۲۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۷
کد خبر: ۷۸۷۵۲۵
امام خمینی معمار کبیر انقلاب اسلامی(3)

فراموشی آرمان‌های انقلاب؛ خطری برای آینده استقلال ایران

فراموشی آرمان‌های انقلاب؛ خطری برای آینده استقلال ایران
در حالی‌که نسل‌های جدید درگیر چالش‌های معیشتی و اجتماعی‌اند، یکی از مهم‌ترین مخاطرات پیش روی کشور، فراموشی اهداف و ضرورت‌های انقلاب اسلامی است.
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، در یادداشت‌های پیشین به موضوعاتی چون استقلال، استعمار، اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی و نیز چالش‌های ذاتی هر انقلاب پرداخته‌ایم؛ چالش‌هایی که بخشی جدانشدنی از مسیر هر حرکت بنیادین در تاریخ یک ملت هستند. اما اکنون باید به مسأله‌ای ژرف‌تر و بنیادی‌تر بپردازیم؛ مسأله‌ای که ریشه در حافظه تاریخی ما دارد: فراموشی علل و ضرورت‌های انقلاب اسلامی.
 
ضرورت بازگشت به چرایی انقلاب اسلامی
 
انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، صرفاً یک جابه‌جایی سیاسی یا فروپاشی یک رژیم نبود؛ بلکه آغاز یک گسست تاریخی از سلطه‌پذیری، وابستگی، و بی‌هویتی بود. آرمان‌های این انقلاب ریشه در خواست تاریخی یک ملت برای استقلال، آزادی، عدالت، عزت ملی، کرامت انسانی، و احیای ارزش‌های دینی و الهی داشت. اما امروز، با گذشت بیش از چهار دهه از آن تحول بزرگ، یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که با آن مواجهیم، فراموشی این آرمان‌ها و بی‌تفاوتی نسبت به آن‌ها از سوی برخی نسل‌های جدید و حتی بخشی از نسل‌های پیشین است.
 
پرسش اصلی این نیست که چرا انقلاب کردیم، بلکه این است که چرا نسل امروز، پاسخ این پرسش را نمی‌داند یا بدان بی‌اعتناست.
 
جهل نسبت به استعمار؛ جاده صاف‌کن تجدید سلطه
 
امروز اگر به نسل جوان بگوییم که انقلاب اسلامی تلاشی برای رهایی از چنگال استعمار جهانی بود، ممکن است با پوزخندی پاسخ دهند: «مگر مستعمره بودن چه اشکالی دارد؟ اگر وابستگی به آمریکا و انگلیس به زندگی راحت‌تر ختم می‌شد، چه باک؟» این سطح از استحاله ذهنی و تحریف فهم تاریخی، زنگ خطری جدی برای هویت ملی ماست.
 
فراموش نکنیم که استعمار، تنها با زور توپ و تفنگ سرزمین‌ها را اشغال نمی‌کند؛ بلکه با تحریف اندیشه‌ها، تطهیر گذشته خود، و تهی‌سازی مفاهیم مبارزه، آزادی و استقلال، قلب و ذهن ملت‌ها را در اشغال خود درمی‌آورد. از همین‌روست که امروز، برای برخی جوانان، واژه «آزادی» نه به معنای رهایی از سلطه استکبار، که صرفاً مترادف با آزادی پوشش است.
 
انقلاب، نه پایان، بلکه آغاز رنج‌های رهایی‌بخش
 
هیچ انقلابی بدون هزینه نیست. همان‌گونه که زایش یک نوزاد با درد همراه است، زایش یک ملت آزاد نیز با رنج‌ها و چالش‌هایی ماندگار همراه خواهد بود. ملت‌هایی که از بند استعمار رهایی یافته‌اند، به‌طور طبیعی، مدتی طولانی را در تنهایی، فشار، تحریم، تخریب، بازسازی و آزمون‌های دشوار سپری کرده‌اند.
 
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، بخش‌های کلیدی کشور نظیر نفت، صنعت، ارتش، سیاست خارجی و حتی فرهنگ عمومی، عملاً تحت سیطره مستقیم یا غیرمستقیم قدرت‌های استعماری به‌ویژه آمریکا و انگلیس بود. تصمیم‌گیری در این حوزه‌ها، نه بر پایه منافع ملی، بلکه تابعی از منافع بلوک‌های قدرت جهانی بود. اما با وقوع انقلاب، این پیوندهای وابستگی به‌ناگاه گسسته شد و کشور در مسیر سخت و پرفرازونشیب خوداتکایی و استقلال قرار گرفت.
 
همان‌طور که در یادداشت‌های پیشین نیز اشاره شد، این نقطه‌ی گسست، یکی از بنیادین‌ترین چالش‌های هر انقلاب حقیقی در برابر نظام سلطه است. چرا که در دوران وابستگی، ظرفیت‌های ملی، عامدانه سرکوب یا غیرفعال می‌شوند؛ استعدادهای بومی نادیده گرفته می‌شوند؛ و ساختارهای اجرایی، علمی، صنعتی و مدیریتی کشور چنان وابسته به کارشناسان خارجی و سرمایه‌های بین‌المللی طراحی می‌شوند که با خروج استعمارگران، خلأ عظیمی در نظام اداره کشور پدید می‌آید.
 
در واقع، انقلاب‌ها در لحظه رهایی، با چالش فقدان نهادهای جایگزین مواجه‌اند. ظرفیت ملی‌ای که بتواند بلافاصله جایگزین نیروهای متخصص بیگانه شود، وجود ندارد؛ چراکه در این سال‌ها هیچ‌گاه فرصت رشد نیافته و تربیت نشده است. در چنین شرایطی، برخی کشورها که موفق به جبران این خلأ نمی‌شوند، در ورطه فروپاشی، جنگ داخلی یا بازگشت به دامان سلطه قرار می‌گیرند.
 
اما ایران با وجود این فشارها، نه‌تنها فرو نپاشید، بلکه با تکیه بر انگیزه انقلابی، نیروهای مردمی، نهادهای نوپا و هدایت حکیمانه، توانست مسیر دشوار و تدریجی استقلال را آغاز کند. ایستادگی در برابر این چالش تمدنی، بخش مهمی از شکوه و دستاورد انقلاب اسلامی در این چهار دهه بوده است.
 
وقتی آرمان‌ها فراموش شوند، واقعیت تحریف می‌شود
 
اگر نسل امروز نسبت به این واقعیت‌های تاریخی آگاهی نداشته باشد، اگر نداند که "استقلال" و "خودباوری" چه هزینه‌هایی دارد و چگونه این هزینه‌ها پرداخت شده، طبیعی است که به جای قدرشناسی از راه طی‌شده، با مقایسه‌ای ناعادلانه، ایران را با کشورهای رفاه‌زده اما وابسته می‌سنجد.
 
در چنین فضایی، ایران نه به‌عنوان ملتی مقاوم، که صرفاً به‌عنوان کشوری با مشکلات معیشتی دیده می‌شود. و آنگاه این تصویر ناقص، به نارضایتی، یأس، طرد نظام، و حتی علاقه به بازگشت به همان ساختارهای سلطه‌پذیر گذشته منجر می‌شود.
 
گفتمان فردگرایی و بی‌اهمیت شدن آرمان جمعی
 
نسل امروز، تحت تأثیر جهان دیجیتال، فرهنگ مصرف‌گرا و شبکه‌های اجتماعی، بیشتر در دنیای فردی خود زیست می‌کند؛ دغدغه‌هایش، نگرانی‌هایش، و حتی رؤیاهایش شخصی شده‌اند. در چنین زیست‌جهانی، مفاهیمی چون آرمان‌گرایی، عدالت جهانی، مبارزه با استکبار و پیشرفت ملی، جایی در اولویت‌های ذهنی ندارد.
 
وقتی جوانی که از کودکی تحت بمباران تصویریِ رسانه‌های غربی بوده، با فقر، تبعیض یا بی‌عدالتی در محیط خود روبه‌رو می‌شود، نمی‌تواند میان «مشکلات واقعی» و «ارزش‌های بنیادین» تفکیک قائل شود. او همه چیز را به پای شکست انقلاب می‌گذارد و نمی‌داند که بسیاری از این مشکلات، یا از جنس ساختاری است که هنوز در حال بازسازی پس از قرن‌ها سلطه است، یا از ضعف‌های مدیریتی‌ای نشئت می‌گیرد که ربطی به اصل انقلاب ندارد.
 
سخن پایانی:
 
اگرچه برخی از نقدها به وضعیت کنونی کشور، بحق و واقع‌بینانه‌اند و امروز مردم با چالش‌هایی جدی در عرصه‌های معیشت روبه‌رو هستند، اما این واقعیت‌ها نباید ما را به ورطه‌ ناسپاسی و نفی کلیت انقلاب اسلامی بکشاند. در میانه‌ طوفان مشکلات، نباید آن ریشه‌ عمیق و آرمان بلند را از یاد برد؛ همان انگیزه‌ای که ملت ایران را به خیزشی بی‌سابقه برای استقلال، کرامت و رهایی از سلطه کشاند.
 
انقلاب اسلامی، با همه‌ی فراز و فرودهایش، یکی از نادرترین جنبش‌های مردمی در تاریخ معاصر است که در پی بازگرداندن هویت مستقل و اراده‌ ملی به یک ملتِ قرن‌ها در زنجیر بوده است. این حقیقت را نمی‌توان با خطاهای اجرایی یا ناکارآمدی‌های مدیریتی امروز نادیده گرفت. اگر ما نتوانیم این پیام تاریخی و ریشه‌دار را به نسل جدید منتقل کنیم، نه فقط آرمان انقلاب، بلکه آینده‌ ایران به‌عنوان یک کشور آزاد و مستقل، در معرض تهدید و فراموشی قرار خواهد گرفت.
 
ما وظیفه داریم یادآوری کنیم که مشکلات امروز، بهای ایستادگی دیروز است؛ و این بهای آزادی، اگرچه سنگین است، اما شرافت‌آمیز و امیدآفرین است. تنها در سایه این درک عمیق است که می‌توان به آینده این انقلاب، و به آینده ایران، امید داشت.
 
ارسال نظرات