کم گویی و گزیده گویی مصداق حکمت عملی است
به گزارش خبرگزاری رسا، آیت الله احمد عابدی در جلسه هفتگی درس اخلاق با بیان اینکه از برخی احادیث اخلاقی با عنوان حکمت عملی یاد میشود، اظهار داشت: حکمت عملیه تعریف خاصی دارد و مقصود دقیق آن اخلاق نیست؛ برای مثال کسی که تجربیات عمر خود را برای دیگری بیان میکند در روایات از آن به عنوان حکمت علمی یاد میشود.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم ادامه داد: پیامبراکرم (ص) اهتمام خاصی به حکمتهای عملی داشتند به گونه که وقتی کسی از یمن میآمد ایشان حال قیس بن سعد را میپرسیدند و میفرمودند قیس صحبت جدیدی نقل نکرده است؟ قیس حکمتهای عملی چون پند، اندرز و تجربیات عمر را بیان میکرد.
وی گفت: یکی از حکمتهای عملی این کلام است که میگوید آیا چیزی جز حرفها انسان را در آتش میاندازد؟ احتمال دارد مقصود از این کلام آن باشد که انسان به واسطه حرفهای خودش با صورت وارد آتش جهنم میشود یا ممکن است منظور این سخن آتش جهنم نباشد و مراد دنیا باشد.
آیت الله عابدی با استناد به فرازی از کلام امیرمومنان علی (ع) در کتاب شریف نهج البلاغه، اظهار داشت: حضرت میفرمایند: هر کس نمی دانم را نمیگوید مرگ بر او باد؛ گاهی مراد از مرگ اینگونه معنا میشود که هر چه از فرد میپرسند جواب میدهد، یا ممکن است مراد اظهار نظر کردن در همه امور و گرفتار شدن فرد باشد و یا ممکن است مقصود کسی باشد که هر حرفی را میزند و هر حرفی از دهانش خارج میشود، چنین انسانی احتمال به گناه افتادنش وجود دارد و همین موجب جهنمی شدن او میشود، یا احتمال دارد در همین دنیا گرفتار شود و همچنین ممکن است این کلام امیر نوعی نفرین باشد.
این استاد برجسته حوزوی ادامه داد: جنبه اخلاقی این کلام نیز آن است که انسان باید مراقب حرف زدن خود باشد و همواره به شب اول قبر و یوم الحساب فکر کند چرا که در شب اول قبر و روز قیامت از اعمال انسان چون نماز خواندن سوال میشود.
وی با طرح این پرسش که چرا بعد از مرگ دو مرتبه از انسان سوال میشود؟ آیا نوع پرسشها متفاوت است؟ پاسخ داد: در شب اول قبر از انسان سوال میشود آیا نماز خواندی؟ و در قیامت این پرسش مطرح میشود که نماز تو چه تأثیر و نقشی در خودش و دیگران داشته است. بنابراین در قیامت علل و اسبابی که در آن تأثیر داشته و همه معلولهای بعدی مورد حساب قرار میگیرد.
آیت الله عابدی با تاکید بر اینکه انسان همواره باید مراقب سخن گفتن خود باشد، بیان داشت: اخلاق پیامبراکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) چنین بود هر کسی با ایشان از مؤمن گرفته تا کافر برخورد میکرد میگفت من پیامبر را از پدر و مادرم بیشتر دوست دارم؛ پیامبر با مردم چنین رفتار میکردند. شاید کسی به اندازه ابوسفیان قلب حضرت را نیازرده باشد اما او نیز میگفت من شخصی به خوش اخلاقی پیامبر ندیدم.
این استاد برجسته حوزوی بیان کرد: انسان نباید راحت به کسی نسبت ناروا بدهد، این نسبتها نزد خداوند بسیار مهم است و نشانه ضعف آدمی محسوب میشود؛ آیت الله خویی دشمنان بسیاری داشت هر گاه به ایشان خبر میرسید فلان دشمن شما فوت کرد بلند میگفت «رحمت الله علیه» و اظهار تأسف و تأثر میکرد و نسبت به همه احترام میگذاشت. عالم و مجتهدی را سراغ دارم که بیش از ۱۵ سال از همسر بیمارش مراقبت کرد بدون اینکه لب به شکوه باز کند؛ همین نوکری ها انسان را به جایی میرساند.