۱۸ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۳
کد خبر: ۷۱۱۵۵۶

شماره ۴۲ فصلنامه علمی «راهبرد اجتماعی فرهنگی» منتشر شد

شماره ۴۲ فصلنامه علمی «راهبرد اجتماعی فرهنگی» منتشر شد
چهل و دومین فصلنامه علمی «راهبرد اجتماعی فرهنگی» با ۱۰ مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، چهل و دومین فصلنامه علمی «راهبرد اجتماعی فرهنگی» به صاحب امتیازی پژوهشکده تحقیقات راهبردی با مدیر مسؤولی محمدرضا مجیدی و سردبیری غلامرضا جمشیدیها منتشر شد.

این فصلنامه در 10 مقاله منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

پیشنهاد یک مدل اولویت‌گذاری آینده‌پژوهانه علم و فناوری برای ایران براساس نظر خبرگان

علیرضا نصر اصفهانی؛ ناصر باقری مقدم؛ امیر ناظمی؛ عباس ملکی

چکیده: هدف از این پژوهش ارایه یک مدل آینده‌پژوهانه برای اولویت‌گذاری علم و فناوری متناسب با اقتضائات ایران است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه، پرسشنامه و اسناد است. در این تحقیق، با استفاده از روش تحلیل مضمون عوامل و ابعاد مؤثر بر اولویت‌گذاری علم و فناوری احصا شد. پس از آن اقتضائات ملی مدل اولیه اولویت‌گذاری علم و فناوری به کمک مصاحبه با کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت و مدل اولیه اولویت‌گذاری آینده‌پژوهانه علم و فناوری متناسب با شرایط ایران ارایه شد. در نهایت، مدل به کمک پرسشنامه خبرگانی اعتبارسنجی شد و خبرگان از منظرهای صحت و درستی، جامعیت و مانعیت، سادگی و سهولت، تعادل و توازن، کاربردی بودن و در نهایت نوآوری، بر مطلوبیت مدل صحه گذاردند.. نتایج پژوهش نشان می‌دهد این مدل شامل چهار گام «پیش‌اولویت‌گذاری»، «تعیین فهرست اولیه اولویت‌ها»، «شناسایی فضای اولویت‌ها» و «اولویت‌گذاری آینده‌پژوهانه» است. همچنین مولفه‌های این مدل شامل «توجه به اولویت‌های کارکردی علاوه بر اولویت‌های موضوعی»، «اولویت‌گذاری بر مبنای رویکردهای غیراقتصادی»، «عدم تعارض منافع افراد و نهادها»، «عدم وابستگی به مسیر»، «توجه به سلسله مراتب سیاست‌گذاری و هماهنگی عمودی سیاستی»، «نگاه به آینده بلندمدت»، «مشارکتی بودن»، «سیستمی بودن»، «استفاده از روش‌های کمی آینده‌پژوهانه» و «روش‌های کیفی» و « روش برنامه‌ریزی پابرجا» است.

 

واکاوی کیفیت زندگی روستاهای پیرامون‌شهری مطالعه موردی: دهستان درودفرامان، شهرستان کرمانشاه

مهوش مرادی؛ محمد اکبرپور

چکیده: دردهه‌های اخیر به‌موازات پارادایم‌های توسعه پایدار و توسعه پایدار روستایی، ایده ارتقاء کیفیت زندگی در روستاها مطرح‌شده است، که این معنی اگرچه تفسیرهای متفاوتی دارد اما در مجموع بر پایداری و استمرار توسعه برای همة مردم و نسل‌های آینده طی زمان و بر همة ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست‌محیطی فرآیند توسعه در یک روستا تأکید دارد. سؤال محوری تحقیق اینکه روستاهای پیرامون شهرکرمانشاه (دهستان درودفرامان) در چه سطحی از کیفیت زندگی قرار دارند. روش شناسی مطالعه از جنبه هدف کاربردی و تحقیق مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات مربوط به پیشینه تحقیق و کلیات موضوع، از طریق مطالعات کتابخانه ای و جستجو در اینترنت تهیه شده است. اطلاعات محدوده مورد مطالعه نیز به صورت میدانی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه و بازدید از روستاهای نمونه جمع آوری شده است. یافته های تحقیق نشان داد در بین ابعاد پنج‌گانه بالاترین نمره متعلق به بعد روانشناختی با نمره 22/8 بوده است و بعد فیزیکی (کالبدی) با نمره 32/6، اجتماعی با نمره 48/5، اقتصادی با نمره 12/5 و محیطی با نمره 12/5 به ترتیب در رده‌های بعدی قرار دارند و بطور متناوب بعد فیزیکی (کالبدی) و بعد اجتماعی شرایط متوسطی داشته و بعدهای اقتصادی و محیطی شرایط مطلوبی ندارند.

 

طراحی و اعتبار یابی مدل بومی حکمرانی خوب مبتنی بر آموزه‌های دینی با رویکرد آمیخته

سید محمدرضا نبویان ‌حمزه‌کلایی؛ محمدرضا باقرزاده؛ سید احمد جعفری کلاریجانی؛ مجتبی طبری؛ محمد سعید باقرزاده

چکیده: هدف مطالعه حاضر طراحی مدل بومی حکمرانی خوب مبتنی بر آموزه‌های دینی است. روش این مطالعه آمیخته (کیفی-کمی) است، جمع‌آوری داده‌ها در بخش کیفی از طریق مرور نظام‌مند اسناد و کتب دینی و تاریخی انجام و با روش داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفت و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته داده‌های، 62 نفر از مدیران ارشد و میانی استانداری استان مازندران به شیوه نمونه‌گیری سرشماری گردآوری و با روش مدل‌سازی معادلات ساختاری آزمون شد. از تحلیل یافته‌های کیفی، مدل مفهومی در قالب 700 مفهوم اولیه، 59 مقوله فرعی و 21 مقوله اصلی طراحی شد. جهت اعتبار یابی کیفی و بررسی روایی مدل؛ از روش تأیید خبرگان منتخب با استفاده از روش نمونه‌گیری ترکیبی قضاوتی و گلوله برفی (11 تن) استفاده شد. یافته‌های بخش کمی بر اساس گزاره‌های حکمی به‌دست‌آمده، علاوه بر تأیید اعتبار مدل‌های اندازه‌گیری و ساختاری مدل پژوهش، تأثیر مثبت شرایط علّی (شایستگی‌های مدیران، وحدت جهت بین ارکان اصلی سازمان) بر پدیده حکمرانی خوب و تأثیر مثبت حکمرانی خوب بر راهبردها (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، منابع انسانی) مورد تأیید واقع شد. همچنین علاوه بر تأیید تأثیر مثبت شرایط زمینه‌ای (نظارت، فرهنگ‌سازی، پویایی مشورت و مدیریت دانش‌محور) و تأثیر منفی شرایط مداخله‌گر (فساد، خیانت و ناکارآمدی مدیران، تحمیل فشار بر مردم) بر راهبردها، تأثیر مثبت راهبردها بر نتایج حکمرانی خوب تأیید شد.

 

تاثیر نظریه ابطال‌ پذیری پوپر بر تفسیرعلمی از منظر آیت الهی جوادی آملی

سید عبدالله اصفهانی

چکیده: تفسیر و تطبیق قرآن به مدد علوم تجربی همواره در میان قرآن‌پژوهان متقدم و متأخر دل‌بستگانی داشته و دستاوردهای مثبتی به ارمغان آورده است. نظریه ابطال‌پذیری در رئالیسم انتقادی پوپر به عنوان یکی از دیدگاه های تأثیرگذار در حوزه فلسفه علم نوین، همواره مورد نقّادی برخی از فلاسفه علم غربی و مسلمان قرارگرفته است. پرسش اساسی مقاله حاضر که با روش بنیادین ،توصیفی ، تحلیلی و تجربی نگارش یافته است، چیستیِ اساسی‌ترین کنش‌ها نظریه ابطال‌پذیری پوپر بر تفسیر علمی از منظر آیت الله جوادی آملی است. دستاورد پژوهش حاضر، موارد پنج گانه مخالفت نظریه فوق با «مبانی» تفسیر علمی قرآن است. از قبیل بی‌معنا انگاری متافیزیک ، مخالفت حدس ها و ابطال های بی نهایت و غیر واصل به حقیقت نهایی با خطاناپذیری مفاهیم قرآن و ... ؛ و مصادیق پنج گانه ناسازگاری این نظریه با «قواعد» تفسیر علمی قرآن از قبیل، عدم پذیرش علمیت قضایای تجربی جزئی و احتمالی از منظر نظریه ابطال پذیری و اعتبار آن در قرآن کریم و ...

 

مطالعه پدیدارشناسانه بحران هویت فرهنگی در معماری ابنیه مذهبی شهر تهران بعد از انقلاب اسلامی با تأکید بر روند شهرنشینی در ایران

سعید امینی آحور؛ سحر طوفان؛ لیدا بلیلان اصل

چکیده: بناهای مذهبی از عرصه های مهم و تأثیرپذیر از چالش‌های هویتی و فرهنگی است. هدف این پژوهش، شناسایی و علت‌یابی چالش‌های فرهنگی حاصل از پدیده شهرنشینی و بازنمود آن‌ها بر معماری ابنیه مذهبی شهر تهران در دوره پس از انقلاب اسلامی است. روش مورد استفاده در این پژوهش، استراتژی تحقیق کیفی، با روش پدیدارشناسی و با رویکرد هرمنوتیکی بوده و روش نمونه‌گیری(افراد) غیرتصادفی گلوله‌برفی بوده و روش انتخاب بناهای مذهبی غیراحتمالی می‌باشد. یافته‌ها حکایت از مهاجرت‌های بی‌رویه در طول دوره قبل و پس از انقلاب اسلامی در ایران، و متعاقب آن شکل‌گیری روند افزایشی شهرنشینی می باشد که در قالب مضامین اصلی، چون: ناهمگونی فرهنگی، تقابل فرهنگی و فلسفی، آشفتگی فرهنگی، تکثر فرهنگی و فقدان و بازتولید فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت که موجب بروز بحران-های هویتی و فرهنگی و بازنمود آن بر معماری ابنیه مذهبی شهر تهران شده است. نتایج تحقیق، نشان می‌دهد در برخی از بناهای مذهبی تهران در دوره پسا انقلاب اسلامی و در اثر بروز این چالش‌ها چهره‌ای نامطلوب و آشفته و مغایر با فرهنگ دینی و بومی از آن‌ها به نمایش گذاشته است. جهت مهار بحران هویت معماری و چرخش به سمت و سوی طراحی معماری پایدار و دارای هویت در محدوده مورد مطالعه راهبردهایی از قبیل: تعادل، تولیدمحوری، انسجام، هویت مکان، سنت‌گرایی، تنوع جمعیتی، مشارکت اجتماعی و فرهنگ‌سازی پیشنهاد شد.

 

تأملی انتقادی بر فروپاشی سیاسی و اجتماعی در ایران

سعید حاجی ناصری؛ احسان خضری

چکیده: موضوع این مقاله، بررسی انتقادی ایده فروپاشی است. بهطور کلی کاربست مفهوم فروپاشی سیاسی و اجتماعی از سه حالت خارج نیست: نخست، ناتوانی دولت در برقراری نظم و امنیت و از هم پاشیدن ساختار سلسلهمراتبی در اثر نبود اقتدار مرکزی؛ دوم، درگیریهای قومی و فرقهای و به خطر افتادن تمامیت سرزمینی؛ و سوم، بروز اختلال کارکردی در نهادهای مختلف. پرسش اساسی این است که ظهور ایده فروپاشی سیاسی و اجتماعی در ایران ناظر به کدام یک از روایتهای فوق بوده و چه نسبتی با وضع موجود دارد؟

این مقاله در زمره پژوهشهای کیفی با رهیافت توضیحی قرار میگیرد که در بررسی ادبیات نظری و پیشینه تحقیق، با روش اسنادی و پیمایشی و سپس با روش توصیفی و تحلیلی به ارزیابی ایده فروپاشی میپردازد. یافتههای مقاله نشان میدهد ایده فروپاشی در ایران، یک روایت برساختی بوده که بر دولت ورشکسته و یا گسست قومی قابل اطلاق نیست و بیشتر ناظر به اختلال کارکردی است. در عین حال، منطق اختلال کارکردی بیش از اینکه به وضعیت رادیکال «فروپاشی» ارجاع شود، ذیل «فرصت ساختاریابی» قابل فهم است. این رویکرد از افراط و تفریط فاصله میگیرد و راه را برای اصلاح و بهبود میگشاید.

 

راهبرد اصلی حاکمیت در نهادینه‌سازی فرهنگ از منظر قرآن

وحید وثوقی راد؛ ولی الله نقی پورفر

چکیده: نهادینه‌سازی فرهنگ، یعنی تعمیق و تثبیت باورها، ارزش‌ها و رفتارهای مطلوب و موردپسند کارگزاران اصلی اداره جامعه (در سطوح متفاوت حاکمیتی) در راستای تحقق و اجرایی نمودن سیاست‌های اصلی خود‌ در جامعه. در ادبیات رایج نظریات متفاوتی در باب راهبرد اصلی حاکمیت در نهادینه‌سازی مطرح‌شده است، که غالباً برگرفته از رویکردهای معرفتی حاکم بر جوامع غربی است. یکی از وظایف اصلی پژوهشگران فعال در حوزه علوم انسانی اسلامی، تبیین نظری و طراحی الگوهای متناسب با مبانی و پیش‌فرض‌های اسلامی است، ازاین‌رو هدف اصلی این تحقیق بررسی «راهبرد اصلی حکومت اسلامی در نهادینه‌سازی فرهنگ از منظر قرآن» است، در این تحقیق از روش تدبر در قرآن (نقلی وحیانی) با توجه به راهبرد ظاهر شونده داده بنیاد استفاده شده است. یافته‌های این تحقیق نشانگر آن است که «نهادینه‌سازی از منظر قرآن فرآیندی است پیوستار گونه که می‌تواند مثبت (رو به اعتلا) یا منفی (رو به انحطاط) باشد، جهت اعتلای آن برای کسانی است که درصدد تثبیت ایمان و جهت انحطاط آن برای کسانی است که درصدد تثبیت کفر هستند»، راهبرد اصلی حکومت اسلامی با توجه به پیوستار مذکور، به‌صورت استدلال عقلائی و اقناع نظری مخاطبان است.

 

بررسی تاثیر عوامل فرهنگی(گرایش مذهبی) بر بی تفاوتی اجتماعی و تفکر انتقادی در نهادهای آموزشی (مطالعه موردی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان اصفهان)

مرضیه رونقی

چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه گرایش مذهبی به عنوان بخش مهمی از نظام فرهنگی در جامعه با بی‌تفاوتی - اجتماعی و تفکرانتقادی در بین دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان می‌باشد. روش تحقیق پیمایشی است و جامعه آماری کلیه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان اصفهان می‌باشندکه در پردیس‌ها و مرکز آموزش عالی به تحصیل مشغول هستند و حداقل یک ترم تحصیلی را گذرانده‌اند. به منظور تعیین حجم نمونه‌ی 331نفری از نرمافزارIBM SPSS Sample Power همچنین فرمول کوکران استفاده شد. روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای است. جمع‌آوری اطلاعات با استفاده از پرسش‌نامه‌ محقق ساخته مبتنی بر پرسشنامه‌های گرایش مذهبی گلاک و استارک،تفکرانتقادی ریکتس و بی‌تفاوتی اجتماعی کوپر اسمیت انجام شد. با بهره‌گیری از نرم افزار ایموس به برازش الگو (با رویکرد دو مرحله‌ای تحلیل عاملی تاییدی و برازش تحلیل معادلات ساختاری) و سپس تجزیه و تحلیل فرضیه‌ها پرداخته‌شد. نتایج حاصله با توجه به تحقیقات پیشین و نظریات دانشمندان و تحقیق حاضر حاکی از رابطه‌ی معنادار بین میزان گرایش مذهبی دانشجویان با بی‌تفاوتی اجتماعی و تفکر انتقادی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان اصفهان بوده‌است. ضریب تاثیر استاندارد شده برای فرضیه‌ها 686/0- و 377/0 بدست آمد. مقدار 001/0 برای P نشان از تایید این فرضیه‌ها دارد. به عبارت دیگر گرایش مذهبی با بی تفاوتی اجتماعی رابطه معکوس و با تفکر انتقادی رابطه‌ای مستقیم دارد. پس با اطمینان 95 درصد فرضیه‌های تحقیق تایید می‌شوند.

 

نقش محوری استحیاء در راهبردهای فرهنگی جامعه

محیا حکاکان؛ نفیسه فیاض بخش؛ عصمت سوادی؛ محمد رضا شاهرودی

چکیده: استحیاء ریشه همه فضائل اخلاقی و اصلی ترین رکن تربیت فردی و اجتماعی است. فضیلتی که با ترویج سبک زندگی غربی تحت الشعاع قرار گرفته است. ولنگاری فرهنگی جامعه امروز، ثمره سال ها جنگ نرم فرهنگی دشمن و سرمایه گذاری های کلان و بلندمدت است. راهکار بی اثرکردن این نبرد همه جانبه نیز نیازمند تغییر راهبردهای فرهنگی جامعه و به کارگیری گفتمانی نو در فضای عمومی کشور با محوریت استحیاء است.

این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی انجام و برای گردآوری داده ها از شیوه اسنادی استفاده شده است. در ابتدا به بررسی مفهوم استحیاء (حیا) پرداخته و پس از آن با واکاوی آیات، روایات و سیره پیامبر اکرم(ص)، نقش محوری این فضیلت در میان آموزه های دینی بیان شد. سپس سه رأس مثلث استحیاء یعنی حجاب، عفاف و غیرت به عنوان عوامل هم بسته با حیا مورد بررسی قرار گرفت و در قسمت نتیجه گیری به چند راهبرد فرهنگی موثر برای تغییر شرایط فرهنگی کشور و نقش محوری استحیاء در هر یک از آن ها تبیین شد. نوآوری این پژوهش، ضرورت توجه سیاستگذاران به حیا به عنوان پیوست کلیه برنامه ریزی ها و فعالیت ها و شناسایی موثرترین ابزار برای رشد جهشی فرهنگ جامعه است. تقویت حیای زنان به عنوان فردی که نقش محوری در کانون خانواده دارد و در نتیجه آن گسترش خانواده های حیامدار به عنوان سلول های سازنده جامعه، مهم ترین راهبردی است که می تواند راهبردهای فرهنگی را در جهت رسیدن به فرهنگ مطلوب ساماندهی کند.

 

بازنمایی تحولات ایران عصر صفوی به‌مثابه «دیگری» در سفرنامه‌های مستشرقان اروپایی

فاطمه هلالی؛ غلامرضا جمشیدیها

چکیده: عصر صفوی به لحاظ شناخت دیگری، نقطه عطفی در تاریخ ایران اسلامی است. هویت و شخصیت اجتماعی جامعه صفوی با مولفه‌هایی نظیر: یکپارچگی و استقلال ملی، تشیع و شاهنشاه به‌مثابه مرشد کامل شناخته می‌شود. مجموع این مؤلفه‌ها موجبات زایش لایه فرهنگی و تمدنی ایران عصر صفوی را فراهم کردند که نتیجه آن هویت جدید اجتماعی بود. نوشتار مزبور با روش تاریخی در پی پاسخ به این پرسش است که تحولات ایران عصر صفوی به‌مثابه «دیگری» چگونه در سفرنامه‌های مستشرقان اروپایی بازنمایی شده است؟ نظرگاه مستشرقان در بازنمایی این تصویر بسیار متغیر است. این متغیربودن در ارتباط مستقیم با اعصار و ادوار نسل‌های شاهان و حکمرانان صفوی است به نحوی که در زمان اوج و حضیض قدرت حاکمه نحوه بازنمایی از تمامیت ایران بسیار متفاوت از هم هستند که به نظر می‌رسد دلیل آن فقدان سطوح نهادی باشد. همچنین، جامعه ایران عصر صفوی در مواجهه با دو جامعه و تمدن -عثمانی و غرب مسیحی- تصویری جدید از خود ساخت؛ بدین معنی که به توسط شناخت دیگری شناختی جدید از خود به دست آورد. دیگری، آیینه‌ای بود که منِ خود را در آن می‌دید. این اتفاق برای دو تمدن دیگر نیز رخ داد. البته، تمدن غرب در آن زمان در مقابل ایران یک «منِ واحد» نبود لکن در برابر دشمنش -عثمانی- در قامت یک کل واحد خود را بازنمایی می‌کرد. نتیجه این مثلث دیگری، شناخت و آگاهی جدید برای هر سه این جوامع بود

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی «راهبرد اجتماعی فرهنگی» می توانند به نشانی: تهران، تهران، بلوار میرداماد، خیابان مصدق شمالی، پلاک ۱۰ یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://rahbordfarhangi.csr.ir/ مراجعه کنند و با شماره تلفن 02122258921 تماس بگیرند.

ارسال نظرات