نوه امام، از گفتمان امام تا تبلیغاتچی انتخاباتی
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، با اعلام نتایج ارزیابی شورای نگهبان و اعلان اسامی نامزدان نهایی انتخابات ریاست جمهوری، واکنشها گوناگونی را شاهد بودیم.
بیشتر کنشگران سیاسی از نتایج این ارزیابی و احراز صلاحیتها شادمان نیستند و البته افراد دلسوزی که دلواپس نفوذ برخی چهرههای پرنفوذی بودند که باعث و بانی این وضع اسفناک موجود و تحقیر ملت در داخل و خارج هستند شاید از برخی رد صلاحیتها راضی باشند.
این که بسیاری از مسؤولان کشور به هر دلیلی نتوانند لیاقت خود را برای مقام ریاست جمهوری ثابت کنند و پرونده یا سوء سابقه داشته باشند، جای شادمانی ندارد. روشن است که حضور سلائق مختلف سیاسی و افراد موثق و معتبر از هر دسته و گروه و جریان خودی هم به افزایش رقابتها و گرم شدن تنور انتخابات می انجامد و هم وزن هر جریان را در سپهر سیاسی کشور مشخص می کند اما یقینا شورای نگهبان متولی چنین مسائلی نیست. این که جناح های سیاسی در غیاب احزاب قدرتمند که لازمه و مقتضای دموکراسی است، نمی توانند چندنفر انسان قوی و امین و ذی صلاح را به مردم معرفی کنند تقصیر دیگر نهادهای سیاسی کشور نیست.
در این میان شاهد بودیم یکی از اعضای شورای نگهبان که برادرش نتوانست نظر اکثریت این شورا را جلب کند، سخنان شتابزدهای را همچون گذشته بر زبان آورد که مورد استناد و استقبال رسانههای بیگانه قرار گرفت و خود نیز ناچار شد از تلخی و بی وزنی آن سخنان بکاهد! این رفتار عجولانه را به فرصت دیگر پس از انتخابات وامینهیم؛ اما اظهار نظرها و اعلام مواضع شگفت و ناپخته جناب آقای سید حسن خمینی و همفکرانش که جماران را تبدیل به پاتوق جریان زاویه دار با امام راحل کرده اند و این روزها برای شورای نگهبان شمشیر از رو بسته اند را نمی توان نادیده و ناشنیده گرفت و همچون چند سال قبل از روی ساده لوحی یا جوانی و بی تجربگی وی دانست.
همه بضاعت جناب سید حسن آقا، نسبتی است که با پدر بزرگ خود یعنی معمار کبیر انقلاب اسلامی دارد. او نه رجل سیاسی است نه مدیر قابلی که سودای ریاست را عده ای بر سرش انداخته بودند و نه استاد مبرزی است و نه نویسنده قهار و عمیقی که کشور معطل اظهار نظرها و راهکارهایش باشد. او فرد محبوبی است چون میراثدار امام است و طبیعتا همه ما او و برادرانش را دوست داشته و خواهیم داشت لکن اگر قرار باشد مدتی پرچمدار جناح های سیاسی باشد بعد بوقچی دگراندیشان، جایی برای ابراز ارادت و محبت نمیماند.
سید حسن خمینی خوب است نقش خود را در فتنه 88 بازخوانی کند و ابتدا به این پرسش پاسخ دهد که در خاموش کردن آتش آن فتنه چه کرده است؟ آیا از آرمانهای امام و انقلاب دفاع کرد یا هم کرسی سران فتنه شد؟ نظر او در هشت سال دولت اصلاحات که تیشه بر دست گرفته و بر هرچه مقدسات و اسلام بود زد، چه بود؟ او در سال 88 که فتنهگران بیل در دست گرفته می خواستند سرچشمه مقبولیت و رای مردم را کور کنند چه موضعی گرفت.
او در این نزدیک به 8 سال که اقتصاد مردم در گرو مذاکره با دشمنان غدار به تاراج رفت و مسئولان ساده لوح دیپلمات کشور، هر عهد و مساعدتی با دشمنان را امضا کردند و هیچ به دست نیاورند چه گفت؟ او از این که بعد از چهار دهه ملت ایران دوباره مانند دولت انحصار طلب نخست وزیر سابق، برای خرید مایحتاج خود مجبور شدند صف های طولانی بایستند و در معرض کرونا باشند، چه اعتراضی کرد؟
آقای سید حسن خمینی در تمام این سالها چه همدردی با مستضعفان و محرومان و پابرهنگانی داشت که دیگر حتی خواب خرید یک خانه محقر را هم نمی توانند ببینند؟.
من اگر جای نوه امام بودم سرم را از شرم پایین نگاه می داشتم و اصلا حرف نمی زدم که شریک دزد و رفیق قافله نباشم./998/
حامد عبدالهی
درود بر رسای انقلابی
مثل آسیدحسن