روایت یک دختر آمریکایی از «حجاب»
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، «حجاب» به عنوان یکی از مؤلفههای سبک زندگی اسلامی طی سالهای اخیر همواره به عنوان یکی از دغدغههای اصلی جامعه به ویژه در میان نسل جوان مطرح بوده است. اینکه آیا حجاب مانع آزادی زنان است یا خیر؟؛ هرچند پرسشی تکراری و نخنما به نظر میرسد، اما هنوز در کنج ذهن بسیاری از جوانان مطرح است.
اگر سخنرانیها و کتابهایی را کنار بگذارید که توسط اساتید اخلاق و فقه منتشر شده، حتماً تأیید خواهید کرد که کمتر اثر داستانی است که بخواهد از منظر هنر به این دغدغه عمومی پاسخ دهد. با توجه به این موضوع، کتاب «ستارهها چیدنی نیستند» غنیمت و فرصتی است در بازار کتاب. این اثر که به تازگی توسط دفتر نشر معارف منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته، با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه بوده است. به طوری که گفته میشود پیشتر پنج هزار نسخه از آن به صورت مردمی توزیع شده است.
کتاب «ستارهها چیدنی نیستند»، اثر محمدعلی حبیباللهیان، در واقع یک مقالهرمان و تلفیقی است از داستان و واقعیت. نویسنده با الهام از ماجرای واقعی یک دختر آمریکایی و حوادثی که برای او در مواجهه با اسلام و حجاب رخ میدهد، داستانش را با بهرهگیری از حقایق و وقایع این سالها روایت میکند. او با نگاهی تاریخی به مسئله حجاب و نوع نگاه به زنان در بستر تاریخ، سعی دارد به تلاشهایی که در راستای مخالفت با حجاب توسط افرادی چون مسیح علینژاد صورت میگیرد نیز بپردازد. به نظر میرسد در کنار داستان جذاب «ستارهها چیدنی نیستند»، نوع نگاه نویسنده به مسئله حجاب و پرداخت بهروز آن، از نقاط قوت کتاب محسوب میشود. ناگفته نماند که طرح جلد کتاب که برخلاف آثار مشابه انتخاب شده نیز بر جذابیت آن افزوده است.
حبیباللهیان در گفتوگویی از چرایی و چگونگی نگارش این اثر گفت و به این پرسش پاسخ داد که چرا داستانش را در مسیر تاریخ روایت کرده است. مشروح گفتوگو با این نویسنده را میتوانید در ادامه بخوانید:
- برای شروع بفرمایید که چطور شد تصمیم گرفتید به نگارش کتاب «ستارهها چیدنی نیستند» با موضوع حجاب بپردازید؟
جامعه انسانی از دو رکن اصلی مرد و زن آفریده شده است. وقتی به نقشآفرینی هر کدام از این دو نگاه میکنیم، به این نتیجه میرسیم که ظاهراً نقشآفرینی و اثرگذاری زن در تربیت انسانها پررنگتر از مرد است. حافظ شیرازی نیز در این رابطه میگوید:
«در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کان شاهد بازاری وین پردهنشین باشد»
در واقع خواجه شیراز، زن و مرد را به گُل و گلاب تشبیه میکند؛ به این معنی که مردان عصاره وجودی زنان هستند؛ بنابراین اگر زن در مسیر صلاح و سداد حرکت کند، جامعه انسانی نیز به سمت صلاح حرکت خواهد کرد. اما اگر غیر از این باشد، جامعه انسانی نیز مسیر خود را تغییر خواهد داد.
زنان دارای ظرفیت و قدرت فوقالعادهای هستند، مهم این است که این ظرفیت در چه مسیری صرف شود. جان آدامز، دومین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، میگفت با مطالعه تاریخ دولتها، زندگی و رفتار آدمها به این نتیجه رسیدیم که رفتار زنان قابل اعتمادترین شاخص برای ارزیابی میزان پایبندی یک ملت به اخلاق و پاکدامنی است؛ یعنی اگر بخواهیم یک جامعه را بسنجیم، باید به زنان آن جامعه نگاه کنیم. آن جمله معروف امام(ره) که فرمودند از دامن زن، مرد به معراج میرسد، یا در جای دیگری که میفرمایند سعادت و شقاوت ملتها بستگی به زنان دارد؛ ناظر بر همین امر است.
این جایگاه به انسان انگیزه میدهد که درباره این عضو اثرگذار جامعه تحقیق و پژوهش کند. کتاب «ستارهها چیدنی نیستند» به دلیل اهمیت سبک زندگی زنان نوشته شده است. اگر زنان- چه در جامعه اسلامی و چه در جامعه غیر اسلامی- وظایف خود را به شایستگی انجام دهند، جامعه بشری به سمت نور، تعالی، پیشرفت و ترقی حرکت خواهد کرد.
- در معرفی کتاب «ستارهها چیدنی نیستند» اینطور ذکر شده که برگرفته از یک ماجرای واقعی است. چقدر از ماجرای این کتاب محصول خیال و تا چه اندازه برگرفته از واقعیت است؟
بله، بخشی از کتاب برگرفته از واقعیت و بخش دیگری از آن، برگرفته از حقایق است؛ حقایقی که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد و همیشه وجود داشته است. داستان دختر آمریکایی که به صورت اسم مستعار در کتاب «سارا» عنوان شده، یک شخصیت واقعی است. او به مرکز اسلامی نیویورک در اثر حوادثی که برایش رخ میدهد، مراجعه میکند و این سرآغاز رخ دادن اتفاقات متعددی در زندگی از جمله مخالفت خانواده او میشود. اما شخصیت اصلی کتاب، بر حق و حقیقتی که به آن دست یافته، پافشاری میکند.
بخش دیگر کتاب، حقایقی است که به موضوع داستان ضمیمه شده است. مانند هر فیلم و کتابی که ممکن است منشأ واقعی داشته باشد، بخشی از کتاب «ستارهها چیدنی نیستند» را نیز اتفاقات واقعی تشکیل میدهد.
- یکی از نقاط قوت کتاب این است که موضوع حجاب را بهروز مطرح میکند. به نظر میرسد در عین اینکه تلاش داشتید با نگاهی به گذشته تاریخی و بررسی فلسفه و چرایی وجود حجاب، به وقایعی که امروز حول مسئله حجاب شکل گرفته، مانند نقش افرادی چون مسیح علینژاد در کمرنگ کردن این مسئله در جامعه نیز توجه داشته باشید. چرا این زاویه دید را انتخاب کردید؟
طرح موضوع زنان با رویکرد تاریخی از اهمیت زیادی برخوردار است. مهم است که جایگاه زن را در گذشته عالم بدانیم، بدانیم که چه بر سر زنان رفته است، چه کسانی ظلمهایی بر زنان روا داشتهاند و بعد متوجه شویم که همین افراد، امروز چه موضعی دارند؟ با بررسی این روند متوجه میشویم همان افرادی که در طول تاریخ به زنان ظلم کردهاند، امروز در لباس دیگری ظاهر شده و در کنار طرح دفاع از حقوق زنان همان هدف گذشته خود را دنبال میکنند.
باید دستهای پشتپردهای که در طول تاریخ وجود داشته و زن را به انحای مختلف تحقیر کردهاند، بشناسیم. مهم است که بدانیم افرادی مانند علینژاد که داعیهدار حقوق زنان هستند، پشتشان به چه کسی گرم است. با این بررسی تاریخی و با نگاه به مسائل روز متوجه میشویم جریان و نگاهی که شدیدترین توهینها را در حق زنان در طول تاریخ روا داشتند، امروز روی دستان پولادین خود، روکش مخملی کشیده و زن را به شکل دیگری پایمال میکنند. آنها در گذشته زن را در ردیف انسانهای درجه یک حساب نمیکردند. جریان سرمایهداری که از گذشته تاریخ بوده است، ساعتها بحث میکرد که آیا زن روح انسانی دارد یا خیر؟ آیا میتوان از آن به عنوان یک انسان یاد کرد؟ حاصل این گفتوگوها این شد که به این نتیجه رسیدند که به نظر میرسد در میان تمام زنان عالم، تنها یک نفر روح انسانی داشته است و آن مریم مقدس بوده است و باقی زنان، برزخی بین انسان و حیوان هستند. از این دست از حرفها و رفتارها در طول تاریخ بسیار زیاد است.
به عنوان نمونه، در اروپای قرون وسطی، اگر مردی خواب زنی را میدید، حق داشت که برود دادگاه و از دست او شکایت کند. از سوی دیگر، خواندن کتابهای مقدس را بر زنان حرام کرده بودند. همان افرادی که چنین رویکردی را نسبت به زن داشتند، امروز در شیوه دیگری در حق او ظلم میکنند. به عنوان مثال، راهاندزی پارکومتر در برخی از شهرهای اروپا با نگاه جنسیتی به زنان، از جمله تداوم این نوع نگاه است.
اگر افرادی مانند علینژاد واقعاً مدافع حقوق زن بودند، در این عرصهها اعتراض خود را مطرح میکردند؛ هم به رفتاری که در گذشته نسبت به زنان شده و هم به رفتاری که امروزه نسبت به زنان جاری میشود، نسبت به نگاه کالایی به زنان به عنوان ابزاری برای تبلیغات اعتراض میکردند. آیا چنین میکنند؟ خیر، چون این نوع اعتراضها در چهارچوبهای درخواستها و سیاستهای آنها نیست؛ بنابراین باید به این مسائل پرداخته شود.
- با توجه به اینکه از این منظر به موضوع حجاب پرداختید، از انتشار کتاب چه بازخوردهایی دریافت کردید؟
بازخوردها خیلی مثبت بود. مخاطبان در موارد متعددی پیام دادند که کاش همه خانمها این کتاب را میخواندند. بخش دیگری از مخاطبان نیز بر این تأکید داشتند که در کتاب حقایقی گفته شده که مخاطب را تحت تأثیر قرار میدهد. کتاب در نظر فرهیختگان نیز مورد توجه قرار گرفت؛ به طوری که پس از مطالعه، به ترویج این اثر پرداختند.
این کتاب قبلاً با ویرایش قدیمی، پنجبار چاپ شده است؛ بدون اینکه نظام توزیع و انتشار خاصی پشت کتاب باشد، به صورت مردمی توزیع شده است. در پنج هزار نسخهای از کتاب که منتشر شده، به این صورت بوده که مخاطبان و فرهیختگان کتاب را میخواندند و بعد خود مروج و موزع کتاب میشدند. به همین جهت، بازخوردهای خوبی دریافت کردم. به عنوان نمونه، پدری میگفت که این کتاب در ایام امتحانات نهایی به دست دخترم رسید. به او گفتم که کتاب را بعداً بخوان و فعلاً به امتحانات خود برس، اما دخترم اصرار داشت که ابتدا کتاب را بخواند. همه این بازخوردها منجر به دلگرمی و شور و نشاط شد. با توجه به این، فکر میکنم توانستم کاری را با مدد خداوند و توجه اهل بیت(ع) انجام دهم که مثمر ثمر باشد.
- آثار ادبی در قالب داستان و رمان با موضوع حجاب را چطور ارزیابی میکنید و فکر میکنید چقدر به پرسشها و دغدغههای جوانان پاسخ دادهاند؟
از جهت کمی ما در این زمینه نقص بسیاری داریم و دستمان در این زمینه خالی است؛ به ویژه برای گروه سنی نوجوان. از نظر کیفی نیز به نظر میرسد جای کار بیشتری وجود دارد و میتوان در این زمینه بیشتر کار کرد. برخی میگویند که همه حرفها در این زمینه گفته شده است، این در حالی است که میتوان اطلاعات جدیدتری با روشهای نویی مطرح کرد که برای مخاطب نیز جدید و جذاب باشد.
یکی از نکاتی که باید روی آن تأکید کرد و در کتاب «ستارهها چیدنی نیستند» نیز بر آن تأکید شده است، نگاه انسانی به حجاب است. به این معنی که اگر انسانی بخواهد انسانیتش کامل باشد- ولو اینکه در هزاره سوم زندگی میکند- باید پوششی در خور انسان داشته باشد. بعد از آن، میتوان به مسائل دیگر مانند بحث امنیت اجتماعی، امنیت روانی، بهداشت جسم و ... نیز اشاره کرد.
یکی از مشکلات کتابهایی که در حوزه عفاف و حجاب نوشته شده، چه ادبی و چه غیر ادبی، این است که مخاطب در برابر این کتابها گارد میگیرد. یا عنوان کتاب یا محتوای آثار و یا تصاویری که در کتاب به کار گرفته شده، مخاطب را به این سمت پیش میبرد که در مقابل این دست از آثار مقاومت کند. از این منظر ضروری است که نویسنده بداند برای چه مخاطبی میخواهد بنویسد، بهگونهای ورود نکند که مخاطب قبل از خواندن کتاب، در مقابل آن گارد بگیرد و بگوید که حرفها تکراری است. یکی از مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد، این است که مخاطب از قبل خود را آماده میکند برای اینکه با کتاب مواجه نشود و اثر نپذیرد. به محض اینکه متوجه میشود این کتاب در حوزه عفاف و حجاب نوشته شده، آن را کنار میگذارد و اصلاً به مرحله اثرپذیری نمیرسد.