مروری بر مستند «دینداری»
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در روزگاری که بسیاری از گفتوگوهای عمومی درباره دین میان دو قطب «افراط در بدبینی» و «خوشبینی سادهدلانه» در نوسان است مستند «دینداری» ساخته شهاب اسفندیاری رئیس دانشگاه صدا و سیما کوششی هوشمندانه برای بازکردن پنجرهای تازه به فهم دینداری در جامعه ایران امروز است.
این مستند نه در مقام تبلیغ یا انکار بلکه در مقام گفتوگو ایستاده است؛ گفتوگویی میان جامعهشناس و هنرمند، میان روشنفکر و مردم عادی، میان گذشتهی سنتی و اکنونِ در حال تغییر.
مستند با نقد آمارهای نادرستی آغاز میشود که رسانههایی چون «یورونیوز» درباره سرانه مشروبخواری ایرانیان منتشر کردهاند. اسفندیاری با دقت نشان میدهد چگونه برخی رسانههای غربی در تحلیل وضعیت فرهنگی و دینی ایران دچار سوءبرداشت یا حتی جهتگیری آگاهانه میشوند. همین مدخل مخاطب را آماده میکند برای پرسشی عمیقتر: آیا واقعاً دینداری در ایران رو به افول است؟
پاسخ به این سؤال محور اصلی گفتوگوهای مستند است. اسفندیاری با مجموعهای متنوع از اندیشمندان و فعالان فرهنگی گفتوگو میکند؛ از جامعهشناسانی چون عباس عبدی، رضا فراستخواه، سید مرتضی هاشمی مدنی گرفته تا هنرمندان رپ و موسیقی خیابانی. تنوع گفتوگوها بهخوبی نشان میدهد که دینداری پدیدهای تکبعدی و قابل اندازهگیری با چند شاخص آماری نیست؛ بلکه واقعیتی زنده و چندوجهی است که در لایههای مختلف جامعه جریان دارد.
نگاه عباس عبدی به نشانههای دینداری
در یکی از گفتوگوهای مهم مستند، مهندس عباس عبدی نظریهی معروف خود را تکرار میکند که دینداری در جامعه ایران رو به افول است. او با استناد به مشاهدات اجتماعی معتقد است در دینی که پیامبر اسلام(ص) آورده مسجد محور دینداری است، نه هیئت؛ بنابراین کاهش حضور مردم در مساجد را باید نشانهای از ضعف دینداری دانست.

اما اسفندیاری در برخورد با این تحلیل نه موضع تدافعی میگیرد و نه آن را سادهسازی میکند. او با طرح پرسشهایی هوشمندانه عبدی را به بازاندیشی وامیدارد: آیا میتوان دینداری را صرفاً با «شکلهای نهادینه و رسمی» سنجید؟ آیا ایمان فقط در تعداد نمازگزاران مسجد خلاصه میشود یا میتواند در هیئتها، گروههای جهادی، کمکهای خیریه و حتی فضای مجازی نیز جلوهگر باشد؟ این همان نقطهای است که مستند را از یک گفتوگوی تئوریک به یک جستوجوی اجتماعی زنده تبدیل میکند.
گفتوگو با رپرهای فارسی
بخش جذاب دیگر مستند گفتوگو با رپرهای فارسیزبان است؛ هنرمندانی که از دل خیابان و واقعیتهای خشن زندگی شهری برآمدهاند. یکی از آنان در گفتوگو با اسفندیاری میگوید: در شعر مولانا هم رپ وجود دارد؛ همان ضرباهنگ و اعتراض شاعرانهای که از دل درد میآید.

اسفندیاری با یادآوری تجربه آمریکا در مواجهه با موسیقی رپ اشاره میکند که در آن کشور نیز بسیاری در آغاز از این سبک میترسیدند، چون آن را آمیخته با خشونت و قانونگریزی میدیدند، اما با گذر زمان رپ به یکی از زبانهای فرهنگی جامعه بدل شد. او میپرسد: آیا در ایران هم نمیتوان رپ را بهجای تهدید زبان نسل جدید برای بیان دغدغههای اخلاقی و معنوی دانست؟

در مستند نتایج یک پیمایش ملی در سال ۱۴۰۲ هم بررسی میشود. طبق این نظرسنجی، حدود ۸۲ درصد مردم گفتهاند که دینداری در جامعه «کاهش یافته است». اما اسفندیاری با دقت جامعهشناسانه این عدد را به چالش میکشد: آیا پاسخ مردم بازتاب واقعیت عینی است یا برداشت ذهنی از فضای رسانهای و مقایسه با گذشته؟ او یادآور میشود که «احساس کاهش دینداری» لزوماً به معنای کاهش واقعی ایمان نیست.
نگاه فراستخواه
در گفتوگوی صمیمی با رضا فراستخواه این جامعهشناس نامآشنا میگوید که برخلاف تصور برخی تحلیلگران، دین همچنان در جامعه ایرانی حضور دارد. او از تجربههای میدانی خود سخن میگوید و تأکید میکند که در انجمنهای اجتماعی و فعالیتهای مردمی «روح دینداری» همچنان جاری است؛ حتی اگر زبان و نمادهایش تغییر کرده باشد.
فراستخواه مثال میزند از دخترانی که حجاب رسمی ندارند اما دلبسته دیناند و با ایمان رابطه برقرار کردهاند. آنان قالبهای سنتی را نقد میکنند اما معنویت را رها نکردهاند. این نگاه، تصویری واقعیتر و انسانیتر از دین در ایران امروز ارائه میدهد.
جهان پساسکولار و جایگاه ایران
در بخش دیگری از مستند گفتوگو با سید مرتضی هاشمی مدنی، جامعهشناس و استاد دانشگاه ناتینگهام انگلستان بر این نکته تأکید دارد که ما اکنون در «جهان پساسکولار» زندگی میکنیم. او توضیح میدهد که برخلاف تصور قرن بیستم دین از عرصه عمومی حذف نشده و حتی در بسیاری از جوامع مدرن بازگشت ایمان به شکلهای جدیدی رخ داده است.
هاشمی مدنی با اشاره به آمارهای بلندمدت خاطرنشان میکند که اعتقاد به خداوند در ایران همیشه بالای نود درصد بوده است؛ این یعنی بنیان ایمانی جامعه هنوز استوار است هرچند نمودهای ظاهری آن ممکن است تغییر کرده باشد.
از زیر پوست ایران تا چهره ایمان امروز
مستند «دینداری» در پایان به کتاب «زیر پوست ایران» اشاره میکند؛ اثری که در آن نویسنده از تفاوت میان شهرها و مناطق کشور سخن میگوید و یادآور میشود که در برخی مناطق تقید دینی کمتر است. اما اسفندیاری با نگاهی متعادل نشان میدهد که این تفاوتها نه نشانه زوال بلکه بیانگر گوناگونی زیست دینی ایرانیان است. او بهجای نگاه آماری و سیاهوسفید از منظری فرهنگی و تجربی به موضوع مینگرد.

آنچه این مستند را متمایز میکند رویکرد گفتوگومحور آن است. دکتر اسفندیاری از موضع داور یا مبلّغ ظاهر نمیشود؛ بلکه شنوندهای دقیق است که میخواهد بفهمد چگونه مردم، نخبگان، هنرمندان و حتی منتقدان دینداری را تجربه میکنند. این گفتوگوها در نهایت مخاطب را به اندیشه وامیدارد که شاید بهتر باشد بهجای پرسیدن «دینداری کم شده یا زیاد؟»، بپرسیم: دینداری امروز چه شکلی دارد؟
در جامعهای که رسانهها، شبکههای اجتماعی، سبکهای زندگی و هویتهای فرهنگی نوظهور هر روز چهره تازهای از انسان ایرانی میسازند ایمان نیز مسیر خود را با زبان تازهای ادامه میدهد.
مستند «دینداری» اثر شهاب اسفندیاری نمونهای موفق از رسانهی متفکرانه است؛ رسانهای که نه از موضع قضاوت بلکه از موضع فهم سخن میگوید. این اثر بهجای تکرار کلیشهها درباره «نسل بیدین» یا «جامعه در حال انحطاط» ما را دعوت میکند به دیدن واقعیت پیچیدهتر و انسانیتر ایران امروز.
از این منظر مستند «دینداری» نه صرفاً اثری درباره ایمان بلکه درباره ارتباط، گفتوگو و شناخت متقابل است؛ پلی میان دانشگاه و مردم، میان ایمان و تجربه، میان سنت و زندگی مدرن. در زمانهای که گفتوگو درباره دین اغلب یا سیاسی میشود یا احساسی، کار اسفندیاری نمونهای است از آنچه میتوان «رسانهی دیندار» نامید؛ رسانهای که از ایمان میگوید، اما با زبان عقل و احترام و همین ویژگی است که آن را ارزشمند و ماندگار میکند.
مهدی الهی