تأملاتی در باب چكيده دغدغههای امام درباره روحانيان
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، در بین تُراث مکتوب حضرت امام خمینی (ره)، پیام شاخصی وجود دارد که معظم له صد روز قبل از ارتحال ملکوتی خود خطاب به روحانیون سراسر کشور صادر کردند که با عنوان «پیام منشور روحانیت» شناخته میشود.
شاید تصور اولیه بر این باشد که وصیتنامه سیاسی الهی امام، آخرین سخنان امام با امت باشد ولی مراجعه به خود وصیتنامه به ما میگوید، وصیتنامه امام در اواخر سال 1361 نوشته و در سال 1366 بازبینی شده است.
البته این موضوع چیزی از اهمیت وصیتنامه امام کم نمیکند بلکه میتوان با قاطعیت گفت وصیتنامه جامعترین کلام یکپارچه حضرت امام است و رجوع به آن در هر عصر و نسلی راهگشای امت خواهد بود؛ اما به لحاظ زمانی، باید پیام سوم اسفند حضرت امام خطاب به روحانیون سراسر کشور (پیام منشور روحانیت) را مهمترین مکتوب جامعِ امام راحل دانست که میتوان با تحلیل آن، به دغدغههای ایشان در واپسین روزهای حیات طیبهاش پی بُرد.
اهمیت بازخوانی پیام منشور روحانیت
روحانیت از مهمترین اقشار نقشآفرین و اثرگذار در پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی هستند و بازخوانی مکرر شئون، تکالیف و وظایف این نهاد مهم در پیشروی اهداف و تحقق شعارهای انقلاب و نظام اسلامی امری مسلم است.
در بین آثاری که بهخوبی این مهم را محقق ساخته است، پیام منشور روحانیت است که بازخوانی و بازکاوی نکات و ظرایف فراوان و دقیق آن امری لازم به نظر میرسد؛ به همین جهت حضرت امام خامنهای درباره این پیام فرمودند: «توصیه میکنم این پیام را مثل یک درس، مثل یک کتاب، مثل یک لوح آسمانی -که انسان بایستی آن را مکرر بخواند و خود من واقعاً مکرر خواندهام- [بخوانید]. مخصوصاً بعضی از بخشهای این پیام را که هرچه انسان خواند، احساس میکند روی کلمه کلمه آن بایستی تأمل کند و التذاذ روحی و معنوی ببرد. تأمل کنند مردم و روحانیون عزیز ما؛ واقعاً اینها فیوضات معنوی پروردگار است بر قلب امام ما و بر ما مردم.» (12/12/1367)
این پیام به تعبیر آیتالله جوادی آملی، وصیتنامه خاص امام راحل است: «منشور امام خمینی (ره) دربارهٔ روحانیت، وصیتنامه خاصی است در کنار آن وصیتنامه عام که به تودهٔ مردم مسلمان خطاب کردند... امام راحل، وصیتنامه عام را با تودهٔ مردم تبیین کرد، با خواص هم که علما هستند، منشور روحانیت را... آنچه از امام راحل که شایسته است هر از چند گاه طلاب عزیز و همهٔ عالمان دیندار بخوانند و به دیگران منتقل کنند، همین وصیتنامه خاص، یعنی منشور روحانیت است.» (نک: نگاهی به منشور روحانیت، گفتاری منتشرنشدهای از آیتاللهالعظمی جوادی آملی (khamenei.ir)).
فضای سیاسی زمان صدور پیام منشور روحانیت (اسفند سال 1367)
آگاهی از شأن صدور؛ رکن فهم متنها
یکی از عواملی که زمینه فهم حداکثری از یک متن را فراهم میآورد آگاهی از شرایط، خصوصیات و مقتضیات زمان و زمانه تولید آن متن و علاوه بر وقایع، رویدادها، دغدغههای فکری نویسنده است.
این قاعده، از عالیترین متون تا سایر مطالب تعمیم داشته و ازاینرو مفسرین قرآن برای فهم بهتر آیات، موضوع «شأن نزول» و محدثین برای به دست آوردن درک بهتری از احادیث «شأن صدور» را مورد مطالعه قرار میدهند تا با شناخت فضای عصر نزول و صدور بیشترین قرائن اعم از قرائن لفظیه، حالیه، متصل و منفصل را کشف کنند، درواقع هرچقدر متن از اهمیت برخوردار باشد به همان نسبت فهم و درک از اقتضائات تاریخی آن لزوم بیشتری مییابد.
اتفاقات منجر به صدور پیام منشور روحانیت
پیام منشور روحانیت و بلکه تمام صحیفه امام خمینی (ره) نیز از این قاعده مستثنی نیست و اساساً باید بدانیم تمام گزارههای آن اعم از سخنرانیها، پیامها و... ناظر به وقایع و رویدادهای عصر امام راحل (ره) است. در پاسخ به این سؤال که «چه اتفاقاتی افتاد که منجر به صدور پیام منشور روحانیت شد؟» باید گفت: فضایی که پیام سوم اسفند امام در آن انتشار یافته است، فضای خاص و ویژهای است. رخدادهایی مثل پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت و نوشیدن جام زهر، موضوع کتاب آیات شیطانی و صدور فتوا علیه سلمان رشدی، اعدام منافقین بعد از عملیات مرصاد، مشکلاتی که قائممقام رهبری وقت ایجاد میکرد و چندین و چند رخداد دیگر، فضای ملتهبی را ایجاد کرده بود.
بعضی از مسؤولین کشور بهعنوان یا بهانه ارزیابی روند دهساله انقلاب اسلامی، بر سیاستهای دهساله انقلاب با دیده تردید مینگریستند. ازجمله یکی از افراد در پاسخ به این سؤال روزنامه اطلاعات که پرسیده بود: «اگر شما اکنون به ده سال گذشته برگردید، در برابر جنگ چگونه موضعگیری میکنید؟» گفته بودند: «اگر به ده سال قبل برگردیم، کاری میکنیم که جنگ اصلاً شروع نشود».
در همان حال بعضی دیگر ازجمله حزب نهضت آزادی به رهبری مهندس بازرگان، شبهه افکنانه، ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر را زیر سؤال برده بودند؛ اما بیش از همه موضعگیری تند و غیرمنطقی قائممقام رهبری وقت- آیتالله منتظری - در یک سخنرانی عمومی، برای انقلاب مسئلهساز شده بود.
نامه بازرگان و سخنرانی منتظری؛ واکنش امام (ره)
سخنرانی آیتالله منتظری در 22 بهمن سال 1367 جامعه را در بهت فرو برد. وی در بخشی از این خطابه گفت: «باید حساب کنید در ظرف این ده سال که جنگ را به ما تحمیل کردند آیا جنگ را خوب طی کردهایم یا نه؟ دشمنان ما که جنگ را بر ما تحمیل کردهاند آنها پیروز از کار درآمدهاند. باید اینها بررسی شود و ببینیم اگر اشتباهی کردیم اینها توبه دارد و اقلاً متنبه شویم که بعدها تکرار نکنیم».
وی با زیر سؤال بردن سیاستهای نظام در مورد جنگ تحمیلی مدعی شد که ما هیچ دستاوردی نداشتهایم و براثر لجاجت، سرمایهها و جوانان خود را تباه کردهایم. او مسؤولین کشور را فاقد صلاحیت و کفایت لازم خواند و مدعی شد با برگرداندن کسانی که از مناصب کشور کنار گذاشته شدهاند (مهندس بازرگان و حزب نهضت آزادی) باید روند انقلاب را دگرگون کرد.
این سخنان نسنجیده در حالی صورت میگرفت که دشمنان انقلاب اسلامی آشکارا پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی را آغاز بازگشت انقلاب از مسیر خود میخواندند و با تبلیغات خود در جهت ایجاد یأس در بین مردم تلاش میکردند.
ضمن اینکه این سخنان تازگی نداشت و نامه محرمانه مهندس بازرگان در اردیبهشتِ همان سال را برای عموم تداعی کرد. بازرگان برای امام (ره) نوشته بود: «از تجربه نزدیک به هشت سال تداوم جنگ بیامان که هست و نیست و دنیا و آخرتمان را نثارش کردهایم چه حاصلی بردهایم؟ چه درسهایی باید بگیریم؟ و رهبر انقلاب چه جوابی برای ملت ایران دارند؟»
امام در پاسخ به این سخنان در پیام منشور روحانیت اینگونه شکوه میکنند: «من در اینجا از مادران، پدران، خواهران و برادران، همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیلهای غلط این روزها رسماً معذرت میخواهم و از خداوند میخواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم.»
قائممقام رهبری وقت در بخش دیگری از صحبتهای خود میگوید: «ما خیلی جاها لجبازی کردیم و گوش به حرف و تذکرات افراد عاقل در روزنامهها و اعلامیههای خارج و داخل که راهنمایی و وساطت میکردند در بعضی مسائل ندادهایم و قبول نمیکردیم و توجه نداشتیم!»
منظور آیتالله منتظری از تذکرات افراد عاقل، نامه مهندس بازرگان بود. بهطوریکه در بخشی از نامه بازرگان آمده است: «جنابعالی اگر عقیده و علاقه دارید که باید هستی و حقوق انسانها را فدای صدور جنگی و اجرای اجباری اسلام و از بین بردن فتنه و فساد نمود و اینیک کار عملی موفق و مأجور است، عقیده در دنیا آزاد و محترم است شخصاً و پیروان این طرز تفکر مختارند مبادرت به چنین رسالت، انتخابی بنماید، ولی نه به هزینه و حیات کسان دیگری که چنین اعتقاد و الزام را ندارند و نگفتهاند که حاضرند تا آخرین نفر و آخرین خانه در زیر بمب و موشک و سلاحهای جهنمی شیمیایی آتشزا و اتمی نابود شده، شعار جنگ جنگ تا پیروزی بدهند».
امام (ره) در قسمت دیگری از پیام منشور روحانیت به این تفکرات چنین پاسخ میدهند: «راستی مگر فراموش کردهایم که ما برای ادای تکلیف جنگیدهایم و نتیجه فرع آن بوده است؟ ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند، آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است، آیا از اینکه به وظیفه خود عمل کرده است نگران باشد؟!»
حضرت امام (ره) خطاب به کسانی که در لباس دوست، حرف دشمن را تکرار میکنند میفرمایند: «نباید برای رضایت چند لیبرال خودفروخته در اظهارنظرها و ابراز عقیدهها بهگونهای غلط عمل کنیم که حزبالله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولیاش عدول میکند. تحلیل این مطلب که جمهوری اسلامی ایران چیزی به دست نیاورده و یا ناموفق بوده است، آیا جز به سستی نظام و سلب اعتماد مردم منجر نمیشود؟! تأخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمیشود که ما از اصول خود عدول کنیم. همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفهایم نه مأمور به نتیجه.»
امام (ره) برای جلوگیری از نفوذ تفکرات لیبرالیستی در سطوح عالی انقلاب میفرمایند: «صریحاً اعلام میکنم تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها بیفتد. تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بیپناه را از بین ببرند. تا من هستم و از اصول نه شرقی نه غربی عدول نخواهم کرد. تا من هستم دست ایادی آمریکا و شوروی را در تمام زمینهها کوتاه میکنم».
به گفته آیتالله ریشهری در کتاب سنجه انصاف: «صحبتهای مرحوم منتظری در 22 بهمن 67، بزرگترین اشتباه او بود و پس از این سخنرانی است که امام (ره) به جمعبندی میرسند و درنهایت در نامه 6/1/1368، یعنی یک ماه بعد از انتشار پیام منشور روحانیت و دو ماه قبل از ارتحال آیتالله منتظری را از جایگاه قائممقام رهبری عزل کرد.»
اما زمینه صدور پیام منشور روحانیت، فراتر از اظهارات منتظریها و بازرگانها است و اساساً تراز این پیام، تراز وصیتنامه امام برای روحانیت انقلابی تا همیشه تاریخ است. امام راحل (ره) پس از پذیرش قطعنامه که جامعه، بهخصوص جامعه انقلابی دچار نوعی رخوت و بعضاً سرخوردگی شده بود، برای برونرفت جامعه از این حالت، اقدام به ظرفیتسازی، خلق فرصت و حادثهآفرینی مثبت برای جبهه انقلاب کردند و به روحیه انقلابی حیات مجدد بخشیدند؛ ارسال نامه به گورباچُف رهبر اتحاد جماهیر شوروی، صدور پیام به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه، صدور پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی در نوروز 1368 و مصادف با نیمه شعبان مبنی بر لزوم استقامت در مقابل هجوم نظامی، سیاسی و فرهنگی جهان خواران، صدور حکم اعدام سلمان رُشدی و همچنین پیام منشور روحانیت را میتوان در این جهت تحلیل کرد.
در خصوص پیام منشور روحانیت، امام راحل (ره) که با نگاه الهی و ولایی خود احساس میکرد مهلت چندانی ندارد، در پی فرصتی بود تا عصاره دیدگاه و نگاه خود را درباره روحانیت بهعنوان خاستگاه اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی، بیان کند و اظهارنظرهای افرادی چون منتظری و بازرگان که میخواستند از موقعیت و فضای رخوت به وجود آمده سوءاستفاده کرده و جولان بدهند، باعث شد ایشان انگیزه بیشتری پیدا کنند.
درست است که مخاطب اصلی این پیام، روحانیت و حوزههای علمیه هستند، اما آنجا که سخن از جریان شناسی نفاق و التقاط، لیبرالیسم و نفوذیها به میان میآید، همه جریانهای انقلاب، همه اقشار و اصناف و همه مردم تا همیشه مخاطب این پیاماند.
منشور روحانیت بهعنوان زنگ خطر نفوذ تفکر لیبرالی در حوزههای علمیه برای همیشه تاریخ در جریان است. در حقیقت صدور منشور روحانیت، واکنشی طبیعی بود به اینکه حضرت امام (ره) در این جوّ مسموم، احساس تکلیف کنند و فضای جامعه را به نفع انقلاب تغییر دهند و ضمن بیدارباش به جبهه خودی، راه رخنه و نفوذ دشمنان را سد کنند.
درمجموع این پیام از ماندگارترین اسناد تاریخی انقلاب اسلامی و از مهمترین، جامعترین و آخرین بیانیه سیاسی تحلیلی امام خمینی (ره) است که تقریباً بهصورت کامل یک دوره جریان شناسی معاصر، تبیین تحولات سیاسی کشور، آسیبشناسی و آیندهنگری و پیشبینی حوادث انقلاب اسلامی در آن آمده است.
محتوای کلی پیام منشور روحانیت
بعد از گذشت 10 سال از انقلاب و با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی آن روزِ کشور از سوی حوزه علمیه قم، تلاش شد اجلاسی برگزار شود تا امام (ره) پیامی صادر کنند و رهنمودی نسبت به چنین شرایطی داشته باشند. این اجلاس به دلایلی در حوزه با تأخیر مواجه شد و زمانی گذشت تا دستاندرکاران، آمادگی خود را برای برگزاری آن اعلام کنند.
در این شرایط امام (ره) خود اهمیت تبیین جایگاه و نقش حوزه را تشخیص داده بودند و نمیتوانستند منتظر این باشند که یک اجلاسی در حوزه شکل بگیرد و ایشان پیامی برای آن اجلاس داشته باشند. به همین دلیل این پیام که چکیده دغدغههای امام (ره) درباره حوزه و روحانیت است صادر شد.
پیام منشور روحانیت، به دلیل اینکه رسالت حوزههای علمیه و استراتژی نظام جمهوری اسلامی ایران را تعیین و مشخص میکند و حاوی نکات مهم، هشدارهای اساسی و تحلیلهای ظریفی است که نگاه امام راحل (س) را نسبت به گذشته، امروز و فردای حوزههای علمیه و روحانیت، ترسیم میکند، امروز یکی از شاخصترین آثار سیاسی -الهی امام خمینی (ره) محسوب میشود.
در تبیین رویکرد کلان و نکات اصلی و محوری این پیام باید بدانیم، حضرت امام خمینی (ره)، رسالت و وظیفه اصلی حوزههای علمیه را «تبیین نظری و تحقق عملی تفکر اسلام ناب محمدی (ص)» میدانند و ذیل این رویکرد کلان، ضمن دفاع از عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب، بهعنوان یکی از نکات مهم این پیام، تبیین جایگاه علمی، تربیتی، اجتماعی و سیاسی روحانیت اصیل و آسیبها و چالشهای تهدیدکننده این طبقه و افشای و طرد جریان روحانیون وابسته و متحجر و هشدار و اتمام حجت نسبت به خطر نفوذ این طبقه را، دو محور اصلی پیام قرار دادهاند.
هرچند بخشهایی از محتوای پیام ناظر به دفاع از عملکرد انقلاب و نظام در عرصههای مختلف است ولی مایه و مضمون کلی پیام، نهتنها پدافندی و تدافعی نیست بلکه آفندی و تهاجمی است. شاید نوک پیکان و نقطه ثقل تقابل پیام را بتوان در هشدارهای امام (ره) درباره نفوذ دانست.
خطر نفوذ از کلیدواژههای پیام منشور روحانیت است که دشمن با هدف استقرار سکولاریسم در عرصه نظری و عملی درصدد آن است. نفوذ دشمن در عرصههای فکری و نظری بهصورت نفوذ در حوزههای علمیه و القای شعار جدایی دین از سیاست و تقابل جریان متحجرین و مقدسین روحانینما (مثل حجتیه ایها و ولایتیها و...) با روحانیت متعهد، فکر و نظریه انقلاب اسلامی صورت گیرد و نفوذ دشمن در عرصههای عملی و اجرایی، بهصورت میدانداری و قدرتیابی لیبرالها و انقلابینماها (مثل نهضت آزادیها و منافقین) در نظام اسلامی برای کنار زدن جریانهای اصیل انقلابی و درنهایت نابودی اسلام ناب و نظام سیاسی مبتنی بر آن شکل میگیرد.
این پیام به چهار بخش قابل تفکیک است. بخش اول، به جریان شناسی تاریخی روحانیت و حوزههای علمیه، بیان رویارویی تفکر واپسگرا و ارتجاعی با جریان انقلابی و نواندیش، رنجها و مرارتهای امام و یارانش در این مواجهه و نگرانی از تداوم تفکر واپسگرا و بسط گفتمانی آنها در بین نسلهای بعدی طلاب و روحانیون به دلیل نفوذ دشمن پرداخته است.
بخش دوم، به تبیین دستاوردهای دهساله انقلاب اسلامی در عرصههای مختلف بهویژه عرصه دفاع مقدس و شرح دلایل برخی ناکامیها در واکنش به ایجاد فضای غبارآلود در جامعهٔ پس از پایان جنگ به دلیل موج شبهات و ارائه تحلیلهای غلط از عملکرد دهساله جمهوری اسلامی در بین افکار عمومی بهخصوص با محوریت اظهارات آقای منتظری در 22 بهمن 1367 و بیان توصیههای لازم برای آینده انقلاب اسلامی اختصاص یافته است.
در بخش سوم، تبیین بایستههای حوزه و روحانیت مانند تأکید بر هوشیاری، وحدت و حضور بهموقع در صحنه و حفظ و صیانت از آرمانهای انقلاب اسلامی، پاسداری از نظام سنتی حوزوی به همراه روزآمدسازی و پاسخگویی به اقتضائات زمان و مکان محور اصلی قرار گرفته شده است.
بخش چهارم هم که امام (ره) در لابهلای بخشهای فوق بدان اشاره میفرمایند، موضوع مبنایی تقابل انقلاب اسلامی و استکبار است که ناشی از حاکمیت اسلام ناب محمدی (ص) در ایران اسلامی است و ایشان این موضوع بنیادین را به مناسبت انتشار کتاب آیات شیطانی و صدور حکم ارتداد و اعدام نویسندهاش- سلمان رُشدی - بهخوبی تبیین و نوع مواجهه صحیح و موضع انقلابی در این تقابل را از جنبههای سیاسی و اقتصادی تشریح میکنند./9314/