نماد تهران قبل از برج آزادی چه بود؟
به گزارش خبرگزاری رسا، ابوالحسنخان صدیقی (درگذشته به تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۷۴) بیش از یک قرن زندگی کرد و چنان در مجسمهسازی چیرهدست بود که توسط ایتالیاییها به «میکلآنژ شرق» مشهور شد.
پرتره کمال الملک، اثر صدیقی
او که پرورشیافته در مدرسه صنایع مستظرفه و زیر نظر کمالالملک بود، در طول حیات خود بیش از ۸۰ مجسمه ساخت که مشهورترین آنها، مجسمههای نادرشاه افشار در مشهد، ابنسینا در همدان، سعدی در شیراز، خیام در پارک لاله و فردوسی در میدان فردوسی تهران است.
از راست: کمالالملک، ابوالحسن صدیقی، اسماعیل آشتیانی، حسنعلی وزیری، علیمحمد حیدریان
ذوق و ذکاوت ابوالحسن صدیقی و تبحرش در هنر به اندازهای بود که گفته میشود کمالالملک گاهی او را از روی مزاح «ابوالحسن خان رقیب» مینامید.
صدیقی در نوروز ۱۳۷۴ (آخرین سال حیات)
به بهانه ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی، مجسمههای این شاعر بزرگ ایرانزمین را که توسط زندهیاد صدیقی ساخته شده است، مرور میکنیم. ناگفته نماند اطلاعات عرضهشده در کتاب ابوالحسنخان صدیقی (ناشر: کمیسیون ملی یونسکو) و تارنماهای مجازی، یکسان نبوده و چندان قابل اتکا نیست. در این گزارش سعی شده است تاریخ رویدادها به صورت دقیق عرضه شود، با این حال امکان خطا وجود دارد.
۱ـ نخستین مجسمه فردوسی سال ۱۳۰۱ از جنس گچ و به ارتفاع ۱۶۰ سانتیمتر در حوضخانه مدرسه صنایع مستظرفه ساخته و نصب شد. (برخی تاریخ ساخت این مجسمه را ۱۳۱۲ و کار مشترکی از صدیقی و وزیری نقل کردهاند).
این مجسمه حکیم طوس را سوار بر بال سیمرغ نشان میداد. متأسفانه در ابتدای دهه ۴۰ شمسی، هنگام واگذاری بخشی از مدرسه برای ساخت موزه هنرهای ملی (که اکنون در وزارت ارشاد قرار دارد)، مجسمه هنگام جابجایی شکسته شد و دیگر مرمت نشد و اکنون اثری از آن باقی نمانده است.
۲ـ سردیسی در سال ۱۳۱۳ برای هزاره فردوسی از جنس گچ و پتینه با ارتفاع ۷۰ سانتیمتر ساخته و در کتابخانه ملی ایران (خیابان قوام السلطنه سابق، سیتیر فعلی) نصب شد. این مجسمه اکنون در موزه کتاب و میراث مستند سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران واقع در بزرگراه شهید حقانی وجود دارد و در فهرست آثار ملی منقول ثبت شده است.
ناگفته نماند مجسمه بزرگی از فردوسی (تندیسی به طول ۸ متر) خردادماه ۱۳۸۶ در محوطه کتابخانه ملی ایران رونمایی شد که نباید با مجسمه مدنظر اشتباه شود.
صدیقی در رونمایی مجسمه فردوسی در رم
۳ـ در سال ۱۳۳۷، صدیقی برای ساخت مجسمه برنزی نادرشاه در ایتالیا بود. همزمان سفارش مجسمه فردوسی هم به او داده میشود. صدیقی مجسمهای از سنگ مرمر کارارا به ارتفاع ۱۸۵ سانتیمتر میسازد که روبروی موزه هنرهای زیبا در ایتالیا نصب میشود.
«جیووانی گرونچی» رئیسجمهور وقت ایتالیا، نشان هنری کمنداتوره را به صدیقی میدهد. این مجسمه همچنان در شهر رم نصب بوده و یک بار مورد مرمت قرار گرفته است.
نقل است که صدیقی پس از دریافت نشان هنری کمنداتوره، ضمن تشکر گفته است: «تعجب میکنم که چرا به جای نشان شجاعت، نشان عالی هنر به من اعطا شد! زیرا در سرزمین مجسمهسازان بزرگی مثل میکل آنژ و داوینچی، کسی که از ایران بیاید و مجسمه حکیم فردوسی را در پایتخت روم باستانی بگذارد، شایسته نشان شجاعت است، نه هنر!»
این قول به شیوه دیگری هم نقل شده است: «شما نباید نشان هنر به من بدهید، بلکه باید نشان شجاعت را میدادید، زیرا شهامت و شجاعت بسیار میخواهد تا در کشوری که قرنهاست مهد تمدن و هنر است، یک ایرانی اثری از بزرگان مملکتش را نصب کند.»
صدیقی و همسرش، کنار مجسمه فردوسی در رم، احتمالاً دهه ۶۰
علیاصغر حکمت شیرازی، نخستین رئیس دانشگاه تهران در این باره در خاطرات ۱۳۲۹ خود در رم نوشته است: « تصمیم گرفتم که انشاءاللّه اعتباری برای سفارت ایران بفرستم تا مجسمه فردوسی را در آنجا [پیاتزا فردوسی] نصب نمایند... با علی منصور راجع به نصب مجسمه فردوسی در رم صحبت کردم. میگفت در نظر دارم مجسمه را در ایران بدهم درست کنند. گفتم کار پرخرج و بیفایدهای است و در برابر آرتیستهای شهیر این شهر اسباب افتضاح و سرشکستگی خواهد بود.» او ۸ سال بعد و پس از ساخت مجسمه توسط صدیقی نظرش را تصحیح میکند: «بعد از ناهار به آتلیه آقای صدیقی رفتیم، مجسمه فردوسی را که از مرمر سفید ساختهاند که به شهر رم اهدا شود، مشاهده کردیم، بسیار خوب و زیبا تهیه شده است.»
مجسمه فردوسی در کارگاه استاد صدیقی در ایتالیا. این مجسمه از جنس سنگ مرمر کاراراست و ۳۳۵ سانتیمتر ارتفاع دارد و روی پایهای ۵۹ تنی از کوه الوند نصب شده.
۴ـ مشهورترین مجسمه صدیقی از فردوسی در سال ۱۳۳۸ ساخته و با کشتی به ایران منتقل شد و ۱۷ خرداد با نظارت فرزندش (فریدون صدیقی) در میدان فردوسی تهران نصب شد.
مجسمه فردوسی در حال تعمیر در سال ۱۳۸۴
این مجسمه در سالهای ۸۴ و ۸۸ دو بار توسط فریدون صدیقی (فرزند استاد صدیقی) مرمت شد. هر چند به دلیل برخی مرمتهای غیراصولی پیشین، آلودگی هوا و بارانهای اسیدی، همچنین سرما و گرمای هوا اوضاع مناسبی ندارد و بهتر است به موزه منقل شود. پیشتر صحبتهایی درباره ساخت یک نمونه از این مجسمه و جایگزینیاش توسط سازمان زیباسازی شهر تهران مطرح شده بود، اما به فرجام مشخصی نرسید.
رونمایی از مجسمه فردوسی در میدان فردوسی، ۱۷ خرداد ۱۳۳۸
برخی نقلها میگویند این مجسمه در سال ۱۳۴۸ ساخته شده و ـ به دلیل بسته بودن کانال سوئز ـ فرآیند انتقال آن به ایران ۲ سال طول کشیده و نهایتاً در پنجم مهر ۱۳۵۰ در میدان فردوسی نصب شده است. برای سنجش صحت این نقل، با خسرو معتضد مورخ تماس گرفتیم که او آن را رد کرد و گفت: در دهه ۴۰ که دانشجو بودم، هر روز این مجسمه را میدیدم. ضمن اینکه تا قبل از ساخت برج شهیاد (آزادی) به عنوان نماد تهران شناخته میشد.
۵ـ یک دهه پس از ساخت مجسمه فردوسی در ایتالیا، مجسمه دیگری شبیه به او باز هم به سفارش انجمن آثار ملی توسط صدیقی این مجسمه از سنگ مرمر کارارا تراشیده میشود.
نمایی از مجسمه فردوسی در کارگاه صدیقی در ایتالیا
این مجسمه به ارتفاع ۲ متر در سال ۱۳۴۶ در آرامگاه فردوسی در طوس نصب شده است.
صدیقی در حال کار روی مجسمه خیام (سال ۱۳۵۰) که بعدها در پارک لاله تهران نصب شد. او این مجسمه را بیش از دیگر آثارش دوست داشت. در مرتبه دوم هم مجسمه فردوسی میدان فردوسی قرار داشت.
مرحوم فریدون صدیقی فرزند استاد صدیقی در مصاحبهای پیرامونش پدرش گفته بود: پدرم در طول زندگی عاشق سه شخصیت فرهنگی بود؛ خیام، فردوسی و سعدی. پدر من در خانه چهار تا کتاب داشت. دیوان حافظ، شاهنامه فردوسی، خیام و قرآن. بالاخره پدرم تعصب مذهبی هم داشت. پدر من شاهنامه فردوسی را حفظ بود، دیوان خیام را حفظ بود. اصلاً حرف زدنش فردوسی وار بود.