۲۳ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۶
کد خبر: ۷۰۶۵۳۵
حجت‌الاسلام نعیمیان در گفت‌وگو با رسا بررسی کرد؛

طلبه و حوزه علمیه در مسیر تحقق آرمان های انقلاب اسلامی

طلبه و حوزه علمیه در مسیر تحقق آرمان های انقلاب اسلامی
گفتگوی پیش‌رو بررسی چالشی مسیر طلبه و حوزه برای تبدیل شدن به یک طلبه تراز انقلاب در جامعه و سیاست است که حجت الاسلام نعیمیان مسیر حاضر را ترسیم می‌کند.

اشاره: طلبه تراز انقلابی شاخصه‌هایی دارد که می‌توان برخی از آن‌ها را از دیدگاه‌های امامین انقلاب در بیانات و فرمایشات ایشان و به‌خصوص در منشور روحانیت مشاهده کرد. همیشه کلیاتی برای تبدیل شدن به طلبه تراز انقلاب و حوزه انقلابی بیان می‌شود؛ اما هیچ گاه یک کار تربیتی بنیادین برای تربیت این نسل صورت نگرفته است. امروز وقتی حجره به حجره به سراغ طلاب بروید و قفسه‌های کتابخانه‌هایشان را ببینید، انواع و اقسام کتاب‌های صرف، نحو، اصول و فقه خواهید یافت؛ اما کتابی حداقلی و ساده برای شناخت تاریخ حوزه‌های علمیه یا تاریخ انقلاب اسلامی و ... پیدا نخواهید کرد.

علت اینکه طلاب به این سمت نمی‌روند یکی در عدم شناخت مسیر طلبه تراز انقلاب اسلامی و دیگری با خوشبینی عدم توفیق مدیریت مدارس جهت سوق دادن طلاب به این حال و هوای طلبه تراز انقلاب است. گفتنی است منظور مصاحبه کننده از به کار بردن واژه اجتماعی، ورود در مسائل اجتماعی، معیشتی، تبلیغی، فرهنگی و ... و منظور از به کار بردن واژه سیاست، ورود به عرصه مطالعات سیاسی و مدیریت و تقنین است. لازم به ذکر است طبق فرمان صریح امام خمینی (ره) در منشور روحانیت، حتی اشتغال به اجتهاد برای طلاب دلیل موجهی برای عدم ورود به این عرصه‌ها نیست.

خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، به سراغ حجت‌الاسلام والمسلمین ذبیح الله نعیمیان، عضو گروه فقه سیاسی و هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم رفت تا با بررسی لزوم ورود طلاب به عرصه اجتماع و سیاست که دغدغه امامین انقلاب است، طبع سکولاریزه کردن حوزه علمیه و عدم انگیزه طلاب برای حرکت به این سمت مورد بررسی و واکاوی قرار بگیرد.

رسا ـ درس خواندن از نظر امامین انقلاب فریضه‌ای است که طلاب و روحانیون در کنار آن باید به امور قضایی، اجتماعی و سیاسی ورود کنند؛ با این وجود طبع سکولاریزه کردن حوزه علمیه و منحصر کردن طلاب در فقط دروس دینی از کجا نشأت می‌گیرد؟

ضرورت مشارکت همه آحاد جامعه در امور اجتماعی و سیاسی مقوله بسیار مهمی است. ضرورت حاضر از منظر دینی به‌عنوان یک وظیفه و رسالت دینی به حساب می‌آید. ما نمی‌توانیم بر اساس الگو‌ها تصور کنیم مشارکت در امور سیاسی یک حق است که اگر کسی نخواهد از آن استفاده کند می‌تواند از ورود به مسائل سیاسی پرهیز کند و یا اگر زمانی که شرکت در امور سیاسی دلخواه او بود بتواند در امور اجتماعی و سیاسی دخالت کند.

بر اساس حدیث شریفه «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ.» وظیفه ما مشارکت در سطوح مختلف امور اجتماعی و سیاسی است که اگر ما شرکت نکنیم به گونه‌ای از مصادیق پرهیز کنندگان از اهتمام به امور اجتماعی و سیاسی محسوب خواهیم شد و مشمول آن حدیث شریفه‌ای که می‌فرماید «مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم» خواهیم شد.

اثبات تحقق مسلمان بودن ما به اهتمام برای امور مسلمین است؛ پس هر کسی نسبت به ظرفیت و توانمندی خود باید تکالیف دینی این چنینی را بر دوش خود احساس کند. در واقع با پرهیز از این اهتمام به امور اجتماعی و سیاسی، خود را وارد الگوی مدرن و الگوی سکولار در عقلانیت حاکم بر دوران مدرنیته کرده‌ایم. کسانی که به دنبال تعریف وظایفی محدود برای طلبه جوان امروز هستند، به‌صورت عمل گرایانه طلبه جوان را به سمت فعالیت‌های محدود در وظایف و رسالت‌های انقلابی طلبه سوق می‌دهند و به عرفی و سکولاری سازی حوزه و روحانیت می‌پردازند.

آغاز یک طلبه از درس و بحث صرفاً یک آغاز است و یک راهی که باید پیموده شود نیست. مشارکت هر طلبه در امور اجتماعی و سیاسی از واقعیت دینی بر می‌خیزد. آموزه‌های دینی ما را به سمت فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی سوق می‌دهد. ما نمی‌توانیم خود را متدین و ملتزم به آداب اسلامی بدانیم در حالی که به امور مسلمین و جامعه و نظام اسلامی اهتمام نداشته باشیم. هر کسی با ظرفیت و توانمندی خود می‌تواند در جامعه نقش آفرینی کند.

ما باید مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی را به صورت تشکیکی ببینیم؛ یعنی این مشارکت از سطح کم و اندک شروع می‌شود و هر مقدار دانش فرد افزایش می‌یابد ورود او به مسائل اجتماعی و سیاسی بیشتر می‌شود و می‌تواند از دیدگاه قوی‌تری برخودار گردد. بدیهی است که اگر کسی ابتدائیات مسائل دینی را نمی‌داند، در این باره وظیفه ندارد. او باید به درس‌های خود بپردازد و در کنار آن در امر مطالعه امور اجتماعی، سیاسی و ... ورود جدی داشته باشد.

حوزه علمیه باید برای او درس‌هایی تعریف کند که به امور اجتماعی و سیاسی نیز ربط داشته باشد. نگاه و بصیرت طلاب باید متناسب با سطح تحصیلی آن‌ها به صورت تدریجی ارتقا پیدا کند تا طلاب مقدمات لازم برای فهم مسائل اجتماعی و سیاسی را پیدا کنند. طلاب عزیز باید با مطالعه تاریخ انقلاب، سیره سیاسی امام، رهبر انقلاب و دیگر علمای شاخص انقلاب، ظرفیت وجودی، فکری و تحصیلی خود را ارتقا بدهند.

باید درس‌هایی که در مقدمات طلبگی هستند را به خوبی خواند، ولی نباید تنها به آن‌ها اکتفا کرد و فقط به آن‌ها بها داد. آن‌ها مقدمات و ابزار‌هایی ابتدایی هستند و باید این ابزار را در راستای فهم نصوص دینی، نصوص اجتماعی، سیاسی و آیات سیاسی قرآن نیز به کار گرفت. اگر من و شما ادبیات می‌خوانیم می‌توانیم زمینه ورود به آیات اجتماعی و سیاسی را تقویت کنیم. آیا فهم و مطالعه آیات ولایت و آیات مربوط به دسته بندی‌های حاکم بر جامعه اسلامی یا غیر اسلامی نمی‌تواند به فقه کمک کند؟

قطعاً می‌تواند کمک کند. همین که ما در آیات شریفه مربوط به نحوه جهت دهی سیاسی و اجتماعی منافقین، کفار و مسلمانان را مورد مطالعه قرار بدهیم، هم انس با نصوص نورانی قرآن و روایات را پیدا می‌کنیم و هم آرام آرام با بهره گیری از منطق اصیل دینی، فهم و بصیرت خود را ارتقا داده‌ایم. برای مثال آیات شریفه درباره شیوه ارتباط با کافران می‌گوید که نباید کافران را به عنوان اولیاء خود بدانیم. کسانی که در این وادی وارد می‌شوند، خواهند فهمید مصداق این منافقین چه کسانی هستند. ادبیات عرب اینجا در خدمت فهم امور اجتماعی و سیاسی از منظر قرآن قرار می‌گیرد.

وقتی طلبه دلسوز، مخلص و پرتلاش به سطوح بالاتر می‌رسد، بهتر مبانی فکری و مبانی تصوری مورد اهتمام را در می‌یابد و می‌تواند با مطالعه و حضور در کلاس‌های تخصصی، سخنرانی‌ها و نشست‌های تخصصی عمیق در کنار پرهیز از حواشی ذهن سوز و غیر مهم این رسالت را متناسب با فهم خود ایفا کند. وقتی طلبه می‌خواهد آرام آرام وارد اجتماع شود، با انتخاب حیطه فعالیت خود، آن مطالعات و مشارکت‌های سیاسی را متناسب با وضعیت جدید تحصیلی خود ارتقا خواهد داد.

رسا ـ رهبر انقلاب در سخنرانی به مناسبت عید مبعث به سیره پیامبر گرامی اسلام در تشکیل حکومت اسلامی و مقابله با دشمنان اشاره داشتند. آیا استفاده از سیره پیامبر اکرم برای تفقه سیاسی و حکومتی بر اساس این سیره پیامبر مذموم است یا طلاب باید برای توسعه و پیشرفت بیشتر فقه حکومتی و پیاده سازی آن در دو عرصه سیاست و جامعه بکوشند؟

ما در آموزه‌های دینی به مطالعه جدی نیاز داریم. سطح ورود به مطالعات دینی از سطح آشنایی باید به سمت سطح شناخت که یک مرتبه بالاتر از فهم است، حرکت کند. بصیرت دینی، فهم مطالعاتی و فهم منابع مورد مطالعه باید در خدمت ارتقای دانشی سطح آشنایی مقدماتی به سطح شناخت تفصیلی باشد. مرحله بالاتر از شناخت می‌تواند در عرصه‌های متنوع فهم دینی به سطح تسلط و اشراف و حتی فهم اجتهادی رهنمون سازد.

برای اداره جامعه نیاز به تخصص متکی بر فهم دین در عرصه‌های مختلف داریم. شناخت مقدماتی که در عنفوان جوانی و مطالعات آغازین می‌تواند با مطالعه کتب خاص و مشارکت در کلاس‌های مربوطه حاصل شود. متأسفانه ما این شناخت و آشنایی را دنبال نمی‌کنیم. ما برای ورود به سطح شناخت تفصیلی و فهم جزئیات و مبادی تصوری و تصدیقی باید به این شناخت و آشنایی برسیم و با فهم مبادی مورد نیاز در عرصه جامعه به سمت شناخت عمیق و اشراف و تسلط در مباحث دینی، سیاسی، اجتماعی رهنمون شویم.

ما می‌توانیم در این سطح دیدگاه‌ها و تقریر‌های مختلف را تقریر کنیم و به نقد اجمالی دیدگاه‌های ناصحیح دینی بپردازیم؛ اما تفقه سیاسی و حکومتی امری ضروری است. مطالعات دینی برای شناخت نظام‌های دینی تخصصی است که باید بر موضوع شناسی متکی باشد. نظام مدیریتی در اسلام با شناخت دیدگاه‌های مختلف و تسلط بر آن‌ها با مقدمه موضوع شناسی حاصل می‌شود؛ اما طلبه‌ای که وارد فقه الاداره می‌شود از طرفی باید به صورت مسئله محور احکام مربوط به فعالیت‌های فردی و اجتماعی را در عرصه مدیریت به دست بیاورد و از طرفی در آن‌ها فهم اجتهادی پیدا کند.

وقتی کسی که وارد نظام تعلیم و تربیت می‌شود هم باید نگاه تخصصی پیدا کند و هم با مطالعه دانش‌های مربوط به این مقوله به موضوع شناسی مبادرت کند. فهم مسئله محور به تنهایی کفایت نمی‌کند. ما برای ورود به هر یک از این نظام‌های دینی و عینی باید نگاهی نظام‌وار و معرفتی منظومه‌ای برای خودمان تهیه کنیم. موضوع شناسی مرهون این نگاه است.

برای مثال موضوعات مربوط به‌نظام جنگ‌آوری از همدیگر مجزا نیستند. ما باید برای دست‌یابی به‌نظام جنگ‌آوری در اسلام، موضوعات جنگ‌آوری، نظام صلح، نظام جنگ و تعاملات مربوطه را به‌صورت جزئی و سپس در نگاه منظومه وار نظام موضوعات را بشناسیم. با تکیه‌بر موضوع شناسی نظام‌وار به مسئله شناسی در سطح کلان وارد می‌شویم و نظام جنگ‌آوری در اسلام را با نگاهی کلان می‌شناسیم و برای فهم، شناخت و استنباط احکام خود در سطح مسئله محوری و در سطح مطالعات کلان آماده می‌شویم. اگر کسی می‌خواهد وارد مطالعات مربوط به آیین حکمرانی شود، باید یک نگاه کلان پیدا کند، منظومه نظام‌های فکری و بینشی در اسلام را بشناسد و با نظام‌های عینی و رفتاری آشنا شود.

نگاه مسئله محور در نظام قضایی در اسلام به ما کمک می‌کند در کنار موضوع شناسی خرد بین و موضع شناسی جزئی‌نگر نظام مسائل و منظومه‌ای را کنار هم قرار دهیم و چیدمانی متکی بر رویکرد مسئله محور پیدا کنیم. اگر بخواهیم برای شناخت عمیق در سطح اشراف و بلکه برای دستیابی به فقه استنباطی کلان نگر وارد شویم باید نظام حاکم بر عناصر موجود در نظام قضایی را به‌درستی بشناسیم و از اکتفا به موضوع شناسی خودنگر پرهیز کنیم.

ما باید به موضوع شناسی کلان، آشنایی و دست یابی به نظام موضوعات حاکم در امور قضایی بپردازیم تا بتوانیم با کلان اندیشی قرابت پیدا کنیم و نظام قضایی را به صورت کلان دریابیم؛ بنابراین ضرورت دارد تمام امور عینی در تشکیل حکومت اسلامی در قالب نظام‌های متنوع که قابل اصطیاد هستند برای دوری از نگاه سکولار و رسیدن به نگاه عمیق دینی از سطح مطالعات مسئله پسند به سطح نظام و رویکرد مسائل گرا دنبال کنیم و سپس بعد از آن به منظومه مسائل و بلکه به نگاه کلان اندیش برسیم.

باید دید و فهم خود را ارتقا بدهیم و تک مسئله نگاه نکنیم. مناسبات میان مسائل و نظام‌های موضوعی را مورد لحاظ قرار بدهیم تا بتوانیم یک فقه حکومتی را پایه گذاری کنیم با فهم اجتماعی زمینه ساز اقامه دین در جامعه باشیم. رویکرد‌ها نباید با نگاه مسأله و فن‌نگر اداره بشود؛ بلکه حتی نباید به نگاه مسائل‌گرا اکتفا کنیم و باید یک نگاه کلان اندیش را مبنای خود قرار بدهیم. همین شیوه بیان‌گر رویکردی است که پیامبر گرامی اسلام زمینه سازی کردند. پیامبر گرامی اسلام برای حاکم کردن و اقامه دین در عصر مدرنیته‌ای که تمام جزئیات زندگی معاصر را تحت الشعاع قرار داده، ما را آماده کرده و به این سمت سوق داده‌اند.

رسا ـ بدور از یک نگاه تخریبی، آنچه که در بطن فعلی حوزه‌های علمیه مشاهده می‌شود مشکل در دو سطح است؛ یکی مشکل خود طلاب است که بیشتر آن‌ها مسیر و راه تبدیل شدن به طلبه تراز انقلاب را نمی‌دانند و از طرفی اساتیدی هستند که خودشان نسبت به این مسأله توجیه نیستند. متأسفانه هنوز بسیاری از طلاب نسبت به ضرورت خواندن مبانی فکری و عقیدتی آیت الله شهید مطهری و مرحوم علامه مصباح آگاهی ندارند، چه برسد به مطالعات جنبی پیرامون مسائل سیاسی و اجتماعی! البته جلسات بصیرت افزایی هم به دلیل جزیره‌ای بودن و نداشتن یک رویکرد کارآمد، کارکرد تربیت طلبه بصیر، آگاه و هوشمند را ندارند. از طرفی ویژگی عالم به زمانه بودن یکی از ویژگی‌ها و امتیازات اساسی حوزه‌های علمیه تعریف شده است که در عمل باز چنین چیزی مشاهده نمی‌شود. چه اقداماتی برای حل این مشکل می‌توان انجام داد؟

برای رفع نیاز طلاب در سطوح مختلف و قرار دادن راهی پیش روی آن‌ها باید از تجربیات مختلف استفاده کرد. مدیران مدارس تجربه گوناگونی دارند. برخی از آن‌ها از رویکرد‌های مطالعاتی قوی برخوردار هستند، برخی در عرصه‌های متنوع اجرایی آشنایی دارند و تلاش می‌کنند به سهم خود طلبه‌ها را وارد این عرصه کنند. ولی ضعف‌های زیادی وجود دارند که بایستی بدون نگاه تخریبی درصدد رفع این ضعف‌ها باشیم.

به نظر می‌رسد می‌توان برای تقویت رویکرد مطالعاتی طلبه‌ها از طریق انجمن‌های طلبگی و مؤسسات درون حوزه‌ها که در آن‌ها دغدغه‌ها پررنگ هستند، اقدام کرد تا به اندازه‌ای ضعف‌ها را پوشش و آن‌ها را رفع کنیم؛ اما به هر حال خود طلبه باید با مطالعات جنبی و شرکت در برنامه‌های مختلف این مسیر را دنبال کند. پیشنهاد این است که ما در عرصه مطالعات؛ مطالعات، پژوهش‌ها و تلاش‌های طلبگی را تقویت کنیم و این خود به الگویی صحیح نیاز دارد.

ما الگوی مطالعات فردی را داریم که می‌تواند در قالب مطالعات جمعی تقویت شود. پیشنهاد می‌کنم سه دسته مطالعات را از هم تفکیک کنیم و ببینیم چقدر از این ضعف را پوشش بدهیم. اولین سبک و دسته مطالعات، سبک مطالعاتی دایره المعارفی است. در این سبک طلبه‌ها در موضوعات مختلف می‌توانند از مقالات، کتاب‌ها و نوشته‌هایی که به سبک دایره المعارفی تهیه شده‌اند بهره‌مند شوند. اگر ما نمی‌توانیم در عرصه‌های مختلف تخصص پیدا کنیم با آشنایی ابتدایی در عرصه‌های مختلف می‌توانیم این مسأله را حل کنیم.

مقالات بسیار فشرده جامع در عرصه مطالعات اجتماعی و سیاسی که حاوی دستاورد‌ها هستند، وجود دارند. در کنار آن مقالات و کتاب‌هایی مربوط به جریان شناسی جریانات مختلفی وجود دارند که می‌توانند فهرستی از جریان‌ها، ویژگی‌های آن‌ها و خاستگاه‌هایشان ارائه دهند. برای مثال در عرصه مطالعات تاریخ معاصر، کتاب «تاریخ معاصر ایران» نوشته دکتر موسی حقانی و موسی نجفی کتاب بسیار خوبی برای آشنایی جدی با تاریخ ۵۰۰ سال اخیر در ایران است. کتاب‌های فراوان دیگری برای آشنایی دایره المعارفی با تاریخ معاصر، جریان شناسی، تاریخ علوم حوزوی، تاریخ اسلام و ... از نویسندگانی مانند مرحوم مورخ علی ابوالحسنی منذر، دکتر مهدی ابوطالبی، احمد واعظی، آقای دارستانی، دکتر مصطفی اسکندری و ... وجود دارد که می‌تواند به صورت فشرده، اطلاعات انبوهی را در زمینه‌های مختلف ارائه دهد.

این الگو در بحث مطالعات مربوط به انقلاب و مسائل اجتماعی و سیاسی کمک کننده است. حتی برخی از مراکز سیر‌های مطالعاتی پیشنهاد کرده‌اند؛ برای مثال سیر‌های مطالعاتی برای کتاب‌های شهید آوینی، شهید مطهری، علامه مصباح و ... پیشنهاد داده‌اند که می‌توان از آن‌ها بهره گرفت.

سطح و دسته دوم مطالعات انبوه خوانی گرایشی است. اگر هر طلبه ۴ ماه تا ۱ سال یک بار یک موضوعی را انتخاب کند و این الگو را با مطالعات جمعی در حلقه‌های مباحثاتی با روش خاصی مبتنی بر خلاصه نویسی دسته بندی شده و نمایه نویسی ترتیبی به شکلی جامع دنبال کند، می‌تواند در عرض ۱۰ سال متخصص یک گرایش بشود و خود را از سطح آشنایی مطالعات دایره المعارفی ارتقا دهد.

منابع مطالعاتی مانند صحیفه امام خمینی (ره) منابعی از اندیشه‌ها و بیانات رهبر انقلاب که به صورت موضوعی کار شده‌اند، تاریخ معاصر و ... در این زمینه می‌توانند مورد مطالعه قرار بگیرند. منابع خوبی برای فقه حکومتی و کتاب‌های خوبی مرتبط با ولایت فقیه به صورت منظومه وار وجود دارد که علاقه‌مندان و طلاب می‌توانند آن‌ها را مطالعه کنند.

اگر بعد از آن کسی وارد مطالعات تخصصی شود، ۸۰ درصد مطالعه در کنار پیگیری رشته تخصصی و مطالعات تخصصی در این سطح که سطح سوم باشد، تأمین می‌شود. ما برای تقویت بنیه علمی و بینشی به مطالعات دایره المعارفی و مراکزی که به کتاب شناسی بپردازند تا مقالاتی ارائه دهند نیاز داریم.

رسا ـ ممنون از اینکه فرصتتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات