پروژه مشترک بایدن و گاندو
به گزارش خبرگزاری رسا، هادی محمدی در روزنامه جوان نوشت: یک سیاستمدار غربی گفته بود در عالم سیاست، هیچ چیز اتفاقی نیست، یعنی آنچه در وین میگذرد و تحریمها را طوری دستهبندی میکند تا تحریم علیه بخشهای انقلابی، نظامیان و نمادهای پیروزی بر پروژههای تروریستی داعش را لغو نکنند و زمزمههای مشکوک علیه شهید قاسم سلیمانی و نظامیان که مأیوسانه برای دوگانهسازی در کشور اصرار میورزند، اتفاقی نیست.
اگر دقیقتر سخن بگوییم، نکته این است که آنچه برنامه هشت ساله گاندوهای داخلی را برای به بنبست کشاندن مردم، کشور و نظام به شکست کشانده، تفکر ایثارگرانه نظامیان و انقلابیها در برداشتن مشکلات مردم و کشور و از سوی دیگر برکات و نتایج دیپلماسی نهضتی شهید قاسم سلیمانی و جبهه مقاومت بود.
همانگونه که این گاندوهای آشکار و پنهان از ترامپ و اوباما برای تحریم و فشار اقتصادی بیشتر علیه ایران، دستافشانی و مطالبهگری داشتند، از آن سو نیز از بایدن تا همه رؤسای جمهور امریکا و نخستوزیران انگلیسی و رژیم صهیونیستی در تقریباً ۲۵ سال فرماندهی حاج قاسم در نیروی قدس، شبی آرام و خاطری آسوده نداشته و همواره بدترین شکستها را داشتهاند.
این عقده مشترک در بین گاندوهای دستآموز تاریکخانههای ماسونی و صهیونیستی و مراکز قدرت در غرب، پروژه مشترک تولید کرده است. گاندوهای داخلی، موریانه وار تلاش ایثارگرانهای در سالهای گذشته داشتهاند تا همه چیز به بنبست در داخل منتهی شود و در هر تدبیر و اندیشه انقلابی و کارساز، کارشکنی کردند و در عرصه خارجی برای اینکه تحریمهای اوباما و ترامپ به نتیجه برسد، دیپلماسی نهضتی را که دیپلماسی را به مدعیان دیپلماسی میآموخت، زمین سوخته نامیدند، چراکه منافع غرب و صهیونیسم، سوخته و نابود شد و در دیپلماسی با چین و روسیه آنقدر کارشکنی کردند که مقامات چین و روسیه اعلام کردند به این «سکاندار» مشکوک هستند و تا مدتها به او اجازه سفر ندادند.
همه این تلاشها برای بنبستنمایی در سیاست خارجی و نجاتبخش بودن مذاکره با امریکا و غرب انجام گرفت. پروژه مشترک بایدن با گاندوهای آشکار و پنهان داخلی، در حالی با رویههای نخنما دنبال میشود که حیات سیاسی گفتمان گاندویی و موریانههای نفوذ به پایان خط رسیده و شانسی برای رقابت انتخاباتی ندارند؛ لذا در وین، طوری مذاکره میکنند تا تحریمهای امریکا علیه تفکر انقلابی، نظامیان و حاج قاسمهای شهید باقی بماند و در گعدههای تاریخسازی که حاصل آن به بلندگوهای سعودی داده میشود، یکبار دیگر شانس فریبکاری، دروغپردازی و عقدهگشایی را میآزمایند.
آنچه مهم است این گستاخی در همکاری مشترک با دشمن، توطئه علیه ارکان نجاتبخش کشور و نمادهای مقدسی همچون شهید حاج قاسم سلیمانی و امید به بلواسازی و تکرار فریب و کودتای نرم گاندوهای امنیتی و فرسوده برای تمامی نخبگان و دلسوزان و برای تمامی دستگاههای مسئول حائز توجه و اهتمام است که باید از صدر تا ذیل آنها را در قبال همه آنچه در چند ماه اخیر شاهد هستیم پاسخگو کند.