سلمان فارسی فخر عرب و عجم
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، روزبه اصفهانی یا به قول مسلمانان سلمان فارسی از نزدیکترین صحابی پیامبر اسلام(ص) بود که رسول الله وی را «منا» از خود خواند. در جنگ احزاب روزی که کفار و مشرکین، شمشیر زنان خود را از تمامی احزاب گرد آوردند تا به مسلمانان حمله کنند، این سلمان بود که به واسطه ایرانی بودنش و آشنایی با فنون روز جنگی، پیشنهاد حفر خندق را داد، به توصیه او خندقی عمیق در اطراف مدینه و محلی که اردوگاه رزمندگان اسلام بود حفر شد و در کنار خندق مسلمانان به پاسبانی مشغول شدند.
سلمان را تمامی مسلمانان جهان، مخصوصا شیعیان بسیار گرامی میدارند. «روزبه» که فرزند یک کشاورز ملاک و اشرافزاده بود با نظامی گری هم بیگانه نبود. برخی آوردهاند که پدر وی از نظامیان حکومت وقت (ساسانیان) بوده است.
سلمان را زاده شهر «جی» اصفهان می دانند، اما در منابعی از شهر شاپور، رامهرمز خوزستان و یا دشت ارژن استان فارس به عنوان محل تولد سلمان فارسی نیز نام برده شده است.
بسیاری از ایرانیان ملی گرا سلمان را شخصی خائن به وطن خود می دانند و معتقدند اگر خیانت ها و مشورت های سلمان فارسی به لشکر اعراب نبود، مسلمین هیچگاه توانمندی فتح سرزمین عظیم ایران را نداشتند.
البته که مشورت ها و کمک های سلمان فارسی کمک زیادی به فتوحات مسلمانان مخصوصاً فتح فلات ایران کرد، اما نیت و هدف سلمان خیانت به کشور خود نبود و او قصد داشت با این کارش هم وطنانش را به آیین آخرین پیامبر خدا دربیاورد.
شاید این سوال در ذهن خیلی ها به وجود بیاید که سلمان چگونه در زمان خلیفه دوم قبول کرد که والی مدائن شود، در حالی که یار نزدیک امیرالمؤمنین بود، در واقع سلمان با قبولی استانداری مدائن فرمان امام علی(ع) را اجرا کرد و شیوه ایشان را در آن دیار پیاده کرد.
سلمان قبل از اسلام از ایران خارج میشود و از کشور و زادگاهش فرار میکند زیرا وی از عالی مقامان جامعه مانوی بوده و بدین خاطر آیین مانی را بر دین آبا و اجدادی اش ترجیح داده و مجبور به فرار میشود. اما نقل دیگری هم است که گفته شده سلمان نیز همچون اطرافیان و اقوامش معتقد به زرتشت بود و برای اعتلای مذهب و گرامی نگه داشتن آیین خانوادگی اش تلاش بسیار کرده است.
وی قبل از مسلمان شدن بخاطر مراودات فراوانی که با مسیحیان آن زمان داشت علیرغم مخالفت های سرسختانه خانوادهاش مسیحی شد و از آنجا که عمیقاً به دنبال کشف حقیقت بود، برای آشنایی بیشتر و تحصیل در علوم دین مسیحی به سرزمین شام (سوریه امروزی) رفت.
برخی معتقدند که راهبان و اسقفان مسیحی که سلمان شاگردی آنان را کرده بود، از پیامبر اکرم(ص) برای وی گفته بودند و نشانههای پیامبر خاتم را که بعد از عیسی مسیح ظهور می کند به سلمان داده بودند، از این جهت روحیه حقیقت جوی سلمان آرام و قرار نگرفت و به دنبال پیامبر جدید رهسپار سرزمین حجاز و جزیره العرب شد.
اما «ابن بابویه» و «ابن عساکر» معتقدند که آشنایی سلمان با پیامبر اکرم(ص) به زمانی که وی در ایران بوده، باز می گردد و از آن زمان سلمان در آرزوی پیدا کردن رسول خاتم بوده است.
در دانشنامه اسلامی نقل شده است که «ابن هشام» و «ابن سعد» میگویند: سلمان در راه سفر به سرزمین عربستان به دلایلی به عنوان برده به مردی یهودی تبار فروخته شده بود و گفته می شود همچنین در نخلستان به کار گرفته میشد.
سلمان خدمات بسیاری را به اسلام و مسلمین ارائه کرده و به درستی می شود سلمان را از نزدیک ترین و مهم ترین و عزیزترین اصحاب پیامبر دانست. در میان جنگ احزاب پس از اینکه سلمان پیشنهاد عاقلانه و مبتکرانه حفر خندق را داد و برای پیامبر و فرماندهان جنگی مقبول و معقول افتاد، بین مهاجران و انصار اختلاف افتاد و هرکدام مدعی شدند که سلمان از ما است و در نهایت کلام پیامبر فصل الخطاب اختلاف ایشان شد که فرمودند: «سلمان منا اهل البیت»، سلمان از ما اهل بیت است.
از مقام معنوی و ایمان سلمان فارسی نقل ها و روایات بسیاری است.
در تایید جایگاه و منزلت سلمان همین بس که امیرالمومنین علی علیه السلام وی را غسل داد، به اعتقاد مسلمانان وصی را حتماً پیامبر یا وصی پیامبر غسل می دهد از این رو بسیاری وی را از اوصیای حضرت عیسی(ع) می دانند.
از امام جعفر صادق(ع) نقل شده که سلمان فارسی اسم اعظم خدا را می دانسته است. سلمان سالیان سال افتخار همنشینی با رسول خدا و امیرالمومنین را داشته است و از اصحاب پیامبر و امام علی(ع) به حساب میآید، به همین خاطر سلمان از رسول الله و حضرت علی(ع) احادیث زیادی نقل کرده است.
وی بعد از رحلت پیامبر فرمانبردار امیرالمومنین بود و برای انجام هر کاری از ایشان دستور می گرفت، وقتی در زمان خلیفه دوم استانداری مدائن را به وی دادند او با امام علی(ع) مشورت کرد و امیرالمومنین به وی فرمود: برای کمک به دین اسلام فرمانداری مدائن را قبول کند و او نیز چنین کرد.
پیامبر عظیم الشأن اسلام یاران و صحابی بسیاری داشتند که دل در گروی فرامین و رهنمودهای وی داشتند، اما نکتهای که سلمان را نسبت به بسیاری دیگر از یاران رسول الله(ص) متمایز میکند، غیر عرب بودن وی میباشد. سلمان سالها رنج و سختی و غربت را به جان خرید تا گمشده اش را بیابد و این چنین نیز شد و سعادت و افتخار این را داشت که سالها با مرادش همنشینی کند. سلمان بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) راه و منش او را ادامه داد و با مؤدت اهل بیت و ایستادن در کنار امیرالمومنین راه درست را انتخاب کرد و به وصیت رسول الله(ص) عمل نمود.
سلمان در زمان حیات پیامبر سرباز بیچون و چرای ایشان بود و بعد از آن جانفشان ولایت علی(ع) بود.
از آنجا که عشق و علاقه بین سلمان و پیامبر دو طرفه بود و همچنین سلمان مورد تایید پیامبر اکرم(ص) بود وی را سلمان محمدی مینامیدند.
زمان مرگ سلمان دقیق مشخص نیست در قرن سوم گردآورندگان احادیث سنت، تاریخ مرگ او را سال ۳۸ هجری معین کرده اند. «لویی ماسینیون» شرق شناس و اسلام شناس فرانسوی در کتاب سلمان پاک حدس میزند که سلمان با مصادره شدن مقرری اهل بیت به نفع بیت المال توسط دستگاه خلافت از اراضی اقطاعی خود در مدینه محروم شده بود و مانند هر تازه مسلمان عجمی برای حفظ امنیت شخصی اش با بنیاد بلقیس که سلمان تا عراق همراه آنان رفت هم پیمان گردیده است.
محل دفن سلمان محمدی در شهر مدائن کشور عراق است سلمانفارسی، عبدالله بن جابر انصاری و طاهر فرزند بلافصل امام محمد باقر(ع) در این مجموعه زیارتی آرمیدهاند. این بارگاه پاک امروزه محل زیارت شیعیان و مسلمانان جهان و از مهمترین زیارتگاه های کشور عراق است.
خبرنگار: حسن شیخی