در آنها باشد و شناخته نشوند، این شکل نفوذ در تاریخ روحانیت سابقه داشته و دشمن روی آن سرمایه گذاری کرده و میکند و به عبارتی روحانیت را به ویژه روحانیتی که احساس میکنند این فرد آینده دار است و به سمت شناخته شدگی در حال حرکت است بلافاصله حلقه نامرئی دور او تشکیل میدهند و از طریق آن افراد که مورد اعتماد فرد قرار میگیرد و او را تحت تأثیر قرار میدهند. این شکل از نفوذ نه فقط نسبت به روحانیت بلکه هر فردی که مقام و مسئولیتی پیدا میکند طبیعی است. دشمن و نااهلان طمع میکنند که بتوانند او را تحت تأثیر قرار دهند.
حجت الاسلام پیروزمند در پایان گفت: بیش از هوشیاری مردم هوشیاری خود روحانی است که اهمیت دارد. بنده نوعی باید حواسم به اطراف خود باشد و هم علاوه بر بنده هم افراد دیگری که بنده را میشناسند هم باید مراقب من باشند، ممکن است به هر دلیلی غفلتی بر من عارض شود و باید در لایه اول افرادی که به من نزدیک ترند من را رها نکنند که بتوانیم سلامت اخلاقی و روحی خود را بیشتر حفظ کنیم.